توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : پژوهشى در اصول، مبانى و فرايند ترجمه قرآن
مدهامتان
2014_03_18, 01:32 PM
besmellah11
پژوهشى در اصول، مبانى و فرايند ترجمه قرآن
سید محمد حسن جواهری
اشاره:
مقاله پيش رو، گزيدهاى است كوتاه و گويا از پژوهشى درباره فرايند ترجمه قرآن و مبادى ورودى آنكه به صورت فهرس تواره ارائه مىگردد. اين پژوهش هر چند با توجه به متن مقدس قرآن، به دليل ويژگى هاى منحصر به فرد آن، سامان يافته، به حوزه ترجمه به طور كلى و به ترجمه متون دينى، اعم از متون حديثى و غير آن، نظر دارد و راهكارهاى مفيد ارائه مىكند.
پيشگفتار
هماره برخى علوم با وجود اهميت و نقش فراوان، از ديده ها پنهان اند و به بهانه ارتكازى بودن و جز آن، مورد اهتمام قرار نمىگيرند. شايد بتوان سردسته اين دانشها را «علم منطق» دانست.
«قواعد تفسير» نيز نمونه اين گونه علوم يا فنون است. قواعد تفسير مىكوشد مسير يك مفسر را به شكلى گويا بيان كند و احتمال خطا و انحراف از مسير را به حداقل برساند. «قواعد ترجمه» نيز مىتواند در شمار اين گونه دانشها يا فنها طبقه بندى شود؛ قواعد ترجمه مىكوشد ابزار و مسير حركت مترجم از مبدأ به مقصد را به روشنى نمايان سازد و كار دشوار علمى ـ فنى ـ هنرى او را در قالبى كلاسيك و كنترل شده قرار دهد. از سوى ديگر، اين امكان را فراهم مىسازد تا نقدهايى عالمانه و سازنده عرضه شود و حاصل تلاش مترجم را در مسير تكاملى خويش قرار دهد؛ چه اينكه اگر مراحل كار مترجم و مبانى او بر ناقد آشكار نباشد و مترجم و ناقد با يك زبان و در يك راستا ارتباط برقرار نكند، نقد نمىتواند به هدف ارزشمند خويش دست يابد و در نهايت، مصداقى از گفته چخوف تلقى مىشود كه ناقد مانند خرمگسى نشسته بر اسب آن را از كار باز مىدارد!
و حال آنكه جايگاه والاى ناقد و ارزش بالاى نقد اگر همراه با ادب نقد و بر پايه اصول صحيح آن صورت پذيرد، بر هيچ صاحب خردى پوشيده نيست.
كوتاه سخن اينكه: مترجم در مسير ترجمه از نقطه آغازين تا نقطه پايانى آن به طور كلى بايد نظر خود را بر سه محور معطوف دارد:
1. انتخاب صحيح نوع و شيوه ترجمه؛
2. توجه به اصول و اتخاذ مبانى لازم و مناسب ترجمه؛
3. فرايند ترجمه.
مدهامتان
2014_03_18, 01:34 PM
توضيح مراحل ياد شده به اختصار از قرار ذيل است:
1. انتخاب صحيح نوع و شيوه ترجمه
گام اول مترجم در مسير حركت از نقطه آغازين، بايد با در نظر گرفتن نقطه پايانى باشد تا نوع و شيوه حركت خود را به درستى انتخاب كند.
مترجم از همان ابتداى كار بايد بداند براى چه گروه سنى و با چه زبانى ترجمه مىكند؛ در غير اين صورت، ناهمخوانى فراوانى در كار او رخ مىنمايد و تأثير كار او به ميزان قابل توجهى كاهش مىيابد.
متأسفانه، در اين خصوص كاستى هاى بسيارى در حوزه ترجمه و به ويژه ترجمه قرآن كريم ديده مىشود. اين ناهماهنگى تا بدان جا پيش رفته كه حتى كاربرد اصطلاحها در زبان مترجمان و كارشناسان براى شناسايى نوع ترجمه گاه به حد تناقض رسيده است!
در اين مجال اندك بناى نقل و نقد اقوال و بررسى پىآمدهاى اين ناهماهنگى ها را نداريم؛ از اينرو به تبيين انواع و شيوه هايى كه مناسبتر به نظر مىرسند، بسنده مىكنيم.
1ـ1. ترجمه لفظ به لفظ
از ترجمه لغوى دو معنا اراده شده است كه عبارتند از:
الف. ترجمه واژه هاى دشوار قرآنى به زبان مقصد؛1 مانند كتابهاى المستخلص يا جواهر القرآن، محمد بن محمد بن نصر البخارائى؛ تفسير مفردات قرآن، تصحيح عزيزالله جوينى؛ لسان التنزيل، به اهتمام دكتر مهدى محقق؛ ترجمان القرآن، ميرسيدشريف جرجانى و جز اينها.
ب. ترجمه پيوسته مفردات قرآن همگام با ساختار زبان مبدأ؛ هدف اصلى اين نوع ترجمه انتقال معانى واژه هاى متن مبدأ به زبان مقصد است. البته در ساختارهايى مشابه ساختارهاى زبان مبدأ.2 به بيان ديگر، ساختار چنين ترجم هاى با ساختار نحوى زبان مقصد سازگار نبوده، با زبان معيار فاصله اى بسيار دارد؛ براى مثال:
وَ وَهَبْنَا لَهُ أَهْلَهُ وَ مِثْلَهُم مَّعَهُمْ رَحْمَةً مِّنَّا وَ ذِكْرَى لأُوْلِى الأَلْبَابِ. 3
ـ و بخشيديم او را گروه او و ماننده ايشان، بخشايشى از ما و پندى خداوندان خردها را (ترجمه تفسير طبرى).
ـ و داديمش خاندانش را و مانند آنان را با آنان رحمتى از ما و يادآوردنى براى دارندگان خردها (معزى).4
مدهامتان
2014_03_18, 01:38 PM
1ـ2. ترجمه تحت اللفظى
هدف مترجم در اين نوع ترجمه، انتقال معانى الفاظ به زبان مقصد و انعكاس ساختارهاى زبان مبدأ در ترجمه است. زبان اين نوع ترجمه با زبان معيار5 فاصله بسيارى دارد، ولى بر خلاف ترجمه لفظ به لفظ كه معمولاً از انسجام خالى است، انسجام معنايى و الگوهاى زبان مقصد، هر چند اندك و ضعيف، در آن ديده مىشود. اين نوع ترجمه در معادل يابى اصطلاحات و كنايات و جز اينها كه واحدهاى زبانى بزرگتر از واژه ها را اختيار مى كنند، ناتوان است و واحدها، مانند ترجمه لفظ به لفظ، معمولاً انفرادى ملاحظه مىشوند.
ترجمه تحت اللفظى براى برخى مقاطع آموزشى مفيد است، ولى نمىتوان آن را ترجمه اى موفق و مقبول ارزيابى كرد. مثال:
يَخَافُونَ رَبَّهُم مِّن فَوْقِهِمْ وَيَفْعَلُونَ مَا يُوءْمَرُونَ. 6
ـ از پروردگارشان از بالاتر خويش مىترسند... (پاينده)
1ـ3. ترجمه وفادار / امين / معادل
هدف مترجم در اين نوع ترجمه انتقال دقيق پيام و محتواى متن مبدأ به ضميمه حفظ ساختارهاى ادبى (صرفى، نحوى، بلاغى و... ) آن تا حد امكان، به زبان معيار مقصد است. انسجام در ترجمه به دليل عنايت و رعايت ساختارهاى زبان مقصد و زبان معيار در حد بالايى است و اولين گزينه در انتخاب واحد ترجمه نيز همواره كوچكترين (تكواژ) است و بسته به چهار چوبهاى ترجمه، واحدها از پايين به بالا حركت مىكنند. (تكواژ، واژه، گروه، جملهواره، جمله و... ). مثال:
ياأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ لِمَ تَقُولُونَ مَا لاَ تَفْعَلُونَ. 7
ـ اى كسانى كه ايمان آورده ايد، چرا چيزى مى گوييد كه انجام نمى دهيد؟ (فولادوند)
مدهامتان
2014_03_18, 01:39 PM
1ـ4. ترجمه معنايى / محتوايى
در اين نوع ترجمه، ضمن انتقال دقيق پيام و محتواى متن مبدأ به زبان مقصد، زبان معيار و ساختارها و الگوهاى بيانى زبان مقصد بيش از ترجمه وفادار مورد توجه است؛ از اينرو از پايبندى مترجم به ساختارهاى زبان مبدأ كاسته مىشود و به اصطلاح بوى ترجمه كمتر به مشام مىرسد. واحد ترجمه در اين نوع ترجمه، معمولاً جمله است و در صورت نياز، به واحدهاى بزرگتر و كوچكتر مراجعه مىشود.
مثال: ترجمه آيه ياد شده در مثال قبل براساس ترجمه معنايى چنين است: «اى موءمنان، چرا سخنى مىگوييد كه انجام نمى دهيد؟!» البته اين ترجمه به شرطى است كه يَاأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ با يَاأَيُّهَا الموءمنون اختلاف معنايى نداشته باشد؛8 و در غير اين صورت اگر رعايت ساختار زبان مبدأ از ريزش معنايى جلوگيرى مىكند، لازم است ساختار آن تا حد امكان رعايت شود.
گفتنى است برخى كارشناسان، ترجمه وفادار را در خصوص متن مقدس قرآن ترجيح داده و آن را ترجمه اى ايده آل دانسته اند. 9 اين سخن در موردى كه ترجمه وفادار ضمن تأمين اهداف خود، زبان معيار و الگوهاى بيانى زبان مقصد را نيز بسان ترجمه معنايى، لحاظ كند، بى ترديد صحيح است؛ ولى اگر مسير ترجمه وفادار و معنايى در خصوص شيوايى متن و قُرب و بُعد از آن به زبان معيار و الگوهاى بيانى زبان مقصد و به ديگر سخن، در ضعف و قوت بوىِ ترجمه از يكديگر جدا شوند، به نظر مىرسد ترجيح با ترجمه معنايى باشد.
مدهامتان
2014_03_18, 01:43 PM
1ـ 5. ترجمه آزاد
كارشناسان درباره ترجمه آزاد اختلاف نظر بسيارى دارند.10 شايد نتوان همه آنها را در تعريفى واحد جاى داد، ولى با توجه به تعريفى كه براى ترجمه معنايى ارائه شده، به نظر مىرسد هر گونه فراروى از آن در دامنه ترجمه آزاد قرار گيرد.
در اين نوع ترجمه، ريزش معنايى بيشترى نسبت به انواع ديگر رخ مىدهد، و نيز شيوايى، و انطباق كامل آن بر زبان معيار، از شاخصه هاى بارز آن است. به ديگر سخن، در ترجمه آزاد، مخاطب هيچگاه بوى ترجمه را احساس نمىكند، و دچار دلزدگى و خستگى نمىشود. اين نوع ترجمه براى نوجوانان و كودكان بهترين نوع ترجمه است و چنانچه با متن مبدأ چندان فاصله نگيرد، براى عموم نيز ترجمه مطلوبى است. گفتنى است گاه ترجمه آزاد به اندازه اى از زبان مبدأ فاصله مىگيرد كه به مرز اقتباس وارد مىشود. هدف اصلى ترجمه اقتباس، انتقال پيام كلى متن در قالبهاى ديگر است. واحد ترجمه در ترجمه آزاد جمله و بند، و در اقتباسى بند و فراتر از آن است.
1ـ6. ترجمه تفسيرى
منظور از ترجمه تفسيرى در گفتارها و نوشتارهاى كارشناسان، يكى از سه معناى ذيل است:
الف. شرح و بسط مطالب و متن مبدأ به زبان مقصد؛ براساس اين تعريف، تفسير نمونه، منهج الصادقين و ترجمه آيت الله الهى قمشه اى مشمول آن هستند.
ب. ارائه توضيح هاى تفسيرى در ضمن ترجمه به صورت مزجى يا پىنوشت؛ ترجمه هاى آيت الله الهى قمشه اى(ره) و آيت الله مشكينى و برخى ديگر از اين نوع اند.
ج. دخالت برداشتهاى تفسيرى در ترجمه بدون جداسازى آنها از اصل ترجمه؛ اين نوع ترجمه را بر ترجمه معنايى و يا برخى از معانى ترجمه آزاد مىتوان منطبق دانست.11 اين نوع تفسير را كم و بيش مىتوان در بسيارى ترجمه ها يافت، ولى برخى ترجمه ها مصداق پررنگترى براى اين نوع ترجمه تفسيرى هستند؛
براى مثال، در ترجمه... فَأَتَمَّهُنَّ...12:
ـ... و او را به انجام دادن آنها موفق ساخت... (براساس تفسير الميزان).
ـ... و او به خوبى از عهده اين آزمايشها برآمد... (براساس تفسير نمونه).
دو ترجمه ياد شده بدون اينكه اضافه تفسيرى به همراه داشته باشند، آراى تفسيرى مترجمان را به خوبى به تصوير كشيده اند. براساس ترجمه اول، فاعلْ خداى متعال و براساس ترجمه دوم، فاعلْ حضرت ابراهيم(ع) است.
مترجم، موظف است تا مىتواند از ابهام هاى متن بكاهد و هر جا لازم است از اضافه هاى تفسير كمتر كمك بگيرد، ولى نبايد استفاده هاى تفسيرى او به افراط كشيده شود و در صورت لزوم، لازم است بخشى از آنها به پىنوشت ارجاع داده شود. همچنين بهتر است تا جايى كه امكان دارد آراى تفسيرى از اصل ترجمه با كروشه جدا شود.
zahra123
2021_12_12, 10:11 AM
بسیار مفید و خلاقانه بود متشکرم
vBulletin® v4.2.2, Copyright ©2000-2023, Jelsoft Enterprises Ltd.