PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : عایشه بعد از پیامبر



یا علی ابن الحسین
2014_03_15, 04:00 PM
داستانهایی حاکی از علاقه زیاد محمد به عایشه و همچنین از عایشه در مورد وقف کردن خودش به خدمت به محمد در سالهای بعدی زندگی محمد ذکر شده است. اما در این داستانها دخالتهای وی در فتنه های سیاسی و تاثیر وی بر روی محمد توجیه نمی شود.
به نظر می رسد که در میان زنان محمد دو دسته وجود دارد، دسته اول به سرکردگی عایشه و حفصه که سیاستهای پدرهایشان ابوبکر و عمر را دنبال می کردند
دو دسته دیگر به سرکردگی ام سلمه از قبیله ای در مکه به نام بنی مخزوم بوده است. با این حال این رقابت چندان تاثیر سیاسی ای نداشته است. وقتی محمد مرگ خود را نزدیک می دید از زنان دیگرش خواست که اجازه دهند روزهای آخر را در خانه عایشه باشد. عایشه در این روزها از وی پرستاری می کرد و سرانجام محمد در خانه عایشه (حرم النبی امروزی) دفن گردید. ابوبکر و عمر نیز همین جا دفن شدند.
بعد از افزایش قدرت محمد، زن های او زندگی آسوده تری یافتند و در اجتماع جایگاه بالاتری پیدا کردند . عنوان مادر ایمان آورندگان (ام امؤمنین) را دریافت کردند(سوره احزاب، آیه ۶) ولی از ازدواج مجدد منع شدند (سوره احزاب، آیه ۵۳) . بنابر همین (آیه) عایشه در سن ۱۸ سالگی بصورت بیوه بی فرزند رها شد
و این علاقه شدید پیامبر به او اما بعد از پیامبر عایشه تصویر متفاوتی به ما میدهد
عایشه دو سال خلافت ابوبکر و ۱۰ سال خلافت عمر را گذراند و دوران خوبی را با این دو خلیفه گذراند و فعالیتی سیاسی در این دوران نداشت.
پس از مرگ حضرت محمد (ص) در سال ۶۳۲ میلادی، عایشه از مدافعان خلافت ابوبکر و عمر بود.
در حالی کهابوبکرفدک را از فاطمه گرفت ، از سهم‌الارث حضرت محمد(ص) زمین‌هایی را به دخترش عایشه بخشید.همچنین در اوایل خلافت ابوبکر، عایشه در حدود ۵۰۰ حدیت نوشته‌شده از محمد را جمع‌آوری، و برای سوزاندن به پدرش تحویل داد.
عمربن خطاب نیز در حالی که به مستمری ۱۰۰۰۰ درهم برای زنان محمد از سهم‌الارث وی تعیین کرده‌بود، عایشه را مستثنی و مستمری ۱۲۰۰۰ درهم برای وی در نظر گرفت.

عایشه از مخالفان سیاستهای عثمان بود. با این حال نه طرفدار گروهی که بر عثمان شورش کرده بودند و نه طرفدار علی بود. وی رسما اعلام کرد که عثمان باید کشته شود اما با این حال به حج رفت. عزیمت وی به مکه باعث شد که جنبش های سیاسی زیادی به رهبری وی در مکه شکل بگیرد.
عایشه در قضیه شورای شش نفره برای تعیین جانشینی عمر، تمایل به انتخاب عثمان بجای علی داشت، اما این تمایل خیلی زود تغییر کرد. عثمان در روزهای اول خلافتش، با یادآوری توصیه عایشه به پدرش برای امتناع از دادن سهم‌الارث به فاطمه، از دادن مستمری سهم‌الارث زنان محمد به او سرباز زد و این ماجرا آغاز ناخشنودی عایشه از عثمان بود.عایشه مردم را به کشتن عثمان ترغیب می‌کرد و درباره وی می‌گفت:
این نعثل (پیر خرفت) را بکشید، که او کافر شده
زمانی که مخالفان عثمان زیاد شدند، عایشه هم در رهبری بخشی از آن ایفای نقش کرد. او با نوشتن نامه به قبایل مختلف، آنان را ترغیب به کشتن عثمان می‌کرد. در زمان محاصره عثمان، از او خواسته‌شد که در مدینه بماند، اما با بی‌توجهی به این قضیه راهی مکه شد. هنگاهی که عایشه خبر کشته‌شدن عثمان را شنید، در حالی که هنوز از انتخاب علی به خلافت توسط مردم بی‌خبر بود، در باره عثمان چنین گفت:عثمان عاقبت شومی را برای خاندانش (بنی‌امیه) بجا خواهدگذاشت اما هنگامی که از خلیفه‌شدن علی آگاهی یافت، دیدگاهش را برگرداند و خواستار انتقام‌گیری از قاتلان عثمان شد
عثمان در ذی الحجه ۳۵ ه.ق/۶۵۶ م کشته شد. حدود ۴ ماه بعد عایشه مکه را به سمت بصره با هزار مرد قریشی ترک کرد تا انتقام قتل عثمان را بگیرد.مدتی کوتاهی قبل تر هم طلحه و زبیر به او پیوسته بودند و این ۳ نفر رهبری جنبش مخالفان علی را تشکیل دادند.
آنها توانستند کنترل بصره را با بسیاری از مسلمانان بصره به دست بگیرند . آنها به حومه شهر پیشروی کردند تا با علی - که در همان زمان مدینه را به سمت کوفه ترک کرده بود و به سمت آنها پیشروی می کرد - مواجه شوند.
نبرد در جمادی الثانی ۳۵ ه.ق/۶۵۶ م در گرفت. این جنگ از این رو جمل نام گرفتکه شدت جنگ حول شتری بود که هودجی که عایشه در آن بود را حمل می کرد. علی در جنگ پیروز شد و سپاهیان عایشه پراکنده شدند و با احترام با عایشه رفتار شد ولی طلحه و زبیر جانشان را از دست دادند
بعد از این شکست، عایشه اجازه یافت آرام و بی صدا در مدینه زندگی کند و در سکوت در مدینه به مدت ۲۰ سال زندگی کرد. او دیگر فعالیت سیاسی نداشت ولی با علی از در آشتی در آمد و با معاویه هم مخالفتی نکرد . موافقت یا مخالفتش - به هر حال - به نظر می رسد دلیلی داشته است. او در رمضان ۵۸ ه.ق / جولای ۶۷۸ م در گذشت. او بعدها به عنوان سمبل تقوا مطرح گردید، اما دلیل این دیدگاه هنوز معلوم نیست.
حسن بن علی وصیت کرده بود که پس از مرگش در مسجدالنبی و در کنار پدربزرگش محمد دفن شود. هنگام تشییع جنازه بسوی حرم نبوی، عایشه که با خاندان علی دشمنی داشت، سوار بر قاطری راه را بر تشییع‌کنندگان بست و با فریاد اعلان‌کرد که اجازه نخواهد داد نوه خدیجه در کنار پیامبر به‌خاک سپرده‌شود و این ممانعت عایشه باعث دخالت مامورین بنی‌امیه شد و جسد را تیرباران کردند. در نتیجه این کشمکش جسد حسن برای دفن به بقیع منتقل شد.




پس از اعلان وراثتی‌شدن خلافت و انتخاب یزید توسط معاویه، عایشه با مخالفت به وی برخاست. معاویه که از نفوذ عایشه بین مردم نگران بود، نقشه قتل وی را کشید. او با حفر و پوشاندن چاله‌ای برسر راه عایشه به عمرش پایان داد. قبر او در بقیع است.سنی ها او را به عنوان همسر مورد احترام محمد قبول دارند.




او با سقف ۱۲۱۰ حدیث نقل شده و صاحب بودن نسخه قدیمی قرآن اعتبار یافته است. ولی به طور خالص ۳۰۰ تا از این احادیث توسط بخاری و مسلم ضبط شده است. گفته می شود که تعدادی از نوشته ها (آیات فعلی قرآن) مربوط به نسخه قرآنی او می باشد. در منابع به دانش شاعری و توانایی بیان کردن آن و همچنین فصاحت و سخنوری عایشه اشاره شده و وی موضوع اشعار تاریخ عرب و غیره بوده است.

یا علی ابن الحسین
2014_05_07, 10:14 AM
امام صادق(علیه السلام):
فاحشه مبینه كسی بود كه در جنگ جمل مقابل امیرالمومنین(علیه السلام)ایستاد.
البرهان جلد 4-صفحه 441
__________________________
عایشه (لعنت الله علیه)ملعونه ای است كه یكی از هفت در جهنم به نام اوست.

بحار جلد 30 صفحه 232 وبرهان جلد2 صفحه 345
__________________________
عائشه ، اعتقاد داشت كه رضاع كبير سبب محرميت مى‌شود و قطعا خود او پسرى ( كه نزديك به سن بلوغ بوده) را شير دارد و آن پسر بر او وارد مى‌شد؛ اما ساير مادران مؤمنان، آن را قبول نداشتند .
وكانت عائشه ترضع رضاع الكبير
وكانت عائشه ـ ام المفسدين ـ ترى أن إرضاع الكبير يحرمه، وأرضعت غلاما فعلا، وكان يدخل عليها، وأنكر بقية أمهات المؤمنين ذلك.
فتح المنعم شرح صحيح مسلم، ج5 ، ص622
__________________________
از امام صادق علیه السلام شنیدیم که بعد از هر نماز چهار مرد و چهار زن را لعنت می کرد:

فلان و فلان و فلان و معاویه و آن حضرت اسم مبردند: (ابوبکر و عمر و عثمان و معاویه ، و«فلان» نمی فرمود)

و فلانه (عایشه) و فلانه (حفصه) و هند و ام الحکم خواهر معاویه.

(اصول کافی: ۳/۳۴۲ح۱۰.)
___________________________
لازم به ذكر است كه كلمه فاحشه در عربي معنايش با انچه در فارسي است فرق ميكند.
در عربي فاحشه به معناي كسي است كه عمل بد و زشت انجام ميدهد. ولي در فارسي به معناي زنا كار است.
ما هيچ و قت نميگوييم كه عايشه زنا كار بوده. ولي اذيت و ازار پيامبر از زنا هم بدتر است.

1- عایشه به پیامبر کارهای زشتی نسبت می داد.
2- عایشه قاتل پیامبر اکرم ، که آن حضرت را مسموم کرد.
3- عایشه تابوت امام حسن علیه السلام را تیرباران کرد.
4- عایشه اولین زنی بود که سوار زین اسب شد.
5- عایشه کسی است که امیرمؤمنان هر روز در قنوت نماز در دعای صنمی قریش او را لعن می کرد.
6- عایشه کسی است که امام صادق علیه السلام او را بعد از هر نماز لعن می کرد.
7- عایشه کسی است که در شهادت حضرت زهرا خوش حال شد.
8- عایشه کسی است که وقتی امیرمؤمنان شهید شدنند سجده شکر کرد.
9- عایشه کسی است که لخت می شده و به مردان غسل اموزش می داد.
10- عایشه کسی است که از قول پیامبر یه امیرمؤمنان تهمت می زد.
11- عایشه کسی است که در قتل ابراهیم فرزند ماریه قبطیه دست داشت.
12- عایشه کسی است که در جنگ جمل بیش از بیست هزار از مسلمانان را کشت.
13- عایشه کسی است که حسادت زیادی به ام المؤمنین حضرت خدیجه علیها السلام داشت.
14- عایشه کسی است که هیچ وقت به نبوت پیامبر یقین پیدا نکرد.

یا علی ابن الحسین
2014_05_07, 11:02 AM
عیاشی از عبد الصمد بن بشیر از امام صادق علیه السلام روایت کرده که فرمود: «تدرون مات النبي صلوات الله علیه واله أو قتل؟ إنّ الله یقول: ﴿أفإن مات أو قتل إنقلبتم علی أعقابکم﴾ فسمَّ [قبل الموت!] إنّهما سقتاه! فقلنا إنّهما وأبویهما شرُّ من خلق الله».تفسیر عیاشی، ج 1، ص 200؛ البرهان، ج5،ص419؛ الصافی، ج5، ص194؛ نور الثقلین، ج5،ص367،ح3؛ کنز الدقایق، ج13، ص325؛ تفسیر شریف لاهیجی، ج4، ص518.
«می دانید که پیامبر صلوات الله علیه واله فوت کرد یا کشته شد؟ خداوند می فرماید: «آیا اگر او بمیرد و یا کشته شود عقب گرد می کنید؟» پس پیامبر صلوات الله علیه واله قبل از موت مسموم شد! آن دو به ایشان سم خوراندند! ما گفتیم: آن دو و پدرانشان بدترین کسانی هستند که خدا خلق کرده است».
و معلوم است که منظور از آن دو عایشه و حفصه و پدرانشان ابوبکر و عمر هستند.

یا علی ابن الحسین
2014_05_07, 11:04 AM
مرحوم بیاضی روایتی را از امام صادق علیه السلام نقل کرده که فرمود: «إنه أعلم حفصه أن أباها و أبابکر یلیان الأمر، فأفشت إلی عایشة، فأفشت إلی أبیها، فأفشی إلی صاحبه، فاجتمعا علی أن یستعجلا ذلک علی أن یسقیاه صلوات الله علیه واله سُمّا».الصراط المستقیم، علی بن یونس نباطی بیاضی، ج 3، ص 168؛ و از او بحارالانوار مجلسی، ج 22، ص 246.
«پیامبر صلوات الله علیه واله حفصه را آگاه کردند که پدرش (عمر) و ابوبکر امارت را بدست می گیرند، حفصه این سرّ را برای عایشه فاش کرد و عایشه هم برای پدرش گفت: و ابوبکر هم به عمر گفت. پس آن دو (ابوبکر و عمر) جمع شدند برای این که این امر زودتر اتفاق بیفتد، پیامبر را مسموم کنند».
از روایات اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) انسان یقین پیدا می کند که قاتلان پیامبرصلوات الله علیه والههمان چهار نفر بوده اند و نیازی به استدلال به کتب عامه نیست اما برای اسکات خصم به شواهدی که کتب عامه بیان کرده اند نیز اشاره خواهیم کرد.

یا علی ابن الحسین
2014_05_07, 11:05 AM
بخاری و مسلم روایت کرده اند:
«عن عایشه قالت: لددنااللدود: آن چیزی است که به انسان، در یک طرف دهان می نوشانند؛ الطب النبوی، ابن قیّم جوزی، ج 1، ص 66. لدد: اللدود: از دواهایی است که به مریض می نوشانند؛ کنزالعمال، متقی هندی، ج 7، ص 267. رسول الله في مرضه و جعل یشیر إلینا أن لا تلدّوني، فقلنا: کراهیة المریض بالدواء! فلمّا أفاق قال: ألم أنهکم أن تلدّوني؟! قلنا: کراهیة الدواء! فقال صلوات الله علیه واله: لا یبقی منکم أحد إلا لدّ و أنا أنظر، إلا العباس فإنه لم یشهدکم.»صحیح بخاری، ج 8، ص 42؛ صحیح مسلم، ج 7، ص 42 و بسیاری دیگر از کتب عامه. عایشه گفت: «به پیامبر در مرضش دوا خوراندیم، پیامبر به ما اشاره کرد که به من دوا نخورانید. گفتیم: به خاطر کراهت مریض از دواست! پس وقتی حالشان افاقه پیدا کرد فرمود: آیا شما را نهی نکردم که به من دوا نخورانید؟ گفتیم: (گمان کردیم سخن شما به خاطر) کراهت دواست! پس پیامبر فرمود: هر کس در خانه است در برابر چشم من باید دوا بخورد به جز عمویم عباس که در کنار شما حضور نداشت.»

یا علی ابن الحسین
2014_05_07, 11:11 AM
احمد بن حنبل از عایشه روایت کرده که گفت: «لددنا رسول الله صلوات الله علیه واله في مرضه، فأشار إلینا أن لا تلدّوني، قلت: کراهیة المریض الدواء! فلما أفاق قال: ألم أنهکم أن لا تلدّوني؟! قال: لا یبقی منکم أحد إلا لدّ غیر العباس فإنه لم یشهد کنّ.» مسند احمد، ج 6، ص 53.
«به پیامبر در مرضش دوا خوراندیم، پس به ما اشاره کرد که به من دوا نخورانید، گفتم: به خاطر کراهت مریض از دواست. وقتی پیامبر حالشان افاقه پیدا کرد فرمود: آیا شما را نهی نکردم که به من دوا نخورانید؟! فرمود: هیچ یک از شما باقی نمی ماند مگر این که دوا بخورد، غیر از عباس چون او شاهد شما زنان نبود.»
ابن کثیر از بیهقی از عایشه نقل کرده که گفت: «رسول خدا صلوات الله علیه واله حالشان بهتر شد، پرسیدم: چه کسی این کار را کرد؟ گفتند: عمویت عباس! ترسید که شما بیماری ذات الجنب داشته باشید. پس رسول خدا صلوات الله علیه واله فرمود: این بیماری از شیطان است و خدا آن را بر من مسلط نمی کند. هر کس در خانه است باید به او دوا بخورانید، مگر عمویم عباس.»السیره النبویه، ابن کثیر، ج4، ص 446، از بیهقی.
روایات بسیاری در زمینه دوا خوراندن به پیامبر از عامه نقل شده است که ما به اختصار به بعضی از آن اشاره کردیم تا مورد بررسی قرار گیرد. آن چه از این روایات به وضوح آشکار است این است که:
1، در روزهای آخر عمر شریف پیامبر صلوات الله علیه واله ماده عجیبی را در دهان ایشان ریخته اند که ادعا می کنند «لدود» است.
2، این ماده به نفع رسول خدا صلوات الله علیه واله نبوده و گرنه ایشان آنان را از این کار نهی نمی فرمودند.
3، اگر این کار از طرف زنان پیامبر کار پسندیده ای بود، پیامبر ایشان را مجبور نمی کرد که همگی از آن ماده بخورند. (ظاهراً این قسمت از روایت (هر کس در خانه است باید دارو بخورد.) توسط عایشه جعل شده است تا مردم به او شک نکنند که به پیامبرصلوات الله علیه والهزهر خورانده است. زیرا قطعاً آن ماده به اندازه ای نبوده که برای همه کفایت کند و با دقت در سیره پیامبر در می یابیم که چنین رفتاری که مناسب با پادشاهان ستمگر بوده، هرگز از پیامبرصلوات الله علیه والهسر نزده است).
4، این کار، کار خطرناک و بدی بوده که وقتی پیامبر صلوات الله علیه واله پرسیدند: «چه کسی این کار را کرده؟ گفتند: عمویت عباس!» این اتهام به عباس برای این بود که از تبعات آن می ترسیدند و برای خلاصی از آن، آن کار را به گردن عباس انداختند.
5، کسانی که جرأت کردند آن ماده را به پیامبر صلوات الله علیه واله بنوشانند، از بین زنان ایشان بوده اند که روایت احمد حنبل (یشهد کنّ) بر آن دلالت می کند.
6، عایشه سر دسته کسانی بوده که این کار را کرده اند، چرا که در روایت بخاری از عایشه نقل می کند: «لددنا»، «ما دوا خوراندیم». و در روایت احمد حنبل عایشه می گوید: «قلت:کراهیة المریض الدواء»، «گفتم: به خاطر کراهت مریض از دواست».
7، این کار وقتی صورت گرفته که پیامبر صلوات الله علیه واله در حال اغما یا خواب بوده اند و همه روایات به این اشاره دارد که وقتی حال پیامبر صلوات الله علیه واله افاقه پیدا کرد و بهتر شد، «پرسیدند: چه کسی این کار را کرده است؟» و آن زنان می دانستند که نمی توانند این کار را در حال بیداری پیامبر صلوات الله علیه واله انجام دهند، برای همین منتظر فرصتی بودند که بتوانند نقشه شوم خود را عملی کنند.
8، کسانی که این کار را کرده اند یک نفر نبوده اند، بلکه این کار گروهی بوده که از لفظ «لددنا» و «لا تلدّوني» فهمیده می شود.
9، این که عایشه گفت: «کراهیة المریض الدواء» برای گمراه کردن اذهان دیگران بوده تا بتواند در آن لحظه کار خود را به پایان برساند و دیگران او را از این کار منع نکنند، چرا که هر عاقلی می داند که رسول خدا صلوات الله علیه واله مانند کودک خردسال نیستند که مصلحت و مفسده خود را ندانند، تا دیگران مجبور باشند به زور دوا را در دهان ایشان بریزند.
10، نهی پیامبر صلوات الله علیه واله از این کار قبل از شروع این کار بوده است و جملة «ألم أنهکم أن لا تلدّونی» بر آن اشاره دارد.
11، کسانی که در این کار شریک بوده اند همگی در آتش دوزخ مخلد خواهند بود، زیرا آنان با علم به این که پیامبر صلوات الله علیه واله آنان را نهی کرده چنین کرده و خداوند تبارک و تعالی در قرآن کریم می فرماید: ﴿وَ مَن یَعصِ اللهَ وَ رَسُولَهُ فَإنَّ لَهُ نارَ جَهَنَّمَ خالِدينَ فِیها أَبَداً﴾سورة جن،آیة 23. «هر که خدا و رسولش را نافرمانی کند، قطعاً برای او آتش جهنم است که جاودانه در آن خواهد ماند».
12، آن چه به عقل و حکمت نزدیک تر است، این است که اگر در این کار خیری بود، نزدیکان و ارحام پیامبر صلوات الله علیه واله در این کار شریک می شدند، ولی در این جریان هیچ اسمی از فاطمه زهرا علیها السلام و امیر مؤمنان علی بن ابی طالب علیه السلام و فرزندان أبي طالب و بني هاشم به چشم نمی خورد. حتی وقتی آن زنان گناه را به گردن عباس می اندازند، پیامبر صلوات الله علیه واله او را از این کار مبرّا می داند.
تنبیهدر روایاتی که از اهل بیت علیهم السلام و عامه نقل گردید، به ظاهر اختلافاتی وجود دارد و آن اختلاف این است که در بعضی روایات، ابوبکر و عمر را قاتلان پیامبر صلوات الله علیه واله معرفی می کند و در روایات دیگر عایشه و حفصه و در برخی دیگر هر چهار نفر را با هم قاتل آن حضرت معرفی می کند.
آن چه مسلّم است این است که «عایشه و حفصه» مباشر قتل پیامبر صلوات الله علیه واله بوده اند و این دو بودند که سمّ را به زور در دهان پیامبر اکرم صلوات الله علیه واله ریخته اند و نقش ابوبکر و عمر، تهیه سمّ و کشیدن نقشة قتل بوده است و آن دو بوده اند که دخترانشان را برای این کار ترغیب و تشویق نموده اند تا بتوانند حکومت را زودتر غصب نمایند.