PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : چهل حديث سيره كاظمى



فاطمه
2014_05_25, 10:28 AM
besm8


مدخل: شناخت اجمالى امام هفتم (عليه السلام)

نام آن حضرت ((موسى)) و لقب مشهورش ((كاظم)) فرو برنده خشم مى باشد اصحابش به جهت تقيه گاهى از آن بزرگوار به ((عبد صالح)) و گاهى به ((فقيه)) و ((عالم)) تعبير مى كردند. وى در ميان مردم به باب الحوائج معروف است و توسل به آن حضرت براى شفاى امراض و بيماريها و رفع امراض ظاهرى و باطنى و دردهاى اعضاء خصوصا درد چشم مجرب است.
كينه اش ابوالحسن و ابو ابراهيم است پدرش پيشواى ششم حضرت امام صادق (عليه السلام) و مادرش بانويى با فضيلت ((حميدة مصفاة)) پاك شده از هر گونه پليدى و آلودگى است. وى در سال 128 ه‍ق در روز يكشنبه هفتم ماه صفر در محلى به نام ابواء ((يكى از روستاهاى اطراف مدينه)) چشم به جهان گشود و در بيست و پنجم ماه رجب سال 183 ه‍ق در سن 55 سالگى در شهر بغداد در زندان سندى بن شاهك به دستور هارون الرشيد با چند عدد خرماى مسموم به شهادت رسيد و در قسمت غربى قبرستان قريش بغداد به خاك سپرده شد.

منتهى الامال ج 2 ص 886






نام كتاب: چهل حديث سيره كاظمى
نويسنده: محمود احمديان

فاطمه
2014_05_25, 10:28 AM
مقدمه

امام سجاد (عليه السلام) فرمود:

الا و ان ابغض الناس الى الله من يقتدى بسنة امام و لا يقتدى باءعماله. ((الكافى، 8: 234، ح 312))
هشدار كه منفورترين مردم نزد پروردگار، كسى است كه شيوه امامى را پيروى كند ولى از سيره عملى او پيروى ننمايد.

براى ((چگونه بودن)) نياز به الگو داريم و نقش الگو در تربيت چنان چنان روشن است كه نيازى به بيان و توضيح نيست.
آنچه در اين الگوگيرى و اسوه يابى و تاءسى به اخلاق اولياء كارساز است، آشنايى با جزئيات صفات و رفتار آن حضرات است، نه كليات. خوشبختانه در كتب حديث و سيره، نمونه هاى رفتارى پيامبر و امامان بصورت ريز و جزئى آمده است كه آشنايى با آنها بسيار سودمند است و گامى جهت خودسازى و تعالى بخشيدن به جامعه است
انسان در ديد ژرف نگر، اسلام، بيابانگردى سرگردان و گمگشته اى در تاريكزار زندگى نيست. او كشتى شكسته اى شور بخت و نااميد و و اسير موجهاى بيم زا و هراس آفرين نمى باشد.
بلكه موجودى مسؤ ول است كه با مقصد و مقصودى مشخص، با زاد و توشه اى كامل و راهنمايانى درونى و برونى به سفرى پرداخته كه از صحراى عدم آغاز مى شود و تا بار يافتن به لقاء الهى ادامه دارد.
تمامى نيروهاى خلقت، انسان را در اين سفر صادقانه يارى مى كنند و خدا با لطف بيكران خويش به هدايت او از راههاى گوناگون پرداخته است و بهترين جايگاه جاودانه را در سراى آخرت براى او مهيا كرده است.
انسان براى به دست آوردن نيك بختى خويش و سعادتمندى جامعه و رضايت خداوند بايد در طول اين سفر چگونه زيستن را بياموزد و اين آموزه ها را در زندگى خويش بكار گمارد.
اسلام عزيز براى پاسخ ‌گويى بدين سؤ ال بسيار اساسى دو شيوه را دنبال نموده است:

الف: بيان احكام و دستورهاى زندگى از آغاز تا فرجام
ب: ارائه الگوهاى تربيتى و نمونه هاى عينى كمال
بر اساس همين شيوه دوم در قرآن مجيد بارها از پيامبران و ديگر انسانهاى والا سخن به ميان آمده است، و از جنبه هاى الگويى آنان ستايش شده تا ديگران نيز به آنان تاءسى بجويند.
در مكتب حياتبخش تشيع (اسلام راستين) معرفى اين الگوهاى الهى گسترده تر است و پيشوايان معصوم كه بهترين اسوه ها و الگوهاى زندگى هستند فرا روى چشمان باز و دلهاى آگاه قرار دارند تا آنانكه مسئوليت الهى و رسالت انسانى خويش را درك كرده اند و تصميم براى رسيدن به چكادهاى فرازمند فضيلت و كمال دارند با درس گرفتن از آنان زيستنى شرافتمندانه كه سعادت دنيا و آخرت را تاءمين مى كند در پيش گيرند.
در راستاى اين هدف و براى معرفى سيره عملى پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم) و اهل بيت معصوم (عليهم السلام) گروهى از فضلاء و شيفتگان اهلبيت در حوزه علميه قم گردهم آمده و در گستره كتابهاى بسيارى دست به تحقيقى وسيع زده اند كه بخواست خداوند مجموعه اى ارزشمند را به زودى تقديم امت اسلامى خواهند نمود. آشكار است كه در اين مجموعه تنها احاديثى كه بيانگر يك شيوه مستمر و عملى مداوم در زندگى معصومين (عليهم السلام) باشد آورده مى شود.
اكنون به عنوان نمونه اى از درياى مواج و گرانقدر روايات، چهل حديث از سيره معصومين (عليهم السلام) به پيشگاه امت اسلامى عرضه مى شود. اميد كه همه ما را چراغ راه و ره توشه سفرى باشد براى رسيدن به سعادت دنيا و نيك بختى آخرت.

در اين چهل حديث، با گوشه اى از اخلاقيات و سيره سازند و الهام بخش ‍ هفتمين امام و پيشواى شيعيان، حضرت امام كاظم (عليه السلام) آشنا مى شويم. به اين اميد كه آشنايى با سيره كاظمى، امت ما بويژه جوانان جامعه را با گوهر تقوا و سرمايه هاى كمال و معنويت و اخلاق اسلامى ماءنوس سازد و راه پيروى از آن ((اسوه فضايل)) را هموارتر كند.

فاطمه
2014_05_25, 10:29 AM
فصل اول: ويژگيهاى نفسانى و رفتارهاى شخصى امام (عليه السلام)

1: بنده صالح خدا

قال ابن الجوزى:
موسى بن جعفر (عليه السلام) ابوالحسن الهاشمى صلوات الله عليه كان يدعى العبد الصالح لاءجل عبادته واجتهاده و قيامه بالليل، و كان كريما حليما اذا بلغه عن رجل انه يؤ ذيه بعث اليه بمال.

سبط ابن جوزى گويد:
موسى بن جعفر (عليه السلام) از خاندان هاشم به خاطر عبادتهاى فراوان و تلاش در راه خدا و شب زنده دارى ((بنده صالح)) خدا ناميده مى شد.
وى مردى بخشنده و بردبار بود، هر گاه از فردى به او آزار و اذيت مى رسيد كمك هاى مالى برايش مى فرستاد.

كشف الغمة 2: 250

فاطمه
2014_05_25, 10:34 AM
2: گذشت امام (عليه السلام)

ربيع بن عبد الرحمن قال:
كان والله موسى بن جعفر (عليه السلام) من المتوسمين يعلم من يقف عليه بعد موته و يجحد الامام بعد! موته، فكان يكظم غيظه عليهم و لا يبدى لهم ما يعرفه منهم فسمى الكاظم لذلك.

ربيع پسر عبد الرحمان مى گويد:

موسى بن جعفر (عليه السلام) از آينده نگران با فراست بود (از چهره افراد) كسانى را كه پس از وى در امامتش مى شناخت. ولى با اين همه خشم خود را از آنها پنهان نمود و آنچه را كه از آنان مى دانست بر آنان اظهار نمى كرد بهمين جهت ((كاظم)) يعنى فرو برنده خشم نام گرفت.


عيون اخبار الرضا (عليه السلام) 1: 103 ح 1.

فاطمه
2014_05_25, 10:35 AM
3: امام (عليه السلام) و بهداشت

عن مرازم قال:
راءيت اءبا الحسن (عليه السلام) اذا تؤ ضا قبل الطعام لم يمس المنديل، و اذا توضاء بعد الطعام مس المنديل.

از مرازم روايت شده كه مى گويد:
من امام هفتم (عليه السلام) را ديدم هر وقت قبل از غذا دستهايش را مى شست با حوله خشك نمى كرد ولى اگر بعد از غذا آنها را مى شست با حوله خشك مى كرد.

كافى 6. 291 ح 2

فاطمه
2014_05_25, 10:35 AM
4: بزرگداشت عاشورا

قال الرضا (عليه السلام):
كان اءبى صلوات الله عليه اذا دخل شهر المحرم لا يرى ضاحكا، و كانت كاءبته تغلب عليه حتى يمضى منه عشرة اءيام فاذا كان يوم العاشر كان ذلك اليوم، يوم مصيبة و حزنه و بكائه و يقول: هذا اليوم الذى يقوم فيه الحسين صلى الله عليه.

امام رضا (عليه السلام) فرمود:

پدرم درود خدا بر او باد، وقتى كه ماه محرم مى رسيد، ديگر خندان ديده نمى شد، بلكه تا روز دهم همواره اندوهگين و غمناك بود، و چون روز دهم فرا مى رسيد آن روز، روز عزا و غم و اندوه و گريه او مى شد و مى فرمود: اين همان روزى است كه امام حسين (عليه السلام) در آن به شهادت رسيد.

اقبال الاعمال: 544

فاطمه
2014_05_25, 10:36 AM
5: نمازخانه امام (عليه السلام)

ابراهيم بن عبد الحميد قال:
دخلت على اءبى الحسن الاول (عليه السلام) فى بيته الذى كان يصلى فيه، فاذا ليس فى البيت شى الا خصفة، و سيف معلق و مصحف.

ابراهيم بن عبد الحميد مى گويد:

به اتاقى كه امام موسى بن جعفر (عليه السلام) در آن نماز مى خواند وارد شدم، و در آن اتاق غير از زنبيلى از ليف خرما، و شمشيرى آويزان و قرآن چيز ديگرى نديدم.
توضيح: از اين حديث بر مى آيد كه خوب است در خانه جائى ساده براى نماز اختصاص داده شود.

قرب الاسناد: 310 ح 1208

فاطمه
2014_05_25, 10:36 AM
6: كار و تلاش امام (عليه السلام)

عن الحسن بن على بن اءبى حمزة، عن اءبيه قال:
راءيت اءبا الحسن (عليه السلام) يعمل فى اءرض قد استنقعت قدماه فى العرق، فقلت: جعلت فداك اءين الرجال؟ فقال: يا على قد عمل باليد من هو خير منى فى اءرضه و من اءبى فقلت و من هو؟ قال: رسول الله(صلى الله عليه و آله و سلم) و اءمير المومنين و ابائى (عليه السلام) كلهم كانوا قد عملوا باءيديهم و هو من عمل النبيين و المرسلين و الاوصياء و الصاليحن.

حسين بن على بن اءبى حمزه از پدرش نقل كرده:

امام هفتم (عليه السلام) را در مزرعه اى ديدم كه كار مى كرد و پاهايش (از شدت كار) خيس عرق بود، عرض كردم، فدايت شوم، مردان كار كن كجا هستند؟ فرمود: اى على ! آنان كه بهتر از من و پدرم بودند با دست خود كار كرده اند.
عرض كردم: آنان چه كسانى بودند؟ فرمود: پيامبر خدا(صلى الله عليه و آله و سلم) و اميرمومنان و پدرانم (عليه السلام) همگى با دست مبارك خود كار مى كردند، و كار كردن از روش پيامبران و جانشينان آنان و افراد صالح مى باشد.

بحار الانوار، 48: 115 ح 27

فاطمه
2014_05_25, 10:37 AM
7: دورى از لباس شهرت

عن اءبى الحسن الاءول (عليه السلام) قال:
لم يكن عنده شى ء اءبعض اليه من لبس الثوب المشهور، و كان ياءمر بالثوب الجديد فيغمس فى الماء فيلبسه.

از امام موسى بن جعفر (عليه السلام) نقل شده كه فرمود:
هيچ چيزى در نزد وى بدتر از پوشيدن لباس شهرت ((لباسى كه بواسطه آن انسان انگشت نما مى گردد)) نبود ((و براى گريز از انگشت نما شدن)) هر وقت لباس تازه مى آوردند دستور مى داد آن را بشويند و سپس ‍ مى پوشيد.

بحار الانوار 79: 313 ح 25.

فاطمه
2014_05_25, 10:37 AM
8: سفره بى سبزى

مؤ فق المدينى، عن اءبيه، عن جده قال:
بعث الى الماضى (عليه السلام) يوما فاءجلسنى للغداء، فلما جائوا بالمائدة لم يكن عليها بقل، فاءمسك يده، ثم قال للغلام: اءما علمت اءنى لاآكل على مائدة ليس فيها خضرة فاءتنى بالخضرة قال: فذهب الغلام، فجاء بالبقل، فاءلقاه على المائدة، فمد يده (عليه السلام) و اءكل.

موفق مدينى از پدرش و او هم از جدش نقل نمود:

روزى امام هفتم (عليه السلام) كسى را دنبال من فرستاد، مرا بر سر سفره غذا نشاند، وقتى سفره را آوردند، در آن سبزى نبود، امام (عليه السلام) دست نگه داشته و به غلام خود فرمود: آيا نمى دانى من سفره اى كه سبزى نداشته باشد از آن نمى خورم، برايم سبزى بياور.
مى گويد: غلام برخاست و سبزى را آورده بر سفره نهاد و امام (عليه السلام) دستش را دراز كرد و شروع به خوردن نمود.

عوالم 21: 206 ح 3

فاطمه
2014_05_25, 10:37 AM
9: سفارش به غذاى شب

سليمان بن الجعفرى، قال:
كان اءبوالحسن (عليه السلام) لايدع العشاء و لو كعكة و كان يقول: انه قوة للجسم

سليمان جعفرى گويد:
امام موسى بن جعفر (عليه السلام) هيچ وقت غذاى شب را اگر چه به نان سوخته يا خشك و خشن هم بود ترك نمى كرد و مى فرمود: كه آن نيروى جسم است

محاسن برقى 2: 198 ح 1580

فاطمه
2014_05_25, 10:38 AM
حلوا غذاى محبوب امام (عليه السلام):

احمد بن هارون بن موفق المدينى عن اءبيه قال:
بعث الى الماضى (عليه السلام) يوما فاءكلت عنده و اكثر من الحلواء، فقلت: ما اكثر هذه الحلواء فقال (عليه السلام):
انان و شيعتنا خلقنا من الحلاوة، فنحن نحب الحلواء.

احمد بن هارون فرزند موفق مدينى از پدرش نقل مى كند كه گفت:
روزى امام هفتم كسى را دنبال من فرستاد، او با او سر يك سفره حاضر شدم و با او غذا خوردم و ديدم امام (عليه السلام) زياد حلوا خورد عرض كردم چقدر از اين حلوا ميل مى فرمائيد، امام (عليه السلام) فرمود:
ما و شيعيانمان از حلاوت و شيرينى آفريده شده ايم و ما شيرينى را دوست داريم.

كافى 6: 321 ح 1