توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : دوره قواعد دروس تکمیلی مسافر
عزیزانی
2014_07_29, 07:26 PM
besm2
besmellah17
درس اول : (جار ومجرور)
جار ومجرور حروف جری هستند که برسر اسم می آیند واسم را مجرور میکنند.
در جار ومجرور ابهامی وجود دارد که این ابهام با متعلَّق برطرف میشود.
یعنی فعل یا شبّه فعلی که قبل یا بعد جار ومجرور می آید ومعنا باآن کامل میشود.
مثال:یفسدون فی الارض ( فی الارض ) جارومجرور
خود جار ومجرور به تنهایی معنای کاملی ندارد در زمین چی؟ برای اینکه معنا کامل شود
متعلِّق میشود به یفسدون = یعنی فساد میکنند در زمین متعلَّق +جارور مجرور
گاهی اوقات متعلَّق بعد جارو مجرور میآید جارومجرور+متعلَّق
الیه+ترجعون الیه جارو مجرور متعلِّق به ترجعون
بعضی اوقات متعلَّق محذوف است مثل:
بسم الله ( بسم ) جار ومجرور متعلِّق است به فعل ماقبلش که محذوف است
ب / حرف جر اسم /مجرور ( انا ابتدا ) محذوف است
بسم الله الر حمن الرحیم ( من شروع میکنم) بنام خدایی که بخشنده مهربان است.
--------------------------------------------------------------------------------------------------
الحمد لله رب العالمین
لله لام در اینجا لام اختصاص است یعنی ستایش مخصوص خدا پروردگار جهانیان است.
-----------------------------------------------------------------------------------------------------
اگر دو صفت دنبال هم در یک جمله باشند بین آنها (و) قرار نمیگیرد.
الرحمن الرحیم آن خدای بخشنده ی مهربان الرحمن الرحیم صفت الله هستند.
--------------------------------------------------------------------------------------------------------
ایاک نعبد وایاک نستعین
(ایا) که ضمیر است ، در محل نصب مفعول است و(ک) حرف خطاب
(ایاک) منصوب ومفعول که مقدم شده بر فعل نعبد ، نستعین
عزیزانی
2014_07_30, 11:51 AM
besm5
درس دوم
اسم موصول
اسم موصول: اسمی است که معنای آن با جمله پس از آن کامل میشود .خودش به تنهایی کامل نیست .
اسمهای موصول دو جورند: مشترک - خاص
(مشترک) من برای عاقل ( من یفسد ) کسی که فساد میکند /
/ ما برای غیر عاقل (مما رزقناهم) ازآنچه روزی کردیم ایشان را
(خاص ) الذی -التی ...الذین ..... (الذین یومنون....) کسانی که ایمان آوردند.....
اسمهای موصول چه عام وچه خاص احتیاج به جمله ای دارند که معنی آنها را کامل کند وآن را توضیح دهد.
....pa....به اولین جمله ای که بعد از اسم های موصول می آید جمله صله گفته میشود. ....pa....
الذین یومنون ..... کسانی که ایمان می آورند ......(میآورند میشه صله ) در صله ضمیری وجود دارد که به اسم موصول برمیگردد
وبیشتر اوقات ضمبر غایب است وبه آن ضمیر(عائد ) میگویند.....pa.... اگر عائد به اسم موصول برنگردد (صله )را اشتباه انتخاب کردید.....pa....
مثال:الذین ینقضون الذین /اسم موصول ینقضون /صله واو ضمیر بارز به (عائد) که الذین برمیگردد.
الذین یومنون الذین /اسم موصول یومنون /صله واو عائد
لا نفی جنس :برسر جمله اسمیه میاید ومبتدا را منصوب وخبر را مرفوع میکند
لای نفی جنس اسم منصوب خودش را کاملا انکار میکند
لا ریب فیه لا /لای نفی جنس ریب/ اسمش محلا منصوب فیه /جارو مجرور خبر لا محلا مرفوع
...1gol....
ذالک الکتاب :ذا اسم اشاره ونقشش مبتدا دو خبر دارد
خبر اول:جمله اسمیه لا ریب فیه خبر دوم هدی
....pa....بین خبر اول وخبر دوم و میآوریم. ....pa....
این کتابی است که نیست شکی در آن
farfallina-violaپس بین دو خبر واو ممیگذاریم ولی بین دو صفت واو نمیگذاریم.farfallina-viola
انتظار فرج خود از بزرگترین گشایشهاست . منبع:الاحتجاج 2/154...doaa...
عزیزانی
2014_07_30, 04:21 PM
دbesm6
درس سوم
من در آیه 8 / ومن الناس ..... (من) بعضیه است. وبعضی از مردم........
جمله( وما هم بمومنین) واو حالیه است. یعنی حالت کسانی را نشان میدهد که می کویند ما ایمان آوردیم.
(ما ) نافیه شبیه لیس (افعال ناقصه ) عمل میکند.
هم در محل رفع اسم آن و مومنین بخاطر حرف جر ب مجرور است ، لفظا منصوب ومحلا خبر(ما ) است.
.
farfallina-violaحرف جر ( ب) که به خبر (ما)میچسبد ،زائد است ومعنا نمیشود .farfallina-viola
آیه 9:
...4gol....الّا درجمله: سمت راست خود را منفی و سمت چپ خود را مثبت میکند.
....4gol....ما یخادعون الّا انفسهم فریب نمی دهند(جمله منفی)الّا خودشان را(جمله مثبت). ...4gol....
فریب نمی دهند مگر خودشان را.
آیه 10- زادهم الله....
دراین آیه(زاد) از افعال دو مفعوله است.که(هم) مغعول به اول و(مرضا) مفعول به دوم است.
فزادهم الله مرضا پس زیاد کرد ایشان را خدا مرض را (یعنی خدابیماری ایشان را زیادتر کرد.)
بما کانوا یکذبون (ب) باء سببیه است یعنی به سبب
هروقت کان که از افعال ناقصه است + فعل مضارع شود مضارع استمراری معنا میشود. وکان نیز معنا نمیشود .( به سبب آنچه دروغ میگفتند )
قال رسول الله (ص): المهدی من ولد فاطمه. مهدی علیه السلام از فرزندان فاطمه سلام الله علیها است.
منبع:سنن ابن ماجه 2/24
عزیزانی
2014_07_31, 11:52 AM
besm3
--qurani
درس سوم
آیه6) انّ الذین کفروا سواءُ علیهم أأنذرتهم أم لم تنذرهم لا یومنون
(انّ) از حروف مشبّهه بالفغل است،(الذین) که اسم موصول است محلا منصوب واسم انّ است.
سواء که مصدر است خبر انّ است.
farfallina-violaکفروا خبر انّ نیست چون صله است برای الذین ونقش نمیپذیرد ومحلی از اعراب ندارد.farfallina-viola
...4gol....أ ( در این آیه)همزه استفهام است میتوانیم ( چه ) ترجمه کرد . ...4gol....
أم حرف عطف است، عطف به همزه
جمله ی اسمیه:
جمله اسمیه شامل مبتدا وخبر است
...1gol....مبتدا: یک کلمه است ومفرد (مفرد درمقابل جمله میتواند ولی میتواند مثنی ویا جمع باشد ) اول جمله میآید وعلامت آن مرفوع است.
...1gol....خبر: توضیحی که برای مبتدا میآید. ممکن است ...parcham...یک کلمه باشد ،یک جمله (اسمیه یا فعلیه ) ویا شبّهه جمله( جارو مجرور یا ظرف) باشد
علامت آن مرفوع است . گاهی اوقات جمله خبر ابتدا ء و مبتدا بعد خبر میآید...parcham...
علی ابصارهم غشاوه (جمله اسمیه)
علی ابصارهم ...ا..3...خبر مقدم
غشاوه ...ا..3... مبتدا موخر
عزیزانی
2014_07_31, 07:16 PM
besm3
--qurani
درس چهارم
آیه11)
اذا در آیه شرط است و(معنی میشود هر زمان ) وفعل ماضی معنای مضارع میشود.
اذا قیل 1...1 قیل فعل شرط ومعنا میشود 1...1 گفته شود و
قالوا جواب شرط ومعنا میشود 1...1 گویند
آیه 12) الا انهم هم المفسدون.......
انّ از حروف مشبّهه بالفعل و( هم) اسمش و( هم المفسدون) خبرش
خبر انّ خودش جمله اسمیه است هم مبتدا المفسدون خبر
یا میتونه این ترکیب داشته باشه
انّ از حروف مشبّهه /هم اسمش / هم ضمیر فصل /المفسدون خبر انّ
smilie (52)ضمیر فصل ( عماد ) : ضمیری است (منفصل) که بین مبتدا وخبر یا آن چه که در اصل مبتدا وخبر بوده، یعنی اسم وخبرحروف مشبّهه بالفعل
یا ناقصه می آید وباعث تاکید معنی جمله و رفع ابهام از آن میگردد ، هر گاه وسط جمله اسمیه ،ضمیر منفصلی بیاید به شرطی که مستقیما قبل از
آن ضمیر ،حرفی از قبیل (واو -مای کافه -ف - الاّ) نیاید آن ضمیر اصولا ضمیر فصل است ونقش ندارد. smilie (52)
انّهم هم المفسدون (پس معنی میشود:) همانا ایشان ،خودشان فساد کنندگانند
آیه13) نکته اول: اذا شرط است وفعل وجواب شرط مثل آیه بالا است.
...parcham... نکته دوم:کما آمن 1...1 ما مصدری است که معنای فعل بعدش را مصدری می کند.
مانند ایمان آوردن مردم
(هم میتوانیم فعلی معنی کنیم) ( در اینجاکما معنای هم چنانکه ،چنانکه ، همان گونه می دهد ) همچنان که ایمان آوردند مردم...parcham...
آیه14) در این آیه نیز دو جمله شرط داریم: جمله اذا شرطیه / القوا شرط و قالوا جواب شرط برای اذا
اذا شرطیه/ خلوا فعل شرط / قالوا جواب شرط
الذین اسم موصول وآمنوا صله عاید هم واو آمنوا است یعنی کسانی که ایمان آوردند آن کسان
farfallina-violaالی حرف جر و شیاطین مجرور جارومجرور متعلق به خلوا برای ترجمه کردن میتوانیم حرف جر (الی) را معنا نکنیم و شیاطین را مفعول کنیم
یعنی به جای این که بگوییم به سوی شیطانهایشان بگوییم شیطانهایشان را farfallina-viola نقش هم در شیاطینهم هم مضاف الیه استfarfallina-viola
آیه15) دراین آیه لفظ جلاله الله مبتدا ویستهزء خبر است
...4gol....یستهزء+ ب (در بهم) متعدی میشود وحرف ب معنا نمیشود...4gol....
nazar
عزیزانی
2014_07_31, 07:17 PM
besm3
--qurani
درس چهارم
آیه11)
اذا در آیه شرط است و(معنی میشود هر زمان ) وفعل ماضی معنای مضارع میشود.
اذا قیل 1...1 قیل فعل شرط ومعنا میشود 1...1 گفته شود و
قالوا جواب شرط ومعنا میشود 1...1 گویند
آیه 12) الا انهم هم المفسدون.......
انّ از حروف مشبّهه بالفعل و( هم) اسمش و( هم المفسدون) خبرش
خبر انّ خودش جمله اسمیه است هم مبتدا المفسدون خبر
یا میتونه این ترکیب داشته باشه
انّ از حروف مشبّهه /هم اسمش / هم ضمیر فصل /المفسدون خبر انّ
smilie (52)ضمیر فصل ( عماد ) : ضمیری است (منفصل) که بین مبتدا وخبر یا آن چه که در اصل مبتدا وخبر بوده، یعنی اسم وخبرحروف مشبّهه بالفعل
یا ناقصه می آید وباعث تاکید معنی جمله و رفع ابهام از آن میگردد ، هر گاه وسط جمله اسمیه ،ضمیر منفصلی بیاید به شرطی که مستقیما قبل از
آن ضمیر ،حرفی از قبیل (واو -مای کافه -ف - الاّ) نیاید آن ضمیر اصولا ضمیر فصل است ونقش ندارد. smilie (52)
انّهم هم المفسدون (پس معنی میشود:) همانا ایشان ،خودشان فساد کنندگانند
آیه13) نکته اول: اذا شرط است وفعل وجواب شرط مثل آیه بالا است.
...parcham... نکته دوم:کما آمن 1...1 ما مصدری است که معنای فعل بعدش را مصدری می کند.
مانند ایمان آوردن مردم
(هم میتوانیم فعلی معنی کنیم) ( در اینجاکما معنای هم چنانکه ،چنانکه ، همان گونه می دهد ) همچنان که ایمان آوردند مردم...parcham...
آیه14) در این آیه نیز دو جمله شرط داریم: جمله اذا شرطیه / القوا شرط و قالوا جواب شرط برای اذا
اذا شرطیه/ خلوا فعل شرط / قالوا جواب شرط
الذین اسم موصول وآمنوا صله عاید هم واو آمنوا است یعنی کسانی که ایمان آوردند آن کسان
farfallina-violaالی حرف جر و شیاطین مجرور جارومجرور متعلق به خلوا برای ترجمه کردن میتوانیم حرف جر (الی) را معنا نکنیم و شیاطین را مفعول کنیم
یعنی به جای این که بگوییم به سوی شیطانهایشان بگوییم شیطانهایشان را farfallina-viola نقش هم در شیاطینهم هم مضاف الیه استfarfallina-viola
آیه15) دراین آیه لفظ جلاله الله مبتدا ویستهزء خبر است
...4gol....یستهزء+ ب (در بهم) متعدی میشود وحرف ب معنا نمیشود...4gol....
nazar
عزیزانی
2014_08_01, 03:54 PM
besmellah7
...panah..
moheb
درس پنجم:
مَثَلُهُمْ كَمَثَلِ الَّذِی اسْتَوْقَدَ نَارًا فَلَمَّا أَضَاءَتْ مَا حَوْلَهُ ذَهَبَ اللَّـهُ بِنُورِهِمْ وَتَرَكَهُمْ فِی ظُلُمَاتٍ لَّا یُبْصِرُونَ ﴿١٧﴾
مثال ایشان(منافقان) مانند مثال کسی است که برافروخـــت آتشی را، پس هر زمان روشن کُنَد آن چه را اطرافش است (پیرامونش را)، بَرَد خدا نورشان را و رها کُنَد ایشان را در تاریکی ها یی (که) نمی بینند.
آیه17: در این آیه ( لمّا) ظرف ودر برگیرنده ی شرط است . و(أضاءت) فعل شرط و(ذهب) جواب شرط
ومعنا مضارع میشوند.
فلمّا أضاءت ما حوله ذهب الله بنورهم
پسهرزمان روشن کند آنچه را اطرافش است(پیروانش را)برد خدا نورشان را
farfallina-viola ذهب(رفت) + ب(حرف جر) در بنورهم= متعدی میشودfarfallina-viola( ذهب برد )خداوند نورشان راfarfallina-viola
-------------------------------------------------
آیه18-
صُمٌّ بُكْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لَا یَرْجِعُونَ ﴿١٨﴾
کران و لال ها وکورها هستند. پس ایشان برنمی گردند.
در اینجا (هم ) مبتدا محفذوف است و(صم)خبر اول (بکم) خبر دوم (عمی) خبر سوم است.
Mohabbatکه میتوان بین آنها از حرف واواستفاده کرد.Mohabbat
أَوْ كَصَیِّبٍ مِّنَ السَّمَاءِ فِیهِ ظُلُمَاتٌ وَرَعْدٌ وَبَرْقٌ یَجْعَلُونَ أَصَابِعَهُمْ فِی آذَانِهِم مِّنَ الصَّوَاعِقِ حَذَرَ الْمَوْتِ ۚ وَاللَّـهُ مُحِیطٌ بِالْكَافِرِینَ ﴿١٩﴾
یا مانند باران تُندیست از آسـمان در حالی که در آن(آسمان) تاریکی هاست و رعد و بـرق، قرار می دهند انگــشتانشان را در گوش هایشان از صاعقه ها به علت ترس مرگ و خدا احــاطه دارد به کافران.
1...11..61..6
smilie (51) اسم نکره +جمله یا شبّه جمله (جارو مجرور-ظرف) جمله نقش صفت می گیرد
(که) در جمله اضافه میشود
smilie (51) اسم معرفه + جمله یا شبّه جمله = نقش حال میگیرد
واز عبارت درحالی که در ترجمه استفاده میشود.
السماء(اسم معرفه) +فیه (شبّه جمله از نوع جار ومجرور).
-3-18- (حذر الموت ) که(حذر ) نقش مفعول له دارد (مفعول لأجله) ومعنای آن به علت ،بخاطر میشود.
-----------------------------------
أَوْ كَصَیِّبٍ مِّنَ السَّمَاءِ فِیهِ ظُلُمَاتٌ وَرَعْدٌ وَبَرْقٌ یَجْعَلُونَ أَصَابِعَهُمْ فِی آذَانِهِم مِّنَ الصَّوَاعِقِ حَذَرَ الْمَوْتِ ۚ وَاللَّـهُ مُحِیطٌ بِالْكَافِرِینَ ﴿١٩﴾
یا مانند باران تُندیست از آسـمان در حالی که در آن(آسمان) تاریکی هاست و رعد و بـرق، قرار می دهند انگــشتانشان را در گوش هایشان از صاعقه ها به علت ترس مرگ و خدا احــاطه دارد به کافران.
farfallina-violafarfallina-violaدر این آیه(کلّما)ظرف وشرط است و (أضاء ) فعل شرط و (مشوا) جواب شرط میباشد
-3-18- هردو فعل ماضی هستند که مضارع Ealamمعنا میشود.
وجمله بعدی(اذا) اسم شرط و(أظلم) و(اقاموا) به ترتیب فعل وجواب شرط هستند که باز فعل های ماضی
هستند ودر ترجمه مضارع Ealam معنا میشوند farfallina-violafarfallina-viola
smilie (51) جمله بعد نیز (لو) حرف شرط استEalam و(شاء) فعل شرط و ( لذهب) جواب شرط Ealamاست
چون جواب شرط با لا در جمله مثبت آمده است . معنای فعل ها ماضی استمراری Ealamمیشود.
عزیزانی
2014_08_03, 05:57 PM
besm10
درس ششم ( ندا ):
یا ایها الذین آمنوا : (یا) حرف ندا و / (ایّ ) منادی /(ها) حرف تنبیه / (الناس) بدل یا عطف بیان
..sor.. منادای نکره مقصو ده:
منادی یا مرفوعه یا منصوبه
1- منادای مرفوع : یا( مفرد معرفه ) یا اللهُ--یاعلیُّ یا(نکره مقصوده) یا رجلُ
نکره مقصوده:مخاطبی است که متکلم هنگام ندا اورا نمیشناسد ولیکن میبیند وبه او التفات دارد. یا رجلُ
2-منادای منصوب: منادی (مضاف) یا غفار ذنوب ای بخشاینده گناهان
ویا (شبّه مضاف) یا طالعا جبلا ای بالا رونده ی کوه
..sor..
نکره غیر مقصوده: مخاطبی است که متکلم هنگام ندا او را نمی شناسد ونه میبیند.
یا (نکره ی غیر مقصوده است ) سخن انسان نبینا که میگوید یا رجلا خذ بیدی (ای مرد دستم را بگیر)
matn22
الذی خلقکم : الذی اسم موصول /خلقکم صله /هو مستتر در خلقکم عاید
الذی فبلکم : الذی اسم موصول وصله محذوف
من قبلکم : جار ومجرور متعلق به صله محذوف
لعلکم تتقون: لعل مشبهه بالفعل / کم اسمش محلا منصوب /تتقون فعل وفاعل مرفوع خبرش
matn22
آیه22- در این آیه جعل از افعال دو مفعوله است فعل متعدی ومفعول به آن (الارض -فراشاََ) حال میباشد
و عطف /و السماء معطوف به (الارض) و(بناء) حال برای (السماء) میباشد
واو در( وانتم تعلمون ) واو حالیه است وحال آنکه معنا میشود یعنی(حالت فاعل هنگام انجام فعل را نشان میدهد.
matn22
آیه 23- در این آیه ان حرف شرط جازمه /کنتم جمله شرط / فاتوا جواب شرط
smilie (52) چون ماضی ;) بنابراین مضارع معنی میشود. smilie (52)
ان کنتم صادقین / ان : حرف شرط / کنتم : از افعال ناقصه (تم اسمش ومرفوع )
/ صادقین : خبر آن ومنصوب است وعلامت نصب یاء میباشد.
matn22
آیه 24-(ف) حرف عاطفه/ ( ان) دوباره حرف شرط جازم / ( لم تفعلوا) جمله شرط و(فاتقوا) جواب شرط
smilie (52) لم (فعل جحد) معنای ماضی ساده منفی میدهد. (یعنی انجام ندادید)
در اینجا چون ابتدا شرط آمده پس در ترجمه این آیه ان شرط است
که غالب میشود ومعنای ماضی را مضارعمیکند(اگر انجام ندهید)
...ا..8... نقش جمله( اُعدت) است چون قبل آن معرفه (الحجاره) آمده پس حال معنا میشود ومعنای در حالیکه می دهد.
matn22
آیه25-
قبل از جمله (تجری ) اسم نکره قرار دارد پس نقشش صفت است که با حرف(ک ) مشخص میکنیم. (برای ایشان باغهایست کهروان میشود....
(کلما) اسم شرط غیر جازم است. / (رزقوا) جمله شرط واز نظر صرف نیز فعل ماضی مجهول است/ ونائب فاعل آن (واو) است /قالوا جواب شرط است
الذی رزقنا: الذی اسم موصول / رزقنا صله /ه محذوفه عائد (رزقناه بوده) آنچه روزی داده شدیم آن را
رزقنا: فعل ماضی مجهول ونائب فاعل آن (نا) است.
-7-1- من قبلُ: چرا قبلُ اعرابش ضمه است؟ مگر مجرور به حرف جر نیست؟
درسته مجرور که مجرد است ولی در اصل بوده (من قبل هذا) وچون مضاف الیه که (هذا) استاز نظر لفظ (حذف ) شده
ولی در معنا نیت آن وجود دارد میگوییم اعرابش مبنی برضم. یعنی دراین مواقع اعراب (قبل) ضمه میشود.
این قاعده فقط در دو کلمه (بعد) و (قبل) صدق می کند.
أتوا :فعل ماضی مجهول و نائب فاعل آن (واو) است /متشابها: حال می باشد.
http://www.shahrequran.ir/attachments/1953d1406987445-.gif
عزیزانی
2014_08_04, 10:18 PM
besm8salavat
-1-12-درس هفتم:
ما بعوضه فما فوقها: بعضی گفته اند ما نکره موصوله است در محل نصب ومفعول دوم است
یعنی: ان یضرب مثلا شیئا من الاشیاء یا مثلاصفت است برای
ویا بدل است و بعوضه بدل از ما -2-11--1-01- امّادر اینجاتاکید است
ما زائد برای معنا است وبرای تاکید وکوچک شمردن آمده این نوع ما بعد از( کثیرا ما)(قلیلا ما) میآید امانقش بعوضه بدل از مثلا است.-1-01-
looti هرگاه اسم نکره ای بعدش مای زائد بیاید. برای تاکید واسم معنای شدت وقلت پیدا میکند ( مثلا ما: مثال خیلی کوچک )
---------------------------------------
فامّا الذین: امّا از ادات شرط است برای تاکید تحقق جواب شرط بر سر اسم میآید
همیشه بعد از امّا اسم می آید جایگزین عبارت (مهمایکن) میشود. به معنای ( هرچه باشد ویا در هر حالتی که باشد)
-1-05-جواب شرط امّا با ف میآید -1-05-
الذین آمنوا جمله شرط /فیعلمون هم جواب شرط (پس امّا در هر حالتی کسانی ایمان آوردند پس می دانندکه......)
-----------------------------------------
(ف) در فیقولون به معنای پس جواب شرط است .
-------------------------------------------------------
ما ذا اراد الله : ما اسم استفهام است درمحل رفع 1...1 مبتدا
ذا اسم موص ول است ودر محل رفع 1...1 خبر
یا میتواند یک کلمه باشد در محل نصب مفعول به مقدم برای فعل اراد (شیء اراد الله )و یل(بهذا مثلا یضل ) که ( یضل )جمله فعلیه است
tavajoh و(مثلا) اسم نکره وجمله نقش صفت را پیدا میکند. ودر ترجمه که را می آوریم.(چه چیز را اراده کرد خدا با این مثال که گمراه میکند.
-------------------------------------
وما یضل: و استیناف یا حالیه/
ما یضل به الا الفاسقین: الا از ادات حصر است و جمله قبل آن منفی وجمله ی بعدش مثبت است غالبا
ومیتوانیم ترجمه کنیم(گمراه نمیکند بوسیله آن (مثال ) مگر بدکاران .
یا به خاطر ال موصول در الفاسقین میتوانیم ترجمه کنیم (آن کسان را که نافرمانی میکنند)
tavajoh
.....جمله منفی....الّا......جمله مثبت..........tavajoh
عزیزانی
2014_08_05, 10:10 PM
besm9
-2-11-درس هشتم:
-2-11-فعل مجهول: فعلی که در آن فاعل ذکر نشده وفعل به مفعول نسبت داده میشود که به آن مفعول (نائب) میکویند زیرا به جای
فاعل قرار گرفته است.
ماضی مجهول:از ماضی معلوم گرفته میشود وباید حرف ماقبل آخر (عین الفعل)را مکسور وتمام حروف متحرک قبل آن را مضموم کنیم
ضرَبَ1...1 ضُرِبَ
مضارع مجهول:فعل مضارع حرف ماقبل آخر (عین الفعل) را مفتوح وفقط حرف مضارعه را مضموم میکنیم.
یَضرِبُ 1...1 یُضرَبُ
فعل مجهول را از فعل متعدی میسازند وقتی فاعلی بنا به دلایلی از جمله حذف شود مفعول جای فاعل می نشیند وفعل به طریقی که گفته شد
مجهول میشود. مفعول که حالا اعراب رفغ گرفته (نائب فاعل ) میگوییم.
...ا..8... در فعل های ثلاثی مجرد وافعال ثلاثی مزید باب افعال داره فعل مجهول ثلاثی مجرد ومزید شبیه هم هستند
یَضرِبُ 1..8 یُضرَب ُ یُضرِبُ 1..8 یُضرَبُ
حالا اگر بخواهیم ان یوصل را تجزیه کنیم .می نویسیم که (یوصل) معلوم بوده مجرد یا مزید باب افعال است.
معنای آن :این که وصل شوند.........بیشتر از کلمه شد استفاده میشود.
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
اولئک هم الخاسرون: (دو جور ترجمه میشود)
اولئک اسم اشاره به دور وجمع -مبتدا
هم الخاسرون: خبر اولئک /هم مبتدا /الخاسرون خبر برای هم میباشد.
هم :ضمیر فصل وبرای تا کید
الخاسرون:ال موصول به معنی الذین واسم فاعل جمع مذکر مجرد خبر
nazar3ضمیر فصل
همیشه بصورت منفصل است. به همین دلیل به آن ضمیر فصل گویند.
وعلت آن این است که بین مبتدا وخبر قرار میگیرد .
فاید ه اش اینکه مابعدش را از اشتباه به صفت حفظ می کند .
وبه خاطر این به آن عماد گفته اند چون مبتدا را تائید وتقویت می کند.
.s3.s3.s3.s3.s3.s3.s3.s3.s3.s3.s3.s3.s3.s3.s3.s3st ar.star.star.star.star.star.star.star.star.star.st ar.star....7gol....
عزیزانی
2014_08_06, 08:39 PM
besmellah8
...doaa...
درس هشتم:
کلمه ی استوی: نکته ای که در این کلمه وجود دارد این است که معنای این فعل با حرف جری که بر سرش میاید تغییر میکند.
سوی +الی= پرداختن سوی +علی= استقرار یافتن /مستقر شدن واستیلا یافتن است.
matn12
matn12
-7-19--7-10--7-10-
اصلاحیه درس:
جمله بعد نیز (لو) حرف شرط استEalam
و(شاء) فعل شرط
و ( لذهب) جواب شرط Ealam
است
چون جواب شرط با لام در جمله مثبت آمده است . معنای فعل ها ماضی استمراری Ealam
میشود.
عزیزانی
2014_08_07, 03:05 PM
besm8allahomma23
درس یازده:
درمورد کلّها:اسم دائئم الاضافه است ومضاف واقع میشود وضمیر متصل به آن مضاف الیه است.
در این آیه تاکید برای الاسماء می باشد.
کل تاکید معنوی برای الاسماء و ها مضاف الیه آن است.
کلّ با ضمیر ( ها ) که مفرد است آمده ولی چون مرجع ضمیر به الاسماء برمیگردد جمع باشد وهمه معنی میشود.
تاکید معنوی: آوردن الفاظ خاصیت است که(ادوات تاکید) نامیده میشود وهمواره بعد اسم(مؤکد) قرار میگیرد وغالباََ به ضمیر آن اضافه می گردد.
یک نوع آن (کلّ) و ( جمیع ) است عامّه است که برای جمع استفاده میشود
کلّ هر وقت به مفرد اضافه شود به معنای هر (هر عالمی)
وهر وقت به جمع اضافه گردد معنای همه میده (همه علما)
..sham.. نون وقایه:
وقایه:وقایه از ریشه وقی میباشد ( بر وزن هدایه) که از نظر لغوی به معنای نگهدارنده ومحافظت کننده میباشد.
نون وقایه به سه جهت به آن وقایه گفته می شود:
1- سکون آخر کلمه به وسیله آن حفظ می شود. أنبئنی :أنبئ امر مفرد مذکر مخاطب /أنبئی: مفرد مونث مخاطب ( خبر بده تو یک زن)
2- فعل را از اشتباه شدن با اسم حفظ میکند چون نون وقایه با فعل میاید
(ضَرَبی = مرا زد / شجری = بامن نزاع کرد) نه اسم (ضَربی= عسل سفید من/شَجری = درخت من)
3- وقتی بخواهیم ی متکلم مفعولی را به فعل اضافه کنیم با مفرد مونث مجزوم یکی میشود برای جلوگیری از اشتباه نون وقایاضافه میکنیم
اضرِب امر مفرد مذکر مخاطب+ی =اضرِبی این با فعل مفرد مونث مخاطب شبیه میشود اضرِبی
برای جلوگیری از اشتباه شدن +ن وقایه +ی متکلم مفعولی میکنیم اضربنی / اضربینی
نون وقایه برسر همه فعلها میتواند بیاید
گاهی اوقات به دلایلی ی متکلم حذف میشود(صدای کوتاه )وبه صورت کسره زیر نون وقایه قرار میگیرد ولی در ترجمه خوانده میشود
ف+ارهبونِ ف عامل حذف ی (پس بترسید مرا ) ان یقتلونِ مضارع منصوب به ان ناصبه (اینکه بکشند مرا )
گاهی نون وقایه برای زینت برسر بعضی از حرفها می آید(لیتنی /اننی)
...matn37.. ...matn37.. ...matn37.. ...matn37..
-1-04-
لای نفی جنس: لا برسر مبتدا وخبر می آید / مبتدا را اسم خود منصوب وبطور مطلق انکار میکند وخبر را خبر خود مرفوع میکند
در ترجمه هیچ میآوریم لا علم لنا ........( نیست هیچ دانشی برای ما)
salavat
عزیزانی
2014_08_07, 03:55 PM
besmellah2
درس12:
تجزیه تبدون: مضارع / جمع مذکر مخاطب /( ب د و )ناقص واوی /ثلاثی باب افعال /معلوم /متعدی / واو ضمیر بارز فاعل
( قاعده 7 اعلال) تُبدیُون / ضمه روی (ی) به علت حرکت کسره حرف ماقبلسنگین است پس حرکت را به (د) میدهد و(ی)ساکن میشود
حالا دوتا ساکن کنار هم (التقا ساکنین) حرف علّه حذف میشود تبدیون 1..6 تبدون
حیث: هر وقت حیث در جمله داشتیم فعل بعد آن مضارع معنا میشود حیث شئتما (هرکجا میخاهید)
وقلنا یا آدم اسکن انت وزوجک الجنه وکلا منها رغدا رغدا در اینجا چه نقشی دارد؟
چون جنه ظرف مکان است .نقش مفعول فیه را به خود میگیرد ومعنامیشود وبرای ترجمه مفعولی نباید معنای لازم بگیرد(ساکن شو)
بلکه باید ترجمه شود(سکونت گزین تو وهمسرت این باغ را
allahom
عزیزانی
2014_08_08, 07:52 AM
besm5
درس 13:
در ترجمه بین دو خبر واو می گذاریم (انه هو التواب الرحیم) همانا او .همان بسیار توبه پذیر ومهربان است.
التواب:صیغه مبالغه بسیار توبه پذیر /هو ضمیر فصل
انّ :از حروف مشبّهه بالفعل/ه : اسمش محلا منصوب /هو التواب الرحیم خبرش محلا مرفوع جمله اسمیه
هو: مبتدا / یا ضمیر فصل/ التواب :خبر اول / الرحیم : خبر دوم
در ترجمه بین دو خبر کلمه واو میگذاریم
------------------------------------------------
ریشه (ت و ب) با بعضی از حروف جر چه معنایی دارد:
توب: باز گشتن . توبه کردن / فعل ماضی طبق قانون اعلال اعلال به قلب میشود تاب باز گشت
تاب +الی 1...1 رو کرد .باز گشت .رجوع کرد ( فعل بنده )بازگشت بنده از گناه رو بسوی خدا (طلب پشیمانی کرد)
تاب+علی 1...1 پذیرفت .قبول کرد. (فعل ربّ ) خدا توبه بنده راپذیرفت (پشیمانی او را قبول کرد.)
--------------------------------------------------
در مورد امّا چه میدانید؟ ان شرط جازم +ما زاید
یاتینّکم :
یأتیَنَّ هم فعل مضارع مبنی بر فتح در محل جزم فعل شرط هست. چرا مبنی بر فتحه؟
چون +نون تأکید ثقیله شده.
نون تأکید ثقیله نون تشدید داریست که بر سرفعل های مضارع و مشتقات آن میاید و برای تأکید بیشتر فعل هست. که در کلاس های مترجمی البته البته محققا قطعا و حتما ...
و صرف آن به این شکل هست:
یَأْتِیَنَّ یَأْتِیَانِّ یَأْتِیُنَّ
تَأْتِیَنَّ تأْتِیَانِّ یَأْتِینانِّ
تَأْتِیَنَّ تَأْتِیَانِّ تَأْتِیُنَّ
تَأْتِیِنَّ تَأْتِیَانِّ تَأْتِیَنانِّ
أأْتِیَنَّ نَأْتِیَنَّ
matn31
آیه38)نقش هدیََ چیست؟ فاعل ومرفوع وعلامت رفع آن هم ضمه مقدره بر الف است
روش ساخت ان به این شکل هست:
هُدًى
هُدَیُن
ْ
1..5 (ضمه بر یاء ثقیله و حذف میشود)
1..5 هُدَیْنْ (دو حرف ساکن حرف عله حذف میشه)
1..5هُدًى (پایه تنوین روی ی اومده به علت این که نشون بده ریشه (ه د ی) هست)
هُدَایَ هُدا اسم هست و منصوب ؛ مفعول به ی ضمیر متصل جری و مضاف الیه
طریقه ساختش هم به این صورت هست
هُدی(الف مقصوره) + ی متکلم چون دو یا کنار هم هست هُدا(الف ممدوده) هُدایَ
لا در لا خوف چیست ؟ لا در اینجا لای مهمله هست و البته بعضی ها هم لای شبیه به لیس گرفته اند و خوفٌ هم اسمش و علیهم خبر آن
تقاوت بین لام مهمله و لام زاید
لام مهمله با لای زایده متفاوت است.
تفاوت در این است که لاء مهمله عمل ندارد یعنی روی کلمه ی بعد خود عمل نمیکند.
و لاء زایده نه عمل میکند و نه معنا دارد و فایده اش تأکید نفی است.
nazar3
ضمیر شأنیه:
ضمیر همیشه یک جانشینی دارد که جای آن مینشیند وضمیر غائب باید به اسم قبل از ضمیر که مرجع نامیده میشود برمی گردد.
مرجع ضمیر 3 جور است(لفظا /معنا /حکما)
مورد سوم: حکماََ :باید بعد ضمیر جمله ای بیاید که مرجع ضمیر را تفسیر کند .در این صورت اگر ضمیر مونث باشد به آن قصهمی گویند.
مثل (ها) در آیه 46 سوره حج فانّها لاتعمی الابصار (پس همانا قصه چنین است کور نمیشود چشمها)
و در این آیه ها که ضمیر قصه هست
هندیانی
2014_08_08, 03:30 PM
سلام مسافر عزيز و مهربان. عالي بود كارتون خيلي زيبا و جامع توضيح داديد. با شكلكهاي جالبي كه در كارتون استفاده كرديد. در درس يازدهم كمي توضيح لازم هست كه بعدا مينويسم. qurani9qurani9
عزیزانی
2014_08_09, 10:21 AM
besm6
درس14:
آیه39) کذبوا بآیتنا دو جور معنا میشود فرشان را بنویسید؟
...parcham...درحالت اول (تکذیب کردند)متعدی معنا میشود 1..8 ( کذبوا+(ب )بآیتنا )
...parcham...در حالت دوم(نسبت درغ دادند) فعل بصورت لازم معنا میشود.
در مورد اولئک چه میدانید؟اسم اشاره واز معرف است
اسم اشاره، اسم معرفه ایست که برای اشاره به اسم بعد از خود می آید و به آن مشار الیه گویند.
اولئک اسم اشاره به دور جمع مذکر ومونث (انها)
جمله هم فیها خالدون ترکیب کنید؟
جمله اسمیه است /هم مبتدا مرفوع /فیها جارومجرور متعلق به خالدون /خالدون خبر برای هم
...ا..8...قبل از جمله اسمیه (.......هم)اسم معرفه النار آمده وجمله نقش حال میگیردومعنا میشود در حالیکه ایشان در آن (آتش) جاودانند.
----------------------------------------------------------------------
آیه 40) ترکیب بنی اسرائیل
یا بنی اسرائیل: یا : حرف ندا/ بنی: منادی ومنصوب /اسرائیل مضاف الیه ومجرور
ابن :پسر (بن ین چون اضافه شده بر اسرائیل نون جمع می افتد 1..8 بنی )
اسرائیل: ( اسر 1..8بنده ) /// ( ئیل 1..8خدا )
اسرائیل میشود عبد الله-7-5-
-----------------------------------------------------------------------------------------------------
ترکیب اوفو بعهدی اوفِ:
;) اوفوا: فعل امر وضمیر بارز واو فاعل /بعهد : جار ومجرور +ی ضمیر متکلم وحده متصل جری مضاف الیه
اوفِ:فعل مضارع مجزومMohabbatجواب طلب آمده Mohabbatبرای ترجمه قبل از فعل مضارع تا استفاده میکنیم.
جمله شرطی بوده یعنی اَن شرط در تقدیر بوده (ان توف بعهدی اوف بعهدکم) یعنی اگر وفا کنی به عهد من وفا میکنم به عهد شما
----------------------------------------------
ایّای فارهبونِ ترکیب وتجزیه؟
ایّای ضمیر منفصل منصوبی / مفعول برای فعل محذوفه درتقدیر ار هبوا /ف حرف /
ارهبوا فعل امر حاضر ص 9 (ره ب)صحیح سالم مجرد .معلوم.متعدی. +ن وقایه +ی متکلم محذوفه /فعل .فاعل واو.مفعول ی
-------------------------------------------------
آیه 41)ولا تکونوا اول کافر به ترکیب:
و عطف /لا تکونوا: فعل ناقصه نهی مضارع مجذوم به لا ناهیه/ واو ضمیر متصل فاعلی اسمش/اول کافر ومرفوع/کافر مضاف الیه/
به :جار ومجرور متعلق به کافر
عزیزانی
2014_08_10, 10:21 PM
besmellah17
درس 15):
وَلَا تَلْبِسُوا الْحَقَّ بِالْبَاطِلِ وَتَكْتُمُوا الْحَقَّ وَأَنتُمْ تَعْلَمُونَ ﴿٤٢﴾
جملات این آیه شریفه را بنویسید؟
لا تلبسوا: جمله فعلیه /فاعل واو /مفعول الحق ومنصوب
تکتموا :جمله فعلیه / فاعل واو /مفعول الحق و منصوب
انتم تعلمون:جمله اسمیه /انتم مبتدا ومرفوع /تعلمون خبر جمله خبریه -فعل و فاعل واو
--------------------------------------------
واو در عبارت (وتکتموا الحق) واو عاطفه یا واو معیت
ومیتوان معیت گرفت وتکتموا را مضارع منصوب به ان مقدره که فعل را تاویل به مصدر میکند (که در هردو حالت معنای آن عوض میشود)
حالت اول (عاطفه):ودرنیامیزید حق را با باطل وکتمان نکنید
حالت دوم (معیت): ودر نیامیزید حق را همراه با کتمان حق
--------------------------------------------------------------------
-
وَأَقِیمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَارْكَعُوا مَعَ الرَّاكِعِینَ ﴿3٤
در این آیه چند جمله وجود دارد؟ مشخص کنید و توضیح دهید؟ سه جمله
اقیموا: جمله فعلیه /واو فاعل / مفعول :الصلوه
اتوا :جمله فعلیه /فاعل واو / مفعول :الزکاه
ارکعوا:جمله فعلیه /فاعل واو /مفعول ندارد چون لازم است.
جمله فعلیه : جمله ای که با فعل شروع میشه ورکن اصلی آن فعل وفاعل است ومفعول را بعضی ها داخل جمله فعلیه نمینویسند
چون همه ی فعل ها مفعول ندارند.
مثل اقیموا ولی در ترکیب جمله باید اگر مفعول داشت آنرا مشخص نمود
والبته گروهی نیز مفعول را جزوء جمله فعلیه مینویسند (اقیمو الصلوه)
جمله اسمیه: جمله ای که با اسم شروع می شود که دارای ارکان مبتدا وخبر است (انتم تعلمون)
...ا..8... مهم اینست که بقیه موارد ی که در جمله میبینیم متعلقات جمله است و هر کدام نقش مخصوص به خود را دارند.
-7-5-راکعین جمله نیست. چون نه با فعل شروع شده ونه اسم ،حتی با وجود ال موصولی که ابتدا یش آمده ال موصوله
--------------------------------------------------------------------------
أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَتَنسَوْنَ أَنفُسَكُمْ وَأَنتُمْ تَتْلُونَ الْكِتَابَ ۚ أَفَلَا تَعْقِلُونَ ﴿٤٤﴾
تجزیه تَنسَوْنَ ؟ فعل مضارع مرفوع (ن س ی)ناقص یایی /جمع مذکر مخاطب/ معلوم /متعدی/ واو فاعل
تنسون:مضارع مرفوع جمع مذکر مخاطب/(ن س ی) ناقص یایی/مجرد/معلوم /متعدی /واو فاعل
...4gol....
تنسیون بوده که ی لام الفعل اعلال وحذف میشود تنسون ...4gol....
انواع واو:
و تنسون انفسکم: واو عاطفه /چون بعد از آن فعل مضارع بدون قدآمده ومطابق با فعل مضارع تأ مرون می باشد و فاعل هم در هر دو مشترک است.
وانتم تتلون الکتاب : واو حالیه چون برسر جمله اسمیه آمده وحالت فاعل را برای جمله قبل توضیح میدهد
یعنی شما مردم را به نیکی امر کنید وخودتان آنرا فراموش می کنید در چه حالتی ؟ در حالتی که پی در پی قرآن را تلاوت میکنید.
ال در الکتاب ال معرفه وعهد حضوری است.
یعنی این (کتاب (قرآن) که در نزد متکلم ومخاطب حضور دارد.
عزیزانی
2014_08_11, 03:45 PM
besm22
درس16)
الَّذِینَ یَظُنُّونَ أَنَّهُم مُّلَاقُو رَبِّهِمْ وَأَنَّهُمْ إِلَیْهِ رَاجِعُونَ ﴿٤٦)
تجزیه ملاقوا: ملاقو جمع ملاقی است ودر اصل بوده ملاقیون طبق قایده ی آن حذف شده
ملاقون چون مضاف به ربّ شده ن آن حذف شده ملاقو
ربّ مضاف الیه ملاقوا است ولی چون اسم فاعل واسم مفعول در معنا دارای فعل هستند ربّ را میشود مفعول اسم فاعل دانست.
ایشان ملاقات کننده اند پروردگارشان را
--------------------------
ترکیب آیه46
الذین: اسم موصول در محل جّر صفت برای خاشعین
یظنون:فعل مضارع مرفوع /فاعل واو
اَنّ:از حروف مشبهه بالفعل
ملاقو:خبر ان مرفوع علامت رفع واو /حذف نون به علت اضافه
ربّ:مضاف الیه /مجرور
هم:ضمیر متصل جری /مضاف الیه
و: عاطفه
انّ:از حروف مشبهه بالفعل
هم:ضمیر متصل مبنی /اسم ان
الی: حرف جر /ه:مجرور به حرف جر /الیه متعلق به راجعون
راجعون:خبر انّ
------------
یَا بَنِی إِسْرَائِیلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِیَ الَّتِی أَنْعَمْتُ عَلَیْكُمْ وَأَنِّی فَضَّلْتُكُمْ عَلَى الْعَالَمِینَ ﴿٤٧﴾
التی چه کلمه ای است؟
اسم موصول اسمی که دوجمله ناقص را از جهت معنی به هم ربط می دهد.
التی اسم موصول خاص مفرد مونث
---------------------------------------------
وَاتَّقُوا يَوْمًا لَّا تَجْزِي نَفْسٌ عَن نَّفْسٍ شَيْئًا وَلَا يُقْبَلُ مِنْهَا شَفَاعَةٌ وَلَا يُؤْخَذُ مِنْهَا عَدْلٌ وَلَا هُمْ يُنصَرُونَ
﴿٤٨﴾
لاتجزی:فعل نفی (مضارع معلوم ومرفوع) /فاعل نفس مرفوع
لایقبل:فعل نفی(مضارع مجهول ومرفوع) /نائب فاعل شفاعه ومرفوع
لایوخذ: فعل نفی (مضارع مجهول ) / نائب فاعل عدل ومرفوع
ینصرون :فعل مضارع مجهول ومرفوع/ نایب فاعل واو / خبر برای مبتدا هم
عزیزانی
2014_08_14, 12:59 AM
besm9
درس17)
45-واستعینوا بالصبر والصلوه انها لکبیره علی الخاشعین.
لام لکبیره چه نوع لامی است؟
لاممزحلفه به معنای غلطانیده شده است. انّ از حروف مشبهه بالفعل ودارای معنای تاکید است.
چون خودش تأکید دارد نمی تواند لام تأکید برسرش بنشبند . یعنی انّ حرف تأکید/ لام هم حرف تأکید ه هیچوقت دریک کلمه دوحرف تأکید قرار نمی گیرد.
برای همین آمدند لام تأکید را سُرّ دادند یا به عبارت دیگر غلطانیدند تا به خبر رسیده ولام رابه خبر داخل کردند.
فایده ی لام مزحلفه:فایده اش مثل اِنّ تأکید نسبت است وبر دو لفظ (کلمه)داخل میشود.
اولین آن بر مبتدا،مثل لأنتم اشدّ رهبه فی صدورهم من الله (13حشر)
یعنی هر آینه شما شدیدتر هستید از جهت ترس در دلها ی منافقین (ایشان) از خدا
و دوم برسر خبر اِنّ داخل می شود . مثل اِنّالدین لواقع (6 ذاریات) همانا جزا(در روز قیامت) هر آینه حاصل شونده است.
tavajoh پس ...ا..8... مهم اینجاست که فقط بر سر اِنّ داخل می شود نه سایر حروف مشبهه بالفعل دیگر.Mohabbat
MohabbatMohabbat------------------------------------------------------------------------
وَإِذْ نَجَّيْنَاكُم مِّنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَسُومُونَكُمْ سُوءَ الْعَذَابِ يُذَبِّحُونَ أَبْنَاءَكُمْ وَيَسْتَحْيُونَ نِسَاءَكُمْ ۚ وَفِي ذَٰلِكُم بَلَاءٌ مِّن رَّبِّكُمْ عَظِيمٌ ﴿٤٩﴾
و به یاد آور زمانی را که نجات دادیم شما را از آل فرعون(فرعونیان) در حالی که شکنجه سخت می کردند، شما را بدترین شکنجه را
. سر میبریدند پسرانتان را و زنده می گذاشتند زنانتان را. و در آن( بلاو رنج) آزمایشی خیلی بزرگ است که از جانب پروردگارتان بود.
و اذ :وبه یاد آور(فعل اذکرو در تقدیر دارد محذوفه) زمانی را (اذ مفعول به برای فعل محذوف است)
در حالی که(جمله نقش حال دارد برای فرعون که علم است)
اذ: ظرف زمان ماضی است واگر برسر فعل ماضی بیاید 1..8 ماضی معنی میشود.
ولی اگر بر سر فعل مضارع بیاید 1..8 فعل مضارع را تبدیل به ماضی استمراری می کند.
اذ ...... یسومونکم (سخت شکنجه میکردند شما را) در حالی که(جمله نقش حال دارد برای فرعون که علم است
اذ نجیناکم: زمانی که نجات دادیم شما را
سر میبریدند (حال معنا نمیشود چون بدل است برای یسومونکم .
----------------------------------------------
سوء العذاب:سوء اسم تفضیل است . بر وزن اَفعل یعنی افعل التفضیل بوده (اَسوء مثل خیر (اَخیر) // شرّ (اَشرر)که استثنا شده اند.
به علت کثرت این کلمه و چند کلمه دیگر هم این خاصیت را دارند. در ترجمه:بد ترین شکنجه معنا میشود.
آزمایشی خیلی بزرگ (چون عظیم صفت برای بلاء است با هم ترجمه میشود.
آزمایشی خیلی بزرگ است که(بخاطر شبّه جمله من ربّکم وقبل آن نکره ، شبّه جمله نقش صفت میگیرد.
عزیزانی
2014_08_14, 11:48 AM
besmellah1
دوره دروس)
جملات:1- جمله فعلیه 2- جمله اسمیه
1- جمله فعلیه:فعل +فاعل (اگر مفعول داشت آنرا نیز ذکر میکنیم)
قلنا اهبطوا منها جمیعا / قلنا ( جمله فعلیه /فعل فاعل نا) اهبطوا (جمله فعلیه فعل وفاعل واو )
ضرب الله مثلا ضرب الله// جمله فعلیه // ضرب : فعل / الله: فاعل / مثلا : مفعول
2-جمله اسمیه: مبتدا +خبر
مبتدا : اسمی مرفوع است که ابتدای کلام قرار میگیرد /معرفه است
خبر: توضیحی که در مورد مبتدا می آید
1-مفرد
2-جمله فعلیه است (فعل و فاعل)
3-شبهه جمله است ( جار ومجرور - متعلقش) / ( ظرف)
مثال:الله یستزءُ بهم الله مبتدا مرفوع علم /یستهزئ بهم خبر از نوع جمله فعلیه یستهزئ:فعل وفاعل هومستتر
اولئک الذین اشتروا الضلاله اولئک مبتدا اسم اشاره علم مرفوع /الذین اشتروا الضلاله خبر نوع جمله اسمیه
مبتدا الذین خبر اشتروا الظلاله
بهم شبهه جمله جار ومجرور متعلق به یستهزئ
----------------------------------------------------------
ما شبیه لیس برسرجمله ی اسمیه میآید چون مانند لیس دارای اسم وخبر است.
وماهم بخارجین منها مائده37/ما شبیه لیس هم اسمش بخارجین منها خبرش
عزیزانی
2014_08_14, 05:56 PM
besm5
درس18) وَإِذْ فَرَقْنَا بِكُمُ الْبَحْرَ فَأَنجَيْنَاكُمْ وَأَغْرَقْنَا آلَ فِرْعَوْنَ وَأَنتُمْ تَنظُرُونَ ﴿٥٠﴾
جمله های اسمیه وفعلیه آیه را بنویسید وترکیب کنید؟
جملات فعلیه:
فرقنا:فعل: ماضی / فاعل : نا ضمیر متصل رفعی /مفعول : کم نصبی والبحر منصوب
انجینا: فعل ماضی /فاعل : نا متصل رفعی /مفعول : کم در محل نصب
اغرقنا:فعل ماضی /فاعل: نا متصل رفعی /مفعول:آل فرعون محلا منصوب
جمله اسمیه:
انتم تنظرون: انتم مبتدا /تنظرون خبر جمله فعلیه فعل مضارع مر فوع واو فاعل
ب در بکم باء سببیه است یعنی به سبب
یعنی به خاطر قوم حضرت موسی (ع) خداوند دریا را شکافت
البته برای هم معنا میدهد ولی به سبب جمله زیبا تر است.
--------------------------------------------------------------------
وَإِذْ وَاعَدْنَا مُوسَىٰ أَرْبَعِينَ لَيْلَةً ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِن بَعْدِهِ وَأَنتُمْ ظَالِمُونَ ﴿٥١﴾
و (به یاد آور) زمانی را که وعده دادیم موسی را، چهل شب، سپس گرفتید آن گوساله را از بعد او و حال آن که شما ستمکارانید.
نقش اذ: در این آیه وآیات قبل مفعول به است برای فعل محذوف ومقدر اُذکروا ومعنای زمانی را میدهد.
نقش لیله: چون اسم منصوب است که بعد از عدد (اربعین) آمده تمیزه میشود
ولی در معنا نمی گوییم چهل شب از جهت شب /میگوییم :چهل شب
عزیزانی
2014_08_16, 12:24 AM
besm12
درس 19:
ثُمَّ عَفَوْنَا عَنكُم مِّن بَعْدِ ذَٰلِكَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ ﴿٥٢﴾
سپس بخشیدیم شما را از بعد آن، امید است شما شکرگزار شوید.
تجزیه عفونا: فعل ماضی /متکلم مع الغیر /(ع ف و )ناقص واوی / ثلاثی مجرد /معلوم / متعدی//فاعل نا
دراینجا عن را میتوانیم زاید بگیریم و اسم مجرور را مفعول. یعنی شما را
البته با توجه به معنی فعل مون این کار را انجام می دهیم.
حرف جرّ عنکم به چه معنا ست؟ عن (از ) +کم (شما) =از شما
لعلکم تشکرون ترکیب؟لعل از حروف مشبهه بالفعل است /کم اسمش محلا منصوب /تشکرون فعل و فاعل خبر لعل مرفوع
وَإِذْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ وَالْفُرْقَانَ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ ﴿٥٣﴾
و به( یاد آو)ر زمانی را که دادیم موسی را آن کتاب را و وسیله تشخیص حق از باطل را. امید است شما هدایت شوید.
در این آیه برای روانتر شدن جمله در ترجمه ی فارسی، میتوانیم، بگوییم. به موسی آن کتاب و وسیله تشخیص حق از باطل را.
حروف مشبهه بالفعل چرا به این اسم نامیده شده؟
این حروف را به این جهات مشبهه بالفعل گویند که:
1-همانند فعل دارای سه حرف یا بیشتر انّ= انن/لعّل = لعلل
2-مثل فعل ماضی حرف آخرشان مفتوح است. اکرم --کأنّ
3-معنای فعل دارد:
انّ واَنّ به معنای حقّقتُ
کأنّ به معنای شبهتُ
لکنّ به معنای استدرکتُ
لیت ---------- تمنیتُ
لعّل ---------- ترجّیتُ
4-چناچه فعل درما بعد خود عمل رفع ونصب انجام می دهد .
این حرف نیز بر مبتدا وخبر داخل میشود ومبتدا را منصوب وخبر را مرفوع مینماید
مثل: انّزیداََ قائم وانّ الله عزیز غفور
-----------------------------------------
بسم الله الرحمن الرحیم /// الرحمن و الرحیم هردو صفت الله هستند بین آنها واو نمیگذاریم.
اانّه هو التواب الرحیم /// انّ از حروف مشبهه با لفعل /ه اسمش منصوب /هو ضمیر فصل /التواب خبر /الرحیم خبر
بین دو خبر واو میگذاریم همانا او ،همان (خدای) بسیار توبه پذیر و(خدای)مهربان است.
-4-12-
هندیانی
2014_08_26, 02:01 PM
http://www.shahrequran.ir/images/smilies/m1%20%285%29.gif
سلام بر شما مسافر ارجمند
ممنونم بابت تکالیفتانhttp://www.shahrequran.ir/images/smilies/m1%20%281%29.png
امیدوارم برای آزمون روز شنبه آماده ی آماده باشید.
qurani9
vBulletin® v4.2.2, Copyright ©2000-2023, Jelsoft Enterprises Ltd.