PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : سخن گفتن قرآن



فاطمه
2014_02_10, 09:20 PM
سخن گفتن قرآن

امام على عليه السلام از سويى در مورد اوصاف قرآن در نهج البلاغه مى فرمايند: اين كتاب كتاب ناطق است ؛ خودش ‍ سخن مى گويد؛ از سخن گفتن خسته نمى شود. سخن و مطلب خويش را به روشنى بيان مى كند

و از ديگر سوى ، مى فرمايند اين قرآن ، ناطق نيست ؛ بايد آن را به سخن درآورد و من هستم كه اين قرآن را براى شما تبيين مى كنم .

و گاه در بعضى از تعابير آمده است كه قرآن صامت ناطق ؛(1) قرآن ساكت است و در عين حال ناطق و گويا. به راستى معناى اين سخن چيست ؟

به نظر مى رسد اين تعبير بيانگر دو نگاه متفاوت به اين كتاب آسمانى است كه در يك نگرش قرآن كتابى مقدس ، ولى خاموش در گوشه اى نشسته است و با كسى سخن نمى گويد و كسى با او ارتباطى ندارد و از نگاهى ديگر كتابى است گويا كه همه انسان ها را مخاطب خويش قرار داده است و آنها را به پيروى از خود فرا مى خواند و به پيروان خود نويد بهروزى و سعادت مى دهد.

بديهى است قرآنى كه تنها وصف آن تقدس باشد و بس ، كلمات و جملات و آياتى است منقوش بر صفحاتى از كاغذ كه مسلمان ها به آن احترام مى گذارند، آن را مى بوسند و آن را در بهترين جاى خانه خويش نگه مى دارند و گاه در مجالسى بدون توجه به حقيقت و معانيش آن را تلاوت مى كنند. اگر با اين ديد به قرآن بنگريم ، قرآن كتاب صامتى است كه با صوت محسوس سخن نمى گويد و كسى كه چنين نگرشى به قرآن دارد هرگز سخنى از قرآن نخواهد شنيد و قرآن كريم مشكلى از او حل نخواهد كرد.




نهج البلاغه ، خطبه 147. لازم به ذكر است كه تمامى آدرس هاى داده شده از نهج البلاغه در اين كتاب بر اساس نهج البلاغه فيض الاسلام مى باشد.

فاطمه
2014_02_10, 09:22 PM
بنابراين ما موظفيم به نگرش دوم روى بياوريم ؛ يعنى قرآن را كتاب زندگى بدانيم و با ايجاد روحيه تسليم در برابر خداى متعال ، خود را براى شنيدن سخنان قرآن كريم كه تمامى آنها دستورات زندگى است آماده كنيم . در اين صورت است كه قرآن ناطق و گوياست ؛ با انسان ها سخن مى گويد و آنها را در تمام زمينه ها راهنمايى مى كند.

علاوه بر اين تفسيرى كه براى صامت بودن و ناطق بودن قرآن بيان كرديم ، معنايى عميق تر از اين نيز براى اين مطلب وجود دارد كه آن معنا مورد نظر حضرت على عليه السلام است و بر اساس آن معناى خاص است كه مى فرمايند قرآن صامت است و بايد آن را به سخن درآورد و اين من هستم كه قرآن را براى شما تبيين مى كنم .

اينك به توضيح صامت بودن و ناطق بودن قرآن به معناى دوم - و در واقع به تبيين معناى حقيقى آن - مى پردازيم : هر چند قرآن كريم كلام خداى متعال است و حقيقت اين كلام الهى و صدور و نزولش براى ما شناختنى نيست ، اما از آن جا كه هدف از نزول آن هدايت انسان هاست ، اين كلام الهى آن قدر تنزل پيدا كرده است كه به صورت كلمات و جملات و آيات قابل خواندن و شنيدن براى بشر درآمده ، ولى در عين حال چنين نيست كه مضامين همه آيات آن براى انسان هاى عادى قابل فهم و دسترسى باشد و خود مردم بدون تفسير و تبيين پيامبر صلى الله عليه و آله و امامان معصوم عليهم السلام و راسخين در علم بتوانند به مقاصد آيات نايل شوند.

به عنوان مثال ، تفصيل و تبيين جزئيات احكام در قرآن نيامده است ، همچنين آياتى از قرآن كريم مجمل است و نياز به تبيين و توضيح دارد. بنابراين قرآن از بسيارى از جهات ((صامت ))است يعنى براى انسانهاى عادى ، بدون تفسير و تبيين كسى كه با غيب ارتباط دارد و به علوم الهى آگاه است قابل استفاده نيست .



نام كتاب : قرآن در آيينه نهج البلاغه
اثر : استاد محمد تقى مصباح يزدى