PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : درس سی و پنج بررسی آیه 90 از سوره ی مبارکه بقره + توضیح افعال مدح و ذم



هندیانی
2015_06_23, 02:19 PM
besm5


سلام قرآن دوستان عزیز
در ششمین روز از ماه مبارک رمضان هستیم
امیدورام طاعات و عبادتهای همه مورد قبول و عنایت خدا قرار بگیرد ان شاءالله

امروز به بررسی ایه 90 از سوره ی مبارکه بقره می پردازیم


اعوذ باللّه من الشّیطان الرّجیم
بِئْسَمَا اشْتَرَوْا بِهِ أَنفُسَهُمْ أَن يَكْفُرُوا بِمَا أَنزَلَ اللَّـهُ بَغْيًا أَن يُنَزِّلَ اللَّـهُ مِن فَضْلِهِ عَلَىٰ مَن يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ ۖ فَبَاءُوا بِغَضَبٍ عَلَىٰ غَضَبٍ ۚ وَلِلْكَافِرِينَ عَذَابٌ مُّهِينٌ ﴿٩٠﴾



نگرشى بر واژه ‏ها

«بئسما»: وه چه بد است آن چيز.
«اشتروا»: فروختند.
«بغياً»: ازسر رشك و حسد، يا از روى تجاوز و فساد.
واژه «مهين» عبارت است از عاملى كه فرد يا گروهى را لباس ذلّت بپوشاند و خوار سازد، به گونه ‏اى كه گرفتار به آن، ديگر عزيز و سرفراز نشود.

در اين آيه شريفه، گويى سخن از نوعى معامله و داد و ستد است. پرسشى كه در اينجا مطرح است، اين است كه يهود چگونه خود را دربرابر كفر فروختند؛ و عنوان معامله در اين مورد چگونه است؟
پاسخ‏
داد و ستد و خريد و فروش عبارت است از اينكه مالك آنچه را كه ملك خويش است، از زير سلطه و تصرّف خود خارج مى‏ سازد و به ديگرى وامى‏ گذارد؛ و درمقابل، بهاى آن را دريافت مى‏ دارد. اصل معامله اين است؛ امّا اين عنوان بطور مجاز دربرابر هر كار خوب يا بدى كه فرد يا گروهى انجام دهند و به ‏ازاى آن چيزى دريافت دارند نيز بكار مى ‏رود. و از آن جهت كه يهود دربرابر كفرورزيدن به قرآن و انكار ظالمانه پيامبر(ص)، نابودى و عذاب را براى خويش فراهم آوردند، خداى جهان‏ آفرين مى‏ فرمايد: راستى كه آنچه را بجاى پاداش پرشكوه خدا در مقابل ايمان به او و بنده برگزيده ‏اش محمّد(ص) و كتاب آسمانى او قرآن شريف، بدست آوردند و با كفر به آنها، دوزخ را براى خويش خريدند، چقدر زشت و سهمگين است!
نظير اين داد و ستد و معامله زشت و زيانبار، درمورد اهل كتاب هم آمده است؛ آنجا كه مى‏ فرمايد:
«اَلَمْ تَرَ اِلَى ‏الَّذينَ اُوتُوا نَصيباً مِنَ ‏الْكِتابِ يُؤْمِنُونَ بِالْجِبْتِ وَالطّاغُوتِ وَ يَقُولُونَ لِلَّذينَ كَفَرُوا هؤُلاءِ اَهْدى‏ مِنَ‏ الَّذينَ آمَنُوا سَبيلَاً. اُولئِكَ‏ الَّذينَ لَعَنَهُمُ‏ اللَّهُ...»
آيا آنان را كه بهره ‏اى از كتاب داده شده ‏اند، نديده ‏اى كه به جبت و طاغوت ايمان مى‏آ ورند و درمورد كفرگرايان مى‏ گويند: «راه اينان از راه مؤمنان به هدايت نزديكتر است». اينان همان كسانى هستند كه خدا لعنتشان كرده است.

«بغياً ان ينزّل‏ اللَّه من فضله على من يشاء من عباده»
اين حسدورزى آنان به پيامبر اسلام(ص)، آفت جانشان شد؛ و آنان به آن حضرت كفر ورزيدند با اين بهانه و پندار احمقانه كه چرا آخرين پيامبر خدا(ص) از تبار فرزندان اسرائيل نيست و از نوادگان اسماعيل است؟
عدّه ‏اى معتقدند كه معناى «بغياً» اين است كه آنان چيزى را مى‏ خواستند كه سزاوارش نبودند؛ به عبارت ديگر، اين واژه به‏ معناى ظلم آمده است.
به هرحال، اين پندار خودپرستانه يهود در حالى بود كه خوب مى‏ دانستند خدا از روى فضل و رحمت خويش، آيات خود را بر هركس از بندگانش كه بخواهد، فرو مى‏ فرستد و او را به سفارت خويش برمى‏ گزيند؛ و اين به خواست ديگران نيست.

«فباؤ بغضبٍ»
يهوديان كه ظهور آخرين پيامبر خدا محمّد(ص) را مايه پيروزى و نجات خود دربرابر شرك گرايان و دشمنان عنوان مى‏ ساختند و آمدنش را نويد مى‏ دادند، بعد از آنكه آن وجود گرانمايه فرمان بعثت يافت، راه ارتداد و انكار را درپيش گرفتند، و درحقيقت به خشم خدا بازگشتند؛ چرا كه انسان با گرايش به كفر و شرك، درخور خشم خدا مى‏ شود.
بعضى از دانشوران گفته ‏اند: معناى «باؤ بغضبٍ» اين است كه آنان با عملكرد زشت خود، سزاوار لعنت خدا شدند.
و برخى ديگر گفته‏اند: منظور اين است كه آنان خشم خدا را براى خويش خريدند، و مستوجب آن بودن را خود گواهى كردند.

«على غضبٍ»
در تفسير اين جمله از آيه شريفه، نظرها گوناگون است:
1. بعضى گفته‏ اند: خشم نخست، هنگامى بود كه يهود پيش از بعثت پيامبر(ص)، تورات را تحريف كردند؛ و خشم دوّم، زمانى كه پس از بعثت آن گرانمايه عصرها و نسلها، به كفرورزيدن به او و كتاب آسمانيش پرداختند.
2. و برخى نيز گفته‏ اند: منظور از خشم نخست، آنگاه است كه به گوساله ‏پرستى روى آوردند و خشم دوّم، هنگامى است كه آخرين پيام ‏آور خدا را انكار كردند.
3. عدّه‏ اى از دانشمندان بر اين عقيده‏ اند كه خشم نخست خدا بر يهوديان، پس از انكار عيسى (ع) بود و خشم دوّم پس از انكار محمّد(ص).
4. امّا گروهى نيز بر اين انديشه ‏اند كه اين جمله از آيه شريفه و اين تعبير، نوعى مبالغه است و بيانگر اين حقيقت كه خشم خدا هماره برآنان مى ‏بارد تا آنگاه كه از كفر و ارتجاعى كه بدان روى آورده ‏اند، بازگردند و به توحيد و عدالت روى آورند.

«وللكافرين عذابٌ مهينٌ»
و براى كفرگرايان، عذابى خفّت ‏بار خواهد بود
آرى؛ براى آنان كه رسالت پيامبر اسلام(ص) را آگاهانه انكار كردند، يا در دنيا و يا در آخرت، عذابى خوار كننده خواهد بود.
(مجمع البیان)

هندیانی
2015_06_23, 03:39 PM
اعوذ باللّه من الشّیطان الرّجیم
بِئْسَمَا اشْتَرَوْا بِهِ أَنفُسَهُمْ أَن يَكْفُرُوا بِمَا أَنزَلَ اللَّـهُ بَغْيًا أَن يُنَزِّلَ اللَّـهُ مِن فَضْلِهِ عَلَىٰ مَن يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ ۖ فَبَاءُوا بِغَضَبٍ عَلَىٰ غَضَبٍ ۚ وَلِلْكَافِرِينَ عَذَابٌ مُّهِينٌ ﴿٩٠﴾

خب نکته ای که در این آیه وجود داره و درس امروزمون هست افعال مدح و ذم است که به طور خلاصه درموردش توضیح میدهیم

افعال مدح و ذمّ چهار تا هستند: نعم، حبذّا، بئس و ساءَ که نعم و حبذّا برای مدح و بئس و ساءَ برای ذمّ به کار می روند.
آنچه قابل توجه است این است که این افعال به منظور مبالغه و اغراق در ستایش و یا مذمّت فرد مورد نظر به کار می رود.



ویژگی های افعال مدح و ذم:
این افعال جامدند یعنی تنها ماضی آن ها استفاده میشود و قابل صرف نیستند
فاعل آن ها فقط به شکل اسم ظاهر هست یعنی نمیتواند ضمیر فاعل آن ها قرار گیرد
بر خلاف دیگر افعال که تنها فاعل خود را به شکل مرفوع می گیرند این افعال دو مرفوع دارند
یعنی فاعل + اسم مخصوص






مهم ترین ویژگی فاعل این افعال

معرفه بودن
آن است که یا از طریق گرفتن «ال» و یا از طریق مضاف واقع شدن کسب تعریف می کند.



1- فاعل های نِعْمَ، بِئْسَ و ساءَ، یکی از این سه حالت را داراست:


http://www.shahrequran.ir/images/icons/butter.gif
معرفه به لام:
مَأواهُمْ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمِهادُ

http://www.shahrequran.ir/images/icons/butter.gif
مضاف به کلمه ای که دارای الف و لام است:
وَ نِعْمَ اَجْرُ العامِلِینَ

http://www.shahrequran.ir/images/icons/butter.gif
فاعل، ضمیر مستتر و با نکره منصوبه (که تمیز است )شناخته می شود:
فاُولئِکَ مَأواهُمْ جَهَنَّمُ وَ ساءَتْ مَصِیراً
فاعل هی مستتر و مصیرا تمیز


گاهی به جای تمیز ما می آید:
بِئْسَمَا اشْتَرَوْا بِهِ أَنفُسَهُمْ

در همین آیه که مَا به معنای شَیْئاً در محل نصب تمیز است برای ضمیر مستتر هو که در فاعل بِئْسَ وجود داره.


http://www.shahrequran.ir/images/icons/nokte.gif ما نكره در محل نصب، به عنوان تميز و آن زمانی است كه پس از آن جمله ى فعليه باشد.



اسم مخصوص همواره به یکی از این سه صورت می آید:

http://www.shahrequran.ir/images/icons/20130311134729224_bouncing_dot.gifاسم علم
http://www.shahrequran.ir/images/icons/20130311134729224_bouncing_dot.gifمعرفه( به ال یا مضاف به معرفه)
http://www.shahrequran.ir/images/icons/20130311134729224_bouncing_dot.gifهمراه صفت می آید


http://www.shahrequran.ir/images/icons/nokte.gif بعضی اوقات در فعل نعم و بئس اسم مخصوص حذف می شود

فَنِعْمَ المَوْلی وَ نِعْمَ النَّصِیرُ که نِعمَ النَصیرُ اللهُ بوده است.
یَدْعُوا لَمَنْ ضَرُّهُ اَقْرَبُ مِنْ نَفْعِهِ لَبِئْسَ الْمَولی وَ لَبِئْسَ الْعَشِیرُ که مخصوص به ذمّ یعنی، هو نیز حذف شده است.

http://www.shahrequran.ir/images/icons/tavajoh.gif
پس در این آیه بِئْسَمَا:
بِئْسَ فعل ماضی جامد برای ذم و مَا نکره در محل نصب، تمیز برای ضمیر مستتر که هو فاعل است و به کفر ورزیدن بر میگرده و مَا معنای شیئا (چیزی) دارد

هندیانی
2015_06_23, 05:02 PM
اعوذ باللّه من الشّیطان الرّجیم
بِئْسَمَا اشْتَرَوْا بِهِ أَنفُسَهُمْ أَن يَكْفُرُوا بِمَا أَنزَلَ اللَّـهُ بَغْيًا أَن يُنَزِّلَ اللَّـهُ مِن فَضْلِهِ عَلَىٰ مَن يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ ۖ فَبَاءُوا بِغَضَبٍ عَلَىٰ غَضَبٍ ۚ وَلِلْكَافِرِينَ عَذَابٌ مُّهِينٌ ﴿٩٠﴾

اشْتَرَوْا از افعال دو وجهی هست، ( ش ر ی) هم معنی خریدن و هم معنی فروختن را می دهد در کل یعنی معامله کردن، در این آیه می تواند معنای تبدیل کردن نیز بدهد.

أَن يَكْفُرُوا ان از حروف ناصبه است که فعل مضارع رو منصوب میکند و مصدری، یعنی کفر ورزیدن، در این آیه حرف مصدری و فعل مضارع که مصدر تاویل شده نام داره در محل رفع مبتدا میشود که خبرش جمله ی بئس ... است


مَا أَنزَلَ ما اسم موصول و در محل جر و انزل صله و عاید محذوف است


بَغْيًا مفعول له یا مفعول لاجله است( مصدر منصوبی که علیت را می رسونه) میتونه مفعول مطلق برای فعل محذوف هم باشد

جمله ی بِئْسَمَا ... در محل رفع خبر مقدم برای ان یکفروا
جمله ی اشْتَرَوْا در محل نصب صفت برای ما
جمله ی أَنزَلَ اللَّـهُ محلی از اعراب نداره چون صله ی ما هست
جمله ی يَشَاءُ محلی از اعراب نداره چون صله ی من است
جمله ی بَاءُوا معطوف بر جمله ی استیناف اسمیه ان یکفروا بما انزل الله ...
جمله لِلْكَافِرِينَ عَذَابٌ هم استینافیه است و محلی از اعراب ندارد

صرف:
بَغْيًا مصدر سماعی برای فعل بغی
عِبَاد جمع عبد صفة مشبهة برای انسان آزاد یا مملوک
غَضَب مصدر سماعی برای فعل غضب
مُّهِين اسم فاعل از هون

هندیانی
2015_06_23, 05:25 PM
اعوذ باللّه من الشّیطان الرّجیم

بِئْسَمَا اشْتَرَوْا بِهِ أَنفُسَهُمْ أَن يَكْفُرُوا بِمَا أَنزَلَ اللَّـهُ بَغْيًا أَن يُنَزِّلَ اللَّـهُ مِن فَضْلِهِ عَلَىٰ مَن يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ ۖ فَبَاءُوا بِغَضَبٍ عَلَىٰ غَضَبٍ ۚ وَلِلْكَافِرِينَ عَذَابٌ مُّهِينٌ ﴿٩٠﴾

بد است آن چیزی که فروختند بوسیله ی آن خودشان را، این که کفر ورزند به آن چه نازل کرد خدا به علت حسد، (بر) فرود آوردن خدا ( آیاتش را) از لطفش بر هر کس که بخواهد از میان بندگانش، پس دچار شدند ( آن یهودیان) به خشمی بر روی خشمی و مخصوص کافران عذابی خوار کننده است.

بِهِ حرف جر باء معنای سببیه دارد

(علی) أَن يُنَزِّلَ اللَّـهُ مصدر مؤول و در محل جر و حرف جر محذوف (علی)

عَلَىٰ حرف جر علیمعنای استعلاء مجازی ( بر روی) دارد

لِلْكَافِرِينَ حرف جر لام معنای اختصاص دارد


ممنون بابت صبر و تحمل شما عزیزان
موفق باشید و التماس دعا

allahom...doaa...allahom​