PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : نزول قرآن با همه اوصاف قرآن قبل و بعد از نزول‏



گل مريم
2013_05_09, 08:38 PM
بسم الله الرحمن الرحیم

تنزيل، انزال يا نزول، گوياى سرفصلى است كه خواه ناخواه نشان دهنده مرحله قبل از نزول، مرحله نزول و مرحله بعد از نزول است و مى‏ توان براى نزول قرآن، اين سه مرحله را در نظر گرفت:



1. مرحله نزد خدا بودن قرآن، قبل از نزول، تنزيل يا انزال آن.

2. مرحله نزول، انزال يا تنزيل قرآن.


3. مرحله بعد از انزال، تنزيل يا نزول قرآن.

گل مريم
2013_05_09, 08:47 PM
بررسى آيات آغازين سوره ‏ها - كه بيشتر ناظر به بيان چگونگى نزول قرآن و اوصاف آن است - نشان مى‏ دهد كه قرآن، قبل از نزول، نزد خداوند رحمان، در ام ‏الكتاب، لوح محفوظ يا كتاب مكنون‏ ( طباطبايى، الميزان، ج‏2، ص‏15. ) و داراى اوصافى چون كتاب مبين، قرآن مبين، كتاب حكيم، قرآن حكيم، على حكيم بوده است: تلك آيات الكتاب المبين‏ (شعراء، آيه 2؛ قصص، آيه 2 و يوسف، آيه 1) ؛ و الكتاب المبين (دخان، آيه 2 و زخرف، آيه 2. ) ؛ تلك ايات الكتاب و قرآن مبين‏ (حجر، آيه 1. ) ؛ تلك آيات القرآن و كتاب مبين (نمل، آيه 1. ) ؛ تلك آيات الكتاب الحكيم‏( لقمان، آيه 2 و يونس، آيه 1.) ؛ و القرآن الحكيم‏ (يس، آيه 2.) ؛ و انه فى ام‏ الكتاب لدينا لعلى حكيم (زخرف، آيه 4. )؛ كتاب أحكمت آياته‏( هود، آيه 2)؛ بل هو قرآن مجيد * فى لوح محفوظ(بروج، آيات 21 - 22.)؛ انه لقرآن كريم * فى كتاب مكنون ( واقعه، آيات 77 - 78.).

سپس در مرحله نزول، كتاب مبين كه از ام‏ الكتاب و عرش الهى نازل مى ‏شود، تفصيل مى‏ يابد و حالات و اوصاف جديدى به خود مى ‏گيرد(محمد على لسانى فشاركى، جزوه علم محكم و متشابه ص 16 - 40. ): انا أنزلناه قرآناً عربياً( يوسف، آيه 3. )؛ انا جعلناه قرآناً عربياً( زخرف، آيه 3.)؛ كتاب فصلت آياته قرآناً عربياً( فصلت، آيه 3. )؛ بلسان عربى مبين‏(شعراء، آيه 195 و نحل، آيه 103.)؛ كتاب أحكمت آياته ثم فصلت من لدن حكيم خبير (هود، آيه 2)؛ و قرآناً فرقناه‏( اسراء، آيه 106)؛ تبارك الذى نزل الفرقان على عبده‏( فرقان، آيه 1.)؛ و أنزل الفرقان ( آل عمران، آيه 4)؛ و القرآن ذى الذكر(ص، آيه 2).

خداوند حكيم، هدف از اين تفصيل را قرائت، تلاوت، تعقل، تذكر، تعلم، و... مى‏ داند( نك: اسراء، آيه 106؛ زخرف، آيه 3؛ فصلت، آيه 3؛ نور، آيه 1؛ طه، آيه 2)، اما جاى اين سؤال باقى است كه چرا قرآن حكيم قبل از تفصيل و تفريق، قابل تعقل و تعلم انسان‏ها - جز شخص رسول ‏اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم) - نبوده است؟

گل مريم
2013_05_09, 08:54 PM
علامه طباطبائى (رحمة الله) در ذيل آيات آغازين سوره زخرف: حم * و الكتاب المبين * انا جعلناه قرآناً عربياً لعلكم تعقلون * و انه فى أم ‏الكتاب لدينا لعلى حكيم و آيات نخست سوره يوسف و نيز آيه 185 سوره بقره آورده است:


ضمير ه در جعلناه و انزلناه قرآناً عربياً و وانه فى ام‏ الكتاب به كتاب مبين بر مى‏گردد كه در ام ‏الكتاب يا همان لوح محفوظ يا كتاب مكنون قرار دارد.

كتاب مبين نزد خدا، على است؛ يعنى بلند مرتبه و والا منزلت است؛ به گونه‏ اى كه عقل‏ها توان درك و دريافت آن را ندارند و حكيم است؛ يعنى محكم و يكپارچه و حقيقى به هم پيوسته و غير مفصل است و به كلمات، جملات، آيات و سوره‏ ها تبديل و تفصيل نيافته است؛ يعنى قرآن در آن حالت ام ‏الكتابى ‏اش كه وصف لعلى حكيم را دارد، شبيه الفاظ و عبارات (بشرى) نيست كه قابل قرائت و تلاوت باشد. در نتيجه، قابليت تعقل و دريافت براى انسان‏ها را ندارد.


بنابراين، خداوند حكيم، كتاب مبين را در مرحله تنزيل يا نزول، به الفاظ و عبارات عربى، روشن و واضح تبديل كرد و آن را خواندنى و خوانا گردانيد تا قابل قرائت، تلاوت، تعقل و تعلم باشد. در غير اين صورت، دريافت و درك كتاب مبين، فقط مختص رسول‏ خدا مى‏ شد؛ چرا كه وحى و تعليم آن، به ايشان اختصاص داشت. از اين رو كتاب مبين، اصل، مرجع، تأويل، ممثل و حقيقت قرآن عربى مبين است كه در شب قدر، يكپارچه و كامل بر قلب پيامبراكرم (صلى الله عليه و آله و سلم) نازل شد و خداوند حكيم، مقصد اصلى كتاب مبين را به او آموخت؛ چنان‏كه در نزول تدريجى، تفصيل يافته آن را به صورت قرآن عربى مبين، به تدريج و در طول مدت رسالت بر قلب ايشان نازل كرد( الميزان، ج 2، ص 13 - 16، ج 18، ص 138 - 139، 86 - 87 و ج 11، ص‏80. ).

گل مريم
2013_05_09, 08:58 PM
تدبر در آيات ياد شده نشان مى‏ دهد كه خداوند قدير در شب قدر، قرآن را با همه اوصاف قبل و بعد از نزول، بر قلب مبارك پيامبراكرم (صلى الله عليه و آله و سلم) نازل كرد؛ يعنى هم آن كتاب مبين در ام ‏الكتاب را كامل و يكپارچه بر قلب آن حضرت نازل كرد و هم تفصيل يافته و فرقان شده آن به قرآن عربى مبين را:


فأوحى الى عبده ما اوحى‏(نجم، آيه 10. )؛ الله لا اله الا هو الحى القيوم * نزل عليك الكتاب بالحق... و أنزل الفرقان‏( آل عمران، آيات 2 - 4. )؛ شهر رمضان الذى أنزل فيه القرآن... و الفرقان (بقره، آيه 185. )؛ الحمدلله الذى أنزل على عبده الكتاب و لم يجعل له عوجاً( كهف، آيه 1. )؛ تبارك الذى نزل الفرقان على عبده‏( فرقان، آيه 1. )؛ كتاب فصلت آياته قرآناً عربياً (فصلت، آيه 3. )؛ و ما كان هذا القرآن أن يفترى من دون الله ولكن... تفصيل الكتاب لا ريب فيه من رب العالمين‏( يونس، آيه 37. )؛ هو الذى أنزل عليك الكتاب منه آيات محكمات هن أم‏ الكتاب و أخر متشابهات (آل عمران، آيه 7. )؛ و لقد آتيناك سبعاً من المثانى والقرآن العظيم (حجر، آيه 87. )؛ الله نزل أحسن الحديث كتاباً متشابها مثانى‏( زمر، آيه 23. )؛ و انزلنا اليك الذكر لتبين للناس ما نزل اليهم (نحل، آيه 44. ).

در ميان عالميان، از ازل تا ابد، فقط قلب مبارك پيامبراكرم (صلى الله عليه و آله و سلم) ظرفيت و توانايى پذيرش يكباره كتاب مبين و قرآن عربى مبين را به صورت كامل و يكپارچه داشت‏(در اين‏باره امام هادى (عليه السلام) مى‏فرمايد: ينظر (محمد)... الى أنواع عجائب رحمته و بدائع حكمته، و ينظر الى أكناف السماء و أقطار الأرض... فيعتبر بتلك الآثار، و يتذكر بتلك الآيات، و يعبد الله حق عبادته، فلما استكمل أربعين سنة، و نظر الله عز وجل الى قلبه فوجده أفضل القلوب و أجلها و أطوعها و أخشعها و أخضعها، أذن لأبواب السماء فقتحت (اشاره به آيه 5 سوره شورى) و محمد ينظر اليها (اشاره به نزول قرآن به صورت نور (نجم، آيات 1 - 18؛ تغابن، آيه 8؛ شورى، آيات 7 و 52؛ نساء، آيه 174) و أذن للملائكة فنزلوا (قدر آيه 4؛ شورى، آيه 5) و محمد ينظر اليهم و أمر بالرحمة فأنزلت عليه من لدن ساق العرش الى رأس محمد و غرته...فأراد الله عز وجل أن يشرح صدره، و يشجع قلبه فأنطق الله الجبال و الصخور و المدر، و كلما و صل الى شى‏ء منها ناداه. السلام عليك يا رسول الله أبشر فان الله عز وجل قد فضلك و جملك و زينك، و أكرمك فوق الخلائق أجمعين من الأولين و الآخرين (مجلسى، بحارالانوار، ج 17، ص 309 و ج‏18، ص 205 - 206). ).

گل مريم
2013_05_24, 11:55 AM
در روايات، اين مسئله با تعابير گوناگونى بيان شده است:

رسول‏ خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) مى‏ فرمايد: ألا و أنى أوتيت الكتاب (القرآن) و مثله معه‏(سنن ابوداود، ح 4604. ).

از امام على (عليه السلام) نيز روايت شده است: هو (القرآن) كلام الله و تأويله لا يشبه بكلام البشر( مجلسى، بحارالانوار، ج‏92، ص 106. ).


آن حضرت در ضمن خطبه ‏اى فرمودند:


ان الله تبارك و تعالى بعث محمداً (صلى الله عليه و آله و سلم) بالحق ليخرج عباده من عبادة عباده الى عبادته... و من ولاية عباده الى ولايته، بشيراً، و نذيراً، و داعياً الى الله باذنه، و سراجاً منيراً، عوداً و بدءاً، و عذراً و نذراً بحكم قد فصله، و تفصيل قد أحكمه، و فرقان قد فرقه، و قرآن قد بينه ليعلم العباد ربهم اذ جهلوه...(كلينى، روضه كافى، ج 2، ص 245، ح 586. ).


امام باقر (عليه السلام) نيز فرموده ‏اند: قد علمه الله جميع ما أنرل عليه من التنزيل و التأويل‏(تفسير عياشى، ج 1، ص 164. ).


بنابراين، سخن آن حضرت مبنى بر اين‏كه كسى نمى ‏تواند ادعا كند كه كل قرآن را حفظ، فهم و جمع‏ آورى كرده است‏(عن ابى جعفر (عليه السلام) انه قال: من يستطيع أحد أن يدعى أنه جمع القرآن كله ظاهره و باطنه غير الأوصياء (محمد بن حسن صفار، بصائرالدرجات، ص 213). ) اشاره به همين نكته دارد كه قرآن داراى ظاهر و باطن و تأويل و تنزيل است و مردم با ظاهر و تنزيل آن آشنايند و آن را گرد آورده ‏اند، اما باطن و تأويل قرآن قابل جمع ‏آورى نيست.