PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : تقدیم به پیشگاه مقدس حضرت رقیه (س )



ماه
2015_10_24, 10:25 PM
به نام خدا

😔تقدیم به پیشگاه مقدس حضرت رقیه:😔

✔️اتل متل خرابه!
اينجا يه بچه خوابه!
هم بدنش کبوده!
هم جگرش کبابه...!


✔️اتل متل اسیری!
سیلی و سربه زیری!
کی تا حالا شنیده؟!
سه سالگی و پیری...؟!


✔️اتل متل سه ساله!
این همه آه و ناله!
این دختر از ضعیفی!
هنوز یه پا نهاله...!


✔️اتل متل بیابون!
کویر و دشت و هامون!
بس که پیاده رفتیم!
تاول زده پاهامون...!


✔️اتل متل بهونه!
بابا چه مهربونه!
وقتی دلم میگیره!
برام قرآن می خونه...!


✔️اتل متل گل یاس!
مهر و وفا و احساس!
دلم گرفته امشب!
به یاد عمو عباس...!


✔️اتل متل یتیمی!
خدا، چقدر کریمی!
دادی بهم تو غربت!
یه عمه‌ی صمیمی...!


✔️اتل متل شب و تب!
سینه ز غم لبالب!
دلم میسوزه خیلی!
به حال عمه زینب...!


✔️اتل متل چه خوب شد!
بالاخره غروب شد!
قسمت عمه امروز!
توهین و سنگ و چوب شد...!


✔️اتل متل سه روزه!
عمه گرفته روزه!
عمه چقدر غریبه؟!
خیلی دلم می سوزه...!


✔️اتل متل خبردار!
تو چنگ دشمن انگار!
مثل یه شیر زخمی!
عمه شده گرفتار...!


✔️اتل متل خدایا !
تو این همه بلایا !
عمه مظلومه ام !
چیا کشیده آیا...؟!


✔️اتل متل اسارت!
وحشت و قتل و غارت!
یه گله گرگ و روباه!
توحش و شرارت...!


✔️اتل متل چه سرده؟!
شب شب سوز و درده!
رفته سفر پدرجون!
چی میشه زود برگرده...؟!


✔️اتل متل جدایی!
پدر جونم کجایی؟
چی میشه تا خرابه!
یه سر قدم بیایی...؟!


✔️اتل متل غریبی!
دوری و ناشکیبی!
ذکر من ای پدرجون!
وینک یا حبیبی...؟!


✔️اتل متل یه نامه!
از طرف بابامه!
گفته رقیه، خونه ش!
خرابه های شامه...!


✔️اتل متل سپیده!
تو رؤیا ماهو دیده!
به شوق وصل مهتاب!
یه هو از خواب پریده...!


✔️اتل متل تمومه!
پرزدن آرزومه!
دلم پیش بابامو!
داداشامو عمومه...!