PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : نشانه‏ هاى نيكوكاران‏



گل مريم
2014_05_20, 11:00 AM
besmellah6
مربى نمونه « تفسير سوره لقمان»
آيةالله جعفر سبحانى




نشانه‏ هاى نيكوكاران‏

. تلك آيات الكتاب الحكيم؛

اين است آيه ‏هاى كتاب سراسر حكمت.

. هدى و رحمه للمحسنين؛

براى نيكوكاران هدايت و رحمت است.

. الذين يقيمون الصلوه ويوتون الزكوه و هم بالاخره هم يوقنون؛

كسانى كه نماز مى‏گزارند و زكات مى‏دهند و به جهان ديگر ايمان دارند.

. اولئك على هدى من ربهم واولئك هم المفلحون؛

آنها از جانب خداوند هدايت يافته ‏اند، و آنان رستگارانند.

گل مريم
2014_05_20, 11:04 AM
بررسى آيات قرآن به روشنى، اين مطلب را ثابت مى‏كند كه آيين پيامبر اسلام، آيين جهانى و دين او خاتم اديان و شخص وى خاتم پيامبران است، و در اين باره آيات متعددى در قرآن وارد شده است كه فقط به نقل دو آيه اكتفا مى ‏كنيم:
1. يا ايها الناس انى رسول الله اليكم جميعاً؛( اعراف (7) آيه 158. )

اى مردم! من فرستاده خدا به سوى همه شما هستم.


اين آيه به روشنى گواه بر اين است كه آيين اسلام، آيين جهانى است و به منطقه‏ اى اختصاص ندارد.

2. ما كان محمد ابا احد من رجالكم ولكن رسول الله و خاتم النبيين و كان الله بكل شى‏ء عليماً(احزاب (33) آيه 40. )

محمد، پدر هيچ يك از مردان شما نيست، بلكه فرستاده خدا و خاتم پيامبران است و خداوند از هر چيز آگاه است.

خداوند براى تثبيت عمومى بودن رسالت وى، هنگامى كه درباره كتاب او (قرآن) سخن مى‏ گويد، آن را راهنمايى جهانيان معرفى مى‏ كند:

شهر رمضان الذى انزل فيه القرآن هدى للناس وبينات من الهدى والفرقان؛(بقره (2) آيه 185. )

ماه رمضان، ماهى است كه در آن، قرآن فرو فرستاده شده است؛ قرآنى كه براى هدايت عموم مردم نازل شده و در آن دلايلى است كه موجب هدايت و جدا كننده حق از باطل است.

اين آيات و مانند آنها مى‏ رساند كه نبوت پيامبر اسلام، جهانى است، حتى فيض معنوى قرآن كه همان هدايت و راهنمايى است، به گروه معينى اختصاص ندارد.

گل مريم
2014_05_20, 11:06 AM
ولى در سومين آيه مورد بحث، صريحاً مى‏ فرمايد كه تنها آن گروه از قرآن بهره‏ مند مى‏ گردند كه نيكوكار باشند؛ چنان كه مى‏ فرمايد:

هدى ورحمه للمحسنين؛

براى نيكوكاران مايه هدايت و رحمت است.



اكنون اين سوال پيش مى‏آيد كه هرگاه فيض معنوى قرآن در شعاع وسيع و همگانى است، پس چرا در آيه مورد بحث بهره‏ گيرى از آن را به نيكوكاران اختصاص داده است.


پاسخ اين سوال روشن است و آن اين كه:
قرآن كه نسخه سعادت است كه براى هدايت همگان فرو فرستاده شده است و هدف از بعثت پيامبر خاتم نيز همين است و بس، اما تنها آن گروه از آن بهره‏ مند مى ‏گردند كه خود را در مسير هدايت قرار داده و آماده بهره‏ گيرى باشند و تافردى آماده هدايت و بهره مندى نباشد، هرگز قرآن به حال او سودى نمى ‏بخشد.


مثلا باران رحمت الهى بردشت و دمن مى‏ ريزد و سراسر صحرا را فرا مى‏ گيرد، تنها آن گروه از كشاورزان بهره ‏مند مى‏ شوند كه زمين را براى كشت آماده كرده و دانه در آن پاشيده باشند.

بنابراين، هم صحيح است بگوييم كه قرآن براى هدايت همه مردم فرو فرستاده شده است، زيرا انگيزه از نزول قرآن هدايت همه جهانيان است؛ و هم صحيح است كه بگوييم: تنها آن گروه از آن بهره‏ مند مى‏شوند كه نيكوكار باشند.

خلاصه، هدف از نزول قرآن، هدايت همگان است، هر چند نتيجه‏ اش از آن گروهى است كه آماده بهره ‏بردارى باشند.

گل مريم
2014_05_20, 11:08 AM
روى اين بيان روشن مى‏شود كه چرا قرآن را تنها شفا و رحمت براى افراد با ايمان مى‏ داند، مى‏ فرمايد:

وننزل من القرآن ما هو شفاء ورحمه للمومنين؛(اسراء (17) آيه 82. )

آياتى از قرآن مى ‏فرستم كه مايه شفا و وسيله رحمت براى گروه با ايمان است.


قرآن در عين اين كه نجات دهنده انسانها از بيماريهاى فردى و اجتماعى، و مايه رحمت براى همه جهانيان است، ولى تنها آن گروه از اين خوان گسترده بهره ‏مند مى‏ شوند كه آماده بهره‏ مندى باشند.

گروه ديگرى كه در آنها آمادگى وجود ندارد، نه تنها بهره‏ اى نمى‏ برند، بلكه با شنيدن آياتى از قرآن از حق روى گردان شده و گامى به عقب مى‏ نهند؛ چنان كه مى‏ فرمايد:

ولقد صرفنا فى هذا القرآن ليذكروا و ما يزديهم الانفوراً؛(همان، آيه 41. )

ما در اين قرآن به طور تفصيل درباره موضوعاتى سخن گفتيم، ولى نسبت به مشركان جز دورى از حق نتيجه ‏اى نمى ‏بخشد.


از اين جهت، قرآن پس از آنكه خود را شفا دهنده و مايه رحمت براى گروه با ايمان مى‏ داند، صريحاً اعلام مى‏ دارد كه گروه ظالم و ستمگر از اين قرآن جز زيان بهره ‏اى نمى‏ برند.

گل مريم
2014_05_20, 11:14 AM
زيرا قرآن با دلايل روشن، حجت را بر گروه‏هاى منحرف تمام كرده، و زبان آنان را در روز رستاخيز مى‏ بندد؛ ديگر نمى ‏توانند بگويند: پروردگارا ما را معذور بدار و ما به وظايف و تكاليف خود جاهل و نادان بوديم، بلكه به آنان خطاب مى‏ شود:

قال كذلك اتتك اياتنا فنسيتها و كذلك اليوم تنسى.(طه (20) آيه 126. )
خداوند به آنان مى‏ گويد: آيات و پيامبران ما به سوى تو آمدند، ولى تو آنها را به دست فراموشى سپردى و امروز نيز تو فراموش مى‏ شوى.

خود قرآن بار ديگر اين حقيقت را به روشنترين وجه، ضمن آيه‏ اى بيان مى‏ كند و مى‏ فرمايد:

يضل به كثيراً ويهدى به كثيراً و ما يضل به الاالفاسقين؛( بقره (2) آيه 26. )
(با مثلهاى) قرآن گروهى گمراه و گروه زيادى هدايت مى ‏شوند و جز بدكاران كسى گمراه نمى‏ گردد.

مولوى اين حقيقت را در ضمن مثلى مجسم مى ‏كند و مى‏ گويد مثل قرآن مانند طناب چاه است كه گروهى به وسيله آن از چاه بيرون مى ‏آيند و برخى به وسيله آن در درون آن وارد مى‏ شوند، اين تقصير طناب نيست، بلكه تقصير آن كسى است كه از آن به طور معكوس استفاده مى‏ كند؛ چنان كه مى‏ گويد:


از خدا مى‏ خواه تازين نكته‏ ها
در نلغزى ورسى در انتها

زآن كه از قرآن بسى گمره شدند
زين رسن قومى درون چه شدند

مررسن را نيست جرمى اى عنود
چون تو را سوداى سربالا نبود