یا علی ابن الحسین
2015_10_09, 12:18 AM
امام حسین علیه السلام و آیه مباهله
(فمن حاجک فیه من بعد ما جائک من العلم فقل تعالوا ندع ابناءنا و ابناءنا کم و نساءنا و نساءکم و انفسنا و انفسکم ثم نبتهل فنجعل
( لعنۀ الله علی الکاذبین )( 79
به کسانی که درباره حضرت عیسی علیه السلام بعد از آمدن دلیل قطعی با تو در مقام محابه و مجادله برآیند بگو : بیاید ما و شما با
فرزندان زنان خود باهم به مباهله برخیزیم (یعنی در حق یگدیگر نفرین کرده و در دعا و التجا به درگاه خدا می کنیم )تا دروغ گو
و کافران را به لعن و عذاب خدا گرفتار سازیم .
داستان مباهله و نفرین پیغمبر صلی الله علیه و آله با نصاري انجران معروف است ( 80 ) نجران در کشور یمن و آن موقع مرکز نصارا
بود ، جمعی از روحانیون آن جا به مدینه آمدند تا درباره حقانیت اسلام و مسیحیت با پیغنمبر صلی الله علیه و آله گفت و گو کنند .
وقتی در برابر منطق پیغمبر صلی الله علیه و آله عاجز ماندند پیغمبر فرمود : اگر باز هم خود را بر حق می دانید حاضرم با بهترین و
نزدیک ترین کسانم با شما مباهله کنم و شما هم بهترین و نزدیک ترین کسان خود را بیاوریبد تا نفرین هر دسته را که باطل بود
نابود کند چون پیغمبر صلی الله علیه و آله ، علی و فاطمه و حسن و حسین ، علیهم السلام را آورد ، نصارا ترسیدند که با نفرین اینان
عذاب نازل شود و حاضر به مباهله نشدند و جزیه را بر عهده گرفتند و رفتند .
جریان مباهله رسول خدا صلی الله علیه و آله با نصاري نجران یکی از ادله قطعی بر حقانیت آن حضرت است ، زیرا اگر رسول
گرامی صلی الله علیه و آله یقین به رسالت خود از جانب پروردگار نداشت ، مباهله صد در صد به زیان خودش تمام می شد و به
دست خود خط بطلان بر مدعاي خویش کشیده بود اما رسول گرامی از جانب پروردگار مامور شد تا با شرکت حضرت علی و
فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام این کار را انجام دهد .
رسول اکرم صلی الله علیه و آله به نصاراي نجران فرمود : با من مباهله کنید اگر من راست می گویم خداي بزرگ و لعنت و دوري
از رحمت خود را به شما فرو فرستد و اگر من دروغ گو باشم بر من ، گفتند : اکنون انصاف دادي ، سپس قرار به مباهله گذاشتند و
تعیین وقت نمودند ، چون به منازل خود مراجعت نمودند ، سید و عاقب که دو تن از روساي ایشان بودند گفتند : اگر محمد صلی
الله علیه و آله با قوم خود مباهله آید ما با او مباهله کنیم که پیغمبر نیست و اگر با اهل بیت خاص خود آید ، با او مباهله کنیم ، که
پیغمبر نیست و اگر با اهل بیت خاص خود آید ، با او مباهله نکنیم ، با اهل خود نمی آید مگر آن که راست گو باشد چون صبح
شد به محضر رسول خدا صلی الله علیه و آله آمدند .
حضرت به اتفاق علی و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام براي مباهله بیرون آمد نصارا پرسید : اینان کیانند ؟ در جواب شنیدند :
آن مرد پسر عمو و وصی و داماد او علی بن ابی طالب علیهماالسلام است و این دخترش فاطمه زهرا علیهاالسلام است و اینان دو
فرزندش حسن و حسین علیهم السلام هستند .
نصارا چون چنین دیدند متفرق شدند و به رسول خدا صلی الله علیه و آله عرض کردند : ما از مباهله با شما استعفا دادیم و آنچه
راضی شوي به تو می دهیم .
( رسول گرامی صلی الله علیه و آله با ایشان به جزیه صلح فرمود . ( 81
و آنها مراجعت نمودند .
دانسته شد که آیه مباهله براي فضیلت خاندان رسالت است و آیه آشکارا می رساند و معرفی می کند که پیامبر صلی الله علیه و آله
حسن و حسین علیهماالسلام پسران خود و علی علیه السلام را تصدیق و گواهی کرده است .
آیه مباهله مختص به پنج نور پاك الهی است : محمد صلی الله علیه و آله ت علی ولی الله ، فاطمه زهرا ، حسن و حسین علیهم
( السلام . ( 82
معاویه روایت می کند
اهل سنت به اسناد صحیح از معاویه بن ابی سفیان روایت کرده اند که روزي به سعد و قاص گفت : چه چیز تو را مانع می شود که
ابوتراب ( 83 ) را سب کنی ؟ سعد گفت : به خاطر سه چیز را من داشتم براي من از هر نعمتی بهتر بود به یاد دارم که وقتی پیغمبر به
یکی از جنگ ها( 84 ) می رفت او را به جاي خود در مدینه گذارد علی گفت : یا رسول الله ! شما مرا با زنان و بچه ها به جا می
گذارید ؟
پیغمبر صلی الله علیه و آله فرمود : نمی خواهی نسبت به من به منزله هارون نسبت به موسی باشی جز این که بعد از من پیغمبري
نیست ؟
و شنیدم که در روز جنگ خیبر فرمود : فردا پرچم اسلام را به دست کسی می دهم که خدا و پیغمبر هم او را دوست بدارد ما
گردن کشیدیم که ببینیم او کیست ناگاه فرمود : بگویید علی بیاید وقتی حضرت علی علیه السلام را آوردند چمشش درد می کرد
( پیغمبر کمی آب دهان به چشم او مالید و پرچم به دستش داد و خداوند جنگ خیبر را به دست او فتح کرد . ( 85
و چون آیه (قل تعالوا ندع ابناءنا . . . ) نازل شد پیغمبر صلی الله علیه و آله علیه و آله علی و فاطمه و حسن و حسین را خواند و
فرمود : پروردگار اینان اهل بیت من هستند .
سخن دو نفر از بزرگان عامه
زمخشري در تفسیر کشاف و طنطاري در تفسیر الجواهر چنین گفته اند :
دسته اي از علماء و بزرگان نصاراي نجران به مدینه آمدند و با رسول اکرم صلی الله علیه و آله علیه درباره حضرت عیسی علیه
السلام احتجاج کردند و این آیه از سوي پروردگار نازل شد .
این دو کلمه (ندع ) را چنین معنا کرده اند : بیایید (یعنی من و شما )پسران و زنان خود را دعوت نماییم و سپس مباهله کنیم سپس
هر دو می نویسند : فردا که نصاراي نجران آن جا به وعدگاه حاضر شدند ، رسول خدا صلی الله علیه و آله حسین را بغل کرد و
دست حسن را گرفت و فاطمه علیهاالسلام پشت سر رسول اکرم صلی الله علیه و آله پشت سر فاطمه علیهاالسلانم می آمدند نصاراي
نجران چون چشمشان به این منظره افتاد راضی به پرداخت جزیه می شدند ، زمخشري بعد از این جریان می نویسد : آیه تطهیر
( درباره محمد صلی الله علیه و آله علی و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام نازل شده است . ( 86
(فمن حاجک فیه من بعد ما جائک من العلم فقل تعالوا ندع ابناءنا و ابناءنا کم و نساءنا و نساءکم و انفسنا و انفسکم ثم نبتهل فنجعل
( لعنۀ الله علی الکاذبین )( 79
به کسانی که درباره حضرت عیسی علیه السلام بعد از آمدن دلیل قطعی با تو در مقام محابه و مجادله برآیند بگو : بیاید ما و شما با
فرزندان زنان خود باهم به مباهله برخیزیم (یعنی در حق یگدیگر نفرین کرده و در دعا و التجا به درگاه خدا می کنیم )تا دروغ گو
و کافران را به لعن و عذاب خدا گرفتار سازیم .
داستان مباهله و نفرین پیغمبر صلی الله علیه و آله با نصاري انجران معروف است ( 80 ) نجران در کشور یمن و آن موقع مرکز نصارا
بود ، جمعی از روحانیون آن جا به مدینه آمدند تا درباره حقانیت اسلام و مسیحیت با پیغنمبر صلی الله علیه و آله گفت و گو کنند .
وقتی در برابر منطق پیغمبر صلی الله علیه و آله عاجز ماندند پیغمبر فرمود : اگر باز هم خود را بر حق می دانید حاضرم با بهترین و
نزدیک ترین کسانم با شما مباهله کنم و شما هم بهترین و نزدیک ترین کسان خود را بیاوریبد تا نفرین هر دسته را که باطل بود
نابود کند چون پیغمبر صلی الله علیه و آله ، علی و فاطمه و حسن و حسین ، علیهم السلام را آورد ، نصارا ترسیدند که با نفرین اینان
عذاب نازل شود و حاضر به مباهله نشدند و جزیه را بر عهده گرفتند و رفتند .
جریان مباهله رسول خدا صلی الله علیه و آله با نصاري نجران یکی از ادله قطعی بر حقانیت آن حضرت است ، زیرا اگر رسول
گرامی صلی الله علیه و آله یقین به رسالت خود از جانب پروردگار نداشت ، مباهله صد در صد به زیان خودش تمام می شد و به
دست خود خط بطلان بر مدعاي خویش کشیده بود اما رسول گرامی از جانب پروردگار مامور شد تا با شرکت حضرت علی و
فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام این کار را انجام دهد .
رسول اکرم صلی الله علیه و آله به نصاراي نجران فرمود : با من مباهله کنید اگر من راست می گویم خداي بزرگ و لعنت و دوري
از رحمت خود را به شما فرو فرستد و اگر من دروغ گو باشم بر من ، گفتند : اکنون انصاف دادي ، سپس قرار به مباهله گذاشتند و
تعیین وقت نمودند ، چون به منازل خود مراجعت نمودند ، سید و عاقب که دو تن از روساي ایشان بودند گفتند : اگر محمد صلی
الله علیه و آله با قوم خود مباهله آید ما با او مباهله کنیم که پیغمبر نیست و اگر با اهل بیت خاص خود آید ، با او مباهله کنیم ، که
پیغمبر نیست و اگر با اهل بیت خاص خود آید ، با او مباهله نکنیم ، با اهل خود نمی آید مگر آن که راست گو باشد چون صبح
شد به محضر رسول خدا صلی الله علیه و آله آمدند .
حضرت به اتفاق علی و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام براي مباهله بیرون آمد نصارا پرسید : اینان کیانند ؟ در جواب شنیدند :
آن مرد پسر عمو و وصی و داماد او علی بن ابی طالب علیهماالسلام است و این دخترش فاطمه زهرا علیهاالسلام است و اینان دو
فرزندش حسن و حسین علیهم السلام هستند .
نصارا چون چنین دیدند متفرق شدند و به رسول خدا صلی الله علیه و آله عرض کردند : ما از مباهله با شما استعفا دادیم و آنچه
راضی شوي به تو می دهیم .
( رسول گرامی صلی الله علیه و آله با ایشان به جزیه صلح فرمود . ( 81
و آنها مراجعت نمودند .
دانسته شد که آیه مباهله براي فضیلت خاندان رسالت است و آیه آشکارا می رساند و معرفی می کند که پیامبر صلی الله علیه و آله
حسن و حسین علیهماالسلام پسران خود و علی علیه السلام را تصدیق و گواهی کرده است .
آیه مباهله مختص به پنج نور پاك الهی است : محمد صلی الله علیه و آله ت علی ولی الله ، فاطمه زهرا ، حسن و حسین علیهم
( السلام . ( 82
معاویه روایت می کند
اهل سنت به اسناد صحیح از معاویه بن ابی سفیان روایت کرده اند که روزي به سعد و قاص گفت : چه چیز تو را مانع می شود که
ابوتراب ( 83 ) را سب کنی ؟ سعد گفت : به خاطر سه چیز را من داشتم براي من از هر نعمتی بهتر بود به یاد دارم که وقتی پیغمبر به
یکی از جنگ ها( 84 ) می رفت او را به جاي خود در مدینه گذارد علی گفت : یا رسول الله ! شما مرا با زنان و بچه ها به جا می
گذارید ؟
پیغمبر صلی الله علیه و آله فرمود : نمی خواهی نسبت به من به منزله هارون نسبت به موسی باشی جز این که بعد از من پیغمبري
نیست ؟
و شنیدم که در روز جنگ خیبر فرمود : فردا پرچم اسلام را به دست کسی می دهم که خدا و پیغمبر هم او را دوست بدارد ما
گردن کشیدیم که ببینیم او کیست ناگاه فرمود : بگویید علی بیاید وقتی حضرت علی علیه السلام را آوردند چمشش درد می کرد
( پیغمبر کمی آب دهان به چشم او مالید و پرچم به دستش داد و خداوند جنگ خیبر را به دست او فتح کرد . ( 85
و چون آیه (قل تعالوا ندع ابناءنا . . . ) نازل شد پیغمبر صلی الله علیه و آله علیه و آله علی و فاطمه و حسن و حسین را خواند و
فرمود : پروردگار اینان اهل بیت من هستند .
سخن دو نفر از بزرگان عامه
زمخشري در تفسیر کشاف و طنطاري در تفسیر الجواهر چنین گفته اند :
دسته اي از علماء و بزرگان نصاراي نجران به مدینه آمدند و با رسول اکرم صلی الله علیه و آله علیه درباره حضرت عیسی علیه
السلام احتجاج کردند و این آیه از سوي پروردگار نازل شد .
این دو کلمه (ندع ) را چنین معنا کرده اند : بیایید (یعنی من و شما )پسران و زنان خود را دعوت نماییم و سپس مباهله کنیم سپس
هر دو می نویسند : فردا که نصاراي نجران آن جا به وعدگاه حاضر شدند ، رسول خدا صلی الله علیه و آله حسین را بغل کرد و
دست حسن را گرفت و فاطمه علیهاالسلام پشت سر رسول اکرم صلی الله علیه و آله پشت سر فاطمه علیهاالسلانم می آمدند نصاراي
نجران چون چشمشان به این منظره افتاد راضی به پرداخت جزیه می شدند ، زمخشري بعد از این جریان می نویسد : آیه تطهیر
( درباره محمد صلی الله علیه و آله علی و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام نازل شده است . ( 86