PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : گلستان آل محمد (ص) : حدیث 1



فاطمه
2014_06_22, 08:13 AM
besm6


نام كتاب : الروضه من الكافى يا گلستان آل محمد
تاليف : ثقة الاسلام ابى جعفر محمد بن يعقوب بن اسحق الكلينى الرازى
ترجمه و شرح : سيد هاشم رسولى محلاتى




بسم الله الرحمن الرحيم
كتابى كه اكنون در دست شما است يكى از تاليفات نفيس شيخ بزرگوار ثقة الاسلام كلينى (رحمة الله عليه ) و تقريبا متمم كتاب كافى او است ، كه چون احاديث آن متناسب با ابواب مذكوره در اصول و فروع كافى نبوده آنها را جداگانه جمع آورى كرده و بنام (روضه ) ناميده است . اين كتاب مانند خود كافى يكى از آثار نفيس و بزرگ شيعه بوده كه در ادوار مختلف مورد استفاده دانشمندان و محدثين عاليقدر شيعه قرار داشته و كتابهاى حديثى كه پس از روضه تاليف شده احاديث آنرا نقل كرده اند.
اينجانب پس از ترجمه قسمت آخر فروع كافى كه بسرمايه انتشارات علميه اسلاميه بچاپ رسيد در صدد ترجمه روضه هم بودم ولى مشاغل بسيار مانع از انجام اين خدمت بود تا اينكه با پيشنهاد جناب آقاى حاج سيد محمود كتابچى دست بكار ترجمه آن شدم و خدا را سپاسگذارم كه توفيق اينكار را به من داد و توانستم در مدتى كمتر از هشت ماه ، تمامى آنرا ترجمه و آماده چاپ نمايم ، و اينك تذكر يكى دو مطلب را براى خوانندگان محترم لازم مى دانم :

1- در ترجمه : چنانچه رسم اين بنده بوده است ، سعى شد حتى المقدور از لغات نا مانوس استفاده نشود و ترجمه در قالب ، الفاظى ريخته شود كه با ذهن خوانندگان آشنا باشد اگر چه واژه ها و لغات عربى باشد چون گاهى لغات متداول عربى بمراتب مانوس تر از واژه هاى فارسى است .

2- در شرح احاديث : چه آن قسمتهائى كه شرح با متن ممزوج گشته ، و چه آن قسمتهائى كه جداگانه شرح شده ؛ بيشتر از شرح مراة العقول تاليف مرحوم ملا محمد باقر مجلسى (رحمة الله عليه ) استفاده شد، و گاهى هم از شروح ديگر كافى ، چون وافى - مرحوم فيض - يا شرح ملا صالح مطالب نقل شده كه در آغاز يا انجام آن ، نام كتاب و يا مؤ لف ذكر گرديده است .

3- توضيحات و شروح در متن همه جا در ميان پرانتز قرار داده شده تا از ترجمه اصل حديث جدا باشد و از اينجهت اشتباهى براى خواننده رخ ندهد.

4- در اين كتاب مانند ساير كتب حديث پاره اى از احاديث ديده مى شود كه از نظر سند ضعيف بوده ، و يا فهم معناى آن براى بعضى - خصوص با نبودن وسائل علمى و اكتشافات جديد - مشكل بوده است و شايد همين سبب شده كه برخى از علماء در انتساب روضه به مرحوم ثقة الاسلام (رحمة الله عليه ) ترديد كرده اند، و سخنانى در اينباره گفته اند، ولى صرف نظر از اتحاد سياق روايات اين كتاب با روايات كافى شواهد ديگرى هم در كار است كه براى اهل فن جائى براى اين ترديد باقى نخواهد ماند، منتهى بايد به اين نكته نيز توجه داشت كه برخى از احاديث ضعيف نيز - چنانچه گفتيم از نظر سند - در اين كتاب ديده مى شود كه شارحين روضه - مانند مرحوم مجلسى و ديگران - بعنوان (مجهول ) يا (ضعيف ) بضعف آن تذكر داده اند، و در احاديثى نيز كه از نظر سند صحيح است اما فهم آن براى خواننده مشكل است بايد براى فهم مضمون آن به اهل فن رجوع كرد، و اگر باز هم قانع نشد و يا آنها نيز بمعناى صحيحى دست نيافتند بايد توقف كرد و چنانچه خود ائمه اطهار عليهم السلام دستور فرموده اند علمش را به اهلش واگذار كرد (لعل الله يحدث بعد ذلك امرا) و البته ما نيز براى اينگونه روايات تا حد امكان توضيحاتى داده ايم .

اميد است انشاء الله با زحماتى كه اينجانب در روانى و آسانى ترجمه اين كتاب و ساير جهات آن متحمل شده ام مورد پسند خوانندگان ارجمند قرار گرفته ادامه توفيقات اين حقير را در خدمت باينگونه آثار مذهبى و هم آمرزش خود و پدر و مادرم را از خداى تعالى مسئلت دارند.


(7 صفر الخير 91 مطابق با 14/1/50).
(امام زاده قاسم شميران : سيد هاشم رسولى محلاتى ).

فاطمه
2014_06_22, 08:15 AM
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ الْكُلَيْنِيُّ قَالَ حَدَّثَنِي عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنْ حَفْصٍ الْمُؤَذِّنِ عَنْ أَبِى عَبْدِ اللَّهِ ع وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ بْنِ بَزِيعٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ جَابِرٍ عَنْ أَبِى عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ كَتَبَ بِهَذِهِ الرِّسَالَةِ إِلَى أَصْحَابِهِ وَ أَمَرَهُمْ بِمُدَارَسَتِهَا وَ النَّظَرِ فِيهَا وَ تَعَاهُدِهَا وَ الْعَمَلِ بِهَا فَكَانُوا يَضَعُونَهَا فِى مَسَاجِدِ بُيُوتِهِمْ فَإِذَا فَرَغُوا مِنَ الصَّلَاةِ نَظَرُوا فِيهَا
قَالَ وَ حَدَّثَنِى الْحَسَنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ مَالِكٍ الْكُوفِيِّ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ الرَّبِيعِ الصَّحَّافِ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ مَخْلَدٍ السَّرَّاجِ عَنْ أَبِى عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ خَرَجَتْ هَذِهِ الرِّسَالَةُ مِنْ أَبِى عَبْدِ اللَّهِ ع إِلَى أَصْحَابِهِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ أَمَّا بَعْدُ فَاسْأَلُوا رَبَّكُمُ الْعَافِيَةَ وَ عَلَيْكُمْ بِالدَّعَةِ وَ الْوَقَارِ وَ السَّكِينَةِ وَ عَلَيْكُمْ بِالْحَيَاءِ وَ التَّنَزُّهِ عَمَّا تَنَزَّهَ عَنْهُ الصَّالِحُونَ قَبْلَكُمْ وَ عَلَيْكُمْ بِمُجَامَلَةِ أَهْلِ الْبَاطِلِ تَحَمَّلُوا الضَّيْمَ مِنْهُمْ وَ إِيَّاكُمْ وَ مُمَاظَّتَهُمْ دِينُوا فِيمَا بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَهُمْ إِذَا أَنْتُمْ جَالَسْتُمُوهُمْ وَ خَالَطْتُمُوهُمْ وَ نَازَعْتُمُوهُمُ الْكَلَامَ فَإِنَّهُ لَا بُدَّ لَكُمْ مِنْ مُجَالَسَتِهِمْ وَ مُخَالَطَتِهِمْ وَ مُنَازَعَتِهِمُ الْكَلَامَ بِالتَّقِيَّةِ الَّتِى أَمَرَكُمُ اللَّهُ أَنْ تَأْخُذُوا بِهَا فِيمَا بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَهُمْ فَإِذَا ابْتُلِيتُمْ بِذَلِكَ مِنْهُمْ فَإِنَّهُمْ سَيُؤْذُونَكُمْ وَ تَعْرِفُونَ فِى وُجُوهِهِمُ الْمُنْكَرَ وَ لَوْ لَا أَنَّ اللَّهَ تَعَالَى يَدْفَعُهُمْ عَنْكُمْ لَسَطَوْا بِكُمْ وَ مَا فِى صُدُورِهِمْ مِنَ الْعَدَاوَةِ وَ الْبَغْضَاءِ أَكْثَرُ مِمَّا يُبْدُونَ لَكُمْ مَجَالِسُكُمْ وَ مَجَالِسُهُمْ وَاحِدَةٌ وَ أَرْوَاحُكُمْ وَ أَرْوَاحُهُمْ مُخْتَلِفَةٌ لَا تَأْتَلِفُ لَا تُحِبُّونَهُمْ أَبَداً وَ لَا يُحِبُّونَكُمْ غَيْرَ أَنَّ اللَّهَ تَعَالَى أَكْرَمَكُمْ بِالْحَقِّ وَ بَصَّرَكُمُوهُ وَ لَمْ يَجْعَلْهُمْ مِنْ أَهْلِهِ فَتُجَامِلُونَهُمْ وَ تَصْبِرُونَ عَلَيْهِمْ وَ هُمْ لَا مُجَامَلَةَ لَهُمْ وَ لَا صَبْرَ لَهُمْ عَلَى شَيْءٍ وَ حِيَلُهُمْ وَسْوَاسُ بَعْضِهِمْ إِلَى بَعْضٍ فَإِنَّ أَعْدَاءَ اللَّهِ إِنِ اسْتَطَاعُوا صَدُّوكُمْ عَنِ الْحَقِّ فَيَعْصِمُكُمْ اللَّهُ مِنْ ذَلِكَ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ كُفُّوا أَلْسِنَتَكُمْ إِلَّا مِنْ خَيْرٍ
وَ إِيَّاكُمْ أَنْ تُزْلِقُوا أَلْسِنَتَكُمْ بِقَوْلِ الزُّورِ وَ الْبُهْتَانِ وَ الْإِثْمِ وَ الْعُدْوَانِ فَإِنَّكُمْ إِنْ كَفَفْتُمْ أَلْسِنَتَكُمْ عَمَّا يَكْرَهُهُ اللَّهُ مِمَّا نَهَاكُمْ عَنْهُ كَانَ خَيْراً لَكُمْ عِنْدَ رَبِّكُمْ مِنْ أَنْ تُزْلِقُوا أَلْسِنَتَكُمْ بِهِ فَإِنَّ زَلَقَ اللِّسَانِ فِيمَا يَكْرَهُ اللَّهُ وَ مَا يَنْهَى عَنْهُ مَرْدَاةٌ لِلْعَبْدِ عِنْدَ اللَّهِ وَ مَقْتٌ مِنَ اللَّهِ وَ صَمٌّ وَ عَمًى وَ بَكَمٌ يُورِثُهُ اللَّهُ إِيَّاهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فَتَصِيرُوا كَمَا قَالَ اللَّهُ صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لا يَرْجِعُونَ يَعْنِي لَا يَنْطِقُونَ وَ لايُؤْذَنُ لَهُمْ فَيَعْتَذِرُونَ

((نامه اى كه حضرت صادق (عليه السلام ) به اصحاب خود مرقوم فرمود:

1- اسماعيل بن جابر روايت كرده كه امام صادق (عليه السلام ) نامه ذيل را به اصحاب خود مرقوم داشت و به آنهادستور داد كه آنرا بيكديگر درس ‍ دهند و در آن نگاه كنند و از ياد نبرند و بدان عمل كنند، و آنها نيز اين نامه را در جاى نمازهاى خود در خانه هاشان گذارده بودند و چون از نماز فراغت ميافتند در آن مى نگريستند.
اسماعيل بن مخلد سراج نيز گويد: اين نامه از طرف حضرت صادق (عليه السلام ) به اصحاب ابلاغ گرديد:

و اينك متن نامه :

بنام خداى بخشنده مهربان ، اما بعد از پروردگار خود عافيت درخواست كنيد، و آرامش و وقار و سكون را از دست ندهيد، و شرم و حيا پيشه كنيد، و از آنچه مردمان شايسته پيش از شما دورى كردند شما هم دورى كنيد، و با اهل باطل مدارا كنيد، ستمشانرا بر خود هموار سازيد، مبادا با آنها ستيزه جوئى كنيد، هنگام آميزش و نشست و برخاست و گفتگوى با آنها - چون از آميزش و مخالطه با آنها ناچاريد - راه تقيه را پيشه كنيد همان راهى كه خداوند دستور داده كه هنگام برخورد با آنها آنرا پيش گيريد، و چون
گرفتار معاشرت با آنها شدى آنان شما را آزار ميدهند و ناراحتى شانرا در چهره هاشان بخوبى ديدار خواهيد كرد، و اگر اينجهت نبود كه خداى تعالى (شر) آنها را از شما دفع مى كند آنان بشما يورش ميبردند و آن دشمنى و خشمى كه آنها از شما در دل دارند بيش از آنست كه بروى شما آرند،
شما با آنها در يك انجمن گرد آئيد ولى جانهاى شما با آنها متفاوت است و با هم گرد نيايد، هرگز شما آنانرا دوست نداريد و آنها نيز شما را دوست ندارند، جز آنكه خداى تعالى شما را بداشتن حق و حقيقت گرامى داشته شما را به راه حق بينا كرده و آنانرا شايسته آن ندانسته ، پس با آنها سازش داشته باشيد و برفتار آنها صبر كنيد كه آنها سازش با شما ندارند و بر هيچ چيزى شكيبائى ندارند، حيله و نيرنگشان وسوسه هائى است كه برخى از آنها در دل برخى ديگر اندازند، چونكه اين دشمنان خدا چنانند كه اگر بتوانند شما را از راه حق باز دارند، و خدا است كه شما را از شر آنها نگهدارد،

پس از خدا بترسيد و زبانهاتانرا جز از كلام خير باز داريد مبادا زبانتانرا بگفتار دروغ و تهمت و گناه دشمنى آلوده سازيد زيرا اگر شما زبان خود را از آنچه خدا خوش ندارد و از آن جلوگيرى كرده است باز داريد بهتر است براى شما در نزد خداوند از اينكه زبان خود بدان بيالاييد، چونكه لغزش زبان در آنچه ناپسند خدا است و از آن جلوگيرى فرموده در نزد خداوند براى بنده هلاكت ببار آورد و مورد خشم خدا و كرى و كورى و گنگى روز قيامت است ، و در نتيجه چنان شويد كه خدا (در سوره بقره آيه 18) فرموده است ، (كر و لال و كورند و باز نگردند) يعنى سخن نكنند و به آنها اجازه ندهند تا عذر خواهى كنند.

فاطمه
2014_06_22, 08:17 AM
وَ إِيَّاكُمْ وَ مَا نَهَاكُمُ اللَّهُ عَنْهُ أَنْ تَرْكَبُوهُ وَ عَلَيْكُمْ بِالصَّمْتِ إِلَّا فِيمَا يَنْفَعُكُمُ اللَّهُ بِهِ مِنْ أَمْرِ آخِرَتِكُمْ وَ يَأْجُرُكُمْ عَلَيْهِ وَ أَكْثِرُوا مِنَ التَّهْلِيلِ وَ التَّقْدِيسِ وَ التَّسْبِيحِ وَ الثَّنَاءِ عَلَى اللَّهِ وَ التَّضَرُّعِ إِلَيْهِ وَ الرَّغْبَةِ فِيمَا عِنْدَهُ مِنَ الْخَيْرِ الَّذِى لَا يَقْدِرُ قَدْرَهُ وَ لَا يَبْلُغُ كُنْهَهُ أَحَدٌ فَاشْغَلُوا أَلْسِنَتَكُمْ بِذَلِكَ عَمَّا نَهَى اللَّهُ عَنْهُ مِنْ أَقَاوِيلِ الْبَاطِلِ الَّتِى تُعْقِبُ أَهْلَهَا خُلُوداً فِى النَّارِ مَنْ مَاتَ عَلَيْهَا وَ لَمْ يَتُبْ إِلَى اللَّهِ وَ لَمْ يَنْزِعْ عَنْهَا وَ عَلَيْكُمْ بِالدُّعَاءِ فَإِنَّ الْمُسْلِمِينَ لَمْ يُدْرِكُوا نَجَاحَ الْحَوَائِجِ عِنْدَ رَبِّهِمْ بِأَفْضَلَ مِنَ الدُّعَاءِ وَ الرَّغْبَةِ إِلَيْهِ وَ التَّضَرُّعِ إِلَى اللَّهِ وَ الْمَسْأَلَةِ لَهُ فَارْغَبُوا فِيمَا رَغَّبَكُمُ اللَّهُ فِيهِ وَ أَجِيبُوا اللَّهَ إِلَى مَا دَعَاكُمْ إِلَيْهِ لِتُفْلِحُوا وَ تَنْجُوا مِنْ عَذَابِ اللَّهِ وَ إِيَّاكُمْ أَنْ تَشْرَهَ أَنْفُسُكُمْ إِلَى شَيْءٍ مِمَّا حَرَّمَ اللَّهُ عَلَيْكُمْ فَإِنَّهُ مَنِ انْتَهَكَ مَا حَرَّمَ اللَّهُ عَلَيْهِ هَاهُنَا فِى الدُّنْيَا حَالَ اللَّهُ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ الْجَنَّةِ وَ نَعِيمِهَا وَ لَذَّتِهَا وَ كَرَامَتِهَا الْقَائِمَةِ الدَّائِمَةِ لِأَهْلِ الْجَنَّةِ أَبَدَ الْآبِدِينَ وَ اعْلَمُوا أَنَّهُ بِئْسَ الْحَظُّ الْخَطَرُ لِمَنْ خَاطَرَ اللَّهَ بِتَرْكِ طَاعَةِ اللَّهِ وَ رُكُوبِ مَعْصِيَتِهِ فَاخْتَارَ أَنْ يَنْتَهِكَ مَحَارِمَ اللَّهِ فِى لَذَّاتِ دُنْيَا مُنْقَطِعَةٍ زَائِلَةٍ عَنْ أَهْلِهَا عَلَى خُلُودِ نَعِيمٍ فِى الْجَنَّةِ وَ لَذَّاتِهَا وَ كَرَامَةِ أَهْلِهَا وَيْلٌ لِأُولَئِكَ مَا أَخْيَبَ حَظَّهُمْ وَ أَخْسَرَ كَرَّتَهُمْ وَ أَسْوَأَ حَالَهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ اسْتَجِيرُوا اللَّهَ أَنْ يُجِيرَكُمْ فِى مِثَالِهِمْ أَبَداً وَ أَنْ يَبْتَلِيَكُمْ بِمَا ابْتَلَاهُمْ بِهِ وَ لَا قُوَّةَ لَنَا وَ لَكُمْ إِلَّا بِهِ

و نيز مبادا آنچه خدا نهى فرموده مرتكب شويد، و بر شما باد خموشى مگر در آنچيزهائى كه خداوند شما را در كار آخرتتان بدان سود دهد و بر آن پاداشتان دهد، خداوند را بسيار به يگانگى و پاكى بستائيد و تسبيحش ‍ گوئيد و ستايشش كنيد و بدرگاهش زارى كنيد و از آن خير و خوبى كه در نزد او است و قدرش كس نداند و بحقيقتش دست كسى نرسد از او خواستار شويد، و بدين ترتيب زبان خود را به آنها سرگرم كنيد از سخن كردن بدانچه خدا خدا از آن نهى كرده و از گفتارهاى باطل و بيهوده اى كه موجب ماندن هميشگى در آتش دوزخ است براى كسيكه از آن گفتارها بدرگاه خدا توبه كنيد و به سوى او تضرع و زارى نمائيد و از او درخواست كنيد، و شائق شويد بدانچه خداوند بدان تشويقتان كرده ، و بپذيريد آنچه را خداوند به سوى آن شما را خوانده است تا رستگار شويد و از عذاب خدا نجات يابيد.

مبادا شيفته چيزى شويد كه خداوند بر شما حرام كرده زيرا هر كس پرده حرمت خدا را در اين دنيا بدرد خداوند ميان او و بهشت و نعمتها و خوشى و مقام ارجمند پايدار و دائمى آنجا كه براى اهلش مقرر شده براى هميشه جدائى افكند.

و بدانيد كه به راستى چه بد بهره ايست آن بهره و جايزه اى كه كسى در ترك اطاعت خدا و نافرمانى او بدست آرد كه خوشيهاى زوال پذير و فانى دنيا را بوسيله پرده درى خدا بر نعمت بهشت جاويدان و خوشيها و مقام ارجمند بهشتيان مقدم ميدارد، واى بر اينها كه چه بهره بد و بازگشت زيان آور و حال بدى در روز قيامت نزد پروردگارشان و در آخرت دچار عذاب و كيفرشان گرداند) و شما را گرفتار كند بدانچه آنانرا گرفتار ساخته و نيروئى براى ما و شما نيست جز بدو.

فاطمه
2014_06_22, 08:21 AM
فَاتَّقُوا اللَّهَ أَيَّتُهَا الْعِصَابَةُ النَّاجِيَةُ إِنْ أَتَمَّ اللَّهُ لَكُمْ مَا أَعْطَاكُمْ بِهِ فَإِنَّهُ لَا يَتِمُّ الْأَمْرُ حَتَّى يَدْخُلَ عَلَيْكُمْ مِثْلُ الَّذِى دَخَلَ عَلَى الصَّالِحِينَ قَبْلَكُمْ وَ حَتَّى تُبْتَلَوْا فِى أَنْفُسِكُمْ وَ أَمْوَالِكُمْ وَ حَتَّى تَسْمَعُوا مِنْ أَعْدَاءِ اللَّهِ أَذًى كَثِيراً فَتَصْبِرُوا وَ تَعْرُكُوا بِجُنُوبِكُمْ وَ حَتَّى يَسْتَذِلُّوكُمْ وَ يُبْغِضُوكُمْ وَ حَتَّى يُحَمِّلُوا عَلَيْكُمُ الضَّيْمَ فَتَحَمَّلُوا مِنْهُمْ تَلْتَمِسُونَ بِذَلِكَ وَجْهَ اللَّهِ وَ الدَّارَ الْآخِرَةَ وَ حَتَّى تَكْظِمُوا الْغَيْظَ الشَّدِيدَ فِى الْأَذَى فِى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ يَجْتَرِمُونَهُ إِلَيْكُمْ وَ حَتَّى يُكَذِّبُوكُمْ بِالْحَقِّ وَ يُعَادُوكُمْ فِيهِ وَ يُبْغِضُوكُمْ عَلَيْهِ فَتَصْبِرُوا عَلَى ذَلِكَ مِنْهُمْ وَ مِصْدَاقُ ذَلِكَ كُلِّهِ فِى كِتَابِ اللَّهِ الَّذِى أَنْزَلَهُ جَبْرَئِيلُ ع عَلَى نَبِيِّكُمْ ص سَمِعْتُمْ قَوْلَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ لِنَبِيِّكُمْ ص فَاصْبِرْ كَما صَبَرَ أُولُوا الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ وَ لاتَسْتَعْجِلْ لَهُمْ ثُمَّ قَالَ وَ إِنْ يُكَذِّبُوكَ فَقَدْ كُذِّبَتْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِكَ فَصَبَرُوا عَلى ما كُذِّبُوا وَ أُوذُوا فَقَدْ كُذِّبَ نَبِيُّ اللَّهِ وَ الرُّسُلُ مِنْ قَبْلِهِ وَ أُوذُوا مَعَ التَّكْذِيبِ بِالْحَقِّ فَإِنْ سَرَّكُمْ أَمْرُ اللَّهِ فِيهِمُ الَّذِى خَلَقَهُمْ لَهُ فِى الْأَصْلِ [ أَصْلِ الْخَلْقِ ] مِنَ الْكُفْرِ الَّذِى سَبَقَ فِى عِلْمِ اللَّهِ أَنْ يَخْلُقَهُمْ لَهُ فِى الْأَصْلِ وَ مِنَ الَّذِينَ سَمَّاهُمُ اللَّهُ فِى كِتَابِهِ فِى قَوْلِهِ وَ جَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَدْعُونَ إِلَى النّارِ فَتَدَبَّرُوا هَذَا وَ اعْقِلُوهُ وَ لَا تَجْهَلُوهُ فَإِنَّهُ مَنْ يَجْهَلْ هَذَا وَ أَشْبَاهَهُ مِمَّا افْتَرَضَ اللَّهُ عَلَيْهِ فِى كِتَابِهِ مِمَّا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ وَ نَهَى عَنْهُ تَرَكَ دِينَ اللَّهِ وَ رَكِبَ مَعَاصِيَهُ فَاسْتَوْجَبَ سَخَطَ اللَّهِ فَأَكَبَّهُ اللَّهُ عَلَى وَجْهِهِ فِى النَّارِ

پس از خدا بترسيد اى گروه نجات يافته اگر خدا كامل گرداند براى شما آن نعمتى را كه بشما داده (كه نعمت ولايت و اقرار به امامت امير المؤ منين على بن ابى طالب (عليه السلام ) باشد و يا چنانچه فيض (رحمة الله عليه ) فرموده مقصود نعمتهاى دنيوى و اخروى است ) زيرا كه كامل نگردد اينكار تا برسد بشما نيز همانند آنچه بشايستگان پيش از شما رسيد، و تا آزمايش ‍ شويد در جان و مالتان ، و تا بشنويد از دشمنان خدا ناهنجار بسيار و شكيبائى كنيد و آنها را بر خود هموار سازيد، و تا آنجا كه شما را خوار بشمارند و دشمن دارند، و تا آنجا كه بر شما تحميل ستم كنند و شما نيز بخاطر رضاى خدا و پاداش سراى آخرت ستم ايشانرا تحمل كنيد، و تا آنجا كه بخاطر خدا عزوجل خشم شديد خود را در برابر آزار آنها كه از روى جنايت بر شما انجام دهند فرو خوريد، و تا آنجا كه شما را درباره حق دروغگو شمارند و در اينباره با شما دشمنى كنند و كينه شما بر دل گيرند و شما بر آنها صبر و بردبارى كنيد، و مصداق تمام اينها (كه گفتيم ) در كتاب خدا است كه جبرئيل آنرا بر پيامبرتان نازل كرده .

شنيده ايد گفتار خداى عزوجل را كه به پيامبرتان فرمايد: (صبر كن چنانكه پيمبران ثبات دار صبر كردند و درباره آنان شتاب مكن ) (سوره احقاف آيه 34) و فرموده است : (و اگر تو را تكذيب كنند پيش از تو نيز پيامبرانى را دروغگو شمردند... و آنان بر تكذيب و آزار شكيبائى كردند) (صدر آيه در سوره فاطر آيه 4 و ذيل آن در سوره انعام آيه 34 است و ممكن است قرائت امام قرائت ديگرى غير از قرائت مشهور باشد) و با اين ترتيب پيمبر خدا و پيمبران پيش از او مورد تكذيب مردم واقع شدند و اضافه بر تكذيب در مورد حق آزار نيز كشيدند.

پس اگر از فرمان خدا درباره ايشان خوشحال شويد، همان فرمانى كه در اصل (يعنى اصل آفرينش ) آنها را براى همان فرمان آفريده ، در برابر آن كفريكه در علم خدا گذشته است كه ديگران را در اصل براى آن آفريده و (قرارشان داده ) از كسانيكه در كتابش (قرآن ) از آنها نام برده آنجا كه فرمايد: (و گردانيديم از ايشان پيشوايانى كه به سوى دوزخ رهبرى كنند) (آيه 41 از سوره قصص ، و آيه چنين است : و جعلناهم ائمة ... كه همان احتمالى كه در آيه بالا گفته شد در اين آيه نيز هست )... پس آنچه را گفتيم تدبر كنيد و دريابيد و ندانسته نگيريد، زيرا هر كس اين جريان و مانند آنرا از آنچه خدا در قرآنش لازم كرده كه بدان امر كرده و يا از آن نهى فرموده ندانسته گيرد، دين خدا را رها كرده و نافرمانى او را مرتكب شده و سزاوار خشم خدا گرديده ، و خداوند او را به رو در آتش دوزخ افكند.

فاطمه
2014_06_22, 08:23 AM
قَالَ أَيَّتُهَا الْعِصَابَةُ الْمَرْحُومَةُ الْمُفْلِحَةُ إِنَّ اللَّهَ أَتَمَّ لَكُمْ مَا آتَاكُمْ مِنَ الْخَيْرِ وَ اعْلَمُوا أَنَّهُ لَيْسَ مِنْ عِلْمِ اللَّهِ وَ لَا مِنْ أَمْرِهِ أَنْ يَأْخُذَ أَحَدٌ مِنْ خَلْقِ اللَّهِ فِى دِينِهِ بِهَوًى وَ لَا رَأْيٍ وَ لَا مَقَايِيسَ قَدْ أَنْزَلَ اللَّهُ الْقُرْآنَ وَ جَعَلَ فِيهِ تِبْيَانَ كُلِّ شَيْءٍ وَ جَعَلَ لِلْقُرْآنِ وَ لِتَعَلُّمِ الْقُرْآنِ أَهْلًا لَا يَسَعُ أَهْلَ عِلْمِ الْقُرْآنِ الَّذِينَ آتَاهُمُ اللَّهُ عِلْمَهُ أَنْ يَأْخُذُوا فِيهِ بِهَوًى وَ لَا رَأْيٍ وَ لَا مَقَايِيسَ أَغْنَاهُمُ اللَّهُ عَنْ ذَلِكَ بِمَا آتَاهُمْ مِنْ عِلْمِهِ وَ خَصَّهُمْ بِهِ وَ وَضَعَهُ عِنْدَهُمْ كَرَامَةً مِنَ اللَّهِ أَكْرَمَهُمْ بِهَا وَ هُمْ أَهْلُ الذِّكْرِ الَّذِينَ أَمَرَ اللَّهُ هَذِهِ الْأُمَّةَ بِسُؤَالِهِمْ وَ هُمُ الَّذِينَ مَنْ سَأَلَهُمْ وَ قَدْ سَبَقَ فِى عِلْمِ اللَّهِ أَنْ يُصَدِّقَهُمْ وَ يَتَّبِعَ أَثَرَهُمْ أَرْشَدُوهُ وَ أَعْطَوْهُ مِنْ عِلْمِ الْقُرْآنِ مَا يَهْتَدِى بِهِ إِلَى اللَّهِ بِإِذْنِهِ وَ إِلَى جَمِيعِ سُبُلِ الْحَقِّ وَ هُمُ الَّذِينَ لَا يَرْغَبُ عَنْهُمْ وَ عَنْ مَسْأَلَتِهِمْ وَ عَنْ عِلْمِهِمُ الَّذِى أَكْرَمَهُمُ اللَّهُ بِهِ وَ جَعَلَهُ عِنْدَهُمْ إِلَّا مَنْ سَبَقَ عَلَيْهِ فِى عِلْمِ اللَّهِ الشَّقَاءُ فِى أَصْلِ الْخَلْقِ تَحْتَ الْأَظِلَّةِ فَأُولَئِكَ الَّذِينَ يَرْغَبُونَ عَنْ سُؤَالِ أَهْلِ الذِّكْرِ وَ الَّذِينَ آتَاهُمُ اللَّهُ عِلْمَ الْقُرْآنِ وَ وَضَعَهُ عِنْدَهُمْ وَ أَمَرَ بِسُؤَالِهِمْ وَ أُولَئِكَ الَّذِينَ يَأْخُذُونَ بِأَهْوَائِهِمْ وَ آرَائِهِمْ وَ مَقَايِيسِهِمْ حَتَّى دَخَلَهُمُ الشَّيْطَانُ لِأَنَّهُمْ جَعَلُوا أَهْلَ الْإِيمَانِ فِى عِلْمِ الْقُرْآنِ عِنْدَ اللَّهِ كَافِرِينَ وَ جَعَلُوا أَهْلَ الضَّلَالَةِ فِى عِلْمِ الْقُرْآنِ عِنْدَ اللَّهِ مُؤْمِنِينَ وَ حَتَّى جَعَلُوا مَا أَحَلَّ اللَّهُ فِى كَثِيرٍ مِنَ الْأَمْرِ حَرَاماً وَ جَعَلُوا مَا حَرَّمَ اللَّهُ فِى كَثِيرٍ مِنَ الْأَمْرِ حَلَالًا


و نيز فرمود: اى گروه مورد رحمت و رستگارى ، به راستى كه خدا كامل كرده براى شما آن خيرى را بشما عطا فرموده ، و بدانيد كه از علم خدا و دستورش اين نيست كه كسى از خلق او در دين خود هواى نفس و راى و قياس را ميزان بگيرد چونكه خداوند قرآن را نازل فرمود و بيان هر چيز را در قرآن قرار داد و براى آموختنش كسانى را مقرر فرمود و آنانكه علم قرآن را بدانها داده نمى توانند از روى ميل و سليقه و قياس و نظر خود در احكام آن رفتار كنند و خداوند آنانرا بوسيله دانشى كه به آنها داده و بدان مخصوصشان داشته و در نزد آنها سپرده است (از راى و سليقه و قياس ) بى نيازشان ساخته و اين از روى احترامى بوده كه خداوند آنها را بدان گرامى داشته ،

و ايشانند اهل ذكر كه خدا اين امت را بپرسش از آنان مامور ساخته ، و اينانند كسانى كه هر كس از ايشان سئوالى كند - البته در صورتيكه سئوال كننده از كسانى باشد كه در علم گذشته باشد كه آنرا تصديق نموده و از دستورشان پيروى كند - او را رهبرى كنند و بدهند به او از علم قرآن بدان مقدارى كه بخدا راه يابد - به اجازه و اذن او - و هم چنين به همه راههاى حق هدايت شود، و آنهايند همان كسانى كه رو گردان نشود از ايشان و از پرسش كردنشان و از آن دانشى كه خداوند آنها را بدان گرامى داشته و در پيش آنان نهاده جز آنكس كه در علم خدا در اصل آفرينش و در عالم ارواح شقاوت و بدبختى بر او نزدشان قرار داده و دستور پرسيدن از آنها را صادر فرموده است ،

و همين ها هستند كه طبق دلخواه و سليقه و قياسهاى خود رفتار مى كنند تا اينكه شيطان بر آنها چيره گرديده ، زيرا آنها اهل ايمان را كه در علم قرآن مؤ من شناخته شده اند در نزد خدا كافر دانند، و گمراهان را كه در علم قرآن گمراهند نزد خدا مؤ من دانند، و تا اينكه حلال خدا را در بسيارى از جاها حرام كردند، و حرام خدا را در بسيارى از موارد حلال شمردند