PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : سوگند دادن امام رضا به جان حضرت زهرا



یا علی ابن الحسین
2014_04_15, 01:32 PM
دو برادر، یكى نیكوكار و دیگرى بد رفتار بود كه مردم از دست و زبان آن برادر بد، ناراحت بودند و به برادر دیگرش شكایت مى كردند؛ تا این كه برادر نیكوكار قصد زیارت حضرت رضا (علیه السلام) به همراه جماعتى داشت .
برادرى هم كه بد بود، همراه با زائران حضرت على بن موسى الرضا(علیه السلام) قصد رفتن به مشهد را كرد. ولى طبق عادت همیشگى اش زوار امام رضا(علیه السلام) را اذیت مى كرد، تا در یكى از منزلهاى وسط راه مریض شد و از دنیا رفت . همه از فوت او خوشحال شدند، ولى برادر خوب به خاطر غیرت برادرى ، او را غسل و كفن كرد و همراه خود آورد و در حرم امام هشتم (علیه السلام) طواف داد و دفن كرد.

یا علی ابن الحسین
2014_04_15, 01:33 PM
شب شد در عالم رؤ یا برادر را در باغى بسیار مجلل با لباسهاى استبرق در كمال شادى و نعمت دید. پرسید: چه شد كه به این مرتبه و مقام رسیدى ؟ تو كه داراى اعمال نیك نبودى . گفت : اى برادر وقتى قبض روح شدم ، جانم را به سختى گرفتند، هنگام غسل ، آب براى من آتش ، و كفن پاره اى از آتش حتى مركب من آتش و دو ملك هم با عمود آتشین مرا عذاب مى كردند. تا به صحن مطهر حضرت رضا (علیه السلام) كه رسیدیم ، آن دو ملك دور شدند و عذاب از من برداشته شد. همین كه مرا وارد حرم كردند، دیدم حضرت رضا (علیه السلام) بر بلندى نشسته اند و توجه به زوار خود دارد. من از حضرتش درخواست شفاعت كردم .

پوزش طلبیدم ، به من عنایتى نفرمودند. همین كه مرا بالاى سر حضرت بردند، پیرمرد نورانى دیدم ، به من فرمود: برو از حضرت طلب شفاعت كن ، و الا اگر تو را از این حرم بیرون ببرند، همان عذاب است . گفتم : اى پیرمرد، من از امام رضا(علیه السلام) كمك طلبیدم ، حضرت اعتنایى نكردند. فرمود: ((او را به حق مادرش زهرا(سلام الله علیها) قسم بده ))كه هرگز از در خانه اش رد نخواهى شد. این مرتبه كه امام رضا (علیه السلام ) را به حق مادرش زهرا (سلام الله علیها) قسم دادم ، آن دو ملایكه عذاب رفتند و دو فرشته رحمت آمدند، مرا به این مقام و نعمت رسانیدند



منبع.کتاب ۳۶۰ داستان از فضایل مصائب و كرامات فاطمه زهرا (س)

یا علی ابن الحسین
2014_06_12, 05:26 PM
شيعه حقيقى از ديد حضرت رضا (ع )
هنگامى كه حضرت رضا (ع ) در خراسان بود، جمعى از شيعيان از راه دور براى زيارت رضا ع به در خانه آن حضرت آمدند دربان به نزد حضرت رضا (ع ) رفت تا اجازه ورود آنها را بگيرد، جريان را به حضرت عرض كرد، امام رضا (ع ) به او فرمود: ((فعلا كار دارم ، به آنها بگو بروند)).
دربان كنار درآمد و به آنها گفت : ((برويد فعلا آقا كار دارد)).
آنها رفتند و روز دوم به در خانه حضرت رضا (ع ) آمدند، باز مثل روز قبل ، اجازه ورود داده نشد و آنها رفتند، دو ماه هر روز آنها مى آمدند و برمى گشتند، سرانجام نااميد شدند، و به دربان گفتند: به حضرت رضا (ع ) عرض ‍ كنيد، ((ما از شيعيان پدر تو امير مؤمنان حضرت على (ع ) هستيم ، دشمنان ما، نسبت به ما شماتت و سرزنش مى كنند كه شما به ما اجازه ملاقات نداديد، و ما اين بار شرمنده مى رويم ، و در برابر نيشخند مخالفان ، بيچاره خواهيم شد)).
دربان پيام آن ها را به حضرت رضا (ع ) ابلاغ كرد، حضرت فرمود: به آنها اجازه بده وارد شوند.

یا علی ابن الحسین
2014_06_12, 05:26 PM
دربان به آن ها اجازه ورود داد، آنها به حضور حضرت رضا (ع ) رسيدند و سلام كردند، حضرت رضا (ع ) جواب سلام آنها را نداد و حتى اجازه نشستن به آنها نداد، آنها همچنان ايستاده بودند، سرانجام آنها گفتند: ((اى پسر رسول خدا(ص )! چه شده كه ما اين گونه مورد بى مهرى شما شده ايم ، و بعد از دوماه در بدرى و اجازه ندادن اكنون اين گونه قدر ما را ناچيز نمودى ، و بعد از اين همه بى اعتنايى ، ديگر آبرويى براى ما باقى نمى ماند)) .
حضرت رضا (ع ) فرمود: اين آيه (30 شورى ) را بخوانيد:
و ما اصابكم من مصيبة فبما كسبت ايديكم ، و يعفو عن كثير : ((هر ناگوارى كه فراگير شما مى شود، به خاطر اعمالى است كه انجام داده ايد، با اينكه خداوند، بسيارى از گناهان را مى بخشد)).
((من در اين برخورد با شما، از خدا و رسول خدا و اميرمؤمنان و از پدران و اجداد پاكم پيروى كرده ام )).

یا علی ابن الحسین
2014_06_12, 05:27 PM
آنها عرض كردند: براى چه ؟ مگر ما چه گناهى كرده ايم ؟
حضرت رضا (ع ) فرمود: ((شما ادعا مى كنيد كه شيعه اميرمؤمنان على (ع ) هستيد)) (همين گناه شما است كه ادعاى دروغين مى كنيد)
((واى بر شما! بدانيد كه شيعه اميرمؤمنان على (ع ) حسن و حسين (ع ) سلمان ، ابوذر، مقداد، عمار و محمد بن ابوبكر (سلام الله عليهم ) هستند كه در هيچيك از دستورهاى على (ع ) سرپيچى نمى كردند، و هرگز مرتكب كارى كه نهى شده بودند، نمى شدند، شما ادعا مى كنيد كه شيعه هستيم ، ولى در اكثر اعمال خلافكار و مقصر هستيد، در انجام وظائف واجب ، كوتاهى مى كنيد در اداى حقوق برادران دينى ، سستى مى نمائيد، و در آنجا كه تقيه (كتمان عقيده براى حفظ جان ) واجب نيست تقيه مى كنيدو در آنجا كه تقيه واجب است تقيه نمى كنيد، اگر مى گوئيد: ما دوستدار على (ع ) و دوست دوستان او هستيم ، و از دشمنان او بيزار مى باشيم . سخن شما را رد نمى كنم ، ولى اين ادعا، ادعاى بسيار مقدس است اگر كردار شما با گفتارتان تطبيق نكند، به هلاكت مى رسيد، مگر اينكه توبه نمائيد و جبران كنيد تا مشمول رحمت الهى گرديد)).

یا علی ابن الحسین
2014_06_12, 05:27 PM
آنها گفتند: ((اى فرزند رسول خدا! از درگاه خدا طلب آمرزش مى كنيم و توبه مى نمائيم و ديگر نمى گوييم ما شيعه على (ع ) هستيم ، بلكه مى گوييم مادوست على (ع ) و دوست دوستان على (ع ) هستيم و با دشمنان شما دشمن مى باشيم .))
آنگاه حضرت رضا (ع ) به آنها فرمود: آفرين بر شما باد اى برادران و دوستانم ، بفرمائيد بفرمائيد، بفرمائيد، (آن حضرت مكرر آنها را به حضور خواند) تا آنها را يك يك در آغوش گرفت ، و به دربان فرمود: ((چند بار مانع ورود آنان به نزد من شدى ؟))
دربان عرض كرد: ((شصت بار)).
فرمود: شصت باز نزد آنها برو و بر آن ها سلام كن و سلام مرا به آن ها برسان ، آنها با استغفار و توبه خود، از گناه پاك شدند، و به خاطر دوستيشان با ما سزاوار كرامت گرديدند، به امور آنها رسيدگى كن و مشكلات آنها را رفع كن و آنچه لازم است به آنها از خواربار و پول و... كمك كن (1).
1- بحارالانوار، ج 68، ص 157 تا 159

عطیه سادات
2014_06_16, 04:34 PM
یا امام رضا من نه آنقدر بدم که اینچنین باشم ...
نه آنقدر که باعث آبرو و افتخار شما باشم !
آیا من نیز می توانم شما را به اجداد و فرزندانان بزرگوارتان را به مادر عزیزتان سوگند بدهم که همگی از خداوند بخواهید به عصر تاریک غیبت پایان دهد ؟؟؟؟؟؟؟؟؟

یا علی ابن الحسین
2014_08_06, 07:56 AM
من ابوالحسن الرضا عليه السلام را هرگز نديدم در سخن گفتن، با كسي درشتي كنند.
من ابوالحسن الرضا عليه السلام را هرگز نديدم سخن كسي را پيش از فراغ از آن، قطع كند.
هرگز درخواست كسي را ،كه قادر به انجام دادن آن بود، رد نفرمودند.
هرگز پاهاي خود را، جلو همنشين، دراز نمي‌كردند.
هرگز در برابر همنشين تكيه نمي‌كردند.
هرگز او را نديدم،كه غلامان و بردگان خود را بد گويند.
هرگز او را نديدم، كه آب دهان بيندازند.
هرگز او را نديدم، كه قهقهه بزند، بلكه خنده‌اش تبسم بود.
تا آنجاكه مي‌گويد: هر كه بگويد در فضليت، كسي را مانند او ديده، از او باور نكنيد.(2)
زهدامام علي بن موسي الرضا عليه السلام جامع تمام فضائل بودند، به طوري كه تمام صفات عالي در ايشان جمع شده بود. خصايص شريف امام رضا عليه السلام قسمتي از صفات جدش، بزرگترين پيامبر خدا صلي الله عليه و آله بود كه از ميان پيامبران ممتاز بودند. ايشان درباره زهد به نقل از پدرانشان مي‌فرمودند زاهد آن است كه حلال دنيا را از ترس حساب و كتاب و حرام دنيا را از ترس عقاب ترك مي‌كند.(3)

- ابراهيم بن عباس گويد: امام رضا (ع) نشد كه به كسى در سخن گفتن ظلم يا جفا كند، هر كه با او سخن مى ‏گفت، كلام او را قطع نمى ‏كرد و مجال مى ‏داد تا آخر سخنش را بگويد. اگر كسى حاجت پيش او مى ‏آورد در صورت امكان ابداً او را رد و مأيوس نمى ‏كرد. نديدم كه در پيش كسى پايش را دراز كند، و نديدم در پيش كسى تكيه كند. نديدم كه به كسى از غلامانش فحش بدهد، نديدم كه آب دهان را به زمين اندازد، و نديم كه با صدا و قهقهه بخندد بلكه فقط تبسم مى ‏كرد.

چون سفره طعام را باز مى ‏كردند همه خدمتكاران و غلامانش را و حتى دربان را با خود در سر سفره مى ‏نشانيد. شبها كم مى ‏خوابيد، بيشتر بيدار مى‏ ماند، اكثر شبها از اول تا آخر احيا مى ‏كرد، بسيار روزه مى‏ گرفت، در هر ماه سه روز روزه از وى فوت نمى ‏شد. مى‏ گفت : اين روزه همه عمر است «ذلك صومُ الدّهر» . ( 6 ) در پنهانى بسيار احسان مى ‏كرد و صدقه مى ‏داد، اين كار را بيشتر در شبهاى ظلمانى انجام مى‏ داد، هر كه گويد: نظير او را در خوبى ديده ‏ام، باور نكنيد ( 7 ) .

2- محمدباقر مجلسي، المكتبة الاسلاميه، تهران، 1371، ص 90 -91، علي بن عيسي، الاربلي، كشف الغمه، ج 3، ص 156 – 157.
3- ابن بابويه، صدوق، عيون اخبار الرضا عليه السلام، علي اكبر غفاري، ج 1، ص 628.
5- عيون اخبارالرضا: ج 2 ص 210 باب 47، بحار ج 49 ص 35.
6- چون بحكم «من جاء بالحسنه فله عشر امثالها» هر يك روز در جاى ده روز است .
7- عيون اخبار الرضا: ج 2 ص 184، بحار ج 49 ص 91.