PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : ریشه شناسی ترجمه



گل مريم
2014_01_03, 06:54 PM
besm3


کتاب روش شناسی ترجمه قرآن کریم
نوشته سید محمد حسن جواهری
پژوهشگاه حوزه و دانشگاه
تابستان 1391


این کتاب مفید تا بحال در اینترنت ثبت نشده است.( یا بنده آن را ندیده ام) إن شاءالله با یاری خدای متعال در تلاشم تا نوشته های این کتاب را به نگارش در آورم.

بسم الله الرحمن الرحیم

در باره ریشه لغوی "ترجمه" از سوی لغت شناسان نظریات گوناگونی ارائه شده است که در مجموع عبارتند از:


الف) " ترجمه" ریشه ای آرام دارد.

طرفداران این فرضیه بر این باورند که ترجمه و ترجمان و دیگر مشتقات آن از " ترگوم"(targum) یا " ترگومین" (targumin ) آرامی گرفته شده و در عربی رواج یافته اند. دهخدا در لغتنامه و یسوعی در غرائب اللغة العربیه از این قول جانبداری کرده اند.

گفتنی است بر اساس این نظریه، صورت هایی از واژه های آرامی، پیش از اسلام، یا پس از آن و از طریق زبان عربی به زبان فارسی راه یافته است؛ بنابراین، نمی توان ریشه آن را در زبان فارسی جستجو کرد.

گل مريم
2014_01_03, 07:05 PM
ب) ریشه واژه ترجمه، عربی است.

جوهری(332-393 ق) در صحاح، راغب (م425ق) در مفردات، ابن منظور (م711ق) در لسان العرب، فیومی (م770ق) در المصباح المنیر و برخی دیگر این دیدگاه را پذیرفته، در ماده " رجم" و " ترجم" آورده اند.

در وجه اقتباس ترجمه از رجم می توان گفت: " رجم" به معنای پرتاب سنگ است که به صورت استعاری در سخن گفتن بر اساس حدس و گمان و نیز در توهم، شتم و جز این ها به کار می رود.

ترجمه نیز ابزاری است که برای رساندن پیام نویسنده متن به مخاطبان ناآشنا با زبان وی که این القا می تواند به منزله پرتاب تلقی شود، به ویزه اگر ترجمه برای انتقال پیام به گروهی ناسازگار یا در راستای تحقق امری خصمانه باشد.

" تَرجَمَ" از باب رباعی نیز به معنای روش و آشکار کردن است و " تَرجَمَ الکلام" یعنی سخن را آشکار کرد.

ترجمه نیز پیام متن مبدأ را برای مخاطبان نا آشنا به زبان مبدأ آشکار می سازد. از این رو، این وجه می تواند فلسفه این اشتقاق به شمار آید.

گل مريم
2014_01_03, 07:15 PM
ج) ترجمه ، نه فارسی و نه عربی، بلکه برگرفته از " رجم" کلدانی به معنای " افکندن " است. (رامیار، تاریخ قرآن، ص 646.)


د) ترجمه از " تُرجمان" معرب "تُرزبان" یا " ترزفان" فارسی است. نویسنده غیاث اللغات ناظم الاطباء - نویسنده فرهنگ نویسی - از طرفداران این قول هستند؛ اما دهخدا با این نظریه مخالف است و در ماده ترجمان می نویسد:

.... تصور می رود ترجمان مأخوذ از آرامی یا ترگمان [سریانی که شاخه ای از زبان آرامی است.] را به صورت " ترژمان" و " ترزمان" نقل کرده اند
و بعد کاتبان به شباهت لفظی و معنوی کلمه " ترزبان" و " ترزفان" خوانده اند و فرهنگ نویسان هر دو صورت اخیر و مخفف و مبدل آن "ترزفان" را ضبط کرده اند.


"تَرزبان" به کسی می گویند که زبانی به اصطلاح چرب و نرم داشته و خوش سخن باشد.