PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : افلاك



فاطمه
2013_05_07, 10:12 PM
در مورد افلاك در ميان فلاسفه و عارفان بحث هايى مطرح شده است كه غالبا ريشه در اساطير يونانى دارد، و چندان صحيح نمى باشد. در اينجا بد نيست به برخى از ويژگى هاى فلك اول تا نهم اشاره داشته باشيم .

فلك اول
سير در فلك اول يا رسيدن به آن در مرحله ابتدايى و نخست فعاليت سالكان صورت مى گيرد و اثرات گوناگونى بر جسم و نفس آنان دارد. وقتى مؤ من به عبادت و ذكر و تزكيه روى مى آورد، گاهى احساس مى كند كه سبك شده و از دنيا كنده مى شود و مى تواند به محل و موقعيت هاى سير كند كه با عالم ماده متفاوت است . پس از ديدن آن موقعيت ها، عالم مادى ارزش ‍ خود را از دست مى دهد و ديگر براى سالك اغواكننده نيست ، زيرا سالك حال ديگرى را ادراك كرده و باور مى كند، جهان ديگرى هم هست كه بسيار مهم تر از جهان مادى اوست . هر چند كه هنوز درك روشن و عميق از آنجا ندارد، زيرا كه در آغاز كار ديدنى هاى او واضح نيست و گويى از آن دنيا سايه روشن هايى براى او نشان مى دهند.
در اين مرحله سالك از نظر جسمى هم دچار تغييراتى مى شود. مثلا پس از برخى خواب ها يا سيرها احساس مى كند آرام و سبك شده ، كمتر بيمار مى شود، اگر هم شد، احساس درد و ناراحتى چندانى ندارد، يا شايد ديگر درد و بيمارى براى او مهم نيست . در امور جارى چون خوراك ، پوشاك و ساير امور زندگى هم ديگر سخت گيرى قبلى را ندارد و حالت شاكر مى يابد. كسانى وارد اين مرحله يا فلك مى شوند كه حدود سه سال از فعاليت جدى و عميق آنها در سير و سلوك و طى طريق مى گذرد. شايان ذكر است كه اگر سالك در اين مرحله استادى ربانى و آگاه داشته باشد مى تواند از كم و كيف كار مطلع شود. در غير اين صورت فقط حس ناشناخته اى از موضوع دارد.

فاطمه
2013_05_07, 10:14 PM
فلك دوم

شبيه فضايى از بهشت است . اما اين حال هم داراى وضوح نيست ، هر از گاهى ديدن روى مى دهد كه گاهى در خواب است . سالك در مواقعى هم ميان حالت خواب و بيدارى فلك دوم را احساس مى كند. اين خواب و حس زياد هم قوى نبوده و كم رنگ است . آنان كه صبر و استقامت بيشتر دارند، مثلا حدود ده سال حالت ايمانى خود را حفظ مى كنند، در ياد خدا بوده ، نماز خوانده شبها بيدارند و به قرآن انس مى گيرند، مى توانند اين فلك را به طور كامل سير كنند. تاءثير سير در فلك دوم در سالك آن است كه گاه رؤ ياى صادقه دارند كه با حوادث عالم واقع تطابق دارد. گاهى دعاى آنان مستجاب مى شود، يا در حالتى مبهم خدمت بزرگان دين مى رسند. گاهى در خواب مى بينند كه پرواز مى كنند و كنترل آن را هم در اختيار دارند، حيوانات زيبا به ويژه پرندگان كوچك و رنگارنگ خوش صدا را مشاهده مى كنند. از نظر كلى و اخلاقى معمولا اين افراد فروتن و ساده زيست هستند، در عين آن كه ايمان و لطافت روحيه دارند. فساد در اعمال و افكار آنها كمتر است . در تغذيه و مصرف اسراف ندارند. لباس آنها ساده ، تميز و مرتب و زيباست .

فاطمه
2013_05_07, 10:15 PM
فلك سوم

افرادى كه قادر به رفتن به فلك سوم هستند، شاكرند و زندگى عادى دارند. اما از آنجا كه دنيا از چشم آنها افتاده ، گاه رفتار و حالت عادى ندارند. از اين رو ديگر هيچ چيز در جهان برايشان ارزش ندارد. مثلا اگر در خانه اى باشند، يا شغل و مقامى داشته باشند و از آنها بخواهند كه آنجا را ترك كنند و بروند، بدون ناراحتى و آزردگى رها مى كنند، فقر و تجمل براى آنان اهميت ندارد در اين مرحله گاه به آنها الهام مى شود، اخبار و نويدهايى مى شنوند. پس به طور ناگهانى خوشحال شده و آن را بروز مى دهند. گاهى به عكس در حال قبض هستند، به اين ترتيب رفتارهاى غير عادى از خود نشان مى دهند به طورى كه مردم آنان را بيمار و روانى تلقى مى كنند، در حالى كه آنان در زندگى و رفتار عادى مى كوشند با روى باز با مردم برخورد نمايند. زندگى و غذاى آنان ساده است . غالبا به تنهايى مايل هستند و ياد خدا مى كنند، با قرآن انس بيشترى مى يابند. گاهى به آنان اجازه داده مى شود كه در خواب امورى از دنياى باقى را مشاهده كنند، يا چيزى به آنها عطا شود يا برخى مشكلات آنها به شكل غير عادى حل شود.

فاطمه
2013_05_07, 10:16 PM
فلك چهارم

سالكان متقى گاه امكان سير در اين فلك را مى يابند. اين سير ابتدا تا محدوده نهايى هستى است ، گاه هم مى توانند از مرز جهان ماده خارج شده به آن سو روند. دنيا در عين جاذبه و زيبايى براى آنان ارزش عالم باقى را ندارد. آنان مشتاق رفتن به عالم باقى هستند. مشخصه اصلى اين مرحله همين سير است ، يا خود سير مى كنند يا ديگرى را سير مى دهد، يا در خواب سير مى كند يا در خلسه هاى پس از نماز فرو مى روند انواع سير به خواست خداست و معمولا سالك در شكل آن دخل و تصرفى ندارد.

فاطمه
2013_05_07, 10:16 PM
فلك پنجم

افرادى كه قادر به رفتن به فلك پنجم هستند داراى ظاهر خاصى هستند. صورت آنها نور و جلاى خاصى دارد كه نوعى زيبايى معنوى است . آنان مى توانند به شكل بسيار محدود با انبياء مرتبط شوند، سير در دنيا كرده ، فكر آدم ها را خوانده ، خوب و بد آنها را بشناسند، آنان صلاح كار خود را تشخيص مى دهند و مى دانند كه در همان برخورد اول چگونه با افراد رفتار نمايند! آنان در ايجاد رابطه با پيامبران به شكل محدود و در حد كسب اجازه اى مختصر آزادند. گاهى هم در خواب آنها را مى بينند، اما زياد به آنها نزديك نشده و صميمى نيستند.

فاطمه
2013_05_07, 10:17 PM
فلك ششم

سالكان در اين مرحله شناخت كافى از دنيا و مسايل آن يافته اند، محيط اجتماعى و انسان هاى آن را مى شناسند، همه چيز براى آنان ساده و قابل حل و هضم است ، هيچ چيز پيچيده اى وجود ندارد، ارتباط آنان با بزرگان و ارواح پاك عميق تر شده و مى توانند به ميهمانى آنان رفته ، با آنان نشست و برخاست كنند و انس بگيرند. مثلا در روز تولد معصومين (عليهماالسلام ) كه در برخى از نقاط دنيا يا عالم معنا مراسم جشنى برگزار مى شود كه در آن برخى از افراد زنده هم شركت دارند. در اين مهمانى پذيرائى هم صورت گرفته و همه به شادى مشغولند. در مراسم عزادارى ، حالت همه غمگين بوده ، معمولا مشغول خواندن قرآن هستند.

فاطمه
2013_05_07, 10:18 PM
فلك هفتم

سالكان اين مرحله بسيار به خداوند نزديك شده اند، ميان آنان و بزرگان همه اديان دوستى و مودت محكمى حاكم است . دنيا برايشان كاملا بى ارزش است . گاه عصبانى هستند، كه چرا پراكنده نمى شوند در عين آنكه مربوط به دنيا هستند، از اينكه به جهان مادى متصل شده اند احساس غم و ناراحتى مى كنند اما اين احساسات گذراست . آنان در زمره اولياى الهى هستند كه همواره ناشناخته بوده و زندگى عادى دارند، قادر به ديدن كامل دنياى باقى مى باشند و مى توانند، در هر جاى جهان وارد شده و از مسايل و اخبار اطلاع كامل و دقيق به دست آورند.

فاطمه
2013_05_07, 10:19 PM
فلك هشتم

مخصوص ارواحى است كه در زمان حيات امكان رفتن به فلك هفتم را داشته اند. آنان امكان هم نشينى و مصاحبت با بزرگان را يافته ، با آنان ارتباط و همكارى دارند. گاهى هم پائين آمده در افلاك پائين تر يا در جهان وارد شده و فعاليت مى نمايند.

فاطمه
2013_05_07, 10:21 PM
فلك نهم

در فلك نهم فناى كامل است و در آنجا چيزى جز فرشتگان مقرب حضرت حق نيست .


منبع از کتاب جهان در پناه يازده اسم اعظم