PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : سیره ی رفتاری امام حسن عسگری علیه السلام



مهاجر
2014_01_09, 01:54 PM
بسم الله الرحمن الرحیم



امامان معصوم علیهم‏السلام تحوّل سازان و تسخیرکنندگانی هستند که به اذن الهی، بیشترین و ماندگارترین تأثیر روحی و فکری را در دیگران ایجاد می‏کنند.

حال با این نگاه، به سراغ امام حسن عسکری علیه‏السلام می‏رویم و از این منظر، به نظاره تسخیرها، هدایت‏ها و

میزان نفوذ و تصرّف دل و جان دیگران توسط حضرتش می‏نشینیم.

مهاجر
2014_01_09, 01:56 PM
طاغوت‏های معاصر امام حسن عسکری علیه‏السلام ، در مدّت زندگی آن امام همام، از هیچ گونه ظلم و جفا دریغ نکردند و هریک،

به نوعی به آزار و اذیّت آن حضرت پرداختند. در این میان، معتمد عبّاسی، گوی سبقت را از همگنان خویش ربوده بود.

او پیوسته با آن وارسته روزگار، بدرفتاری می‏کرد و در حقّش ستم روا می‏داشت.

او برای زجر و آزار بیشتر امام حسن عسکری علیه‏السلام بدترین، شرورترین و پلیدترین یاران خویش را

مأمور و نگهبان آن حضرت قرار می‏داد. امام علیه‏السلام در همان زندان‏ها نیز، به تبلیغ و هدایت فریب‏خوردگان می‏پرداخت

و با خَلْق جلوه‏های عملی، عبادی و عرفانی خویش، راهبری و تربیت آنان را به عهده داشت

مهاجر
2014_01_09, 01:57 PM
. دگرگونی زندان‏بانان

صالح بن وصیف از کسانی است که مسئولیت حفاظت و مراقبت از امام حسن عسکری علیه‏السلام را عهده‏دار بود. او بدترین کارها را نسبت به آن امام همام روا داشته و بدترین افراد را برای آزار و اذیّت آن حضرت به کار گماشته و چه رنج‏ها و آزارها که بر آن امام وارد نساخت! در همین راستا آورده‏اند که:
روزی جمعی از درباریان عبّاسی، نزد وی آمده و درباره نتایج شکنجه‏های روحی و جسمی امام حسن عسکری علیه‏السلام به گفت و گو نشستند. وقتی دانستند که حربه‏هایشان در مورد حضرت کارساز نبوده، خطاب به صالح بن وصیف گفتند:
ـ بر حسن بن علی سخت گرفته، او را در تنگنای شدیدتری قرار بده!
صالح که بارها امام را آزموده و برای عذاب آن حضرت، از انواع و اقسام شکنجه‏های روحی و جسمی بهره برده بود؛ به خشم آمد و با عصبانیت گفت:
ـ می‏گویید چه کنم؟ دو نفر از شرورترین افراد را به عنوان نگهبانان مخصوص، نزد او فرستادم؛ متأسّفانه آنها چنان تحت تأثیر رفتار و کردار او قرار گرفتند که اینک، پیوسته به عبادت، نماز و روزه اشتغال دارند. اگر باور ندارید، منتظر بمانید و از زبان خودشان بشنوید.
آنگاه دستور داد تا آن دو نفر را حاضر کنند. وقتی آمدند، درباریان عبّاسی از آنان پرسیدند:
ـ وای بر شما! کارتان با این مرد (امام حسن عسکری علیه‏السلام ) به کجا کشید؟
آنها با اینکه لبه تیغ ستم را به جان خویش احساس می‏نمودند، زبان از حقیقت فرونبسته، حقیقت را چنین بازگو کردند:
ـ چه می‏گویید در مورد مردی که روزها روزه می‏گیرد و شب‏ها تا پایان شب، مشغول عبادت و مناجات است؟ او به غیر از عبادت، به چیزی اشتغال ندارد و به هیچ عنوان با ما هم سخن نمی‏شود. هرگاه چهره او را می‏دیدیم، از هیبتش به لرزه می‏افتادیم و آن‏چنان تحوّل و دگرگونی در جسم و جانمان ایجاد می‏شد که گذشته خویش را کاملاً فراموش می‏کردیم و گویا مالک جان خویش نبوده و هیچ اراده و قدرتی از خود نداریم.
درباریان عبّاسی با شنیدن سخنان ندامت‏انگیز شروران اردوگاه، لب فروبستند و با سرافکندگی، مجلس را ترک نمودند.1

مهاجر
2014_01_09, 01:58 PM
علی بن جرین

او نیز از دیگر زندان‏بانانی است که مدّت‏ها وظیفه شکنجه و نگهبانی از امام حسن عسکری علیه‏السلام را به عهده داشت. هرچندگاهی، فرعون عبّاسی او را نزد خود فرا می‏خواند و از حالات امام حسن عسکری علیه‏السلام پرس و جو می‏کرد. او نیز متناسب با پرسش‏های خلیفه پاسخ می‏داد.
طولی نکشید که علی بن جرین نیز تحت تأثیر عبادات و سجده‏های آن بنده خائف خدا قرار گرفت و دل سنگی‏اش متحوّل و دگرگون شد. به همین جهت در بیشتر گزارش‏های خود، از بیان حقیقت دم فرو نبسته است. او در حضور معتمّد عبّاسی، چنین به مقام والای امام عسکری علیه‏السلام اعتراف کرده است:
ـ انّه یَصُومُ النّهارَ وَ یُصَلِّی اللَّیلَ؛ همانا او همواره روزها، روزه‏دار است و شب‏ها را با نماز و عبادت سپری می‏کند.2*

مهاجر
2014_01_09, 01:59 PM
وحشت خلیفه

یکی از زندان‏بانان خشن و سنگدل امام حسن عسکری علیه‏السلام شخصی به نام «نحریر بن عبیداللّه» بود. او آن امام بزرگوار را بسیار مورد اذیّت و آزار قرار داده و همواره تلاش می‏کرد تا عرصه را بر آن حضرت تنگ و دشوار سازد. آوازه شکنجه‏های او بالا گرفته و حتی به گوش همسرش نیز رسیده بود. همسر او که از وجدان سالم برخوردار بود، به انتقاد از شوهرش پرداخت و او را از عاقبت شوم کارش برحذر داشت. روزی پرخاش کنان، خطاب به شوهرش گفت:
ـ ای مرد! از خدا بترس، مگر نمی‏دانی چه شخصیّت عالی‏قدری را زندانی کرده‏ای؟
آنگاه لب به حقایق گشود و گوشه‏هایی از سیمای عبادی، اخلاقی و عرفانی آن امام همام را برای وی بازگو کرد.
نحریر نه تنها سخنان همسرش به گوشش فرو نرفت که با خشم و لجاجت، فریاد برآورد:
ـ حال که چنین می‏گویی، از خلیفه اجازه می‏گیرم و حسن بن علی را در میان شیران درّنده می‏اندازم تا همه از شرّش خلاص شوند.
وی نزد خلیفه رفته و با جلب موافقت او، امام حسن عسکری علیه‏السلام را به باغ وحشی که در کنار زندان بود، انتقال داد. طولی نکشید که حضرت را در قفس شیران درّنده و گرسنه انداخت. هنوز زمانی نگذشته بود که خلیفه و اطرافیانش با شادمانی برای تماشای تکّه تکّه شدن بدن پیشوای یازدهم، در پیرامون آن محل اجتماع کردند تا به قول خودشان لحظاتی را به شادی و تفریح بگذرانند.
گردن‏ها افراشته شد. نگاه‏ها به داخل قفس‏های شیران حریص و گرسنه دوخته شد. در آن لحظات وحشت‏زا و هراس آور، با کمال بُهت و حیرت، دیدند که امام حسن عسکری علیه‏السلام در بین درّندگان ایستاده و با آرامش خاطر، مشغول نماز و عبادت است و شیران درّنده با احترام عجیب، در اطرافش ایستاده‏اند و گویا از آن برگزیده خدا مراقبت می‏کنند.
دیدن این منظره شگفت، چنان آتشی در جسم و جان تماشاگران ایجاد کرد و آسمان دل و دیده آنها را بارانی و فضای وجودشان را درهم ریخت که به ناچار لب فرو بستند و سر به زیر افکندند. در این میان، معتمد عبّاسی نیز وحشت‏زده از امام حسن عسکری علیه‏السلام تقاضا کرد تا برایش دعا کند.
آنگاه در حالی که از شور و شوق حضّار، به خود فرورفته بود، دستور داد فوراً امام را از قفس شیران درّنده خارج کنند تا مبادا بر تعداد ارادتمندانش افزوده شود.3

مهاجر
2014_01_09, 02:01 PM
پی‏نوشت‏ها:
1. بحارالانوار، ج 50، ص 308 و 309.
2. همان، ص 313 و 314.
* همچنین برای علی بن اوتاش (اوتامش، نارمش) ـ یکی دیگر از زندان‏بانان ـ تحوّل عمیق و ماندگاری ایجاد شده است. (همان، ص 307.)
3. همان، ص 309؛ الارشاد، شیخ مفید، کنگره شیخ مفید، قم، 1413 ق، ج 2، ص 334 و 335.

مشعشع
2015_01_29, 01:13 AM
میلاد نور مبارک