PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : پندهای کوتاه از نهج ‏البلاغه



فاطمه
2015_06_23, 01:12 PM
...ا..6..1. اگر خدا شریکی داشتلو کان لربک شریک لاتتک رسله.
نامه / 31.
ترجمه: اگر پروردگارت شریکی می‏داشت، فرستادگان آن شریک (یعنی پیامبران آن خدا دیگر) نزد تو می‏آمدند.

شرح: خداوند توانائی که ما را، و این دنیای پهناور و پر از زیبائی را، آفریده است، خدایی یگانه و بی همانند است.
تمامی پیغمبرانی که برای راهنمایی افراد بشر، به میان مردم آمده ‏اند، با آن که دینهای گوناگون آورده ‏اند، سخنهایشان درباره خدا، یکسان و همانند بوده است. همه آنها، به پیروان خود گفته‏ اند که: خدا یکی است و شبیه و شریک ندارد.
فرزند عزیز، این را بدان که اگر غیر از پروردگار یگانه و بی شریک، خدا دیگری هم وجود داشت، او را به افراد بشر اعلام دارند، هم مردم را به سوی او دعوت کنند.
ولی در طول میلیونها سالی که از زندگی بشر می‏گذرد، واز میان 124 هزار پیغمبری که برای هدایت مردم آمده‏ اند، هرگز پیغمبری نگفته است:
من، از سوی خدایی، غیر از خدای یگانه، به سوی شما فرستاده شده ‏ام.
همین موضوع، دلیل آشکاری است برای آن که بدانی: خدای تو، و آفریدگار و همه افراد بشر، و خالق این جهان بزرگ، همان خداوند یگانه و بی مانند است که تمام پیغمبران، از او سخن گفته ‏اند و همه افراد بشر را، به سوی او دعوت کرده‏ اند.


منبع:

نام کتاب : پندهای کوتاه از نهج ‏البلاغه نویسنده: هئیت تحریریه بنیاد نهج‏ البلاغه

فاطمه
2015_06_23, 01:15 PM
2. انگیزه دوری از گناه لو لم یتوعد الله علی معصیته لکان یجب ان لا یعصی شکراً لنعمه.
ح / 290.
ترجمه:اگر حتی خداوند، بندگانش را،از نافرمانی کردن و گناه ورزیدن نترسانیده بود، باز هم واجب بود که انسان، مرتکب هیچ گناهی نشود، تا به این وسیله، در برابر نعمتهای او سپاسگزاری کرده باشد.

شرح: کسیکه گناه میکند و فرمان خداوند را به جای نمی‏آورد، در حقیقت، نعمت‏هایی را که خداوند به او داده است، تباه میکند. زیرا چنین کسی، برای آن که بتواند گناهی را مرتکب شود، ناچار باید تمام نیروهائی را که در وجودش هست، به کار ببرد. در حالیکه خداوند، این نیروها را، برای گناه و نافرمانی کردن به او نداده است.
خداوند، این نیروها را، برای گناه و نافرمانی کردن به او نداده است.
فرزند عزیز، کسی را در نظر بگیر، که می‏خواهد، بر خلاف فرمان خداوند، مرتکب گناه شود، و بطور مثال، دست به دزدی بزند:
تمام اعضاء بدن آن شخص، باید وظایف خود را، با تمام نیرویی که دارند انجام دهند، تا او توانایی انجام چنین گناهی را داشته باشد.

ششهای او، باید بطور مرتب هوای تازه را به خود بگیرند، تا او نفس بکشد و زنده بماند، قلبش باید بطور منظم در حال تپیدن باشد، تا خون به تمام پیکرش برسد و او را زنده نگاه دارد، چشمهایش باید توانایی دیدن داشته باشند، تا او راه خود را ببیند، پاهایش باید قادر به حرکت و قدم برداشتن باشند، تا او در مسیری که با چشمش می‏بیند، پیش برود، گوشهایش باید توانایی شنیدن داشته باشند، تا او صدای نزدیک شدن مردم را تشخیص بدهد و از خطر فرار کند، دستهایش باید توانایی کار و حرکت داشته باشند، تا او درها را باز کند و اشیای را بردارد، مغزش باید کار خود را انجام دهد،تا سایر اعضای بدنش از آن فرمان بگیرند، و وظایف خود را اجرا کنند... و اگر یکی از این اعضای، یعنی یکی از این نعمتهایی که خداوند به انسان داده است، کار خود را به درشتی انجام ندهد، شخص گناهکار، قادر به انجام گناه نخواهد بود.

پس می‏بینی که گناهکار، برای آنکه در برابر خداوند، مرتکب گناه و نافرمانی، شود، از همان امکانات و نیروهایی استفاده میکند، که خداوند، آنها را، برای انجام کارهای درست و نیک به او داده است. به این ترتیب، آیا شخص گناهکار، با انجام هر کدام از گناهان خود، و نعمتها و نیروهایی را که خداوند دارد، تباه و حرام نمی‏کند؟
البته خداوند، به بندگان خود هشدار داده، و آنها را از گناه و نافرمانی، بیمناک کرده است. ولی اگر خداوند چنین بیم و هشداری هم نداده بود، و اگر انسان آسوده خاطر بود که به خاطر گناهانش کیفر و مجازات نخواهد دید، باز هم حق نداشت نعمتهای خداوند را تباه کند. یعنی در برابر نعمتهای دیدن، شنیدن، بوئیدن، حرکت، تپیدن قلب، تنفس ششها، اندیشیدن، توانایی انجام کارهای گوناگون داشتن، و هزاران نعمت دیگر، انسان باید قدرشناس باشد، و به - شکرانه این نعمتهای بزرگ و با ارزش، هرگز مرتکب گناه و نافرمانی خداوند نشود.

فاطمه
2015_06_23, 01:17 PM
3. زندگی دنیوی دلیل زندگی اخروی عجبت لمن أنکر النشاه الاخری و هویری النشاه الاولی.
ح 126/
ترجمه: در شگفتم، از کسیکه زندگی این دنیا را می‏بیند، و باز زندگی دنیای دیگر (آخرت) را قبول ندارد.

شرح: کسیکه با درک و دانائی، در زندگی این دنیا نظر کند، سراسر دنیا را، پر از نشانه‏ هایی خواهد دید که از قدرت آفرینش خداوند حکایت می‏کنند. و کسیکه قدرت آفرینش خداوند را، با عقل و بینش برسی کند، هرگز مسئله آخرت و زندگی پس از مرگ را انکار نخواهد کرد.
اگر ما، با دقت و شعور و انصاف، به دنیای خود نگاه کنیم، به روشنی می‏بینیم که انسان و حیوان و گیاه، و بالاخره تمام موجودات زنده این دنیا، از نیستی به وجود آمده ‏اند. پس خداوند که قادر بوده است این زندگی و این همه موجودات زنده را، ازنیستی به هستی بیاورد، باز هم قدرت آن را خواهد داشت که پس از مرگ و نابودی این موجودات، یکبار دیگر آنها را زنده کند.
اگر در زندگی انسان دقت کنیم، از یک نظر، خواهیم دید که خداوند، در همین دنیا هم، ریشه و اصل زندگی انسانها را دل خاک قرار داده، و در وقت لزوم، افراد بشر را، از خاک به وجود آورده است.

ابتدا، ریشه زندگی و اصل وجود ما، در دل همین خاکهای بیابانی پنهان بوده است. از دل این خاکها، گندم و برنج و سبزی و میوه و دیگر گیاهان خوردنی و روئیده‏ اند. قسمتی از این روئیدنیها را، پدر و مادر ما خورده‏ اند. قسمت دیگری را نیز حیوانات خورده ‏اند، تا زنده بمانند و بزرگ شوند و به صورت غذای انسان در آیند. یعنی پدر و مادر ما، وقتی گوشت حیوانات را نیز خورده‏ اند، در حقیقت، از غذایی استفاده کرده‏ اند که اصل آن، باز هم از خاک بوده است. به این ترتیب، پدر و مادر ما، با خوردن خوراکی‏هایی، که در هر حال، از زمین بدست می‏آید، به زندگی خود ادامه داده ‏اند و بزرگ شده‏ اند بعد، وجود ما، همچون یک یاخته، در پشت و شکم آنها، پیدا شده است آنگاه ما شروع به رشد کرده‏ ایم، صاحب دست و پا و چشم و گوش و مغز و سایر اعضاء بدن شده ‏ایم سرانجام، به صورت یک انسان کامل، از شکم مادر، به این جهان قدم گذاشته ‏ایم. تمام این مراحل، از وقتی که ذرات هستی ما، در دل خاکها بوده، تا وقتی که این ذرات به وجود پدر و مادر منتقل شده و سپس به صورت انسان در آمده است، با قدرت آفرینش خداوند طی شده است.

پس می‏بینیم که خداوند، قبلا، یکبار قدرت خود را، در همین دنیا، نشان داده و ما را، از خاک به خود آورده است. به این ترتیب، خدایی که چنین قدرتی دارد، یکبار دیگر هم، قادر به انجام این کار خواهد بود. یعنی، وقتی ما بمیریم و به مشتی خاک مبدل شویم، دوباره، در روز قیامت، خداوند ما را، از دل خاکها بیرون می‏آورد، و به ما هستی و زندگی می‏دهد، تا برای رسیدگی به حساب کارهایمان، در صف محشر آماده شویم.

ماه
2015_07_06, 08:45 PM
جملاتی زیبا ازحضرت علی علیه السلام

1.مردم را با لقب صدا نکنید.
2.روزانه از خدا معذرت خواهی کنید.
3.خدا را همیشه ناظر خود ببینید.
4.لذت گناه را فانی و رنج آن را طولانی بدانید.
5.بدون تحقیق قضاوت نکنید.
6.اجازه ندهید نزد شما از کسی غیبت شود.
7.صدقه دهید،چشم به جیب مردم ندوزید.
8.شجاع باشید،مرگ یکبار به سراغتان می آید.
9.سعی کنید بعد از خود،نام نیک بجای بگذارید.
10.دین را زیاد سخت نگیرید.
11.با علما و دانشمندان با عمل ارتباط برقرار کنید.
12.انتقادپذیر باشید.
13.مکار و حیله گر نباشید.
14.حامی مستضعفان باشید.
15.اگر میدانید کسی به شما وام نمیدهد،از او تقاضا نکنید.
16.نیکوکار بمیرید.
17.خود را نماینده خدا در امر دین بدانید.
18.فحّاش و بذله گو نباشید.
19.بیشتر از طاقت خود عبادت نکنید.
20.رحم دل باشید.
21.با قرآن آشنا شوید.
22.تا میتوانید بدنبال حل گره مردم باشید.



( نهج البلاغه )

هندیانی
2015_09_22, 01:52 AM
حضرت علی (عیله السلام) :
اَلا وَ إ نَّهُ لايَضُرُّكُمْ تَضْيِيعُ شَىٍْ مِنْ دُنْياكُمْ بَعْدَ حِفْظِكُمْ قآئِمَةَ دِينِكُمْ. اَلا وَ اِنَّهُ لايَنْفَعُكُمْ بَعْدَ تَضيْيعِ دِينِكُمْ شَىْء حافَظَتُمْ عَلَيْهِ مِنْ اَمْرِ دُنْياكُمْ. اَخَذَ اللّهُ بِقُلُوبِنا وَ قُلُوبِكُم اِلَي الْحَقِّ، وَاَلْهَمَنا وَايّاكُمْ الصَّبْرَ!


زنهار كه اگر شما از استوانه دين خويش به نيكي پاسداري كنيد، در اين راه هر چه از دنيا نگه داريد شما را ضرري نرساند، اما اگر دين خويش را تباه كرديد، هر چه از دنيا نگه داريد شما را سودي نرساند. از خداوند مي خواهيم كه قلب هاي ما و شما را به سوي حق جذب كند و همگي مان را شكيبايي عطا فرمايد.


نهج البلاغه ، خ 173