PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : سوگنامه فاطمه عليها السلام



گل مريم
2014_04_03, 07:24 AM
besm8


: سوگنامه فاطمه عليها السلام

شكايت امام زمان (عج )

حضرت مهدى (عج ) فرمودند:
اگر نبود كه دوستدار شايستگى و مهر بر شما بوده و اگر نسبت به شما محبت و علاقه نداشتيم ، از گفتگوى با شما روى گردانده و كارى به كار شما نداشته و به آزمايش خود كه درگيرى با يك ستمگر سركش و گمراه است كه عده اى را نيز در گمراهى به دنبال مى كشدو مى پرداختيم ، هم او كه با پروردگار خود به نزاع و ضديت برخاسته و مدعى چيزى شده كه مربوط به او نبوده و حق كسى را كه خداوند اطاعت او را واجب نموده منكر شده است ، همان ستمگر غاصب . من از دختر رسول خدا سرمشق نيكويى دارم : انسان نادان به پستى كار خودش گرفتار خواهد شد و به زودى شخصى كافر خواهد دانست كه فرجام كار از آن كيست . (فاطمه زهراء شادمانى دل پيامبر ص 42،/ به نقل از بحارالانوار: ج 53، ص 180 - 179.)

گل مريم
2014_04_03, 07:25 AM
يا على عليه السلام در هيچ امرى مخالف تو را نكردم

در يكى از روزهاى آخر حيات فاطمه عليها السلام كه در بستر بيمارى بودبه على عليه السلام گفت : على جان ! هنگام فراق نزديك شده است ، سخنانى دارم كه مى خواهم با تو بگريم .
على عليه السلام فرمود: آنچه دلت مى خواهد بگو، پس بربالين فاطمه عليها السلام نشست و دستور داد كسى داخل اطاق نباشد. آنگاه دختر پيامبر اين چنين گفت :

اى پسرم عم ! شروع زندگى با تو در هيچ امرى مخالفت تو را نكردم و هرگز از من دروغ و خيانت سر نزد.

على عليه السلام در حالى كه او را تصديق مى كرد، گفت :
تو باتقواتر و متواضع تر از آن هستى كه من تو را بر چنين امرى سرزنش كنم ، آه چقدر جدايى و دورى از تو بر من دشوار خواهد بود ! مصيبت پيامبر برايم زنده مى شود، از دست دادن تو براى من بسيار سخت و ناگوار است . از اين ماتم به خداى خود پناه مى برم و دل به او مى سپارم . مصيبت فراق تو آن قدر تلخ و سنگين است كه تحمل آن براى على مشكل و طاقت فرساست ، مصيبتى كه هيچ چيز نمى تواند آن را جبران كند، اين دردى است كه درمانى براى او نمى بينم .

سپس على عليه السلام سر فاطمه عليها السلام را به سينه چسباند و با هم گريستند. گريه فاطمه عليها السلام براى تنهايى على عليه السلام و گريه على عليه السلام در فراق زهراء عليها السلام . (كشف الغمه : ج 1، ص 191،)

گل مريم
2014_04_03, 07:30 AM
اشك مظلوم ، موجب رحمت است .

روزى حضرت فاطمه عليها السلام رو به حضرت على عليه السلام نمود و گفت : اى ابالحسن ! من از پدرم شنيدم كه مى فرمود: اشك ، خشم خداوند را خاموش مى كند و قبر باغى از باغهاى بهشت نخواهد بود مگر هنگامى كه بنده از ترس خدا گريه كند و خداوند عزيز و جبار مى داند كه من با اين اشكها از خوف خدا مى گريم .

حضرت على عليه السلام گريست ، فاطمه عليها السلام از اشكهاى آن حضرت گرفته وبر چهره خود كشيده و گفت : اى ابالحسن ! اگر غمگينى در بين امت گريه كند خداوند آن امترا مورد بخشايش خود قرار مى دهد. پسر عمو ! تو غمگين و محزونى و من اشك چشم تو رابه صورت مى كشم تا مشمول رحمت خدا شوم . (
فاطمه زهرا شادمانى دل پيامبر: ص 444 / به نقل از: الكوكب الدرى .) بيت الاحزان فاطمه عليهاالسلام

بعد از وفات رسول خدا (صلى الله عليه وآله ) و پيش آمدن مشكلات و مصيبتها بر اهل بيت پيامبر فاطمه زهراء عليها السلام همواره شال عزابر سربسته بود. از نظر جسمى روز به روز به تحليل مى رفت و از فراق پدر گريان و قلبش سوزان بود. ساعتى بيهودش مى شد و ساعتى به هوش ‍ مى آمد گريه هاى آن حضرت بر پدرش قطع نمى شد.
منزل زهراء عليها السلام از دو طرف در داشت يكى داخل مسجد باز مى شد و ديگرى در كوچه مجاور باب جبرئيل ، مردى كه در مواقع نماز به مسجد مى آمدند از جلوى درب خانه فاطمه عليها السلام عبور مى كردند و صداى ناله آن حضرت را مى شنيدند و با خود مى گفتند: مگر چه شده كه يگانه دختر پيامبر اين قدر نالان است ؟ مگر چه ظلمى بر او روا داشتند؟ ! اين موضوع بر سران حكومت گران آمد.
افرادى خدمت اميرالمؤ منين على عليه السلام رسيدند و از آن حضرت خواستند تا گريه و عزادارى فاطمه عليها السلام را كنترل نمايد يا شب گريه كند و يا روز، تا ما آرامش ‍ داشته باشيم .
حضرت امير پس از سخنان آنان ، نزد فاطمه عليها السلام آمد و فرمود: فاطمه جلان ! گروهى آمده اند و مى گويد: به فاطمه بگو يا شب گريه كند يا روز !
فاطمه عليها السلام جواب داد: اى ابالاحسن ! چقدر اندك است ماندن من در ميان مردم و چقدر نزديك است زمان ، پنهان شدن من از جمعشان ... سوگند به خدا هرگز سكوت نمى كنم ، نه در شب و نه در روز، تا اينكه به پدرم رسول الله ملحق گردم .
على عليه السلام فرمود: هر طور دوست مى دارى عمل كن ، لذا آن حضرت جايگاهى را در بقيع بنام بيت الاحزان براى فاطمه درست كرد و حضرت فاطمه هر روز دست حسن و حسين عليه السلام را مى گرفت و به آنجا مى رفت و به عزادارى مشغول مى شد و غروب آنها را به منزل باز مى گرداند. (فرهنگ سخنان فاطمه زهرا: ص 319 / به نقل از بحارالانوار: ج 43، ص 174، الكوكب الدرى : ج 1 ص 242.)


نام كتاب : الگوهاى رفتارى حضرت فاطمه زهرا (عليها السلام )
نام نويسنده : حليمه صفرى