توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : سه پيامبر شكيبا و پرتلاش
گل مريم
2013_05_07, 10:36 AM
بسم الله الرحمن الرحیم
وَإِسْمَاعِيلَ وَإِدْرِيسَ وَذَا الْكِفْلِ كُلٌّ مِّنَ الصَّابِرِينَ http://Img.Tebyan.net/TS/Persian/Maaref/Quran/Ayeh/85.gifسوره انبیاء
و [نيز] اسماعيل و ادريس و ذوالكفل را [به ياد آور] كه همه [آنان ]از شكيبايان [روزگار ]بودند.
قرآن در ترسيم شايسته كردارى و درست انديشى و معنويت «اسماعيل»، «ادريس» و «ذوالكفل» اين سه پيامبر بزرگ مى فرمايد:
وَ اِسْماعيلَ وَ اِدْريسِ وَ ذَا الْكِفْلِ كُلٌّ مِنَ الصّابِرينَ
و «اسماعيل» و «ادريس» و «ذوالكفل» را به ياد آور كه به آنان انواع نعمتها را ارزانى داشتيم و آنان نيز در برابر رنجها و گرفتارى ها شكيبايى پيشه كردند، چرا كه همه آنان از شكيبايان روزگار بودند.
گل مريم
2013_05_07, 10:37 AM
1 - اسماعيل عليه السلام
همان گونه كه آورده اند «اسماعيل» پيامبر در سرزمينى كه نه آب و گياه بود و نه كشتزار و حيوان، با شكيبايى و پايدارى تحسين برانگيزى اقامت گزيد و كعبه را ساخت و در پرتو لطف خدا به آن جا شكوه و رونق بخشيد.
گل مريم
2013_05_07, 10:38 AM
2 - ادريس عليه السلام
و «ادريس» عليه السلام در راه دعوت به توحيد و تقوا و بنياد فرهنگ عدالت و آزادى و رعايت حقوق انسانها شكيبايى ورزيد؛
و او نخستين پيامبرى بود كه به سوى جامعه و مردمش فرمان بعثت يافت و در دعوت خويش نهايت خيرخواهى و اخلاص را نشان داد، اما آن مردم سركش و حق ناپذير نافرمانى خدا كردند و به كيفر گناهانشان نابود شدند و خدا آن پيامبر بزرگ را به آسمان ششم برد.
گل مريم
2013_05_07, 10:40 AM
3- ذوالكفل عليه السلام
برخى از دانشوران آورده اند كه اين انسان شايسته كردار كه خدا جامه رسالت بر اندامش پوشانده بود، افزون بر انجام وظيفه پيام رسانى، روزها را روزه مىگرفت و شبها را به عبادت و نيايش به سحر مى آورد.
او از كارهاى شايسته اش اين بود كه تصميم گرفته بود هرگز بدون دليل شايسته و بايسته خشم نگيرد و در همه زندگىاش به حق و عدالت پاىبند باشد و از مرز مقررات ذرّه اى نگذرد. و شگفت اين جاست كه در همه عمر با دقّت و ظرافت بسيار به تصميم خويش جامه عمل پوشيد و ذرّه اى تخلف نورزيد و خدا نيز پاداشى پرشكوه به او ارزانى داشت.
و برخى مى گويند: او از پيامبران خدا بود و بدان دليل او را به اين عنوان خوانده اند كه به خاطر شرافت و معنويت بسيار عمل كردش، خدا پاداشى چندين و چند برابر به كارهاى او داد.
به باور پاره اى او همان پيامبر بزرگى است كه در قرآن نامش به عنوان «الياس» آمده است.
اما به باور پاره اى ديگر، او همان پيامبرى است كه «يسع» نام داشت، اما اين «يسع» آن پيامبرى نيست كه خدا نامش را در قرآن آورده بلكه همان كسى است كه به پادشاه بيدادگر روزگارش گفت: اگر از ستم و بيداد خويش باز ايستد و بر اساس عدالت رفتار كند، بهشت را براى تضمين مىكند، و در اين مورد نوشته اى به او داد و آن پادشاه استبدادگر نيز راه و روش خود را به طور شگفت انگيزى تغيير داد و به مسير عدالت گام سپرد و توبه اى راستين كرد، و آن جا بود كه آن پيامبر بشر دوست كه دست نوشته اى به آن بنده خدا داد، «ذوالكفل» يعنى صاحب نوشته و خط ناميده شد.
در كتاب «نبوت» از حضرت «عبدالعظيم حسنى» آورده اند كه مى گويد: من به حضور حضرت باقر عليه السلام نامه اى نوشتم كه از شخصيت و موقعيت «ذوالكفل» پرسش كردم، كه آن حضرت نوشتند: خدا يكصد و بيست چهار هزار پيامبر براى هدايت بندگانش فرستاد كه «ذوالكفل» نيز در شمار آنان بود. او پس از «سليمان» برانگيخته شد و در ميان مردم بسان «داود» داورى كرد، و از كسانى است كه هرگز بى دليل شايسته و بايسته، خشم نگرفت.
منبع: تفسیر مجمع البیان
vBulletin® v4.2.2, Copyright ©2000-2023, Jelsoft Enterprises Ltd.