PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : السلام علیک یا زینب کبری



فاطمه
2013_05_26, 09:47 AM
besm8



شناسنامه حضرت زینب علیها السلام


حضرت زینب علیها السلام در پنجم جمادی الاولی سال پنجم هجرت در مدینه منوره چشم به جهان گشود . مادرش فاطمه زهرا سلام الله علیها و پدرش امام علی علیه السلام بود. او را ام کلثوم کبری، و صدیقه صغری می‏نامیدند . از القاب آن حضرت، محدثه، عالمه و فهیمه بود .

حضرت زینب در پنج‏ سالگی مادر خود را از دست داد و از همان دوران طفولیت ‏با مصیبت آشنا گردید . در دوران عمر با برکت ‏خویش، مشکلات و رنج‏های زیادی را متحمل شد، از شهادت پدر و مادر گرفته تا شهادت برادران و فرزندان، و حوادث تلخی چون اسارت و . . . را تحمل کرد . این سختی‏ها از او فردی صبور و بردبار ساخته بود.



222

فاطمه
2013_05_26, 09:49 AM
عقیله بنی هاشم و همسر و فرزندان

نسب نبوی، تربیت علوی، و لطف خداوندی از او فردی با خصوصیات و صفات برجسته ساخته بود، طوری که او را «عقیله بنی هاشم‏» می‏گفتند . با پسر عموی خود «عبد الله بن جعفر» ازدواج کرد و ثمره این ازدواج فرزندانی بود که دو تن از آن‏ها (محمد و عون) در کربلا، در رکاب ابا عبد الله الحسین علیه السلام شربت‏ شهادت نوشیدند .




223

فاطمه
2013_05_26, 09:51 AM
فضایل و مناقب حضرت زینب

گوشه هایی از فضایل حضرت زینب علیها السلام عبارتند از:

* زینت پدر:
پیامبر اکرم بعد از بازگشت از سفر، به محض شنیدن خبر تولد، سراسیمه به خانه علی علیه السلام رفت، نوزاد را در بغل گرفت و بوسید، آن گاه نام زینب (زین + اب) را که به معنای «زینت پدر» است‏ برای این دختر انتخاب نمود.
* علم الهی:
امام سجاد علیه السلام در مورد حضرت زینب فرمودند: انت عالمة غیر معلمة وفهمة غیر مفهمة
* عبادت و بندگی:
امام سجاد علیه السلام در مورد حضرت زینب فرمودند: «ان عمتی زینب کانت تؤدی صلواتها، من قیام الفرائض والنوافل عند مسیرنا من الکوفة الی الشام وفی بعض منازل کانت تصلی من جلوس لشدة الجوع والضعف ؛ عمه ‏ام زینب در مسیر کوفه تا شام همه نمازهای واجب و مستحب را اقامه می‏نمود و در بعضی منازل به خاطر شدت گرسنگی و ضعف، نشسته ادای تکلیف می‏کرد .»
* ولایت مداری:
زینب علیها السلام که حضور هفت معصوم را درک کرده، در تمامی ابعاد ولایت مداری (معرفت امام، تسلیم بی چون و چرا بودن، معرفی و شناساندن ولایت، فداکاری در راه آن و) . . . سر آمد است . زینب علیها السلام به خوبی درس ولایت مداری را از مادر فرا گرفت و آن را به زیبایی در کربلا به عرصه ظهور رساند



224

فاطمه
2013_05_26, 09:53 AM
* روحیه بخشی: او پیوسته یاور غمدیدگان و پناه اسیران بود، او حتی تسلی بخش دل امام سجاد علیه السلام بود، آن جا که می‏گفت: «لا یجز عنک ما تری، فو الله ان ذلک لعهد من رسول الله الی جدک وابیک وعمک (23); [ای پسر برادر! ] آن چه می‏بینی (شهادت پدر) تو را بی تاب نسازد . به خدا سوگند! این عهد رسول خدا از جد و پدر و عمویت می‏باشد .»

* صبر: در مجلس ابن زیاد; آن گاه که آن ملعون با نیش زبانش نمک به زخم زینب می‏پاشد و برای آزردن او می‏گوید: «کیف رایت صنع الله باخیک واهل بیتک ; کار خدا را با برادر و خانواده ‏ات چگونه یافتی؟» زینب علیها السلام در پاسخ درنگ نمی‏کند، او با آرامشی که از صبر و رضای قلبی او حکایت داشت فرمود: «ما رایت الا جمیلا (26); جز زیبایی چیزی ندیدم .»

* ایثار: او سختی‏ها و تازیانه‏ ها را به جان خود می‏خرید و نمی‏گذاشت ‏بر بازوی کودکان اصابت کند.
* شجاعت : در مقابل یزید خیره سر، و دهن کجی‏ها و بد زبانی‏های او، شجاعت ‏حیدری را به نمایش گذارده، چنین می‏گوید: «لئن جرت علی الدواهی مخاطبتک انی لاستصغر قدرک واستعظم تقریعک واستکبر توبیخک; اگر فشارهای روزگار مرابه سخن گفتن با تو واداشته [بدان که] من قدر و مقدار تو را کوچک پنداشته و سرزنش تو را بزرگ شمرده و توبیخ کردن تو را بزرگ می‏دانم .»
* فصاحت و بلاغت: سخنان زینب علیها السلام چنان بود که وجدان خفته مردم را بیدار کرد و صدای گریه از زن و مرد و پیر و جوان و خردسال بلند شد.



225

فاطمه
2013_05_26, 09:57 AM
تاریخ وفات و مرقد مطهر حضرت زینب

نظر معروف این است که آن حضرت پس از شهادت امام حسین علیه‏السلام بیش از یک سال و نیم زندگی نکرد و در 15 رجب سال 62 هجری قمری، در 56 سالگی از دنیا رفت و مرقد مطهر ایشان در سوریه می باشد.


پایگاه حوزه


227

فاطمه
2013_05_26, 10:03 AM
حضرت مهدی علیه السلام در زینبیه

آیت الله آقا ضیاء عراقی از مراجع نامدار حوزه علمیه نجف نقل می کند که: شخصی از شیعیان شهر قطیف حجاز، به قصد زیارت حضرت ثامن الائمه علیه السلام از شهر خود حرکت کرد، او در میانه راه سرمایه سفر خود را گم کرده و حیران و سرگردان ماند و آن چنان درمانده شد که برای خودش نه راه برگشت می دید و نه می توانست ادامه سفر دهد . در آن لحظه چاره ای نمی دید مگر این که به حضرت امام زمان علیه السلام پناهنده شود . در موقع توسل، متوجه شد که سید نورانی و بزرگواری او را همراهی می کند و خطاب به وی می گوید: این وجه را بگیر که تو را به سامرا می رساند، در آن جا نزد وکیل ما حاج میرزا حسن شیرازی می روی و به او می گویی که سید مهدی به شما پیام رساند و گفت: پولی که از مال ما در نزد توست به اندازه سفر زیارتی جدم علی بن موسی الرضا علیهما السلام به حامل پیام بپرداز .
مرد قطیفی می گوید: آن بزرگوار را نشناختم و متوجه نشدم از کدام سمت آمده است . عرض کردم: هر گاه به محضر میرزای شیرازی پیام شما را برسانم، از من سؤال می کند سید مهدی کیست و چه نشانه ای داری؟ آن سید شریف به من فرمود: به او بگو، به این نشان که امسال در فصل تابستان شما با حاج ملا علی کنی طهرانی در شام و در حرم عمه ام زینب کبری علیها السلام مشرف بودید، از کثرت زوار و ازدحام جمعیت حرم شلوغ بود و آشغال هایی در حرم ریخته بودند، شما عبای خود را از دوش برداشته و در دست جمع کرده و به آن وسیله حرم را جارو نمودید و آشغال ها را در گوشه ای از حرم گرد آوردی و حاج ملا علی کنی با دست های خود آن ها را برداشته و بیرون برد، من آن جا بودم .
مسافر قطیفی می گوید: یک مرتبه با خود گفتم: شاید این شخص حضرت امام عصر علیه السلام باشد . در آن حال نوری او را احاطه کرد و از نظرم غایب شد . در ادامه سفر به سامرا رسیدم و ماجرا را برای مرحوم میرزای شیرازی نقل کردم، آن بزرگوار از جای خود بلند شد و دست در گردنم انداخته، چشم هایم را بوسید و به من تبریک گفت . بعد در تهران به حضور آیت الله کنی رسیدم، او هم مطلب را تصدیق کرد و از این که از سوی امام زمان علیه السلام به ایشان حواله و یا فرمانی صادر نشده است اظهار تاسف نمود (1) .


پی نوشت:
1) خصائص الزینبیه، نورالدین جزائری، مقدمه، با اندکی تغییر .





allahomma8

گل مريم
2013_05_26, 10:17 AM
بانوی ادب و شجاعت
سیدمهدی شجاعی

اگر اوج مقام زن،‌رسیدن به مرتبه مردانگی بود، می‌گفتیم زینب(س) اوج مردانگی است، ولی چنین نیست. آسمان پرواز این دو متفاوت است. تضاد نیست، رقابت نیست، اما تفاوت هست.

عالم زنان نیز چون عالم مردان،‌آسمانی دارد،‌خورشیدی دارد، ماهی و ستارگانى.

خورشید این آسمان، بی‌تردید زهرا(س) و ماه این آسمان، زینب(س) است که پس از به قتلگاه افتادن خورشید، ‌در آسمان تیره جهان درخشید تا سیر، بی‌جهت؛ طریق، تاریک و راه، بی‌رهرو نماند.

بیان شخصیت حضرت زینب(س) دفتری می‌خواهد به وسعت گیتی و مرکبی به میزان دریا.

مادرى، اوج مقام زنانگی است و زینب(س) صدرنشین مرتبه مادرى است.

زینب(س) دو فرزند داشت به نام عون و محمد، که هر دو را به میدان کربلا آورده است. این اگرچه ایثار همه دارایی زینب(س) است، ولی همه مسئله این نیست.

زینب(س) در عاشورا مادر همه جوانان است و تیمارگر همه مجروحان و غم‌خوار همه کشتگان. وقتی علی‌اکبر(ع) از اسب به زمین می‌افتد، زینب(س) است که ماتم می‌گیرد و با فریاد مادر مادر! خود را بر جنازه او می‌افکند و اشک مادرانه می‌افشاند.

وقتی قاسم دلاور، فرزند امام حسن(ع)، با خاک آشنا می‌شود، نخستین سایه مهر که بر بالای خویش گسترده می‌بیند، مهربانی زینب(س) است و نخستین زلال کوثری که با گونه خویش می‌چشد،‌ اشک حیات‌آفرین زینب(س) است.

نوجوان و کودکی که در خاک کربلا به خون می‌غلتد، زینب(س) را مادرانه بالای سر خویش می‌بیند و آخرین ره‌توشه مهر را برای سفر از او می‌ستاند.

اکنون دو نوجوان، دو سرو، دو صنوبر، دو ماهی بر خاک می‌تپند، ولی حضور هیچ دست مادرانه‌ای را حس نمی‌کنند تا غبار از چشم‌هایشان بستُرَد و خون از چهره‌هایشان کنار بزند.

شگفتا! زینب(س) حاضر، زینب(س) ناظر، زینب(س) مادر کجاست؟ ‌مگر ندیده است فرو افتادن این دو نخل را؟ چرا مادرى نمی‌کند؟‌ چرا رخ نمی‌نماید؟ چرا چهره نشان نمی‌دهد؟

مگر کیستند این دو جوان؟ مگر صحابی نیستند؟ مگر هاشمی نیستند؟‌پس کجایی زینب(س)؟

این هر دو جوانان منند؛ عون و محمد‌‌ند، ‌دو هدیه ناقابل به پیشگاه برادر، به درگاه امام، ‌امام برادر. آدم هدیه را که به رخ نمی‌کشد. به دنبال قربانی ناقابلش که ضجه و مویه نمی‌‌کند. من مادر همه هستم.

شرط ادب نیست به دنبال این دو پیشکش کوچک، دل برادر را سوزاندن و او را برانگیختن.

نه، شرط ادب نیست حضور یافتن و از حال و روز قربانی خود پرسیدن.

عجبا! ادب هنوز با کلاس درس تو فاصله دارد. تو عالی‌ترین مربی ادبی و فرهنگ ادب، واژه‌هایش را زینب(س) از تو وام می‌گیرد.

تو نیامدی اما ببین! از شکاف این خیمه‌ها نگاه کن. ببین برادر هدیه‌هایت را در آغوش می‌فشرد. ببین! با اشک‌هایش چگونه غبار از چهره جوانانت می‌شوید.

این ترنم لطیف و پدرانه حسین(ع) را حتماً در گوش جوانانت می‌شنوی که:

«پسر عزیزم! دردانه‌ام! پاره جگرم!»

گل مريم
2017_04_13, 12:34 AM
حضرت زینب سلام الله علیها زندگی را پس از عاشورا چگونه گذراند؟

منبع: http://www.shahrequran.ir/thread332.html

گل مريم
2017_04_13, 12:35 AM
باز هم زار و حزینه زینبم

منبع: http://www.shahrequran.ir/thread1782.html