ما رو قابل نمیدونی که مسافر تو باشیم

[گل مريم]

ما رو قابل نمیدونی که مسافر تو باشیم
چی شده که نمیذاری دیگه زائر تو باشیم

به دلم وعده دادم که میبریم به کربلا
آبروم داره میره چرا نمیگی بهم بیا

حالا از ما بهترون میان ضریحو میبینن
راست میگن فقط خوبا میان تو صحنت میشن


کربلا کربلا کربلا کربلا

(حال اوناست که میخوان برن هنوز نشده)

حالا از ما بهترون میان ضریحو میبینن
راست میگن فقط خوبا میان کنارت میشینن

حالا تو محل نمیدیو منم هواییم
بخدا تو حسرت یه گنبد طلاییم

غم کربلات آقا به قلب من چنگ میزنه
لااقل بگو کجای کار من لنگ می زنه

اصلا اینگار نه انگار منم عاشقتم
مشتمو وانکنی نگی که نالایقتم

سراغ از ما نمیگیری نمیگی زنده یا مُردم
اصلا انگار که نه انگار یه دلی بهت سپردم

کربلا کربلا کربلا کربلا

با تو شروع میشوم ای ابتدای من
ختمم به نام توست ای انتهای من

شکر خدا که در دهه آخر الزمان
صرف تو میشود نفس من صدای من

از ما نیاز میرسد از تو عَجَب
دردسری شده سفر کربلای من

کربلا کربلا اللهم الرزقنا
کربلا کربلا اللهم الرزقنا