PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : نخستین زائر امام حسین کیست ؟



یا علی ابن الحسین
2014_10_05, 02:43 PM
نخستین زائر امام حسین کیست ؟
ابن نما حلی ، از ابنعایشه روایت میکند که سلیمان بن قتهي عدوي ، سه روز پس از شهادت امام حسین علیهالسلام از کربلا عبور
کرد و چون نگاهش بر جاي قتلگاه ایشان افتاد ، تکیه بر اسب عربی خود نمود واین ابیات را سرود :
مررت علی أبیات آل محمد
فلم أرها أمثالها یوم حلت
ألم تر أن الشمس أضحت مریضۀ
لفقد الحسین و البلاد اقشعرت
و کانوا رجاءا ثم أضحوا رزیۀ
لقد عظمت تلک الرزایا و جلت
و تسألنا قیس فنعطی فقرها
و تقتلنا قیس اذا النعل زلت
و عند غنی قطرة من دماءنا
صفحه 217 از 4898 www.Ghaemiyeh.com بانک جامع امام حسین (علیه السلام) مرکز تحقیقات رایانهاي قائمیه اصفهان
سنطلبهم یوم بها حیث حلت
فلا یبعد الله الدیار و أهلها
و ان أصبحت منهم برغم تخلت
فان قتیل الطف من آل هاشم
أذل رقاب المسلمین فذلت
و قد أعولت تبکی النساء لفقده
. [ و أنجمنا ناحت علیه و صلت [ 1
ممکن است کسی بگوید که بنابر این روایت ، نخستین زائر را باید سلیمان بن قتۀ دانست ؛ ولی این سخن با توجه به مطالب زیر ،
قابل پذیرش نیست : 1 . تاکنون کسی او را به این عنوان نشناخته و نشناسانده است . 2 . نقل با این خصوصیت را تنها ابننما نقل
کرده است ؛ در حالی که برخی تاریخ نویسان ، به ذکر مرثیه و اشعار او در کربلا بسنده نمودهاند ، بدون آنکه زمان آن را معین
3 . این روایت ، ناظر . [ سازند [ 2] و بیشتر ایشان تنها ابیات او را نقل کردهاند ، بدون آنکه به مکان و زمان آن تصریح نمایند . [ 3
به عبور سلیمان از کربلاست و این با عنوان زیارت فرق میکند ؛ چون عبارتی که ابننما آورده این است : مر سلیمان بن قتۀ
العدوي مولی بنی تمیم بکربلاء بعد قتل الحسین علیهالسلام بثلاث ، فنظر الی مصارعهم ، فاتکأ علی فرس له عربیۀ ، و أنشأ . . . ؛
سلیمان بن قتهي عدوي پس از گذشت سه روز از شهادت حسین علیهالسلام از کربلا گذشت و به جایگاه شهادتشان نگاه افکند و
درحالی که به اسب عربی خود تکیه نموده بود ، چنین سرود . . . [ 4] . و عبور از آن مکان مقدس اعم از آن است که به قصد
زیارت باشد یا نباشد و این غیر از عمل کسی است که به قصد زیارت قبر آن حضرت ، رنج سفر را بر خود هموار سازد و عواقب
این کار را به جان بخرد . با توجه به این مطلب ، حال عبیدالله بن حر جعفی نیز روشن میشود ، او که دعوت شخص امام حسین
علیهالسلام را براي یاري رسانی نپذیرفته بود و به گمان خود با زرنگی توانسته بود رعایت بیطرفی را نموده و از حضور در لشکر
ابنزیاد نیز سرباز زند ، پس از واقعهي جانگداز کربلا ، هنگامی که از سوي ابنزیاد بازخواست شد ، بر جان خود ترسید و از کوفه
فرار کرد و به کربلا آمد و با نهایت پشیمانی از یاري نرساندن به فرزند رسول خدا صلی الله علیه و آله اشعاري را سرود . [ 5] ولی
قبر « زیارت » . را بر او منطبق ساخت . افزون بر آن زمان حضور او را در کربلا دقیقا نمیدانیم « زائر » باز نمیتوان عنوان شریف
حسین علیهالسلام تنها پس از دفن جسد مطهر است ، نه پیش از آن . و با این بیان ، بنیأسد را که توفیق دفن اجساد مطهر را یافتند ،
نمیتوان داخل در عنوان فوق دانست . با توجه به این مطالب ، باید جابر بن عبدالله انصاري را نخستین کسی دانست که شرافت
کسب این عنوان را پیدا نموده است ؛ چون او کسی است که به قصد زیارت قبر سالار شهیدان ، أباعبدالله الحسین علیهالسلام ، با
توجه به کهولت سنی خود و با در نظر گرفتن شرایط بسیار سخت سیاسی روز ، از مدینه به کربلا آمد ؛ چنان که بسیاري از بزرگان
به این مطلب تصریح نمودهاند . شیخ مفید میفرماید : و فی الیوم العشرین منه - صفر - . . . هو الیوم الذي ورد فیه جابر بن عبدالله
الأنصاري صاحب رسول الله صلی الله علیه و آله و رضی الله تعالی عنه من المدینۀ الی کربلاء ، لزیارة قبر سیدنا أبی عبدالله
علیهالسلام ، فکان أول من زاره من الناس ؛ بیستم ماه صفر ، روزي است که جابر بن عبدالله انصاري ، یار رسول خدا صلی الله علیه و
آله ، به قصد زیارت قبر حضرت أباعبدالله علیهالسلام ، از مدینه به کربلا رفت و او نخستین کسی است که به زیارت قبر آن حضرت
شتافت . [ 6] . و این مطلب را بسیاري از عالمان و دانشمندان نقل کردهاند . شیخ طوسی [ 7] ، علامهي حلی [ 8] ، شیخ رضی الدین
علی بن یوسف بن مطهر حلی [ 9] ، شیخ کفعمی [ 10 ] ، علامهي مجلسی [ 11 ] محدث نوري از جملهي این دانشمنداناند . [ 1] مثیر
2] تذکرة الخواص ، ص 272 ؛ اللهوف ، ص 233 ؛ ینابیع المودة ، ج 3 ، ص ] . الأحزان ، ص 110 ؛ بحارالأنوار ، ج 45 ، ص 293
3] الطبقات الکبري ، (ترجمۀ الامام الحسین علیهالسلام من القسم غیر المطبوع) ، ص 92 ؛ مقاتل الطالبیین ، ص 121 ، أنساب ] . 100
صفحه 218 از 4898 www.Ghaemiyeh.com بانک جامع امام حسین (علیه السلام) مرکز تحقیقات رایانهاي قائمیه اصفهان
الأشراف ، ج 3 ، ص 420 ؛ المناقب ، ج 4 ، ص 117 ؛ مروج الذهب ، ج 3 ، ص 64 ؛ تهذیب الکمال ، ج 6 ، ص 447 ؛ سیر أعلام
؛ النبلاء ، ج 3 ، ص 318 ؛ الاستیعاب ، ج 1 ، ص 379 ؛ تهذیب ابنعساکر ، ج 4 ، ص 345 ؛ البدایۀ و النهایۀ ، ج 8 ، ص 213
5] سبط ابن جوزي در تذکرة الخواص ، ص 270 اشعار وي را این ] . 4] مثیر الأحزان ، ص 110 ] . جواهر العقدین ، ج 2 ، ص 33
گونه آورده است :
یقول أمیر غادر أي غادر *** ألا کنت قاتلت الشهید بن فاطمۀ
ونفسی علی خذلانه و اعتزاله *** و بیعۀ هذا الناکث العهد لائمۀ
فیاندمی ألا أکون نصرته *** ألا کل نفس لا تسدد نائمۀ
و انی علی أن لم أکن من حماته *** لذو حسرة ما ان تفارق لازمۀ
سقی الله أرواح الذین تآزروا *** علی نصره سقیا من الغیث دائمۀ
وقفت علی أطلالهم و محالهم *** فکاد الحشی ینفض و العین ساجمۀ
لعمري لقد کانوا سراعا الی الوغی *** مصالیت فی الهیجا حماة خضارمۀ
فان یقتلوا فی کل نفس بقیۀ *** علی الأرض قد أضحت لذلک واجمۀ
و ما أن رأي الراؤن أفضل منهم *** لدي الموت سادات و زهر قماقمۀ
أیقتلهم ظلما و یرجوا ودادنا *** فدع خطۀ لیست لنا بملائمۀ
لعمري لقد ارغمتمونا بقتلهم *** فکم ناقم منا علیکم و ناقمۀ
أهم مرارا أن أسیر بجحفل *** الی فئۀ زاعت عن الحق ظالمۀ
فکفوا و الا زرتکم فی کتایب *** أشد علیکم من زحوف الدیالمۀ .
9] العدد القویۀ ] . 8] منهاج الصلاح ، بنابر نقل لؤلؤ و مرجان ، ص 147 ] . 7] مصباح المتهجد ، ص 730 ] . 6] مسار الشیعۀ ، ص 46 ]
. 11 ] بحارالأنوار ، ج 101 ، ص 334 ] . 10 ] مصباح کفعمی ، ص 489 ] . ، ص 219 ، ص 11 ؛ بحارالأنوار ، ج 98 ، ص 195

یا علی ابن الحسین
2014_10_05, 03:04 PM
بررسی شخصیت جابر بن عبدالله الانصاري
جابر بن عبدالله ، از شخصیتهاي بسیار برجسته و محترم دنیاي اسلام است که از موضع گیریهاي بسیار خوب فکري و سیاسی
برخوردار بوده است . کشی ، چنین روایت کرده است : او از پیشتازان گرد آمده اطراف وجود امیرمؤمنان علیهالسلام [ 1] و جزء
گروه هفتاد نفر [ 2] و آخرین کس باقی مانده از اصحاب رسول خدا صلی الله علیه و آله و از پیروان اهلبیت علیهمالسلام بود . او
در حالی که عمامهي سیاهی بر سر داشت ، در مسجد مینشست و صدا میزد : اي باقر العلم ! [ 3] و در حالی که تکیه بر عصایش
زده بود ، در کوچههاي مدینه میگشت و میگفت : علی خیر البشر ؛ علی برترین بشر است . [ 4] و چون پیرمرد شده بود ، حجاج
کاري به او نداشت . [ 5] . محدث نوري میگوید : او از پیشتازان گرد آمدهي اطراف وجود امیرمؤمنان علی علیهالسلام و حامل
سلام پیامبر صلی الله علیه و آله براي امام باقر علیهالسلام و نخستین زائر قبر أباعبدالله الحسین علیهالسلام و روایتگر خبر لوح
(دربردارندهي نص خداوند بر امامت امامان) بود و او تنها صحابی پیامبر صلی الله علیه و آله بود که آن لوح را نزد فاطمهي زهرا
6] . محدث قمی میگوید : او صحابی و یار جلیل القدر ] « . علیهاالسلام دیده بود . او داراي مناقبی دیگر و فضایلی بیشمار بود
پیامبر بود و پیوستگی او به اهلبیت علیهمالسلام و جلالت او ، مشهورتر از آن است که ذکر شود . وي به سال 78 از دنیا رفت و
روایاتی که دلالت بر فضل او نماید ، بسیار است . . . از أسدالغابۀ منقول است که او هجده جنگ را در رکاب پیامبر صلی الله علیه و
آله ، وجنگ صفین را در رکاب امیر مؤمنان علی علیهالسلام حاضر شد و در آخر عمر کور گردید . . . . [ 7] . آیت الله خویی
صفحه 219 از 4898 www.Ghaemiyeh.com بانک جامع امام حسین (علیه السلام) مرکز تحقیقات رایانهاي قائمیه اصفهان
مینویسد : او جنگ بدر [ 8] و هجده غزوه را همراه پیامبر صلی الله علیه و آله حاضر شد و از اصحاب رسول خدا صلی الله علیه و
آله و از بهترین یاران امیرمؤمنان و از جمله شرطۀ الخمیس بود . وي از یاران امام حسن و امام حسین و امام سجاد و امام باقر
علیهمالسلام و جلیل القدر بود . . . کلینی با سند صحیح خود از امام باقر علیهالسلام این سخن را دربارهي وي روایت کرده است :
هیچ گاه جابر دروغ نگفته است . [ 9] . در این جا برخی فضایل و برجستگیهاي زندگی جابر بن عبدالله انصاري را برمیشماریم
10 ] : - او و پدرش هر دو از یاران رسول خدا بودند . [ 11 ] وي از اهلبیت رضوان ، و از شاهدان شب دوم عقبه ، و از حاضران در ]
جنگ خندق و بیعت شجره بوده است . [ 12 ] . در جریان عقبه ، او که کودکی بیش نبود ، همراه پدر در جملهي هفتاد تنی بود که
در آنجا با رسول خدا صلی الله علیه و آله بیعت نمودند . [ 13 ] . - او کهنسالی است که از یاران رسول خدا صلی الله علیه و آله و
امیرمؤمنان و امام حسن و امام حسین و امام زین العابدین و امام باقر علیهمالسلام شمرده میشود [ 14 ] و به هنگام مرگ حدود 90
سال داشت . [ 15 ] . - او از راویانی است که عدهي زیادي از وي نقل حدیث نمودهاند . برخی احادیث وي را تا 1540 روایت
- . [ شمردهاند [ 16 ] و از این رو ، از وي به عنوان کسی یاد میکنند که از جمله مکثرین در حدیث و حافظان سنن بوده است . [ 17
ابن عقده وي را منقطع به اهلبیت علیهمالسلام معرفی نموده [ 18 ] و برقی او را از اصفیا میداند . [ 19 ] . - برجستگی علمی وي به
حدي است که ذهبی او را فقیه و مفتی مدینه در زمان خود معرفی نموده [ 20 ] و مرحوم سید امین ، وي را از اجلاي مفسران میداند
. [21] .
پی نوشتها
. 1] اختیار معرفۀ الرجال ، ج 1 ، ص 38 ، ح 78 ]
. 2] همان ، ج 1 ، ص 41 ، ح 87 ]
. 3] همان ، ج 1 ، ص 41 ، ح 88 ]
. 4] همان ، ج 1 ، ص 44 ، ح 93 ]
. 5] همان ، ج 2 ، ص 124 ، ح 195 ]
. 6] مستدرك الوسائل ، ج 3 ، ص 580 (الفائدة الخامسۀ من الخاتمۀ) ، ترجمهي جابر ؛ سفینۀ البحار ، ج 1 ، ص 141 ]
. 140 - 7] سفینۀ البحار ، ج 1 ، ص 141 ]
8] عبدالله بن عماره بن قدح روایت کرده است که جابر تمامی مشاهد را جز جنگ بدر حاضر گردیده است (ر . ك : تهذیب ]
الکمال ، ج 4 ، ص 448 ) ، ولی این مسئله مورد اختلاف است ، ابن اثیر تصریح میکند که برخی میگویند که وي در بدر نیز
حاضر بوده است (ر . ك : اسد الغابۀ ، ج 1 ، ص 257 ) ، و برخی روایات درکتابهاي فریقین بر این مطلب دلالت دارد ، از جمله
ر . ك ) « او بدري ، احدي ، شجري . . . بوده است » : شیخ طوسی به نقل از حضرت امام باقر علیهالسلام درباره جابر نقل میکند که
: سفینۀ البحار ، ج 1 ، ص 534 ) و بخاري نیز از جابر روایت کرده است که در روز بدر براي اصحاب آب میرسانده است (ر . ك
، : تاریخ البخاري ، ج 2 ، ص 207 ، ح 2208 ) ، و کلبی نیز تصریح به حضور وي در جنگ بدر دارد (ر . ك : اعیان الشیعۀ ، ج 4
. ( ص 46
. 9] معجم رجال الحدیث ، ج 4 ، ص 330 ، ش 2026 ؛ المفید من معجم رجال الحدیث ، ص 100 ]
10 ] تفصیل آن را در کتاب ما بعد شهادة الحسین علیهالسلام اثر نگارنده مطالعه فرمایید . ]
. 11 ] تهذیب الکمال ، ج 4 ، ص 443 ]
. 12 ] سیر اعلام النبلاء ، ج 4 ، ص 336 ]
. 13 ] کتاب الثقات ، ج 3 ، ص 51 ؛ المعجم الکبیر ، ج 2 ، ص 180 ، ح 1730 و 1731 ؛ مختصر تاریخ دمشق ، ج 5 ، ص 375 ]
صفحه 220 از 4898 www.Ghaemiyeh.com بانک جامع امام حسین (علیه السلام) مرکز تحقیقات رایانهاي قائمیه اصفهان
. 14 ] اعیان الشیعۀ ، ج 4 ، ص 46 ]
. 15 ] سیر اعلام النبلاء ، ج 4 ، ص 337 ]
. 16 ] سیر اعلام النبلاء ، ج 4 ، ص 339 ]
. 17 ] اسد الغابۀ ، ج 1 ، ص 257 ]
. 18 ] تنقیح المقال ، ج 1 ، ص 199 ]
. 19 ] اعیان الشیعۀ ، ج 4 ، ص 46 ]
. 20 ] سیر اعلام النبلاء ، ج 4 ، ص 336 ]
21 ] اعیان الشیعۀ ، ج 4 ، ص 336 ]