PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : علت ترتیب قرآن



سید امیرحسین
2014_09_01, 04:39 PM
با سلام:
میخواستم بدونم دلیل چینش قرآن به این صورت که امروزه رایج است طبق چه سندیتی است و چرا سوره ی علق در رده ی 96 فهرست قرآن جای گرفته در صورتی که اولین سوره ی نازل شده به پیامبر اکرم(ص) سوره ی علق بوده است؟خواهشا با دلیل و سند معتبر توضیح دهید.

معمار
2014_09_01, 06:18 PM
ترتیبِ موجود سوره های قرآنی که از سورة «حمد» آغاز و به سورة «ناس» می انجامد قطعاً با ترتیب نزول آنها هماهنگی ندارد. از این رو این سئوال پیش می آید که با چه زمینه و کیفیتی ترتیب نزول آیات و سور، در قرآن مدون و موجود، فراهم گشت؟اگر طبق برخی از احادیث، سورة حمد را نخستین سوره ای بدانیم که در مکه نزول یافته، مسلماً سورة بقره و اکثر سور طِوال که در نیمة اول قرآن قرار دارد مدنی است، چنانکه اکثر سور کوتاه قرآن مکی است. و تقریباً ترتیب موجود در قرآن، به عکس ترتیب نزول آن می باشد.آیا ایجاد تغییر در ترتیب نزول قرآن، به دستور خود پیغمبر(ص) انجام گرفته است، یا اجتهاد و رأی صحابه در به وجود آمدن ترتیب موجود دخالت داشته است؟ یعنی آیا صحابه، به هنگام جمع آوری قرآن طبق اشارة پیغمبر(ص) سوره های قرآن را مرتب ساختند، یا آنکه مطابق ذوق و سلیقة شخصی خود، ترتیب موجود را در سوره های قرآن به وجود آورده اند؟ به عبارت دیگر آیا ترتیب سوره های قرآن، اجتهادی است یا توقیفی؟برای پاسخ به چنین مسأله ای ناگزیریم مختصری از آرای و ادلة محققان اسلامی را در مورد ترتیب موجود سوره های قرآن یادآور شده سپس دربارة آنها اظهار نظر کنیم:الف) ادلة اجتهادی بودن ترتیب موجود سوره های قرآنعده ای دانشمندان علوم قرآنی برآنند که ترتیب موجود سوره های قرآن، اجتهادی است؛ یعنی این ترتیب پس از وفات پیغمبر(ص) طبق ذوق و سلیقه و رأی صحابه به وجود آمد.ابن فارس در این باره می گوید: دو نوع ترتیب و تنسیق در قرآن انجام گرفته است: یکی ترتیب آیات در سوره ها که توقیفی بوده، و بر طبق دستور رسول خدا(ص) صورت گرفت. و دیگر، ترتیب سوره ها، که این مهم را صحابة پیغمبر به عهده گرفته و سوره های قرآن را بر حسب رأی و نظر خود مرتب ساختند. دلیل این مطلب، اختلاف مصاحف صحابه می باشد، چون این مصاحف از لحاظ ترتیب سوره ها، متفاوت می باشند. برخی از صحابه سور و آیات قرآن را بر حسب نزول آنها مرتب ساختند، مانند مصحف علی(ع) که گویند بدین صورت مرتب گشت: سورة اقرء، المدثر، ن، المزمل، تبت، تکویر... و به همین ترتیب در مصحف علی(ع) سور مکی پیش از سور مدنی قرار دارد، در حالی که مصحف عبدالله بن مسعود بدین صورت بوده است: سورة بقره، آل عمران، نساء... که از لحاظ ترتیب سور، به شدت با ترتیب مصحف علی(ع) متفاوت بود.همچنین میان مصحف صحابة دیگر نوعی تفاوت در ترتیب سور دیده می شود و حاکی از آن است که ترتیب سور، اجتهادی بوده و رأی و نظر رسول خدا(ص) در آن دخالتی نداشته است.زرکشی نیز از جمله دانشمندانی است که ترتیب سور را اجتهادی می داند، و دلیل او نیز اختلاف مصاحف صحابه می باشد.[2] حتی ابن اشته در کتاب المصاحف خود آورده که ترتیب سوره های «سبع طِوال» و تعاقب و ترتیب آنها به دستور عثمان انجام گرفته است، از این رو سورة انفال و سورة توبه در شمار «سبع طوال» و قرین هم قرار گرفته و با «بسمله» میان آنها فاصله نیفتاده است.[3]محدث نوری نیز می نویسد، یکی از ادلة اجتهادی بودن ترتیب آیات و سور قرآن موجود، ترتیب مصحف امیرالمؤمنین علی(ع) است که آن حضرت در مصحف خود آیات مکی را بر مدنی و آیات منسوخ را بر ناسح مقدم داشت.[4]این ادله و شواهد و سایر ادلة نشان می دهد که ترتیب سوره ها در قرآن موجود، طبق رأی و سلیقة صحابه پدید آمده است.ب) ادلة توقیفی بودنِ ترتیبِ موجودِ سوره هارأی دیگر در ترتیب سور قرآن، توقیفی بودن آن است، چنانکه کرمانی در کتاب «البرهان» خود می گوید: ترتیب سور قرآن به گونه ای که در دسترس ما است در لوح محفوظ نیز به همین قرار بوده است و به همین ترتیب پیامبر اسلام(ص) قرآن را بر جبرائیل عرضه می داشت و در سالی که رسول خدا(ص) رحلت کرد، طبق همین ترتیب موجود، مجموع قرآن را دوبار بر جبرائیل عرضه داشت، و آخرین آیه ای که بر پیغمبر(ص) نازل گردید آیة «وَاتَّقُوا یَوْمًا تُرْجَعُونَ فِیهِ إِلَی اللَّهِ...»[5] است که جبرائیل اشاره کرد که آن را میان دو آیة دین و ربا قرار دهند.[6]نیشابوری در تفسیر خود با صراحت بیشتری یادآور می شود که در زمان رسول خدا(ص) قرآن جمع آوری شده بود، زیرا آیه ای نازل نگردید جز آنکه پیامبر(ص) به کاتبان وحی دستور می داد تا آن را در جای مشخصی از قرآن بگذارند. و نیز سوره ای نزول نمی یافت مگر آنکه به نویسندة وحی می فرمود: آن را در کنار فلان سوره قرار دهد. چنانکه ابن عباس همین موضوع را یادآور شده است که پیغمبر(ص) پس از نزول هر سوره، کاتب وحی را احضار می فرمود و به او می گفت: این سوره را در فلان محل قرار دهد که خود پیغمبر(ص) نیز از آن محل نام می برد.حتی نیشابوری معتقد به جمع و ترتیب قرآن در زمان پیغمبر(ص) بوده است، منتهی یادآور می شود که این سوره ها به طور منظم بین دفّتَین قرار نگرفت و به صورت مصحف در نیامد. همو سپس می گوید: هر کس معتقد باشد که ترتیب موجود سور قرآن از کارهای عثمان است کتاب خدا را از حجیت ساقط کرده و به تصحیف و تحریف آن معتقد گشته است.[7]حتی در برخی از مصادر علوم قرآن با لحن رساتر و قاطع تری مسأله فوق مورد تأیید قرار گرفته است به این معنا که می گویند آیات و سور قرآن، در عهد رسول خدا(ص) مرتب گشت. بر این اساس باید ترتیب سور قرآن را توقیفی دانست نه اجتهادی؛ زیرا بدون تردید، قرآن همزمان با حیات رسول خدا(ص) گردآوری شد، به این دلیل که خود پیغمبر(ص) و اصحاب او اولاً بعضی از سور قرآن را در نماز قرائت می کردند و حتی فضیلت قرائت بسیاری از سور را بیان کرده و روش ختم قرآن و مدتی را که این ختم باید در آن مدت انجام می گرفت مشخص فرمودند. این مطلب نشانة آن است که سور قرآن در عصر پیغمبر(ص) منظم گردید، ولی به صورت مصحف در نیامده بود. بعدها چون قرّاء و حفاظ قرآن، ترتیب مذکور را در قرائت قرآن رعایت نمی کردند به همین جهت عثمان در صدد برآمد سور قرآن را به ترتیبی که در زمان رسول خدا(ص) فراهم آمده بود، در مصحفی گرد آورد. در این سخن اضافه شده است: آنان که مدعی هستند که مصاحف صحابه در ترتیب سور، متفاوت بود، از نوآورانی هستند که می خواهند با اظهار مطلب تازة خویشتن را معروف سازند.یکی از ادلة دیگر بر توقیفی بودن ترتیب موجود در سور قرآنی، روایتی است که از اُبَیّ بن کعب نقل شده است. وی گفته بود: رسول خدا(ص) مرا احضار کرد و فرمود، جبرائیل مرا مأمور ساخت که به تو درود و تهنیت گفته و قرآن را بر تو بخوانم، اُبیّ عرض کرد: پدر و مادرم فدای تو باد، مرا به ثواب و فضیلت قرآن آگاه فرما. رسول خدا(ص) به بیان ثواب قرائت سور می پردازد و از سورة «فاتحه» آغاز فرموده و به ترتیب، ثواب قرائت سوره ها را تا آخرین سوره («ناس») ذکر می کند.[8]از محققین معاصر که بیش از هر کس در توقیفی بودن ترتیب سور قرآن پافشاری می کند دکتر صبحی صالح است. وی ادله و شواهد فراوانی در این زمینه آورده، و اقوال مخالفین را رد، و یا توجیه نموده است.[9]ج) رأی سوم در ترتیب موجود سوره ها یا عقیدة نگارنده:باید بر این دو رأی، نظریه دیگری را در ترتیب سور قرآن یاد آور گردید که حد وسط دو رأی قبلی است و آن اینکه ترتیب موجود در بخش عمده ای، نزدیک به تمام سور قرآن، توقیفی است، و ترتیب بخشی اندک طبق رأی و اجتهاد صحابه انجام گرفته است:ابن عطیه می نویسد: ترتیب بسیاری از سور قرآن مانند: «سبع طوال»، «حوامیم» و «مفصل» در زمان پیغمبر(ص) مشخص گردید، و ترتیب بقیه سور قرآن و تنظیم آنها بر عهده مسلمین گذارده شد.[10]باید پس از ذکر آرای مذکور، مسأله ای را که خالی از ارتباط با موضوع بحث ما نیست به میان آوریم که ترتیب سور در قرآن موجود کم و بیش به همان ترتیبی است که در زمان پیغمبر (ص) فراهم آمده است؛ زیرا بسیاری از مدارک شیعی و اهل سنت، وجود چنین ترتیبی را به طور نسبی در زمان پیغمبر (ص) تأیید می کند. و در احادیث، اشاراتی دیده می شود که رسول اکرم (ص) به چنین ترتیبی در سطح بسیاری از سور قرآن اشاره فرمود، اما باید گفت که ترتیب همه سور - مانند ترتیب همه آیات توفیقی نبوده، بلکه در ترتیب بعضی از سور احتمالاً رأی و نظر صحابه دخیل بوده است.مطلب دیگری که اجتهادی نبودن ترتیب موجود را در قرآن تأیید می کند، این است که قرآن کریم با همین ترتیب مورد تأیید صحابه و ائمه شیعه قرار گرفته، و تمام فرق مسلمین از حیث عمل و قرائت پای بند به چنین ترتیبی بوده و هستند. و اگر خلاف این ترتیب، مورد نظر پیامبر اسلام (ص) می بود، تاکنون آثاری از آن به دست می آمد، و یا دانشمندان اسلامی، ما را به قرآنی دیگر که با ترتیبی دیگر، سور آن مرتب شده بود، رهنمون می شدند و نیز درمیان تمام مصاحفی که هم اکنون موجود است و از اوائل اسلام تا کنون به جای مانده، قران و مصحفی تا به حال دیده نشده است که سور آن برخلاف ترتیب موجود، منظم شده باشد، تا مأمور به رعایت چنان ترتیبی باشیم.علاوه بر این، بسیاری از مفسِّرین شیعه و اهل سنت در روابط بسیاری از سور قرآن نسبت به همدیگر بحث کرده اند که حاکی از وجود چنان ترتیبی در اکثر سور، همزمان با رسول خدا (ص) بوده است.[11]ما چند نمونه در این مورد ذکر می کنیم که نمایانگر اصالت ترتیب موجود در بسیاری از سور در زمان پیغمبر(ص) می باشد. رسول خدا(ص) فرمود: خداوند به جای تورات «سبع طوال = سوره بقره تا سوره توبه» و به جای زبور «مئین = سوره بنی اسرائیل تا سوره مؤمنون» طبق ترتیب موجود و به جای «انجیل» «مثانی= سوره هایی که پس از «مئین» قرار گرفته است» اعطا فرمود، و خداوند با اعطاء «مفصل = تمام سوری که بسمله درمیان آنها، فراوان فاصله انداخته است» مرا بر دیگران فضیلت داد.[12]این سور یاد شده در این حدیث به ترتیب، در قرآن موجود نیز در پی هم قرار گرفته اند.و یکی از شواهدی که توقیفی بودن ترتیب موجود بسیاری از سور قرآن را تأیید می نماید، این است که در سوره های «مفصل = حوامیم و طواسین» پی در پی قرار گرفته اند، در حالی که سور «مسَّبّحات» همگی به ترتیب، کنار هم قرار ندارند، بلکه سور دیگری درمیان آنها قرار گرفته است. و نیز میان «طسم» در سوره شعراء و «طسم» در سوره قصص، سوره «طس» فاصله شده است در حالی که سوره «طس» از آن دو کوتاه تر است، و مطابق ذوق و سلیقه باید اول، سور «مسبحات» بدون فاصله سوره ای میان آنها در کنار هم قرار گیرند و طس نیز بعد از دو طسم مذکور، مرتب گردد، یعنی بعد از سوره قصص واقع شود.علاوه بر همة این مطالب، در روایت زید بن ثابت که می گفت: «کنّا عِندَ رَسولِ الله نؤلِّف القرآنَ مِنَ الرِّقاعِ» مطلبی است که ترتیب موجود سور را در زمان پیغمبر (ص) اجمالاً اثبات می کند. و بالاخره ذوق و سلیقه در ترتیب تمام سور قرآن، نقشی نداشته است. ولی احتمالاً در ترتیب اندکی از سور بی دخالت نبوده است، چنانکه گویند: سور و آیات قرآن در عهد پیغمبر (ص) طبق ترتیب موجود بوده، جز سوره انفال و برائت که به دستور عثمان در کنار هم قرار گرفته اند و «قرینتین» نام یافتند.[13]پی نوشت ها:[1] . استاد دانشگاه تهران.[2] . البرهان، ج 1، ص 262.[3] . الاتقان فی علوم القرآن، جلال الدین سیوطی، قاهره، 1360ق. ، ج 1، ص 107.[4] . فصل الخطاب، میرزا حسین نوری، چاپ سنگی، تهران، 1298 ق. ، ص 97 و 98.[5] . بقره/ 281.[6] . الاتقان فی علوم القرآن، ج 1، ص 107.[7] . علم الیقین، ملامحسن فیض کاشانی، تهران، 1312 ق. ، ص 130.[8] . مقدمتان فی علوم القرآن، از مولف گمنام و ابن عطیه، تصحیح آرتور جفری، قاهره، 1954م. ، ص 664- 67.[9] . مباحث فی علوم القرآن، صبحی صالح، بیروت، 1972م. ، ص 69- 74.[10] . مقدمتان فی علوم القرآن، ص 276.[11] . برای نمونه بنگرید به آخر و پایان تفسیر بسیاری از سور در قرآن در: تفسیر مجمع البیان طبرسی؛ مفاتیح الغیب امام فخرالدین رازی؛ روض الجنان ابوالفتوح رازی و تفاسیر دیگر.[12] . رک: مجمع البیان ج 1 ص 14؛ مقدمتان فی علوم القرآن، ص 235؛ روض الجنان، ج 1، ص 11؛ الاتقان فی علوم القرآن، ج 1، ص 89 و سفینه البحار، ج 2، ص 422.[13] . الاتقان فی علوم القرآن، ج 1، ص 107.