PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : رده:فرشته‌ها در اسلام



عزیزانی
2015_07_10, 04:44 PM
besm8



besm8
رده:فرشته‌ها در اسلام
ا
ابلیس
اسرافیل
الگو:اسرافیل
ج
جبرئیل
ر
رافائل (فرشته)
ع
عزرائیل
ف
فرشته
فطرس ملک
م
مالک (فرشته)
میکائیل
ن
نکیر و منکر
ه
هاروت و ماروت

عزیزانی
2015_07_10, 04:52 PM
ابلیس


این مقاله احتمالاً حاوی تحقیق دست اول است. لطفاً با تأییدپذیر کردن ادعاهای موجود به وسیلهٔ ارجاع‌های درون‌خطی آن را بهبود دهید. عبارت‌هایی که تنها تحقیق دست اول باشند باید حذف شوند.
برای دیگر کاربردها، ابلیس (ابهام‌زدایی) را ببینید.
ابلیس در آیین اسلام نام یکی از شیطان‌ها است.[۱]




گوستاو دوره, نگاره‌ای از شیطان ضد قهرمان کتاب بهشت گمشده جان میلتون c.1866.
در کتاب تاریخ طبری در روایاتی از ابن عباس نقل شده: ابلیس از فرشتگان بود و نامش عزازیل بود و در زمین ساکن بود. فرشتگان ساکن در زمین جن نام داشتند. ابلیس به عبادت همی کوشید و در دانش از همه پیش بود و به همین سبب مغرور شد و در برابر فرمان خدا عصیان نمود.[۲]


ابلیس در قرآن
ابلیس در قرآن از نوع جن شناخته شده‌است.
ابلیس از نزدیکان درگاه خداوند بود تا آنجا که در میان فرشتگان آمد و شد می کرد. پس از آفرینش آدم، خدا به همهٔ فرشتگان و همچنین به ابلیس دستور داد تا بر آدم سجده کنند.[۴] ابلیس به خاطر کبر از این کار سر باز زد.[۵] و خدا او را از خویش راند.[۶]


ابلیس از خدا درخواست مهلت تا روز قیامت کرد.[۷]
و خدا به او تا روز مشخصی وقت داد.[۸]
ابلیس به عزت خدا قسم یاد کرد که همه آدمیان مگر بندگان مخلصش را گمراه می کند.[۹]
و خدا نیز وعده داد که جهنم را از او و همهٔ کسانی که از او پیروی می کنند پر خواهد کرد.[۱۰]


ابلیس، فرزندان و یارانش که شیطان نیز خوانده می‌شوند بارها در قرآن به عنوان دشمن آشکار آدمیان خطاب شده‌اند.[۳][۱۱]
آنها می‌توانند، از جایی که آدمیان آنها را نمی‌بینند، آنها را ببینند.[۱۲]
و انسان‌ها را به کارهای ناپسند وسوسه کنند، ولی با یاد خدا و پناه بردن به خدا آنها از انسان‌ها دور می‌شوند.[۱۳]

عزیزانی
2015_07_10, 05:01 PM
اسرافیل


معنناي جبرئيل و ميكائيل چيه؟!




جبر و ميك هر دو به معناي بنده هستند
و ئيل هم يكي از اسم هاي خداست


استاد هندیانی, [
هردوشون غير منصرفند چون اعجمي هستند




جبر: عبد
ميك: عبد
اسر: عبد
ئيل: خدا




اسرافیل . [ اِ ] (اِخ ) اسرافین . فرشته ٔ صور. (السامی ). فریشته ٔ صور. ملک بعث . صاحب صور. خداوند صور. (زمخشری ) (مهذب الاسماء). یکی از فرشتگان مقرب مأمور دمیدن روح به اجسام و نفخ صور در روز رستاخیز، او قبل از همه ٔ فرشتگان به آدم سجده کرد. (قاموس الاعلام ترکی ). نام فرشته ای است که در قیامت دوبار صور خواهد دمید. در دمیدن اول همه ٔ مخلوق مرده و نیست خواهند شد و در دمیدن بار دیگر همه ٔ مردگان زنده خواهند شد. (غیاث ). اسرافیل بزبان سریانی بنده ٔ خدای تعالی . اسرا بمعنی بنده و ئیل نام خدای تعالی و او ملک مقرب است و بدو متعلق است نفخ صور و احوال قیامت . (کشف ). رجوع به المعرب جوالیقی چ احمد محمد شاکر ص 8 و امتاع الاسماع ج 1 ص 80 شود.

عزیزانی
2015_07_10, 05:07 PM
جبرائیل

استاد هندیانی,


معناي جبرائيل و ميكاييل از لحاظ لغوي چيست؟


در تفسیر مجمع البیان می فرماید : جبر ئیل و میکائیل هر دو غیر عربی هستد و بعدا عربی شده اند . گفته اند که جبر در لغت سریانی به معنای بنده و ایل به معنای خدا است و میک به معنای بنده کوچک است و معنای جبرئیل بنده خدا و معنای میکائیل بنده کوچک خدا است .
در تفسیر المنار می گوید : جبرئیل اسم عجمی ( غیر عربی ) است که مرکب از جبر که معنای آن در عربی سریانی قوه است و ایل که معنای آن اله است یعنی قوه خدا
ر. ک : قاموس قرآن ، ماده جبر




جَبرَئیل، یکی از چهار فرشته مقرب و در ادیان ابراهیمی، رابط میان خداوند و پیامبران به شمار می‌آید. این نام تلفظ‌های دیگری چون جَبرائیل و جِبریل و گابریل نیز دارد. از جبرئیل به نام‌های فرشته وحی، امین وحی، عقل اول، ناموس اکبر، روح اعظم، روح الامین، روح القدس، روح و ... نیز یاد می‌شود. حافظ او را سروش نامیده است.


در تاریخ یهودیت، مسیحیت و اسلام از نقش جبرئیل بسیار نقل شده‌است.


به باور پیروان این دین‌ها، جبرئیل ابراهیم را از آتش نجات داد، موسی را در مبارزه با فرعون حمایت کرد، فرعونیان را در رود نیل مصر غرق کرد، به داوود ساختن زره آموخت، به دانیال نبی تعبیر رؤیا آموخت، زکریا را به زاده شدن یحیی و مریم را به زایش عیسی مژده داد، و قرآن را بر محمد نازل کرد.


بنا به گفته پیروان اسلام او گاهی به صورت واقعی خود و گاهی به شکل جوانی خوشرو به نام دحیه کلبی نزد محمد می‌آمد. او در شب معراج همسفر محمد بود و در منتهای معراج، در سدرةالمنتهی باز ماند و به محمد گفت دیگر اجازه ندارد که پیش رود، و محمد به تنهایی به معراج ادامه داد.


بنا بر بعضی روایات مسلمانان، جبرئیل پنجاه بار بر ابراهیم، چهارصد بار بر موسی، ده بار بر عیسی و بیست و چهار هزار بار بر محمد نازل شده‌است.[نیازمند منبع]


شیخ مفید در روایتی آورده‌است: «جبرئیل در میان فرشتگان به شکل مردی میان بالا، سپید پیشانی، سیه چشم، و دارای چهار بال سبز مرصع لؤلؤ است.»


و در حدیث دیگری او دارای ششصد بال مرصع به دُر است.


ریشه‌شناسی
نام وی در زبان عبری به معنای «مرد خدا» است. همچنین در لاتین جبرئیل «گابریل» (Gabriel)نامیده می‌شود.


جبرئیل در عهدین و یهودیت


نام جبرئیل یا جبراییل ۴ بار در عهد جدید و عهد قدیم آمده است که ۲ بار از آن در انجیل لوقا به عنوان مژده‌آور تولد یحیی برای زکریا و مژده‌آور تولد عیسی برای مریم آمده است و نام او ۲ بار دیگر در کتاب دانیال آمده است. در یهود جبرئیل را در درجهٔ دوم اهمیت می‌دانند و میکاییل را بر آن ترجیح داده‌اند چرا که جبرئیل را نازل‌کنندهٔ بلا و فرمان قتال و جنگ می‌دانستند.[نیازمند منبع]


جبرئیل در قرآن
نام وی -به صورت جِبریل- و هم چنین القاب او از جمله روح‌الامین و روح‌القدس چند بار در قرآن کریم آمده است و وظیفهٔ اصلی او رساندن وحی گفته شده است. در بعضی از سوره‌های قرآن همچون سوره آل عمران و مریم دربارهٔ مژدهٔ تولد عیسی و ظهور او بر مریم سخن گفته شده است. آیه‌های ۹۷ و ۹۸ سوره بقره دشمنی با او را هم ارز دشمنی با خدا می‌شمارد. شان نزول این آیات را بهانه‌جویی یکی از علمای یهود به نام ابن صوریا دانسته‌اند که دلیل ایمان نیاوردن خود را حامل وحی بودن جبرئیل برای محمد می‌داند.[نیازمند منبع]




منابع
دائرةالمعارف تشیع، ج ۵؛
الاختصاص، ص ۴۵؛
بحارالانوار، ج ۲۵؛
دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ج ۱

عزیزانی
2015_07_10, 05:13 PM
عزرائیل
از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد


عزرائیل در میان فرشتگان دیگر در رکاب محمد
عِزرائیل که به فرشته مرگ و ملک‌الموت هم معروف است. خود کلمه عزرائیل در قرآن نیامده است ولی فرشته‌ای مقرب است که در دین اسلام از او نام و سخن به میان آمده‌است.عزرائیل لغتی عبرانی است ، عزرا در زبان سریانی بنده است و ئیل نام خداوند ، عزرائیل قابض ارواح است. [۱]


در قرآن
بگو فرشته مرگ که بر شما گماشته شده است، روح شما را می‌گیرد، سپس به سوی پروردگارتان بازگردانده می‌شوید.[۲]


در ادبیات
ناصر خسرو :


از تو زایل نگشت علت جهل چون طبیبیت کرد عزرائیل


امثال و حکم دهخدا :


موی عزرائیل به تنش هست یعنی : مهیب و سهمناک است


سنائی :


زال پنداشت هست عزرائیل بانگ برداشت پیش گاو نبیل


منابع
پرش به بالا ↑ لغت نامه دهخدا
پرش به بالا ↑ سوره سجده آیه 11

عزیزانی
2015_07_10, 05:15 PM
رافائل (فرشته)
از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
رافائل (به عبری: רָפָאֵל) یکی از فرشتگان مقرب در دین مسیحیت و یهودیت است. به زعم یهودیان و هم مسیحیان، انجام امور مرتبط با شفا بخشی به عهده این فرشته است. در اسلام اسرافیل مشابه رافائل است. نام رافائل در کتاب توبیت آمده که مورد پذیرش کاتولیک‌ها و ارتدکس‌ها می‌باشد.

عزیزانی
2015_07_10, 05:16 PM
فطرس ملک
از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
برای دیگر کاربردها، پترس (ابهام‌زدایی) را ببینید.
فطرس یا فطروس یا پتروس ملک به اعتقاد مسلمانان نام فرشته ای بوده است که شفا یافتن آن در خرائج راوندی نقل شده است. به اعتقاد مسلمانان هنگامی که حسین متولد شد خداوند به جبرئیل فرمان داد با گروه بسیار از فرشتگان به حضور محمد آیند وبه او تبریک بگویند. جبرئیل در مسیر فرود از آسمان به زمین فرشته‌ای به نام فطرس را دید که در جزیره‌ای افتاده (خداوند فطرس را مامور کاری می‌کند واو در ان کار کندی کرده و در نتیجه به کیفرشکست بالهایش گرفتار شده است)[۱]


فطرس به جبرئیل عرض کرد :به کجا می‌روید؟ جبرئیل امین فرمود: به سوی محمد. فطرس عرض کرد: مرا نیز با خود حمل ونزد محمد ببر شاید برایم دعا کند؛ جبرئیل خواسته اورا پذیرفت وبا هم همراه فرشتگان دیگر به حضور محمد رسیدند و تولد حسین را تبریک گفتند. آنگاه جبرئیل ماجرای فطرس را به عرض رسانید. محمد گفت به او بگو پیکرش را به این نوزاد حسین بمالد فطرس همین کار را کرد وهمان دم خداوند فطرس را تندرست کرد وبه حال اول برگرداند سپس فطرس همراه جبرویل به اسمان پرگشود.[۲]


در روایت دیگر آمده است فطرس هنگام پرواز به سوی آسمان به محمد گفت اکنون که من به خاطر وجود حسین شفا یافتم باید حق او را ادا واحسانش را جبران کنم؛ هرکس حسین را زیارت کند زیارتش را به او ابلاغ می‌کنم و هرکس در هر کجا به او سلام کند یا درود فرستد سلام و درود او را به آن خواهم رساند.[۳][۴]

عزیزانی
2015_07_10, 05:18 PM
مالک (فرشته)


مالِک خازِنِ جهنم یکی از فرشته‌های نگهبان و دربان دوزخ است، که در قرآن و احادیث شیعه و سنی به آن اشاره شده است.[۱] فرشته‌های موکل بر جهنم نوزده تن‌اند، که آن‌ها را زبانیة می‌نامند.[۲]


در قرآن[ویرایش]
در آیه ۷۷ و ۷۸ سوره زخرف بیان شده که در آخرت جهنمیان خازن جهنم را صدا می‌زنند و می‌گویند:


وَ نَادَوْاْ يَا مَالِكُ لِيَقْضِ عَلَيْنَا رَبُّكَ قَالَ إِنَّكمُ مَاكِثُونَ، لَقَدْ جِئْنَاكمُ بِالحَْقّ‌ِ وَ لَكِنَّ أَكْثرََكُمْ لِلْحَقّ‌ِ كَارِهُونَ: و [جهنمیان] فریاد می‌کشند: ای مالک! [بگو] پروردگارت ما را بکشد، [او در پاسخ] می‌گوید: شما [در آتش و عذاب] ماندگار خواهید بود؛ زیرا وقتی حقیقت برایتان آورده شد، ولی اکثرتان از حق کراهت داشتید.


در آیه ۳۰ و ۳۱ سوره مدثر، در مورد جهنم آمده است:


عَلَيهَْا تِسْعَةَ عَشَرَ، وَ مَا جَعَلْنَا أَصْحَابَ النَّارِ إِلَّا مَلَائِكَةً: بر آن نوزده [نگهبان] است؛ و ما دوزخبانان را جز از فرشتگان قرار ندادیم...


در آیه ۶ سوره تحریم آمده است:


يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَ أَهْليكُمْ ناراً وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ عَلَيْها مَلائِكَةٌ غِلاظٌ شِدادٌ لا يَعْصُونَ اللَّهَ ما أَمَرَهُمْ وَ يَفْعَلُونَ ما يُؤْمَرُونَ: اى مؤمنان! خود و خانواده خويش را از آتشى بازداريد كه هيزم آن آدميان و سنگ‌هاست. آتشى كه فرشتگانى بر آن گمارده شده كه خشن و سختگيرند و هرگز فرمان خدا را مخالفت نمىكنند و آنچه را فرمان داده شده‌اند (به طور كامل) اجرا مىنمايند.


همچنین، در آیه ۱۸ سوره علق، مأموران دوزخ «زبانیه» نامیده شده است، که به معنای مأمور انتظامی(پلیس) و نیز عذاب کننده است.


در آیه ۳۰ سوره حاقه، دیده می‌شود که خدا به خازن جهنم دستور می‌دهد:


[این مجرم] را بگیرید، و در غل و زنجیر کنید، سپس او را در آتش اندازید، سپس او را با زنجیری که هفتاد متر است در بند بکشید


در روایات[ویرایش]
در احادیث شیعه و سنی، نام نگهبان بهشت «[[رضوان (فرشته)|رضوان»، و نام نگهبان جهنم «مالک» است، که پیامبر اسلام در معراج با او دیدار کرد، و مشاهده کرد که چهره ای زشت دارد، و -بر خلاف دیگر فرشته‌ها- هرگز نمی‌خندد، زیرا آن‌چه خدا برای جهنمیان آماده کرده است را می‌بیند. در روایت دیگری آمده است: «مالک» از آن لحظه که به دوزخ‌بانی گمارده شده، هرگز نخندیده است، بلکه روزبه‌روز خشم و غضبش بر دشمنان خدا و گنهکاران افزوده می‌شود.[نیازمند منبع]

عزیزانی
2015_07_10, 05:20 PM
نکیر و منکر


نکیر و منکر (به معنای انکار شده و انکار کننده) در فرجام‌شناسی اسلامی، دو فرشته هستند که ایمان مرده‌ها را در قبرشان آزمایش می‌کنند.[۱] هم ناباوران و هم مؤمنان، در قبر پاسخگوی این پرسش‌ها قرار می‌گیرند. در قبر در خصوص نظر شان در خصوص محمد از آنان سؤال می‌شود. مؤمن پاسخ خواهد داد که پیروی الله است، و پس از آن تا روز قیامت رها خواهد شد. ناباوران و گناهکاران، از سوی دیگر، پاسخ قانع کننده‌ای نخواهند داشت. سپس، این فرشتگان، آنها را شدیداً مضروب کرده، تا جایی که الله را خشنود سازد، بنا به گفتهٔ برخی نویسندگان تا روز قیامت، جز جمعه‌ها. عذاب قبر، در قرآن به صراحت نیامده است. در برخی سوره‌ها اشاراتی به آن شده است.[۲]

عزیزانی
2015_07_10, 05:22 PM
هاروت و ماروت


هاروت و ماروت نام دو فرشته‌است که در آیهٔ ۱۰۲ سوره بقره آمده است. این دو فرشته آمده بودند تا به مردم جادو بیاموزند و به آن‌ها کمک کنند تا جادوی جادوگران را باطل کنند. اما پیش از آموزش جادو به هرکس به او هشدار می‌دادند که ما وسیلهٔ آزمایش شماییم مبادا از جادو در مسیر نادرست بهره برید با این حال شمار بسیاری کافر شدند و از جادو بجای بهره بردن در مسیر درست در به هم زدن رابطهٔ میان زن و شوهرها استفاده کردند.[۱]


بیان در قرآن[ویرایش]
تنها اشاره به هاروت و ماروت در سوره بقره‌است. در این داستان پس از اشاره به دلایل خشم خدا به بنی اسرائیل و اعمال بدی که از بنی اسرائیل سر زده بود (آیات ۴۰-۱۰۰) اشاره می‌شود که گروهی از بنی اسرائیل از هاروت و ماروت جادو یاد گرفتند و در نتیجه کافر شدند.


و (یهود) از آنچه شیاطین در عصر سلیمان بر مردم می‌خواندند پیروی کردند. سلیمان هرگز (دست به سحر نیالود؛ و) کافر نشد؛ ولی شیاطین کفر ورزیدند؛ و به مردم سحر آموختند. و (نیز یهود) از آنچه بر دو فرشته بابل «هاروت» و «ماروت»، نازل شد پیروی کردند. (آن دو، راه سحر کردن را، برای آشنایی با طرز ابطال آن، به مردم یاد می‌دادند. و) به هیچ کس چیزی یاد نمی‌دادند، مگر اینکه از پیش به او می‌گفتند: «ما وسیله آزمایشیم کافر نشو! (و از این تعلیمات، سوء استفاده نکن!)» ولی آنها از آن دو فرشته، مطالبی را می‌آموختند که بتوانند به وسیله آن، میان مرد و همسرش جدایی بیفکنند؛ ولی هیچ گاه نمی‌توانند بدون اجازه خداوند، به انسانی زیان برسانند. آنها قسمتهایی را فرامی‌گرفتند که به آنان زیان می‌رسانید و نفعی نمی‌داد. و مسلماً می‌دانستند هر کسی خریدار این گونه متاع باشد، در آخرت بهره‌ای نخواهد داشت. و چه زشت و ناپسند بود آنچه خود را به آن فروختند، اگر می‌دانستند.
پیشینه[ویرایش]
در تفسیر عیاشی و قمی در مورد آیه «و اتبعوا ما تتلوا الشیاطین علی ملک سلیمان» از امام باقر آمده‌است: «پس همینکه سلیمان از دنیا رفت، ابلیس سحر را درست کرد، آن را در طوماری پیچید و بر پشت آن طومار نوشت: این آن علمی است که آصف بن برخیا برای سلطنت سلیمان بن داوود نوشته، و این از ذخائر گنجینه‌های علم است، هر کس چنین و چنان بخواهد، باید چنین و چنان کند، آنگاه آن طومار را در زیر تخت سلیمان دفن کرد، سپس ایشان را به در آوردن راهنمایی کرد، بیرون آورد و برایشان خواند. درنتیجه کفار گفتند: پس اینکه سلیمان بر همه ما چیره گشت بخاطر داشتن چنین سحری بود، ولی مؤمنین گفتند: سلطنت سلیمان از سوی خدا بود.


داستان‌های مرتبط[ویرایش]
داستان این دو فرشته با انحراف‌های فراوانی همراه شده است و با اینکه گویندگان آن‌ها ادعا کرده‌اند که داستان از سوی افراد مشهوری چون ابن عباس، ابن مسعود، ابن عمر و... روایت شده است با این حال بر پایهٔ دیدگاه محمدحسین طباطبایی نویسندهٔ تفسیر المیزان، داستانی نادرست است و برگرفته از داستان یونانیان باستان دربارهٔ خدایان و ستارگان است. برای نمونه می‌توان به داستان زیر اشاره کرد:[۲]


داستان زهره و هاروت و ماروت[ویرایش]
در تفسیر الدر المنثور است که سعید بن جریر، و خطیب، در تاریخش از نافع روایت کرده: فرشتگان به خداوند گفتند اگر ما به جای انسان بودیم هرگز نافرمانی تو را نمی‌کردیم سپس خداوند به آن‌ها اجازه داد تا دو فرشته را از میان خود برگزینند، هاروت و ماروت برگزیده شدند تا به زمین فرود آیند. پس زنی بنام زهره نزد آن دو آمد و در دل آنها جای باز کرد. زن گفت: من حاضر نمی‌شوم مگر آنکه آن اسمی را که با آن به آسمان می‌روید و پائین می‌آیید به من بیاموزید، آن‌ها نام خدا را به وی آموختند، همینکه زهره خواست با خواندن آن نام پرواز کند، خداوند او را بصورت ستاره‌ای مسخ کرد، آنگاه بال‌های آن دو فرشته را بُرید، هاروت و ماروت از پروردگار خود درخواست توبه کردند، خدایتعالی آن دو را مخیر کرد میان اینکه به حال اول برگردند، و در عوض هنگامی که قیامت شد عذاب شوند، یا اینکه در همین دنیا خدا عذابشان کند، و روز قیامت به همان حال اول خود برگردند. پس آن‌ها عذاب دنیا را انتخاب کردند. سپس خدایتعالی بایشان وحی فرستاد که به سرزمین بابل بروید، در آنجا خداوند ایشان را میان زمین و آسمان وارونه ساخت، که تا روز قیامت در عذاب خواهند بود.

عزیزانی
2015_07_10, 05:24 PM
هاروت و ماروت


هاروت و ماروت نام دو فرشته‌است که در آیهٔ ۱۰۲ سوره بقره آمده است. این دو فرشته آمده بودند تا به مردم جادو بیاموزند و به آن‌ها کمک کنند تا جادوی جادوگران را باطل کنند. اما پیش از آموزش جادو به هرکس به او هشدار می‌دادند که ما وسیلهٔ آزمایش شماییم مبادا از جادو در مسیر نادرست بهره برید با این حال شمار بسیاری کافر شدند و از جادو بجای بهره بردن در مسیر درست در به هم زدن رابطهٔ میان زن و شوهرها استفاده کردند.[۱]


فرشته


برای دیگر کاربردها، فرشته (ابهام‌زدایی) را ببینید.


یک نقاشی متعلق به سده نوزدهم که علی بن ابیطالب را در کنار دو فرزندش حسن و حسین ترسیم کرده‌است. دو فرشته در بالای نقاشی در حال پرواز هستند.
فرشته و فرشتگان (در سانسکریت پرشیته مرکب از پر+واش به معنی سفیر در فارسی باستان فرائیشته در اوستا فرائشته[۱])موجوداتی فراانسانی پنداشته می‌شوند که در بسیاری از ادیان درباره آن‌ها سخن رفته‌است.


سرشت فرشتگان و امور مرتبط با آنان در ادیان و سنن مختلف، متفاوت است . در یهودیت و مسیحیت و اسلام، آنها معمولاً به عنوان پیام‌آوران از سوی خدا عمل می‌کنند. آنان همچنین گاهی نقشهای جنگجو و نگهبان را به عهده دارند. نظریات در مورد مختار بودن یا مجبور بودن فرشتگان متفاوت است. همچنین فرشتگان با امشاسپندان در دین زرتشت (مزدیسنا) قابل مقایسه‌اند. در حالیکه تظاهر فرشتگان متفاوت است، بسیاری آنان را همچون آدمیان تصویر کرده‌اند. در باورهای عامیانه فرشته نماد پاکی و خیرخواهی است.




شکل‌گیری اعتقاد به فرشتگان[ویرایش]
بسیاری[نیازمند منبع] از پژوهشگران سکولار باور دارند که مفهوم فرشته توسط دین زرتشتی به دین‌های ابراهیمی معرفی شده‌است.[۲] در آغاز شکل گیری ادیان ابراهیمی، خدا به گونه موجودی بود که در کارهای بشر دخالت می‌کند و آنها را در صورت لزوم بی رحمانه تنبیه می‌کند. این خدا منعکس کننده طرز فکر انسان کوچ نشین و بدوی آن زمان بود که می‌توانست شخصاً با انسان صحبت نماید. به مرور تحت تاثیر دین زردشتی خدا موجود آسمانی و فرا سوی دسترس انسانها و بخشنده و مهربان شد. در این هنگام بود که نیاز بود که حد فاصل به انسان و خدا را موجودی مانند فرشتگان پر نماید. از این هنگام انسانها بجای خدا با فرشتگان سخن می‌گفتند.[۲] فرشته مانند جبرئیل یاوحی مسئولیتی دارند




فرشتگان در یک نقاشی دوران قاجار در کاخ گلستان.
فرشتگان مقرب


نوشتار اصلی: فرشتگان مقرب
فرشتگان مرتبه‌های متفاوتی دارند. فرشتگانی که از بقیه از نظر درجاتشان به خدا نزدیک تر اند، مقرب نامیده می‌شوند. چهار فرشته مقرب در اسلام عبارت اند از:


میکائیل
اسرافیل (فرشته صور)
جبرئیل (فرشته وحی) که در قرآن با نام روح الامین یا روح القدس نیز آمده‌است.
عزرائیل (فرشته مرگ)
فرشتگان دیگر[ویرایش]
شیدائیل
شجائیل
شیطائیل
شکدائیل
شکرائیل
شرائیل
شخائیل
شیرائیل
دردائیل
فرشته در ادیان گوناگون[ویرایش]


نمایی از یک فرشته بر روی تاق بزرگ در تاق بستان
زرتشت:به شش فرشته بلند مرتبه زرتشتی امشاسپندان و به دسته دیگر که مقام پایین تری دارند، ایزد گفته می‌شود. ایزدان دو دسته‌اند، ایزدان مینوی و ایزدان دنیوی. تمامی فرشتگان مخلوق اهورامزدا هستند و هر امشاسپند مظهر یکی از صفات‌های او است.
یهودیت:در این دین، فرشتگان به منزله بندگان خدا هستند که دستور های او را در زمین اجرا می‌کنند. آنان مومنان را حمایت و کافران را تنبیه می‌کنند و وحی را به انسان‌ها می رسانند. گاهی هم امکان دارد در زمین به شکل انسان ظاهر شوند.
مسیحیت:در انجیل، در موارد متعددی از فرشتگان صحبت شده‌است. فرشتگان پیش از انسان آفریده شده‌اند، مرتبه‌هایی دارند و محافظ انسان اند. درود فرستادن و به نوعی پرستش بعضی از فرشتگان مانند میکائیل در کلیساهای مسیحی رایج است و از سدهٔ چهارم میلادی، در سرزمین‌های مسیحی نماز خانه‌هایی برای میکائیل ساخته شده‌است.
اسلام:با اینکه فرشتگان (به تعبیر قرآنی "ملائک" جمع "ملائکه") موجوداتی غیر مادی اند به طور معمول با استفاده از تصویر و تمثیل از آن‌ها یاد شده‌است. در قرآن کریم، فرشتگان با بال‌های دوگانه، سه گانه یا چهار گانه معرفی شده‌اند که حکایت از توانایی‌های متعدد آنان دارد. فرشتگان جایگاه و کار معینی دارند و هیچ گاه از فرمان خدا سر باز نمی‌زنند و می‌توانند با چهره انسان، بر پیامبران و برخی از اولیای الهی ظاهر شوند. آنان در زمان‌های گوناگون به یاری مومنان می‌آیند و آنان را در حل مشکلات یاری می‌دهند و هنگامی که خداوند آدم را خلیفه خود در زمین گردانید تمامی فرشتگان به جز ابلیس بر او سجده کردند. ابلیس که خود از جنیان بود و با عبادات بسیار به این مقام معنوی رسیده بود، به دلیل تکبر و نافرمانی از بهشت رانده شد. به باور مسلمانان همواره دو فرشته همراه انسان اند که کارهای نیک و بد او را ثبت می‌کنند. فرشته ثبت کننده کارهای بد در شانه چپ و دیگری در شانه راست قرار دارد. به این دو فرشته در قرآن کرام الکاتبین گفته می‌شود که به معنی دو نویسنده بزرگوار است.


فرشته به سبک نقاشی ایرانی و رباعی از ابوسعید ابوالخیر
منابع[ویرایش]
پرش به بالا ↑