PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : درس اول : گفتگو با خدا : سوره ((فاتحة الكتاب ))



گل مريم
2014_04_14, 12:44 PM
besmellah5

درس اول : گفتگو با خدا : سوره ((فاتحة الكتاب ))



مى دانيم كه قرآن 114 سوره دارد و هر سوره مجموعه اى از آيات را در خود جاى داده است .

اكنون اولين سوره اين كتاب آسمانى را مى گشاييم . از آنجا كه قرآن كريم ، با اين سوره آغاز شده ، اين سوره ، ((فاتِحَةُ الْكِتاب )) نام گرفته ، كه در ميان مردم به سوره ((حَمْد)) مشهور است .

در اهميّت اين سوره كه هفت آيه بيشتر ندارد، همين بس كه واجب است روزانه ده بار آن را در نمازهاى خود بخوانيم و نماز بدون آن باطل است .

اين سوره كه آغازگر كتاب خداست ، خود با آيه اى آغاز شده كه هر كارى با آن شروع شود، پايان نيكويى خواهد داشت :



.s..s..s..s..s..s..s.

گل مريم
2014_04_14, 12:46 PM
.s.(1) بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ .s.
ترجمه : به نام خداوند بخشنده مهربان

از قديم ميان مردم رسم بوده كه كارهاى مهم خود را با نام يكى از بزرگانشان آغاز كنند، تا موجب ميمنت و بركتِ آن كار شود.

امروزه نيز با نام يا حضور رؤ ساى جمهور كارها را افتتاح مى كنند.

امّا بزرگتر از هر بزرگى ، خداوند است كه هستى همه موجودات با اراده او آغاز شده است . و نه فقط كتابِ طبيعت ، بلكه كتابِ شريعت ، يعنى قرآن و ديگر كتب آسمانى با نام او شروع شده است .
لذا اسلام به ما سفارش مى كند، كارهاى خود را، چه كوچك و چه بزرگ ، اعم از خوردن و آشاميدن ، برخاستن و خوابيدن ، سير و سفر، گفتن و نوشتن ، و كار و كسب را با ((بسم اللّه )) آغاز كنيم و اگر حيوانى را بدون نام خدا، ذبح كردند از گوشتِ آن نخوريم .

((بسم اللّه )) مخصوصِ اسلام نيست ، بلكه طبق آيات قرآن ، كِشتى نوح با ((بسم اللّه )) به حركت در آمد و حضرت سليمان نامه خود به ((بلقيس ))، پادشاه سرزمين سبا را با ((بسم اللّه )) آغاز كرد.

به اعتقاد ما ((بسم اللّه )) يك آيه كامل و جزء سوره فاتحه است . زيرا اهل بيت پيامبر از كسانى كه آنرا در نماز نمى خواندند و يا آهسته مى خواندند، ناراحت بوده و خود اين آيه را در همه نمازها بلند مى خواندند.
((بسم اللّه )) به كارها رنگ الهى داده و عمل انسان را از آفاتِ شرك و ريا نجات مى دهد.
((بسم اللّه )) يعنى خدايا من تو را فراموش نكرده ام ، تو هم مرا فراموش مكن .
((بسم اللّه )) نشانه توكّل بر او و استمداد از اوست .
كسى كه ((بسم اللّه )) مى گويد خود را به قدرت بى نهايت و رحمت بى پايان الهى متصل كرده است .

.s.از اين آيه مى آموزيم كه :.s.


....pa.... كارها را با نام خدا شروع كنيم ، كه نام او مايه بيمه و بركتِ كارهاست .

خورشيد قم
2014_04_23, 10:41 PM
احسنت ... هم يك روايت هست .. مالم يذكر اسم الله عليه فهو ابتر .. يعني بر هر چیزي كه ياد خدا را آوري نكرده مقطوع ميشه و به تمام اين كار نمي رسدببخشيد .. اين جمله ((بسم اللّه )) به كارها رنگ الهى داده .. نفهميدم معناش چه !!؟

گل مريم
2014_04_24, 08:50 AM
اين جمله ((بسم اللّه )) به كارها رنگ الهى داده .. نفهميدم معناش چه !!؟

سلام بر شما دوست عزیز
یعنی کاری که مورد رضایت و خشنودی خدا قرار یگیره رنگ الهی گرفته است.

گل مريم
2014_04_29, 12:03 PM
.s.(2) اَلْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعالَمينَ .s.







ترجمه : سپاس و ستايش مخصوص خدايى است كه پروردگار جهانيان است .

بدنبال نام و ياد خدا، اولين كلام ما تشكر از اوست . خدايى كه رشد و پرورش همه عالَم از اوست ، چه عالَم جمادات و نباتات و چه عالَم حيوانات ؛ چه آسمان ها و چه زمين .
آرى او به زنبور عسل آموخته كه از چه گياهى تغذيه كند و چگونه كندو بسازد. او به مورچه آموخته كه چگونه قُوتِ زمستانى خود را ذخيره نمايد. اوست كه از يك دانه گندم ، خوشه ها مى روياند و از يك هسته سيب ، درخت سيب را پرورش مى دهد. اوست كه اين آسمانِ با عظمت را آفريده و براى هر يك از كُرات و سيّاراتِ آن ، مسير مشخصى قرار داده است .
او خدايى است كه ما را در شكم مادر پرورش داد و پس از تولّد، اسباب رشدِ ما را فراهم ساخت و بدنِ ما را چنان قرار داد كه در برابر عوامل بيمارى از خود دفاع كند و يا اگر استخوانى شكست آنرا ترميم نمايد و هرگاه به خون نياز داشت خون سازى كند.
نه فقط رشد و پرورش جسمِ ما به دستِ اوست ، بلكه هدايت و تربيتِ روح و روانِ ما از اوست . عقل و شعور را، او براى ما قرار داده و پيامبران و كتاب هاى آسمانى را او براى تربيت ما فرستاده است .

.s.از اين آيه مى آموزيم كه :.s.

O نياز ما و هستى به خداوند، تنها براى آفرينش نيست ، بلكه پرورشِ ما نيز به دست اوست ، پس ما نيز بايد همواره شكرگزار نعمت هاىِ او باشيم .

گل مريم
2014_05_20, 10:36 AM
.s.(3) اَلرَّحْمنِ الرَّحيمِ .s.

ترجمه : (خدايى كه ) بخشنده مهربان است .

خدايى كه به او ايمان داريم ، مظهر مهر و محبّت ، و بخشش و آمرزش است . نمونه هاىِ رحمت و محبّت او را در نعمت هاى فراوانى كه براى ما آفريده ، مى بينيم . گُل هاى زيبا و خوشبو، ميوه هاى خوش طعم و خوشمزه ، خوردنى هاى لذيذ و پرانرژى ، پوشيدنى هاى رنگارنگ و متنوع ، همه و همه ، هديه هاى خداوند به ماست .

مِهر مادر به فرزندش را، او در دل و جانِ مادران قرار داده و خود از هر مادرى به ما مهربان تر است . قهر و عذاب او نيز بخاطر تنبيه و توجّه بندگان گنهكار است ، نه آنكه از روى كينه و انتقام باشد. لذا اگر با توبه ، گذشته را جبران كنيم ، خطاىِ ما را مى پوشاند و گناهانمان را مى بخشد.


.s.از اين آيه مى آموزيم كه :.s.

O خداوند، موجودات را با رحمت و محبّت خود تربيت مى كند، زيرا قبل از ((رَبِّ العالَمين ))، و بعد از آن ، خود را ((اَلرَّحمنِ الرَّحيم )) معرفى كرده است . يعنى تربيت ، با رحمت و بخشايش آغاز، و به انجام مى رسد. پس معلّمان و مربّيانِ جامعه ، اگر بخواهند مؤ فق باشند، بايد بر اساس محبت و دلسوزى عمل كنند.

گل مريم
2014_05_20, 10:38 AM
.s.(4) مالِكِ يَوْمِ الدّينِ .s.

ترجمه : (خدايى كه ) مالك روز جزاست .

كلمه ((دين )) هم به معناى مكتب و آيين است ، و هم به معناى جزا و پاداش . مراد از ((يوم الدين )) روز قيامت است كه روز حساب و كيفر و پاداش مى باشد.

البته خداوند، هم مالكِ دنياست و هم مالك آخرت ، ولى مالكيت او در روز قيامت ، جلوه ديگرى دارد. در آن روز هيچكس مالك هيچ چيز نيست . حتى انسان اختيار اعضا و جوارحِ خود را ندارد. نه زبان ، اجازه عذرتراشى دارد و نه فكر، فرصتِ تدبير؛ تنها خداوند، صاحبْ اختيار آن روز است .

.s.از اين آيه مى آموزيم كه :.s.

O در كنار اميد به رحمتِ الهى ، كه در آيه قبل مطرح شد، بايد از حساب و جزاى قيامت نيز بترسيم . زيرا خداوند بر هر نيك و بد ما آگاه و بر كيفر و پاداش آن قادر است .

گل مريم
2014_05_20, 10:39 AM
.s.(5) اِيّاكَ نَعْبُدُ وَ اِيّاكَ نَسْتَعينَ .s.

ترجمه : (خدايا) تنها تو را مى پرستيم و تنها از تو يارى مى جوييم .

در آيات گذشته ، برخى از صفات خداوند را شناختيم و دانستيم كه او ((رَحمن )) است ، ((رَحيم )) است ، ((ربُّ العالَمين )) و مالك روز جزاست ، همچنين او را بخاطر نعمت هاى بى شمارى كه به ما ارزانى داشته ، سپاس گفتيم و ستايش كرديم كه : ((اَلحَمدُ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمين )).

حق آن است كه اكنون به درگاه او برويم ، به نماز بايستيم ، و با اظهار عجز و ضعف ، اعلام كنيم كه ما تنها بنده تو هستيم و جز در برابر فرمان تو، در برابر ديگران ، سر خم نمى كنيم . نه بنده زر و ثروتِ دنيا هستيم و نه برده زور و قدرت هاى استعمارى .

اما اين نماز كه بهترين راه پرستش خداوند است ، به شكل جماعت برگزار مى شود، لذا ما مسلمانان ، يك صدا و در يك صف ، بصورت جمعى اعلام مى كنيم كه : ((اِيّاكَ نَعْبُدُ وَ اِيّاكَ نَسْتَعين )) يعنى خداوندا نه فقط من ، بلكه همه ما بنده تو هستيم و از تو يارى مى جوييم .

.s.از اين آيه مى آموزيم كه :.s.

O اگر در هر نماز با توجه بگوييم تنها بنده خدا هستيم ، ديگر اهل غرور و تكبر نخواهيم شد.

گل مريم
2014_05_20, 10:40 AM
.s.(6) اِهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقيمَ.s.

ترجمه : (خداوندا) ما را به راه مستقيم هدايت فرما.

براى زندگى انسان راههاى گوناگونى وجود دارد. راهى كه خود، بر اساس خواسته ها و نيازهاى فردى ، تشخيص مى دهد، راهى كه جامعه و مردم به آن راه مى روند، راهى كه پدران و نياكان ما، زندگى خود را بر اساس آن گذرانده اند، راهى كه طاغوت ها و حاكمانِ ستمگر براى مردم تعيين مى كنند، راه كاميابى و لذت جويى از مظاهر دنيا، و يا راه عُزلت و گوشه گيرى و دست كشيدن از فعاليت هاى اجتماعى .

آيا انسان در ميان اين همه راه و روش هاىِ مختلف ، براى پيدا كردن راه راست و درست ، به راهنما نياز ندارد؟
خداوند، پيامبران و كتاب هاى آسمانى را براى راهنمايى ما فرستاده ، و هدايت ما تنها در صورتى است كه پيرو راستينِ پيامبر و اهل بيت او و قرآن كريم باشيم .

به همين دليل در هر نماز از خدا مى خواهيم ، ما را به راهِ روشن و مطمئن خود راهنمايى كند. راهى كه در آن انحراف و انحطاط نيست و انسان را به او مى رساند.

راه مستقيم ، راه وسط و ميانه است . اعتدال و ميانه روى در همه امور، و دورى از هرگونه افراط و تفريط. بر خلاف راه كافران ، كه رهبرانِ الهى را همچون مردم عادى و يا حتى پائين تر و مجنون معرفى مى كردند، و يا بعضى از مردمِ مؤ من ، كه پيامبرانى چون حضرت عيسى را در حدّ خدايى بالا برده اند.

گل مريم
2014_05_20, 10:41 AM
قرآن ، ما را به رعايت اعتدال و ميانه روى در امور عبادى ، اقتصادى و اجتماعى سفارش مى كند كه نمونه هايى از آن را يادآور مى شويم :

در آيه 31 سوره اعراف مى فرمايد:

((كُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا))
((بخوريد و بياشاميد ولى اسراف و زياده روى نكنيد))

و در آيه 110 سوره اِسراء چنين مى فرمايد:
((لا تَجْهَرْ بِصَلاتِكَ و لا تُخافِتْ بِها وَ ابْتَغِ بَيْنَ ذلِكَ سَبيلاً))
((نمازت را نه بسيار بلند بخوان و نه بسيار آهسته بلكه ميانه را انتخاب كن ))

همچنين در آيه 67 سوره فرقان مى خوانيم :
((وَالَّذينَ اِذا اَنْفَقُوا لَمْيُسْرِفُوا وَلَمْيَقْتُروا وَكانَ بَيْنَ ذلِكَ قَواما))
((مؤ منان ، به هنگام انفاق ، نه اسراف مى كنند و نه بُخل مى ورزند، بلكه ميانه رو هستند))

با آنكه اسلام در مورد پدر و مادر سفارش بسيار كرده و مى فرمايد: ((وَ بِالْوالِدَيْنِ اِحْسانا)) يعنى به پدر و مادر نيكى كنيد، امّا در مقابل مى فرمايد: ((فَلا تُطِعْهُما)) يعنى اگر آنها تو را به سوى باطل دعوت كردند، اطاعت مكن .

قرآن در برابر كسانى كه فقط بدنبال عبادت و گوشه گيرى از جامعه هستند و يا كسانى كه تنها خدمت به مردم را عبادت مى شمرند، نماز و زكات را در كنار يكديگر مطرح كرده و مى فرمايد: ((اَقيمُوا الصَّلوة وَ اتُوا الزَّكوة )) كه يكى ارتباط با خالق است و ديگرى ارتباط با مردم .

گل مريم
2014_05_20, 10:42 AM
.s.از اين آيه مى آموزيم كه : .s.

1 راه سعادت ، صراط مستقيم است . زيرا:
بر خلاف راههاى بشرى كه هر روز تغيير مى كند، ثابت و پايدار است . كوتاهترين فاصله ميان دو نقطه است . هيچگونه انحراف و انحنايى ندارد و در كوتاهترين زمان انسان را از مسيرى مطمئن به مقصد مى رساند.

2 - هم در انتخاب راه ، و هم براى ماندن در راه مستقيم ، بايد از خدا كمك بخواهيم . زيرا ما همواره در معرض اشتباه و گمراهى هستيم .
گمان نكنيم اگر تا بحال در جاده زندگى دچار سقوط يا انحراف نشده ايم ، لابد باقىِ مسير را نيز سالم طى خواهيم كرد. چه بسيار از ما انسان ها بودند كه عمرى را با ايمان گذراندند، امّا وقتى به پول يا مقام رسيدند خدا را فراموش كردند.

از آنجا كه شناخت راه مستقيم كار مشكلى است ، آيه بعد، هم الگوهاى اين راه را به ما معرفى مى كند و هم كسانى را كه از اين راه منحرف شده اند، مى شناساند.

گل مريم
2014_05_20, 10:43 AM
.s.(7) صِراطَ الَّذينَ اَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَ لاَ الضّالّينَ.s.

ترجمه : (خداوندا ما را به ) راه كسانى كه آنان را مشمول نعمت خود ساختى ، (هدايت كن )، نه راه كسانى كه مورد غضب واقع شدند و نه گمراهان .
انسان ها در انتخاب راه زندگى ، سه گروه مى شوند. يك دسته كسانى كه راه خدا را انتخاب كرده و زندگى خود را بر اساس دستورهاى خداوند قرار مى دهند. اين دسته همواره مشمول نعمت و رحمت ويژه الهى خواهند بود.

دسته دوّم كه در مقابل دسته اوّل اند، كسانى هستند كه حق را شناخته اند ولى هوى و هوسِ خود، و خواسته هاىِ نامشروع دوستان و بستگان را بر خواسته هاى خداوند ترجيح مى دهند.
اين گروه كم كم از ((صِراطِ مُسْتَقيم )) دور شده و مورد خشم و غضب الهى واقع مى شوند. اين آيه از آنان به ((مَغْضُوبِ عَلَيْهِم )) ياد كرده است .

در اين ميان ، گروه سومّى هستند كه راه معيّن و مشخصى ندارند، متحيّر و سرگردانند و به تعبير اين آيه ، ((ضالّين )) يعنى گمراهند. هر روز راهى را در پيش مى گيرند، اما به جايى نمى رسند.

.s.از اين آيه مى آموزيم كه : .s.
O در انتخاب راه مستقيم ، نيازمند شناخت الگو هستيم . لذا خداوند آنان را در آيه 69 سوره نساء، معرفى كرده وفرموده است : پيامبران و صدّيقان و شهدا و صالحان ، مشمول نعمت هاى ويژه او هستند.

nazanin
2014_05_26, 03:21 PM
الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ
نكته‏ها:

رَبِّ به كسى گفته مى‏شود كه هم مالك و صاحب چيزى است و هم در رشد و پرورش آن نقش دارد. خداوند هم صاحب حقيقى عالم است و هم مدبّر و پروردگار آن. پس همه هستى حركت تكاملى دارد و در مسيرى كه خداوند معيّن كرده، هدايت مى‏شود.
علاوه بر سوره حمد، چهار سوره‏ى انعام، كهف، سبأ و فاطر نيز با جمله «الْحَمْدُ لِلَّهِ» آغاز گرديده، ولى فقط در سوره حمد بعد از آن «رَبِّ الْعالَمِينَ» آمده است.
مفهوم حمد، تركيبى از مفهوم مدح و شكر است. انسان در برابر جمال و كمال و زيبايى، زبان به ستايش و در برابر نعمت و خدمت و احسان ديگران، زبان به تشكّر مى‏گشايد. خداوند متعال به خاطر كمال و جمالش، شايسته‏ى ستايش و به خاطر احسان‏ها و نعمت‏هايش، لايق شكرگزارى است.
الْحَمْدُ لِلَّهِ بهترين نوع تشكّر از خداوند است. هر كس در هر جا، با هر زبانى، هر گونه ستايشى از هر كمال و زيبايى دارد، در حقيقت سرچشمه‏ى آن را ستايش مى‏كند. البتّه حمد خداوند منافات با سپاسگزارى از مخلوق ندارد، به شرط آنكه به امر خدا و در خط و مسير او باشد.

خداوند مسير رشد و تربيت همه را تعيين نموده است: رَبُّنَا الَّذِي أَعْطى‏ كُلَّ شَيْ‏ءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدى‏
پرودگار ما همه‏ى موجودات را نعمت وجود بخشيده و سپس به راه كمالش هدايت نموده است.
او به زنبور عسل ياد داده كه از چه گياهى بمكد و به مورچه آموخته است كه چگونه قوت زمستانى خود را ذخيره كند و بدن انسان را چنان آفريده كه هر گاه كمبود خون پيدا كرد، خون سازى نمايد. چنين خداوندى، شايسته حمد و سپاسگزارى است.
خداوند، پروردگار همه‏ى آفريده‏هاست. «وَ هُوَ رَبُّ كُلِّ شَيْ‏ءٍ» «2» آنچه در آسمان‏ها و زمين و ميان آنهاست، پروردگارشان اوست. «رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَيْنَهُما» «3» حضرت على عليه السلام مى‏فرمايد: «من الجمادات و الحيوانات»
يعنى او پروردگار جاندار و بى‏جان است.
«لَهُ الْخَلْقُ وَ الْأَمْرُ تَبارَكَ اللَّهُ رَبُّ الْعالَمِينَ»
هم آفرينش از اوست و هم اداره‏ى آن، و او پرورش دهنده‏ى همه است.

مراد از «عالمين» يا فقط انسان‏ها هستند، مانند آيه 70 سوره حجر كه قوم لوط به حضرت لوط گفتند: «أَ وَ لَمْ نَنْهَكَ عَنِ الْعالَمِينَ»

آيا ما تو را از ملاقات با مردم نهى نكرديم؟
و يا مراد همه‏ى عوالم هستى است. «عالم» به معناى مخلوقات و «عالمين» به معناى تمام مخلوقات نيز استعمال شده است. از اين آيه فهميده مى‏شود كه تمام هستى يك پروردگار دارد كه اوست و آنچه در جاهليت و در ميان بعضى از ملّت‏ها اعتقاد داشتند كه براى هر نوع از پديده‏ها خدايى است و آن را مدبّر و ربّ النوع آن مى‏پنداشتند، باطل است.
منبع: تفسیر نور، ج1، ص 22-23

عزیزانی
2014_07_31, 08:47 PM
...panah..
besme

سورة:
1- مخفف سؤرة (همزه را برداشتند و سورة خوانده شد) -به معنای نیم خورده وباقی مانده در ظرف


2-ریشه آن سور بوده به معنای حصار


3- از سوار به معنای دستواره

4-مقام ومنزلت رفیع

5- از تسور (تصاعد وترکیب)

معنای اصطلاحی سورة: بخشی از آیات قرآنی میباشد که دارای آغاز وپایان است.
....pa.... ....pa....



آیه:
:
1- درلغت به معنای علامت ونشانه ( 249 بقره)


2-جماعت

3-امر عجیب وشگفت انگیز است


در اصطلاحی: عبارت است از بخشی از حروف وکلمات ویا جملات که از طریق نقل روایت حدود آنها مشخص میشود.

واین آیه ها از لحاظ حد ومرز ظبق اشاره وارشادپیامبر (ص) مشخص شد.

عزیزانی
2014_07_31, 09:47 PM
g0ll151g0ll151g0ll151
besm4




آیات: مکی ومدنی هستند

خصوصیات مکی ومدنی:1- کلی وقطعی(مکی -مدنی)

2-شایع (مکی)(مدنی)


کلی قطعی مکّی:
1-هرسوره که سجده دارد مکّی است

2-در هر سوره که لفظ کلا دارد مکّی است.

3-هر سوره ای که یا ایهاالناس دارد جز سوره حج که مدنی است.

4-سوره ای که قصّه انبیا وملل را گفته جز سورة بقره

5-سوره ای که داستان ابلیس وآدم را بیان میکند بجز بقره

6-سور های که (الم ) و(الر) بجز دو سوره بقره وآل عمران که مدنی است.

7-سوره رعد الر بعضی میگویند مدنی است ارجع مکی است



مکی قطعی مدنی:

1-هر سوره.مفهوم جهاد واحکام آن باشد.

2-احکام وحدود فرائض وحقوق قوانین مدنی وسیاسی دارد

3-هر سوره ای که در مورد منافقین صحبت کرده بجز سوره عنکبوت (یازده آیه درباره منافقین است ولی مکّی)

4-مجاهد با اهل ودعوت آنها به عدم سر سختی در دینشان
farfallina-viola



....pa....شایع مکّی:بیشتر شیوع دارد که میگویند این آیات مکّی است....pa....


1-کوتاهی آیات وسور وشدت لحن

2-جایی گه در مورد ایمان به خدا ومعاد وبهشت

3-به خوبی ها واخلاق نیک وپایداری نیکی ها

4- جهاد با مشرکین وتحقیر آرمانها ی آن

5-کثرت سوگند ها


شایع مدنی:

1- طولانی بودن اکثر سوره ها وسبک آرام مثل بقره

2-برهانها در مورد حقایق دینی


doaa

عزیزانی
2014_07_31, 11:06 PM
besmellah8


نامهای سوره ی حمد:

1- یکی از نامهایش حمد است چون با کلمه الحمد لله ربّ العالمین شروع شده

2-یکی دیگر از نامهایش شکر است .شکر وحمد از زبان هر کسی که باشد باهر عنوان وهر انگیزه ای به خود خدا.

3-فاتحه از ریشه فتح است به معنای گشودن وگشایش اینکه سوره ی حمد را فاتحه الکتاب گفته اند برای اینکه گشاینده کتاب است.

4-سبع المثانی(هفت دو) سبع می گویند که هفت آیه دارد مثانی میگویند به دو دلیل:1*در هرنماز واجب ومستحب دوبار خوانده میشود.

2*یک بار در مکه ویک بار هم در مدینه نازل شده.

5-اُم الکتاب -اُم القرآن:
یک دلیل که مقدم برسایر سوره هاست عرب به چیزی میگوید مقدم بر چیز دیگر باشد.

اُم به معنای اصل است وسوره حمد آن اصل قرآن است بخاطر اینکه ربوبیت خدا را اثبات کرده.


6-این سوره کنز نامیده میشود این سوره گنجینه وخزینه ای از خزا ئن اللهی است.

7-اساس :
جامع بودن ومحور بودن مفاهیم آن اساس ومحتوای قرآن است.

بیشترین ومحکمترین سخن در این سوره حول محور توحید وخداشناسی که اساس دین است.

8- مناجات: چون در این سوره ایّاک نعبد وایّاک نستعین بنده با خدا ی خودش مناجات می کند.

9-شفا:از پیامبر (ص) نقل شده سوره حمد شفا ی هر دردی است.

10-دعا :بهترین وزیباترین دعا در این سوره است.

11-نور:روشنی دهنده دلهاست . راه مستقیم را به ما نشان می دهد.

12-کافیه: کفایت کننده

13-وافیه: تمام وکامل

14-راقیه ورقیّه: پناه دهنده

15-صلاة(ازصلوة ):سوره حمد بین من وبند هام تقسیم شده نصف آن سوره مال من ونصفی مال بنده ام

16-تعلیم المسأله:چگونگی خواستن از خدا خواستن راه مستقیم

17-الحمد الاولی الحمد القصوی :اولین سوره ای که با کلمه حمد شروع شده.



Doaapar--par-g0ll151g0ll151g0ll151g0ll151Doaa

عزیزانی
2014_08_01, 08:35 PM
besmellah1



...4gol....سوره حمد: ...4gol....سوره حمد قبل از از هجرت واوایل بعثت در مکه نازل شده ( یکبار در مکه یکبار هم در مدینه نازل شده) وچون اولین بار در مکه نازل شده

به آن سوره ی مکّی میگویند .ترتیب آن در جمع آوری: این اولین سوره بود که حضرت رسول جمع آوری کردند ولی پنجمین سوره بود که نازل شده

(علق -قلم-مزمّل - مدّثر -حمد)

ویژگی های سوره حمد:

1-این سوره سر آغاز قرآن است.

2-در تمام نمازهای واجب ومستحب خواندنش واجب است.

3-بیشترین نام را دارد.

4-این سوره دوبار نازل شده است.


محتوای این سوره:

1-خداشناسی واوصاف خداوند

2-اوصاف بندگان صالح خدا

3-بیان کردن مسئله صراط در غالب دعا

فضیلت این سوره:


1-ثواب قرائت این سوره برابربا دو سوم قرآن است.

2-پیامبر(ص)فرمود:شفای هر دردی است.

3-از امام صادق روایت شده :شیطان چهار بار فریاد کشیده وناله سر داده 1-روزی که از درگاه خدا رانده شد.

2-روزی که از بهشت به زمین هبوط کرد.

3- بعثت پیامبر

4-سوره حمد نازل شد.

أعوذ بالله من الشیطان الرجیم

أعوذ:از أعوذ وعیاذ گرفته شده به معنای پناه بردن.

شیطان: هرموجود سرکشی را گویند. ابلیس شیطان رانده شده . حتما باید از شیطان به خدا پناه برد.

رجیم: به معنای رانده شده.

عزیزانی
2014_08_03, 02:33 PM
...panah..

besm18Doaa





Doaa (شروع میکنم) با نام qurani12بخشنده ی مهربان Doaa


عالمین:

1-جمعی که مفرد ندارد

2-از علم گرفته شده (در رابطه با کسی است که عاقل است)

3-از عالَم گرفته شده است :1-همه موجودات
2-صنف صنف(عالم عرب -عالم عجم)
3-به تک تک موجودات
4-به نوع نوع موجودات(نوع انسان -نوع جماد-نوع نبات)


مالک یوم الدین:

مالکیت:1-مالکیت حقیقی 2- مالکیت اعتباری

مالکیت حقیقی:
1-هستی مملوک قائم به اوست
2-مملوک مستقل از مالک نیست
3-کسی که مالک حقیقی داشته باشد هر طور بخواهد از مملوک استفاده می کند

مالکیت اعتباری: هرگونه بخواهیم از وسایل استفاده کنیم( با مرگ به پایان میرسد)

مالک یوم الدین:

1-مالک :اسم فاعل از ملک گرفته شده است( رابطه اقتصادی میرساند)
2-ملک:صفت مشبّهه از ملک گرفته شده (رابطه سیاسی را میرساند)

هردو قرائت را در نظر بگیریم مالکیت دونوع میشود

مال وملک:حقیقی (خدا)
اعتباری(انسان)

مالک یوم الدین:

یوم :به معنای روز دین: اینجا به معنای جزا ست

چرا روز قیامت را یوم الدین گفته اند؟ چون جزای همه ی اعمال در روز قیامت داده میشود.



allahom

عزیزانی
2014_08_04, 07:25 AM
qurani12qurani7qurani




ایّاک نعبد ایّاک نستعین: ایّاک: تنها تورا /نعبد:میپرستیم /نستعین: یاری میخواهیم

عبد:انسان یا هر موجود ذی شعوری مالک غیر خود دارد

عبادت: بندگی کلمه عبادت از عبد گرفته شده

معنای عبد (اصل عبودیت):1- معنای خضوع میدهد (خضع با لام متعدی میشود)
2-به معنای نشان دادن مملوکیت انسان به پروردگار که با استکبار ومشرک بودن سازگار نیست.
3- اطاعت از معبود

حقّ عبادت چیست ؟ ما خدا را حاضر در روبروی خود بدانیم واز او غافل نباشیم وعبادتش تنها صورت عبادت ظاهری نباشد
وجسد ما یک جسد بی روح نباشد .

farfallina-violaچرا ایّاک تکرار شده؟ایّاک دوبار آمده به خاطر حصر(محدود شدن -محصور شدن) یعنی محصور خدا کنیم.farfallina-viola
نستعین: از استعانت گرفته شده .s. تنها تو را می پرستیم .s.






..mahdi....s..s..s..s.

عزیزانی
2014_08_04, 08:10 AM
g0ll151...7gol....


besm4

1...1صراط :
1-در لغط به معنی طریق وسبیل
2-از صرط گرفته شده به معنی بلعید
(مار چیزی را که میبلعد در او فرو میرود در بدنش مستقیم میرود نه به راست میرود نه به چپ)

در اصطلاح:خدای تعالی صراط را به صبر استقامت توصیف کرده که صراط مستقیم را کسی میپیماید که خدا به انعام کرده.

1...1مقدمه: 1...1

صراط:
1- سیر موجودات به سوی خدا (یا ایهاالناس انّک کادح الی ربک کدحا ملاقیه انشقاق 6)

2-راه:
1-قریب (راه خداست )
2-بعید ( راه غیر خدا)
3-راه انسان درطول زنگی سه دسته است:
1-راهی که انسان را به بالا میبرد
2-راهی گه انسان را به سقوط بکشاند
3-راهی که انسان را به گمراهی وسرگردانی میکشاند.
4-صراط مستقیم:راه غیر گمراهان-شرک وظلم وظلالت در آن راه ندارد

خصوصیات کسانی که در راه مستقیم هستند:
1- دارای ثبات قدم هستند هم در قول .هم در فعل .هم در ظاهر. هم در باطن .
2-اطاعت از خدا ورسول میکنند
3-قدر منزلت اصحاب صراط از درجه مومنین بالاتر است

صراط یک راه است سبیل راهای مختلف خدا صراط را به خودش نسبت داده وبه هیچیک از مخلوقاتش نسبت نداده

هدایت:
1-به معنای رساندن به مطلوب وهدف است.
2-به معنای نشان دادن راه ودلالت کردن به آن است.

1...1صراط:
بعضی از روایات میگویند حضرت علی علیه السلام صراط است(پیروی از علی(ع))
بعضی گفته اند صراط طریق بسوی خدا
1- صراط در دنیا که عبارت است از امامیکه اطاعتش بر خلق واجب است
2-صراط آخرت است وآن پلی است بر روی جهنم قرار داده شده است


صراط 1...1...7gol....qurani

عزیزانی
2014_08_09, 06:57 PM
besmellah

...panah..


صراط الذین انعمت علیهم غیر المغضوب علیهم والضالین

ومن یطع الله والرسول فاولئک مع الذین انعم الله علیهم من النبیئن والصدیقین والشهدا والصالحین .وحسن اولئک رفیقا(نساء69)

اخرین آیه سوره حمد: ضالین / مغضوبین

ضالین:
1-گمراهان عادی
2-منحرفین نصاری
3-کسانی که اصرار به گمراه کردن دیگران ندارند.



مغضوبین:
1-گمراهان لجوج ومنافق
2-منحرفان یهود
3-اصرار به کمراه کردن دیگران دارند



--qurani

هندیانی
2014_08_09, 10:28 PM
g0ll17سلام ممنون از مطالب زيبا و جالبي كه قرار داديد.

عزیزانی
2014_08_10, 10:03 AM
...panah..
besme


سوره انعام

چرا سوره انعام را انعام میگویند:
1-کلمه انعام بیش از سوره های دیگر در آن آمده
2-کلمه انعام به معنای احشام وچهار پایان است در حدود 15 آیه (136 تا 150)احکام وسایر آن را بیان کرده است.
ویژگیسوره انعام:
1-یکجا نازل شده
2-این سوره باتشریفات خاصی ومشایعت فرشتگان وبا تعظیموتجلیل به رسول خدا نازل شده
وپیامبر صلوات الله علیه وآله با تقدیس وتسبیح آنرا گرفته است.

مکان نزول:
1- مکی است
2-غیر از شش آیه (91 تا 93) (151 تا 153)
3-بعضی از مفسران گفته اند 9 آیه مدنی است.