فاطمه
2014_09_11, 09:05 PM
besm16
پارساترين مردمان
(((يا أحمد! ان أحببت أن تكون أورع الناس فازهد فى الدنيا وارغب فى الآخرة.
فقال: يا الهى! كيف أزهد فى الدنيا؟
فقال: خذ من الدنيا حفنا من الطعام و الشراب و اللباس و لا تدخر لغد و دم على ذكرى.
فقال: يا رب! كيف أدوم على ذكرك؟
فقال: بالخلوة عن الناس و بغضك الحلو و الحامض و فراغ بطنك و بيتك من الدنيا.)))
ترجمه :
اى احمد! اگر دوست دارى كه پارساترين مردمان باشى، نسبت به دنيا زهد پيشه كند و نسبت به آخرت رغبت داشته باش.
پيامبر،صلى الله عليه و آله گفت: خداوندا! چگونه نسبت به دنيا زهد بورزم؟
خداوند فرمود: از خوراك و آشاميدنى و پوشاك دنيا به اندازه خيلى كم (دو كف دست) استفاده كن و براى فردا چيزى ذخيره مكن(1)و همواره به ياد من باش.
پيامبرصلى الله عليه و آله پرسيد: خداوندا! چگونه همواره به ياد تو باشم؟
خداوند فرمود: با دورى از مردم(2) و كينه نسبت به ترش و شيرين(3) و خالى نگه داشتن شكم و خانه از دنيا.
1- شكى نيست كه هدف از اين تعاليم هرگز ركورد و توقف در كار و كسب و توليد و پيشرفتهاى اقتصادى نيست، زيرا مكتبى كه پيشواى بزرگش دست كارگر را مى بوسد و كاسب را حبيب خدا و كشاورزان را گنجهاى پروردگار معرفى مى كند، راضى به عقب ماندگى و عدم توسعه در كار و صنعت و توليد و امثال اينها نيست، بلكه هدف ايجاد روحيه بى اعتنايى ره زخارف دنيوى در عين اهتمام به تلاش در راه كسب آنهاست.
2 - منظور از دورى مردم، فاصله گرفتن از اجتماع و عدم قبول مسؤوليتهاى گوناگون در جامعه نيست، زيرا پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و امير المومنين عليه السلام كه در رأس همه زاهدان بودند مسؤوليت عظيم اداره سياسى، اجتماعى، نظامى، اقتصادى جامعه را نيز به عهده داشتند و ساير ائمه اطهار عليه السلام بنا به اقتضاى زمان خويش هر كدام مسؤوليتى را عهده دار بودند و همواره با مردم و در متن جامعه و شريك درد و غم مردم بودند و امام راحل ما نيز در اين عصر، احياء كننده همين تفكر الهى بود. پس منظور از اين كناره گيرى از اجتماع يا دورى از افراد ناصالح و ناشايست هایى است كه در برخى از جوامع غلبه با آنهاست و يا منظور گذاشتن فرصتهاى فارغ از هياهوها و آمد و شدهاى اجتماع براى عبادت و تفكر و امثال اينهاست كه (((ان ناشئة الليل هى اشد وطأ واقوم قيلاً))) زيرا (((ان لك فى النهار سبحاً طويلاً.)))
3 - منظور از اين جمله نيز كاملاً واضح است كه يك انسان فرزانه و هوشمند كسى است كه به چيزى كه عارضى و فناپذير است دل نمى بندد و چون احياناً سد راه موفقيت آدمى نيز مى گردد نسبت به آنها با نظر لطف نمى نگرد. مراد از حلو و حامض؛ شيرين و ترش لذتهاى زودگذر است.
بر گرفته از کتاب حديث معراج از سيد محمد رضا غياثى كرمانى
پارساترين مردمان
(((يا أحمد! ان أحببت أن تكون أورع الناس فازهد فى الدنيا وارغب فى الآخرة.
فقال: يا الهى! كيف أزهد فى الدنيا؟
فقال: خذ من الدنيا حفنا من الطعام و الشراب و اللباس و لا تدخر لغد و دم على ذكرى.
فقال: يا رب! كيف أدوم على ذكرك؟
فقال: بالخلوة عن الناس و بغضك الحلو و الحامض و فراغ بطنك و بيتك من الدنيا.)))
ترجمه :
اى احمد! اگر دوست دارى كه پارساترين مردمان باشى، نسبت به دنيا زهد پيشه كند و نسبت به آخرت رغبت داشته باش.
پيامبر،صلى الله عليه و آله گفت: خداوندا! چگونه نسبت به دنيا زهد بورزم؟
خداوند فرمود: از خوراك و آشاميدنى و پوشاك دنيا به اندازه خيلى كم (دو كف دست) استفاده كن و براى فردا چيزى ذخيره مكن(1)و همواره به ياد من باش.
پيامبرصلى الله عليه و آله پرسيد: خداوندا! چگونه همواره به ياد تو باشم؟
خداوند فرمود: با دورى از مردم(2) و كينه نسبت به ترش و شيرين(3) و خالى نگه داشتن شكم و خانه از دنيا.
1- شكى نيست كه هدف از اين تعاليم هرگز ركورد و توقف در كار و كسب و توليد و پيشرفتهاى اقتصادى نيست، زيرا مكتبى كه پيشواى بزرگش دست كارگر را مى بوسد و كاسب را حبيب خدا و كشاورزان را گنجهاى پروردگار معرفى مى كند، راضى به عقب ماندگى و عدم توسعه در كار و صنعت و توليد و امثال اينها نيست، بلكه هدف ايجاد روحيه بى اعتنايى ره زخارف دنيوى در عين اهتمام به تلاش در راه كسب آنهاست.
2 - منظور از دورى مردم، فاصله گرفتن از اجتماع و عدم قبول مسؤوليتهاى گوناگون در جامعه نيست، زيرا پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و امير المومنين عليه السلام كه در رأس همه زاهدان بودند مسؤوليت عظيم اداره سياسى، اجتماعى، نظامى، اقتصادى جامعه را نيز به عهده داشتند و ساير ائمه اطهار عليه السلام بنا به اقتضاى زمان خويش هر كدام مسؤوليتى را عهده دار بودند و همواره با مردم و در متن جامعه و شريك درد و غم مردم بودند و امام راحل ما نيز در اين عصر، احياء كننده همين تفكر الهى بود. پس منظور از اين كناره گيرى از اجتماع يا دورى از افراد ناصالح و ناشايست هایى است كه در برخى از جوامع غلبه با آنهاست و يا منظور گذاشتن فرصتهاى فارغ از هياهوها و آمد و شدهاى اجتماع براى عبادت و تفكر و امثال اينهاست كه (((ان ناشئة الليل هى اشد وطأ واقوم قيلاً))) زيرا (((ان لك فى النهار سبحاً طويلاً.)))
3 - منظور از اين جمله نيز كاملاً واضح است كه يك انسان فرزانه و هوشمند كسى است كه به چيزى كه عارضى و فناپذير است دل نمى بندد و چون احياناً سد راه موفقيت آدمى نيز مى گردد نسبت به آنها با نظر لطف نمى نگرد. مراد از حلو و حامض؛ شيرين و ترش لذتهاى زودگذر است.
بر گرفته از کتاب حديث معراج از سيد محمد رضا غياثى كرمانى