PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : رساله حقوق امام سجاد (عليه السلام )



فاطمه
2014_04_25, 04:46 PM
besm16

رساله حقوق

در اوج حاكميت استبداد، در روزگارى كه حكام اموى با تمام توان درصدد زدودن نور شرافت و آزادى از سرزمين وحى بودند و در خاموش ساختن مناديان حق و از ميان بردن سيره حياتبخش پيامبر كرم (صلى الله عليه و آله و سلم ) از هيچ تلاشى فروگذار نمى كردند، دوباره از خاندان وحى نداى حق برخاست ، در ميان رنجديدگان زمين دوباره قامتى درجاى ايستاد، هر چند آثار زنجيرهاى استبداد اموى هنوز بر اندامش حك بود، اما زبانش ‍ هرگز و هيچ گاه از حق و دفاع از حقوق انسانها باز نايستاد!

رساله حقوق امام سجاد (عليه السلام ) در عصر حاكميت جهل و جور، پيامى است فراتر از زمان خويش ، بلكه فراتر از همه اعصار تمدن بشرى !

امروز كه بشر، مدعى دستيابى به عالى ترين شكل تمدن و فرهنگ ارزشى است و دم از حقوق بشر و حتى حمايت از حيوانات و يا حفظ محيط زيست مى زند، علاوه بر پوشالى بودن بسيارى از شعارهايى كه مطرح مى كند در بعد قانون شناسى و قانونگذارى نيز ضعفهايى دارد كه اگر با رساله حقوق امام سجاد (عليه السلام ) مقايسه شود و عنصر زمان و ظرفيت و نيازها نيز ملاحظه گردد، اوجهاى آن رساله و كاستيهاى دست نوشته هاى بشر متمدن اين عصر آشكار خواهد شد!

هر چند پذيرش اين نكته - در نگاه نخست - براى دلباختگان فرهنگهاى مادى و دور ماندگان از مكتب وحى و رسالت مشكل خواهد نمود، اما تاءمل و واقع بينى ، آنان را به تواضع در برابر حق واخواهد داشت .

قبل از پرداختن به متن اين رساله ، تحقيقى درباره اسناد و رجال آن ، شايسته مى نمايد.

فاطمه
2014_04_25, 04:47 PM
رساله حقوق در منابع روايى

پيشين ترين منابع حديثى كه رساله حقوق امام سجاد (عليه السلام ) را به طور كامل ثبت كرده اند عبارتند از:

1 - تحف العقول ، تاءليف حسن بن على بن حسين بن شعبه حرانى ، متوفاى 381 قمرى . در كتاب پنجاه حق از حقوق ثبت شده اما سند رساله ياد نشده است .
2 - خصال ، تاءليف ابوجعفر محمدبن على بن حسين بابويه قمى ، متوفاى 382 هجرى .
3 - من لايحضره الفقيه ، تاءليف شيخ صدوق ((ابو جعفر محمد بن على ...)) كه از كتب چهارگانه معتبر شيعه مى باشد.

شيخ صدوق (رحمة الله عليه ) در دو اثر اخير ((خصال و من لا يحضر الفقيه )) علاوه بر حقوق پنجگانه ، حقى را تحت عنوان ((حق حج )) ياد كرده و در مجموع پنجاه و يك حق را متذكر شده است . هر چند در مقدمه خصال ، آنجا كه فهرست حقوق ذكر گرديده از ((حج )) يادى به ميان نيامده است .
در حديث ((من لا يحضر)) سلسله سند نقل نشده و حديث مرسل است .

ميان حديث ((من لا يحضر)) با روايت تحف العقول و نيز روايت خصال تفاوتهايى ديده مى شد، در حالى كه ساير نقلها از آغاز به تفصيل يكايك حقوق پرداخته اند.
ثانيا در سند خصال ، نامى از اسماعيل بن فضل به ميان نيامده است .
ثالثا در ((من لا يحضر)) تصريح نشده است كه حقوق مذكور، رساله اى است از امام سجاد (عليه السلام ) ولى در خصال به اين نكته تصريح شده است و عبارت چنين است :

الحقوق الخمسون التى كتب بها على بن الحسين سيدالعابدين (عليه السلام ) الى بعض اصحابه ...

فاطمه
2014_04_25, 04:48 PM
متن رساله حقوق
حقوق الهى ، پايه همه حقوق فردى و اجتماعى

امام سجاد (عليه السلام ) در نامه به يكى از اصحاب خويش درباره حقوق چنين نوشت :
خدايت مورد رحم و محبت قرار دهد!
آگاه باش ! كه خداوند بر تو حقوقى دارد. درباره هر حركت و سكون و هر جايگاهى كه در آن قدم نهى و براى هر عضوى از اعضاى تحت فرمان تو و هر ابراز و امكاناتى كه آنها را به استخدام در مى آورى .
برخى از اين حقوق ، مهمتر و گرانتر از ساير حقوق به شمار مى آيند.

بزرگترين حقوق ، حقوق مربوط به خداوند است ((حق معرفت و عبادت خدا و اطاعت از او...)) اين حقوق ((كه ترسيم كننده رابطه خلق با خالق و وظيفه انسان در برابر خداست )) زيربنا و پايه ساير حقوق فردى و اجتماعى به حساب حساب مى آيد.(

كتب على بن الحسين - زين العابدين (عليه السلام ) - الى بعض اصحابه :
اعلم رحمك الله ان الله عليك حقوقا محيطة بك فى كل حركة تحركتها، او سكنة سكنتها او منزلة نزلتها، او جارحة قلبتها و آلة تصرفت بها، بعضها اكبر من بعض ، و اكبر حقوق الله عليك ما اوجبه لنفسه تبارك و تعالى من حقه الذى هو اءصل الحقوق و منه تفرع .

(زيرا اگر حقوق الهى ناديده گرفته شود و انسان موجودى غير مسوول و بى هدف و فاقد تكليف به شمار آيد، در آن صورت پايبندى وى به ساير حقوق فردى و اجتماعى ، لغو و بيهوده مى نمايد و هيچ قانون و تكليفى ضمانت اجرا ندارد).

فاطمه
2014_04_25, 04:49 PM
فراگيرى و گستردگى دامنه حقوق

خداوند در پى حقوق ويژه خود بر خلق ، حقوقى را براى تمامى اعضاى بدن از فرق تا قدم قرار داده است . چشم ، گوش ، زبان ، دست ، پا، شكم و شرمگاه ؛ اينها اعضاى هفتگانه اى هستند كه افعال آدمى به وسيله آنها صورت مى گيرد.
علاوه بر اعضا كه وسيله صدور افعال مى باشند، خود افعال نيز بر انسان حقوقى دارند.
خداوند براى نماز، روزه ، انفاق و پرداخت حقوق مالى ، هديه و ساير افعال ، بر عهده تو حقوق و قوانينى نهاده است .
در مرحله سوم نوبت به حقوق اجتماعى مى رسد؛ حقوقى كه در رابطه انسان با جمع بر او واجب مى گردد. نخست حقوق پيشوايان تو و سپس ‍ حقوق رعايا و كسانى كه تحت سرپرستى تو قرار داند و پس از آن حقوق خويشاوندان ، قرار دارد.
ثم اوجبه عليك لنفسك من قرنك الى قدمك على اختلاف جوارحك ، فجعل لبصرك عليك حقا و لسمعك عليك حقا و للسانك عليك حقا وليدك عليك حقا و لرجلك عليك حقا و لبطنك عليك حقا و لفرجك عليك حقا، فهذه الجوارح السبع التى بها تكون الافعال ، ثم جعل عزوجل لافعالك عليك حقوقا، فجعل لصلاتك عليك حقا و لصومك عليك حقا و لصدقتك عليك حقا و لهديك عليك حقا و لافعالك عليك حقا ثم تخرج الحقوق منك الى غيرك من ذوى الحقوق الواجبة عليك ، و اءوجبها عليك حقوق ائمتك ثم حقوق رعيتك ثم حقوق رحمك .

سجادی
2014_04_25, 11:00 PM
بسم الله الرحمن الرحیم

زحمت کشیدید ... به سهم خودم ، متشکرم ...

allahomma25