PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : امام حسين و حضرت يحيي علیهما السلام



گل مريم
2014_10_29, 12:18 PM
besm8

شباهت ها:


از امام سجاد عليه ‏السلام روايت شده که فرمودند: همراه امام حسين عليه‏ السلام خارج شديم، در هيچ منزلي فرود نمي‏آمد و کوچ نمي‏کرد مگر اينکه يحيي بن زکريا عليهم السلام را ياد مي‏فرمود... [1] .

1- مدت حمل هر دو شش ماه بود، خبر آن گذشت.

2- از جانب خداوند به ولادت هر دو مولود، بشارت آمد: درباره‏ ي حضرت يحيي قرآن مي‏فرمايد: (يا زکريا انا نبشرک بغلام اسمه يحيي) [2] . «اي زکريا، ما به تو بشارت مي‏دهيم به فرزندي که اسمش يحيي است».
و درباره‏ ي امام حسين عليه ‏السلام در حديث آمده است که جبرئيل بر پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم نازل شد و گفت: اي محمد «ان الله يقرء عليک السلام و يبشرک بمولود يولد من فاطمة تقتله أمتک من بعدک» «همانا خداوند به تو سلام مي‏رساند و به مولوديکه از حضرت فاطمه به دنيا مي‏آيد بشارت مي‏دهد که بعد از تو گروهي از پيروانت او را به شهادت [ صفحه 172] مي‏رسانند» [3] .

3- اسم هر دو بدون واسطه از جانب خداوند انتخاب شد [4] .

4- هيچ کدام از پستان شير نخوردند؛ حضرت يحيي به آسمان برده شد و از نهرهاي بهشت تناول نمود و بعد از ايام شيرخوارگي به نزد پدر نازل شد. [5] . و حضرت حسين عليه‏السلام از عرش عظيم يعني با مکيدن زبان رسول‏ الله صلي الله عليه و آله و سلم تغذي نمود [6] .

5- صورت هر دو بزرگوار مي‏درخشيد: درباره‏ ي حضرت يحيي وارد شده است: «کان البيت يضيي‏ء بنوره»: «نور جمالش خانه را روشن مي‏ساخت». [7] . و درباره ‏ي حضرت حسين عليه ‏السلام راوي گويد: «لقد شغلني نور وجهه و جمال هيبته عن الفکرة في قتله»: «نور جمال و هيبت صورتش مرا از انديشه ‏ي قتلش بازداشت». [8] .

6- هيچ يک از آن بزرگوار در طول عمر خوشحال نشدند، و اگر احيانا فرحي از براي ايشان مي‏شد زود به حزن مبدل مي‏گشت [9] .

7- قاتلين هر دو زنازاده بودند [10] و در حديث آمده که در جهنم منزلي است که احدي مستحق آن نيست مگر قاتل امام حسين عليه ‏السلام و حضرت يحيي عليه‏ السلام. [11] . [ صفحه 173]

8- زمين و آسمان بر ايشان گريستند [12] بلکه خون گريه کردند [13] .

9- علاوه بر آسمان و اهل آسمان، خورشيد نيز براي آن دو بزرگوار گريست و گريه‏ ي خورشيد به اين صورت شد که به رنگ خون طلوع کرده، به رنگ خون غروب نمود [14] .

10- بعد از شهادت، سر هر دو تکلم نمود؛ سر حضرت يحيي به پادشاه گفت: از خدا بترس [15] . و سر مبارک امام حسين عليه ‏السلام مکرر قرآن مي‏خواند، که بعدا خواهد آمد.

11- يحيي را به طريق صبر کشتند. [16] . و امام حسين عليه ‏السلام با اينکه در ميدان جنگ شهيد شدند باز بطريق صبر بود،
چنانکه امام سجاد عليه ‏السلام در کوفه فرمودند: «أنا ابن من قتل صبرا». «من فرزند کسي هستم که او را بطريق صبر شهيد کردند» [17] .

12- سر حضرت يحيي را براي زنازاده‏ اي از بني ‏اسرائيل هديه بردند. [18] . و سر حضرت سيدالشهداء عليه ‏السلام را براي ابن‏ زياد و يزيد هديه بردند، چنانکه خواهد آمد. [ صفحه 174]







[1] بحارالانوار: ج 298:45.
[2] سوره‏ ي مريم، آيه ‏ي 7.
[3] کامل الزيارات : 56 ب 16 ح 4.
[4] سوره‏ ي مريم، آيه ‏ي 7، بحارالانوار: ج 238:43 و 249، امالي صدوق : 134 م 28 ح 3.
[5] بحارالانوار: ج 180:14 ح 17.
[6] بحارالانوار: ج 245:43، اصول کافي: 386:1، امالي صدوق : 136 م 28 ح 5.
[7] بحارالانوار: ج 180:14 ح 17.
[8] بحارالانوار: ج 57:45.
[9] اشک روان : 440.
[10] کامل الزيارات : 77 ب 25، بحارالانوار: 302:44 و 184:14.
[11] بحارالانوار: ج 301:44 ح 9، کامل الزيارات : 78 ب 25 ح 2، عقاب الأعمال : 216 باب عقاب من قتل الحسين عليه‏السلام ح 2.
[12] بحارالانوار: ج 168:14 ح 6 و 7، و ج 210:45 و 211، کامل الزيارات : 89 ب 28 ح 17.
[13] بحارالانوار: ج 215:45 و 216 و 217 و ج 183:14، کامل الزيارات : 92 ب 28 ح 20.
[14] بحارالانوار: 182:14.
[15] بحارالانوار: 357:14.
[16] اشک روان : 441.
[17] بحارالانوار: 113:45، لهوف : 157، و معناي «قتل صبر» آنست که جانداري را نگهدارند و چيزي به سوي او پرتاب کنند تا کشته شود.
[18] بحارالانوار: ج 298:45.

گل مريم
2014_10_29, 12:21 PM
تفاوت در شهادت ان دو بزرگوار:

1- بشارت به يحيي سبب شادي حضرت زکريا شد، اما بشارت به حضرت حسين عليه ‏السلام موجب حزن گرديد.

2- با اينکه هر دو بطريق صبر شهيد شدند، اما آنقدر زخم بر حضرت حسين عليه‏ السلام وارد شد که از حرکت افتاد، پس سرش را بريدند.

3- سر يحيي را با دست گرفتند و در طشت بريدند، ولي حضرت حسين عليه‏ السلام را نيزه به پهلويش زدند تا از اسب بر زمين افتاد، آنگاه سرش را بريدند.

4- عداوت قاتل حضرت يحيي با کشيدن يک کارد به حنجر او ساکن شد، اما در کربلا به صدها ضربه‏ ي شمشير و نيزه و ضربه‏ هاي ديگر اکتفا نشد، بعد از شهادت بدن شريفش را پايمال اسبان کردند.

5- سر يحيي را يکبار هديه بردند، اما سر حسين مظلوم را بر سر نيزه کرده و به شهرها گردانيدند و با چوب به لب و دندان مبارکش مي‏زدند.

6- قاتل حضرت يحيي با ديدن سر مقدس ايشان متغير شد، ولي قاتل امام حسين عليه ‏السلام به هنگام دين سر مبارک ايشان تبسم کرد.

7- يحيي را از مسجد بيرون آوردند هيچ علاقه و عيال و طفلي نداشت، اما آن حضرت را از خيمه‏ ها بيرون آوردند در حالي که زنان حيران، تشنه، غريب، بي‏ياور، دختران صغير که از بي‏کسي و غريبي ناله مي‏کردند و آن حضرت آنها را روي دامن مرحمت خود مي‏گذاشت و تسلي مي‏داد.

8- تمام خون يحيي در طشت بود مگر يک قطره که بر زمين افتاد و جوشيد، اما در کربلا تمام خون را بر خاک ريختند، مگر چند قطره ‏اي که خود بدست مبارک گرفت و بر صورت ماليد و به آسمان پاشيد.

9- حضرت يحيي با يک ضربت کارد سرش را بريدند، اما در کربلا با دوازده ضربت سر آن مظلوم را بريدند. [ صفحه 175]

10- چونکه سر يحيي را بريدند بدنش صحيح بود، ولي در کربلا بدن امام حسين عليه‏السلام را پامال و سوراخ سوراخ کردند.

11- سر حضرت امام حسين عليه‏السلام بر نيزه بلند نمودند بر درخت آويختند، بر دروازه نصب کردند، و در تنور گذاشتند، ولي سر حضرت يحيي فقط در طشت نهاده شد [1] . [ صفحه 177]






[1] اشک روان : 443-441.

مبحث امام حسين و حضرت يحيي از مقتل سحاب رحمت (http://www.alemoon.ir/lib/2/5/1/9/content-23.html)


http://www.shahrequran.ir/member2-albums73-1042.jpghttp://www.shahrequran.ir/member2-albums73-1042.jpghttp://www.shahrequran.ir/member2-albums73-1042.jpg