PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : يك اعجاز علمى قرآن‏



گل مريم
2014_05_18, 10:38 PM
besm12مربى نمونه « تفسير سوره لقمان»
آيةالله جعفر سبحانى




يك اعجاز علمى قرآن‏


خلق السموات بغير عمد ترونها والقى فى الارض رواسى ان تميدبكم وبث فيها من كل دابه و انزلنا من السماء ماء فانبتنا فيها من كل زوج كريم؛
آسمانها را بدون ستونى كه ببينيد آفريد، و در زمين كوههايى ايجاد كرد تا (بر اثر حركات ناموزون آن) شما را مضطرب نكند، و در آن از تمام انواع جنبندنگان منتشر ساخت، و از آسمان آبى نازل كرديم و از هر نوع گياه زيبايى رويانيديم.

در آيه، عاليترين و جالبترين درسهاى توحيدى بيان شده است. آنچه قرآن پيرامون آفرينش آسمانها و حكمت و رمز پيدايش كوهها بيان كرده است، با آخرين تحقيقات علمى دانشمندان موافق است.
پيامبر درس نخوانده و مكتب نديده، در آن محيط چگونه بر اين حقايق پيچيده علمى دست يافته، حقايقى را كه بشر امروز به كمك فكر هزاران دانمشند و ابزار و وسايل علمى به آنها رسيده است، بيان كرده است. ما در برابر اين سوال پاسخى نداريم، جز اين كه بگوييم: راهنماى او در اين موارد، وحى الهى و آسمانى بوده است.

آيا اين گونه معجزات علمى دليل بارز و روشن بر نبوت و ارتباط او با جهان ديگر نيست؟
آسمان نيلگون يا نقطه‏ اى كه هميشه مورد توجه بشر بوده است.
آسمان كه به صورت قبله نيلگون و طاق بر افراشته، خودنمايى مى‏كند، پيوسته با اجرام شفاف و درخشنده خود مورد توجه انسان بوده است، و در هر دوره‏اى به گونه‏ اى رموز و مشكلات آفرينش او تفسير مى‏ شده است.
روزگارى هيئت ذيمقراطيس، دورانى هيئت فيثاغورث و زمانى هيئت مصريها در جوامع علمى تدريس مى‏شد، ولى عمر همه اينها كوتاه بود، و يا رواج كامل نداشت. يگانه فرضيه‏ اى كه از طول عمر و رواج كامل برخوردار گرديد، فرضيه بطلميوس است.

گل مريم
2014_05_18, 10:40 PM
هيئت بطلميوس‏ اين فرضيه به وسيله دانشمند مزبور در يك قرن و نيم قبل از ميلاد به وجود آمد و حدود 1500 سال بر افكار و جوامع علمى حكومت كرد و هواداران آن به اندازه‏اى فرضيه‏ هاى او را محكم و استوار مى ‏پنداشتند كه آيات ، و احاديث و رواياتى كه بر خلاف نظريه بطلميوس بود، تاويل و توجيه مى ‏كردند.

از نظر او زمين، كره ‏اى، ساكن و ثابت و مركز كرات ديگر مى ‏باشد. دور زمين كره آب، دور آن را كره هوا و كره هوا را كره آتش فرا گرفته است. سپس ستارگان سيار هر كدام در فلكى به ترتيب ماه، عطارد، زهره، خورشيد، مريخ، مشترى و زحل وجود دارند. فلك زحل را نيز فلك هشتم بزرگى احاطه كرده كه همه ستاره‏ هاى ثواب كه مانند ميخ بر پيكر آن كوبيده شده و پس از فلك ثواب، فلك نهم ناميده مى ‏شود كه همه افلاك در شكم وى قرار دارد و اين افلاك بسان يك پياز، طبقات آن، محيط بر يكديگر است و پوست آن، محيط بر همه است.


هر يك از سيارات، سير مخصوصى دارد كه تابع سير فلك خود بوده و بر خلاف جهت سير فلك اطلس حركت مى ‏كند.


اين بود خلاصه نظريه بطلميوس كه حدود 1500 سال در جوامع علمى با قدرت هر چه تمامتر حكومت كرد، سپس به وسيله چهار دانشمند بزرگ، ساس آن متزلزل گرديد:

گل مريم
2014_05_18, 10:42 PM
1. كپرنيك لهستانى:
وى مركزيت زمين را جدا تكذيب كرد و كره آتشين و فروزان خورشيد را مركز سيارات معرفى نمود و از اين راه، طومار افلاك نه گانه درهم پيچيده شد.

2. كپلر منجم و رياضى دان آلمانى:
وى موفق شد اثبات كند كه هر سياره ‏اى در گردش خود به دور خورشيد، يك مسير بيضى شكل را طى مى‏ كند هر سياره ‏اى هر چه به خورشيد نزديك‏تر باشد، حركت آن سريعتر است.


3. گاليله ايتاليايى:
او با اختراع دوربين كوچك، از نظرهاى دو دانشمند پشتيبانى كرد و نظرياتى درباره سيارات ابراز نمود. وى به وسيله دوربين، ستارگان نامرئى بسيارى كشف كرد كه تا آن زمان شناخته نشده بودند، و كهكشان آسمان را با ستارگان انبوه تفسير نمود.

4. نيوتن:
وى با اثبات قانون جاذبه عمومى و قانون گريز از مركز گردش ستارگان را تحت يك قانون كلى گنجانيد و معتقد بود كه قانون جاذبه عمومى به ضميمه قوه گريز از مركز، بر تمام اجرام آسمانى حكمفرماست و در هر يك از اجرام بالا اين دو قوه به طور متعادل وجود دارد.

منظور از جاذبه عمومى، اين است كه تمام اجسام يكديگر را جذب مى ‏كنند و هيچ موجودى از جاندار و غيره از اين قانون مستثنا نيست، و نيروى جاذبه با فاصله دو جسم، نسبت معكوس دارد؛ يعنى هر چه فاصله اجسام كمتر باشد، جاذبه آنها بيشتر مى‏ شود، و اگر فاصله آنها بيشتر باشد، جاذبه آنها كمتر مى ‏گردد.

اگر تنها در اجسام نيروى جاذبه بود، در اين صورت اجسام و اجرام آسمانى بايد به هم بخورند و انتظام از بين برود، ولى در پرتو قانون گريز از مركز، تعادلى به وجود مى‏آورد. قوه گريز از مركز در تمام اجسامى كه حركت دورانى دارند موجود است، هنگامى كه آتش گردان را مى‏ چرخانيم، احساس مى ‏نماييم كه دست ما را مى‏ كشد، اين همان نيروى كريز از مركز است.

در سايه اين دو قانون، ميليونها منظومه شمسى و كهكشان و سحابى در فضا به طور معلق تحقق پذيرفته و بدون ستون، از سقوط و اصطكاك آنها جلوگيرى به عمل آورده است.

اين بود اجمال هيئت نوين عصر حاضر؛ چيزى كه هست شماره سيارات با كشف سه ستاره ديگر به نامهاى اورانوس، نپتون و پلوتون، به نه شماره رسيده است و آينده نيز روشن نيست.

گل مريم
2014_05_18, 10:44 PM
قرآن مجيد متجاوز از ده قرن قبل از نيوتن، به اين حقيقت علمى در دو جاى قرآن تصريح كرده و مى‏ فرمايد:

الله الذى رفع السموات بغير عمد ترونها؛(رعد (13) آيه 2؛ لقمان (31) آيه 10. )

خداوندى كه آسمانها را بدون ستون مرئى برافراشته است.


توضيح اين كه مفسران جمله بغير عمد ترونها را چنين تفسير مى‏ كنند:


1. جمله ترونها صفت عمد كه جمع عمود است باشد و ضمير در ترونها به عمد برگردد، نه به سماوات؛ در اين صورت معناى جمله چنين خواهد بود: خداوندى كه آسمانها را برافراشت بدون ستونى كه ديده شود و در حقيقت، آيه ستون مرئى را نفى مى‏ كند، نه اصل ستون را.
اين نظر را بسيارى از مفسران مانند ابن عباس و غيره اختيار كرده‏ اند،(تبيان، ج 6، ص 213. ) و احاديثى كه از پيشوايان ما رسيده، كاملا آن را تاييد مى‏ كند.

گل مريم
2014_05_18, 10:46 PM
حسنى بن خالد از امام هشتم، على بن موسى الرضا (عليه السلام) نقل مى‏ كند كه آن حضرت فرمود:

اليس الله يقول: بغير عمد ترونها؟ فقلت: بلى قال: ثم عمد لكن لاترونها؛(برهان، ج 2، ص 278.)

آيا خداوند نمى‏ فرمايد كه بدون ستونى كه ديده شود؟ گفتم: آرى چنين است. فرمود: در آسمانها ستونهايى وجود دارد، ولى ديده نمى‏ شوند.


مويد اين نظر، روايتى است كه از امام اميرمومنان (عليه السلام) نقل شده كه فرموده است:

هذه النجوم التى فى السماء مدائن مثل المدائن التى فى الارض، مربوطه‏كل مدينه الى عمود من نور؛(سفينه البحار، ج 2، ص 574؛ وقريب به همين در مجمع البحرين، ماده كوكب وارد شده است و به جاى جمله عمودين من نور، و ممكن است منظور از عمودين (دو ستون) همان دو قانون نيروى جاذبه و گريز از مركز باشد. مجمع البحرين، ص 132. )

اين ستارگان كه در آسمانند، شهرهايى هستند مانند شهرهاى روى زمين و هر شهرى با شهر ديگر، با ستونى از نور مربوط مى‏ باشد.


روى اين نظر بايد ديد منظور از ستونهاى نامرئى كه ستارگان را از سقوط و اصطكاك حفظ مى‏ نمايد چسيت. آيا جز آن نيروى مرموز ناپيدايى است كه نيوتن و دانشمندان ديگر، نام آن را جاذبه عمومى نهاده‏ اند، و عبارتى رساتر و همگانى ‏تر از ستون نامرئى مى ‏توان پيدا كرد؟


قرآن در رساندن اين حقيقت علمى، تعبيرى را انتخاب نموده كه در تمام ادوار، براى بشر قابل درك فهم باشد، حتى در آن دورانى كه بشر به واقعيت اين ستون نامرئى پى نبرده بود، از اين عبارت مى ‏فهميد كه اين كاخ بى ستون، ستونهايى نامرئى دارد كه بسان ستونهاى عمارت، اين كاخ برافراشته را حفظ مى‏ نمايد.

گل مريم
2014_05_18, 10:48 PM
قرآن مجيد در آيات ديگر نيز به وضع آسمانها و زمين اشاره كرده آن جا كه مى ‏فرمايد:

ان الله يمسك السموات و الارض ان تزولا؛(فاطر (35) آيه 41. )

خداوند، آسمانها و زمين را از اين كه از محل خود بيرون بروند نگاه مى‏ دارد.


و اين كه خداوند نگاهدارنده آسمانها و زمين است، مانع از آن نيست كه يك رشته عوامل طبيعى، به فرمان خدا در حفاظت آنها موثر باشد.

امام اميرمومنان (عليه السلام) در برخى از خطبه ‏ها به اين حقيقت علمى درباره زمين تصريح كرده مى ‏فرمايد:

وارساها على غير قرار، وقامها بغير قوائم، ورفعها بغير دعائم؛(نهج‏ البلاغه، خ 186. )

زمين را بدون تكيه گاه، استوار ساخت و آن را بدون پايه، به پا داشت و بدون ستون برافراشت.

گل مريم
2014_05_18, 10:49 PM
اسرار آفرينش كوهها


1 -

والقى فى الارض رواسى ان تميدبكم وبث فيها من كل دابه و انزلنا من السماء ماء فانبتنا فيها من كل زوج كريم؛
در زمين كوههايى بسان لنگرها پديد آورد تا شما را از اضطراب حفظ كند و در آن از همه جنبندگان منتشر ساخت، و از آسمان آبى نازل كرديم و از هر نوع گياه زيبايى رويانيديم.

هذا خلق الله فارونى ماذا خلق الذين من دونه بل الضالمون فى ضلال مبين؛
اين است كه آفرينش خداوند، به من نشان دهد معبودهاى ديگر چه آفريده ‏اند؟ ولى ستمگران در گمراهى آشكارند.

خداوند در نخستين آيه مورد بحث، چهار موضوع را يادآور مى‏شود كه هر يك حاكى از قدرت بى پايان و كمال نامحدود اوست و در عين حال يادآور نعمتهاى بى كران او مى‏ باشد؛ از اين جهت در آيه بعدى نتيجه مى‏گيرد كه جز او كسى شايسته عبادت و پرستش نيست.

گل مريم
2014_05_18, 10:49 PM
اينك موضوعات چهارگانه:


1. كوهها را آفريد تا ما را از حركات ناموزون زمين حفظ كند، چنان كه مى ‏فرمايد:

والقى فى الارض رواسى ان تميدبكم؛

در زمين كوههايى بسان لنگر پديد آورد، تا شما را از اضطراب حفظ كند.


2. در زمين موجودات جاندارى آفريده و در نقاط مختلف آن پخش كرد، چنان كه مى‏ فرمايد:

وبث فيها من كل دابه؛

در روى زمين از جنبندگان منتشر ساخت.


3. از آسمان آب نازل كرديم، چنان كه مى‏ فرمايد:

وانزلنا من السماء؛
از آسمان آب نازل كرديم.

4. در روى زمين از هر گياه زيبايى رويانيد، چنان كه مى ‏فرمايد:

فانبتنا فيها من كل زوج كريم؛
در آن جا از هر گياه زيبايى رويانيديم.

گل مريم
2014_05_18, 11:02 PM
qurani4اسرار آفرينش كوههاqurani4 (http://www.shahrequran.ir/thread2430.html)

-4-7- (http://www.shahrequran.ir/thread2430.html)
--qurani (http://www.shahrequran.ir/thread2430.html)