یا علی ابن الحسین
2014_08_21, 08:56 AM
http://s5.picofile.com/file/8130654376/zarih.jpg (http://montasar.ir)
یکی از علمای محترم نقل میکند: درمدینه بودم، در مسجد النبی ـ صلّی الله علیه و آله ـ کنار قبر منوّر رسول اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ ایستاده بودم، در این اثناء یکی از شیعیان ایرانی آمدو ضریح و دیوار مرقد شریف رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ را بوسید…
ناگهان امام جماعت مسجد که یک دانشمند وهّابی بود، او را دید، بر سرش فریاد زد که: چرا سنگ و پنجره را که فهم و شعور ندارد میبوسی و مرتکب شرک میشوی!! این دیوار از سنگ است وآن پنجره از آهن است. چرا سنگ و پنجره را که فهم و شعور ندارند میبوسی؟!
در برابر فریادهای تند امام جماعت، دلم به حال آن شیعه ایرانی سوخت. لذا جلو رفتم و به آن امام جماعت گفتم: بوسیدن این در و پنجره، نشانه پیوند وعلاقه ما به رسول اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ است، چنان که پدر به نشانه محبتی که به فرزند خردسالش دارد، او را میبوسد، و هیچ گونه شرکی در این کار نیست.
او گفت: نه، این کار شرک است.
گفتم: آیا آیه قرآن را خواندهای:
«فَلَمَّا اَنْ جاءَ الْبَشِیرُ أَلْقاهُ عَلی وَجْهِهِ فَارْتَدَّ بَصِیراً»؛۱هنگامی که بشارت دهنده (زنده بودن یوسف ـ علیه السلام ـ نزد پدرش یعقوب) آمد، آن (پیراهن) را به صورت یعقوب ـ علیه السلام ـ افکند، یعقوب بینا شد.
سؤال من این است که این پیراهن که چیزی جز چند متر پارچه نبود، چگونه چشم یعقوب را بینا کرد؟ آیا غیر از این است که این پارچه بر اثر مجاورت با یوسف ـ علیه السلام ـ دارای چنین خصوصیتی شده بود؟
امام جماعت وهّابی، در برابر من، درمانده شد و نتوانست جواب بدهد.
توضیح بیشتر:
ما، در کنار قبور اولیاء خدا، پیوند عاطفی و عمیق قلبی پیدا میکنیم و آنها را نزد خداوند واسطه فیض قرار میدهیم، و زبان حال ما این است که ما لیاقت ارتباط مستقیم با خدا را نداریم و لذا شما را واسطه قرار میدهیم. درست مثل فرزند خطاکاری خود را با شخص بزرگواری همراه میسازد و برای معذرت خواهی نزد پدر میرود.
اتفاقا این معنی در قرآن کریم نیز آمده است، مثلا در سوره یوسف زبانحال برادران گناهکار یوسف (که او را در چاه انداخته و از پدر دور ساختند) این است:
«قَالُوا یا اَبانَا اسْتَغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنآ إِنَّا کُنَّا خاطِئِینَ»؛2 فرزندان یعقوب به پدر گفتند: ای پدر! از درگاه خدا، آمرزش گناهان ما را بخواه که ما خطاکار بودیم.(و حضرت یعقوب نیز درخواست آنان را پذیرفت...)
از آیه فوق به روشنی بر میآید که توسل به اولیای الهی جایز است و وهابی ها توسل را مخالف با اصل توحید میدانند، از متون قرآن ناآگاه هستند و یا تعصبهای غلط، جلوی دید آنها را گرفته است.
در آیه دیگری میخوانیم:
«یا اَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسِیلَهَ»؛3ای کسانی که ایمان آوردهاید، پرهیزکار باشید و به سوی خدا وسیلهای تحصیل کنید.
«وسیله» در این آیه منحصر به انجام واجبات و ترک محرمات نیست، بلکه مستحبّات که از جمله آنها توسل به انبیای الهی و اولیاء است را نیز شامل آن است.
۱:یوسف،۹۶٫
2:یوسف، ۹۷٫
3:مائده،۳۵٫
منبع : وعده ی صادق
منبع:http://montasar.ir
یکی از علمای محترم نقل میکند: درمدینه بودم، در مسجد النبی ـ صلّی الله علیه و آله ـ کنار قبر منوّر رسول اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ ایستاده بودم، در این اثناء یکی از شیعیان ایرانی آمدو ضریح و دیوار مرقد شریف رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ را بوسید…
ناگهان امام جماعت مسجد که یک دانشمند وهّابی بود، او را دید، بر سرش فریاد زد که: چرا سنگ و پنجره را که فهم و شعور ندارد میبوسی و مرتکب شرک میشوی!! این دیوار از سنگ است وآن پنجره از آهن است. چرا سنگ و پنجره را که فهم و شعور ندارند میبوسی؟!
در برابر فریادهای تند امام جماعت، دلم به حال آن شیعه ایرانی سوخت. لذا جلو رفتم و به آن امام جماعت گفتم: بوسیدن این در و پنجره، نشانه پیوند وعلاقه ما به رسول اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ است، چنان که پدر به نشانه محبتی که به فرزند خردسالش دارد، او را میبوسد، و هیچ گونه شرکی در این کار نیست.
او گفت: نه، این کار شرک است.
گفتم: آیا آیه قرآن را خواندهای:
«فَلَمَّا اَنْ جاءَ الْبَشِیرُ أَلْقاهُ عَلی وَجْهِهِ فَارْتَدَّ بَصِیراً»؛۱هنگامی که بشارت دهنده (زنده بودن یوسف ـ علیه السلام ـ نزد پدرش یعقوب) آمد، آن (پیراهن) را به صورت یعقوب ـ علیه السلام ـ افکند، یعقوب بینا شد.
سؤال من این است که این پیراهن که چیزی جز چند متر پارچه نبود، چگونه چشم یعقوب را بینا کرد؟ آیا غیر از این است که این پارچه بر اثر مجاورت با یوسف ـ علیه السلام ـ دارای چنین خصوصیتی شده بود؟
امام جماعت وهّابی، در برابر من، درمانده شد و نتوانست جواب بدهد.
توضیح بیشتر:
ما، در کنار قبور اولیاء خدا، پیوند عاطفی و عمیق قلبی پیدا میکنیم و آنها را نزد خداوند واسطه فیض قرار میدهیم، و زبان حال ما این است که ما لیاقت ارتباط مستقیم با خدا را نداریم و لذا شما را واسطه قرار میدهیم. درست مثل فرزند خطاکاری خود را با شخص بزرگواری همراه میسازد و برای معذرت خواهی نزد پدر میرود.
اتفاقا این معنی در قرآن کریم نیز آمده است، مثلا در سوره یوسف زبانحال برادران گناهکار یوسف (که او را در چاه انداخته و از پدر دور ساختند) این است:
«قَالُوا یا اَبانَا اسْتَغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنآ إِنَّا کُنَّا خاطِئِینَ»؛2 فرزندان یعقوب به پدر گفتند: ای پدر! از درگاه خدا، آمرزش گناهان ما را بخواه که ما خطاکار بودیم.(و حضرت یعقوب نیز درخواست آنان را پذیرفت...)
از آیه فوق به روشنی بر میآید که توسل به اولیای الهی جایز است و وهابی ها توسل را مخالف با اصل توحید میدانند، از متون قرآن ناآگاه هستند و یا تعصبهای غلط، جلوی دید آنها را گرفته است.
در آیه دیگری میخوانیم:
«یا اَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسِیلَهَ»؛3ای کسانی که ایمان آوردهاید، پرهیزکار باشید و به سوی خدا وسیلهای تحصیل کنید.
«وسیله» در این آیه منحصر به انجام واجبات و ترک محرمات نیست، بلکه مستحبّات که از جمله آنها توسل به انبیای الهی و اولیاء است را نیز شامل آن است.
۱:یوسف،۹۶٫
2:یوسف، ۹۷٫
3:مائده،۳۵٫
منبع : وعده ی صادق
منبع:http://montasar.ir