PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : داستان هایی از عزازیل -(شیطان)



یا علی ابن الحسین
2014_07_31, 05:34 PM
سلام و ادب همه خوبان و بزرگان
یادم رفت چی میخواستم بنویسم اما داستان هایی از شیطان رو خواهم گذاشت در این موضوع
التماس دعا

یا علی ابن الحسین
2014_07_31, 05:38 PM
http://s5.picofile.com/file/8132823426/seyedhadi1.png

_______________________________________________

یا علی ابن الحسین
2014_07_31, 05:39 PM
http://s5.picofile.com/file/8132823200/198182102210129254152107834594180151716589.jpg

از قدیم الایام ، افسانه شیطان ، همواره انسانها را در دنیایى از وحشت و ابهام فرو برده بود و هم چنان ادامه دارد.
مى گویند: بچه هاى بازى گوش و نافرمان و زیرك شیطان اند، افراد منحرف را شیطان اغوا كرده ، هر كار بد فرجامى از وسوسه هاى شیطان است و در هر كار بدشگونى شیطان دست دارد.
مى گویند: شیطان در همه جا هست ، اعوان و انصارش در همه جا وجود دارند، او با همه مردم كار دارد، در برابر همه قد علم مى كند، هر انسانى را به بهانه اى فریب مى دهد و دام هاى گوناگون در اختیار دارد.
شیطان در ذهن بچه ها عامل وحشت و ترس و وسیله اى براى رام كردن و ترسانیدن آنان است .قصه نویسان ، براى سرگرمى كودكان از شیطان یك موجود خیالى ساخته و از نخستین سال هاى زندگى ، یك شبح وحشتناك و یك قدرت اسرارآمیز در ذهنشان مى آفرینند.
مى گویند: براى بزرگ سالان ، شیطان عامل فریب و گناه است ، انسان را به معصیت وا مى دارد، تمایلات نفسانى را بیدار مى كند، موجب سقوط و لغزش انسان مى شود، خواسته ها نامشروع را پدید مى آورد، باعث تجاوز و تعدى مى گردد، شهوات ویران گر را تحریك مى كند، خشم و غضب را شعله ور مى سازد، مصیبت و رنج مى آفریند، آدمى را به تباهى و فساد مى كشاند، لجاجت و خودسرى را رونق مى دهد.
و نیز: تمامى این صفات از شیطان و كار او است ، انسان از روى ندامت با فریادى بلند مى گوید: نفرین بر شیطان ، لعنت خدا و ملائكه بر او باد، این شیوه از زمان حضرت آدم علیه السلام معمول بوده كه شیطان را مسئول هر كارى و عصیانى مى دانسته اند.
در تعریف او گفته اند: شیطان ، قدرتى است نابكار و بسیار بدكردار، نیرو و روحى است پلید و سركش و طغیان گر؛ حقیقت مطلب این است كه شیطان ، اسم خاص نیست تا بر موجودى معین و مشخص دلالت كند و وجود مستقلى ندارد، اسمى است بى نشان ؛ مانند سیمرغ كه وجود خارجى ندارد و هیچ نام و نشانى براى او نیست ، اغلب جاها كه نام شیطان برده مى شود مراد همان ابلیس است كه از دستورهاى خداوند سرپیچى و تكبر كرد.
شیطان و طرف دارانش در طول تاریخ در مقابل نیكان و نیك سیرتان قرار داشته اند و خواهند داشت ، مثنوى در پى این معنا بوده كه گفت :


دو علم بر ساخت اسپید و سیاه





آن یكى آدم دیگر ابلیس راه





در میان آن دو لشگر گاه رفت





چالش و پیكار آنچه رفت رفت





هم چنان دور دوم هابیل شد





ضد نور پاك او قابیل شد





هم چنان این دو علم از عدل و جور





تا به نمرود آمد اندر دور دور





ضد ابراهیم گشت و خصم او





و آن دو لشكر كین گزار و جنگجو





چون درازى جنگ آمد ناخوشش





فیصل آن هر دو آمد آتشش





پس حكم كرد آتشى را ونكر





تا شود حل مشكل آن دو نفر





دور دور و قرن قرن این فریق





تا به فرعون و به موساى شفیق





سال ها اندر میانشان حرب بود





چون زحد رفت و ملولى مى فزود





آب دریا را حكم سازید حق





تا كه ماند كى برد زین دو سبق





هم چنان تا دور و طور مصطفى





با ابوجهل آن سپهدار جفا





هم نكر سازید از قوم ثمود





صیحه اى كه جانشان را در ربود





هم نكر سازید بهر قوم عاد





زود خیز تیز رو یعنى كه باد





هم نكر سازید بر قارون زكین





در حلیمى این زمین پوشید كین





تا حلیمى زمین شد جمله قهر





برد قارون را و گنجش را به قعر



كلمه شیطان در قرآن هفتاد بار به صورت مفرد و هیجده بار به صورت جمع به كار رفته است كه روى هم 88 مرتبه مى شود.