PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : تحریف پذیری یا تحریف ناپذیری قرآن از نظر خاورشناسان



عتیق
2013_11_20, 09:36 PM
شرق شناسی با غرب شناسی یا هر علمی و هر شناخت و معرفتی به خودی خود بد نیست. مشکل این است که به عنوان مثال یک مسیحی با افکار مسیحی دست به نقد قرآن بزند. برای او فقط یک چیز مهم است و آن هم زیر سئوال بردن مفاهیم قرآن و نسبت دادن آن به انسان است، نه به وحی و شارع مقدس. بر این اساس در این نوشتار نگاهی داریم بر پیشینه تاریخی تحریف قرآن از نظر خاورشناسان.
تقریباً همزمان با متن قرآن که به ابتکار کاترین دوم چاپ شد، دو ترجمه جدید قرآن که در زندگی فرهنگی روسیه نقش به سزایی را ایفا کردند، منتشر شدند.
ترجمه اول که در سال 1790 منتشر شده و برگردانی از ترجمه فرانسوی دوریه بود، توسط م. وریوکین (17951732)، ادیب نامدار روسی و اولین مدیر «ژیمنازیوم قازان» صورت گرفت که در آنجا با تلاش وی تدریس زبان های شرقی معرفی شده بود.
وریوکین به چند زبان خارجی تسلط کامل داشت. وی در سال 1763 به سمت مترجم کابینه شخصی کاترین دوم منصوب شد. بدون شک، کار بر روی اثری درباره تحلیل تطبیقی واژه های دینی روسی با واژه های مربوطه لاتین، آلمانی و فرانسوی و نیز ترجمه «تاریخ امپراطوری عثمانی» نوشته آبات مینیو و «تصویر کامل امپراطور عثمانی» نوشته ایکناس دوسون، در ترجمه بعدی قرآن به او کمک زیادی کرده بود. دو سال بعد در سن پترزبورگ ترجمه دیگر قرآن آماده شد که توسط شاعر آ. کولماکوف (متوفی سال 1804) از زیر چاپ درآمد.
این ترجمه از روی ترجمه انگلیسی ج. سیلیو که منعکس کننده سطح جدید و بالاتر شرق شناسی اروپایی بود، انجام گرفت. کولماکوف که مترجم حرفه ای زبان انگلیسی است، در هیئت رئیسه نیروی دریایی خدمت کرده و عمدتاً به ترجمه های فنی می پرداخت.
وی خارج از محیط خدمت نثر انگلیسی ترجمه کرده و شعر می گفت و در سال 1791 مجموعه اشعار خود را به چاپ رساند. با این حال، همانا ترجمه م. وریوکین در تاریخ ادبیات روسیه نقش مهمی را ایفا کرد.
وریوکین که دانشمندی با استعداد، کمدی نویس و مترجم و عضو آکادمی علوم روسیه و آکادمی علوم امپراطوری بود، توانست به ترجمه خود خصوصیات ادبی والایی ببخشد.
عناصر زبان کلیسایی اسلاوی که وریوکین در ترجمه خود گنجاند، باعث شد که این ترجمه با سبک باشکوهی نوشته شود که خواننده همیشه مشاهده چنین سبکی را از کتاب مقدس دارد.
همین ترجمه به الکساندر پوشکین شاعر بزرگ روس الهام بخشید تا در سال 1824 به برگردان شاعرانه آیاتی از 33 سوره قرآن تحت عنوان «تقلید از قرآن» دست بزند. اشاره هایی به قرآن در برخی از اشعار دیگر پوشکین مشاهده می شود (از جمله شعر «پیغمبر» که همیشه جزو برنامه های ادبیات روسی مدارس بوده است). علاقه پوشکین به قرآن تااندازه زیادی با ارزیابی های متضاد اسلام توسط رومانتیک های اروپایی ارتباط داشت.
آثار پوشکین موجب رشد قابل توجه علاقه محافل وسیع خوانندگان روس به قرآن شد. نویسندگان و فلاسفه برجسته روسی مانند پطر چادایف، لئو تولستوی و ولادیمیر سولویوف به قرآن علاقه مند بودند. م. میخاییلوف (18651829) مترجم زبردست اشعار شرقی ترجمه منظوم آیاتی از قرآن را منتشر کرد.
در سال 1864 آخرین ترجمه روسی قرآن از زبانی غیر از زبان اصل به چاپ رسید. این ترجمه که نیکلایف از روی ترجمه فرانسوی آم. کازیمیرسکی شرق شناس و دیپلمات معروف بود که تا سالهای 1920 در فرانسه محبوبیت زیادی داشت.
ترجمه قرآن توسط نیکلایف که با گروه «اسلاو دوستان» ارتباط داشت، از مزایای قابل توجه ادبی برخوردار بود. این اثر که به خوانندگان علاقه مند اجازه داد از مراجعه به ترجمه های ثقیل قدیمی بی نیاز شوند، تا سال 1917، 5 نشر داشته و در سال 1998 در قزاقستان به صورت کادویی به مناسبت انتقال پایتخت از آلماتی به آستانه تجدید چاپ شد.
در سال 1859 با تأمین مالی گئورگی اسقف ارشد قازان، عضو سینود مقدس کلیسای ارتدوکس روسیه، «کنکردانس کامل قرآن و کلید همه واژه ها و اصلاحات متن قرآن برای زمینه سازی جهت مطالعه مبانی دینی، حقوقی، تاریخی و ادبی این کتاب» منتشر شد.
هدف این بود که تعداد معینی از نسخه های این کتاب در اختیار آکادمی روحانی قازان قرار داده شود که آنجا با همت اسقف مذکور بخش زبانهای شرقی افتتاح شده بود.
این کار توسط میرزا محمد علی حاجی قاسم اوغلی کاظم بک (18701802)، شخصیتی معروف و برجسته، انجام گرفت. میرزا کاظم بک به خانواده نجیب در شهر دربند تعلق داشت و متولد شهر رشت (ایران) بود که پدرش بعد از مراجعت از سفر حج در آنجا با زیبارویی به نام شرف النساء ازدواج کرده بود. این جوان که فقط تحصیلات اسلامی کسب کرده بود، به گفته همعصرانش، «یکی از جواهرهای درخشان جهان شرقی» و «یکی از پدران شرق شناسی روسیه شد. او مکتب معروف شرق شناسی قازان را تأسیس کرد و گروهی از شرق شناسان سن پترزبورگ را تربیت نمود.
کاظم بک رییس دانشکده زبان های شرقی دانشگاه سن پترزبورگ، استاد افتخاری این دانشگاه، برنده سه جایزه دمیدوف آکادمی علوم و عضو وابسته آکادمی علوم سن پترزبورگ (1835)» و نیز عضو یک سری آکادمی ها و انجمن های علمی اروپا و آمریکا بود. آثار وی در زمینه زبان شناسی، تاریخ، فلسفه، حقوق و ادبیات شرق اسلامی برای او افتخار نه تنها سراسری روسی بلکه اروپایی فراهم کرد.
در سال 1851 در پی انتشار متن انگلیسی کتاب «دربندنامه» کاظم بک برنده مدال طلای ملکه انگلیسی شد.
اسناد آرشیوی و از جمله اسنادی که در ذیل ذکر شده است، نشان می دهد که کاظم بک یکی از کارشناسان اصلی دولتی در همه امور مرتبط با اسلام بود.
کار بر روی «کنکردانس» بیش از 25 سال (از سال 1834) ادامه داشته و مکرراً به خاطر شرایط شخصی مؤلف و نگرانی از انتشار آثار مشابه در کلکته (نجوم الفرقان در سال 1836) و لایپزیک («کنکردانس قرآن عربی» نوشته گ. فلوگل، سال 1842) قطع می شد.
اما ویژگی ها و محاسن کار کاظم بک (کنکردانس او به ترتیب الفبا تنظیم شده است که این ترتیب لغات برای غیر عرب شناسان بسیار متناسب است و همه شیوه های کاربرد لغات نیز ذکر شده است) نویسنده را به ضرورت ادامه این کار متقاعد کرد. در سال 1855 کاظم بک به پاس کار خود که هنوز به صورت نسخه خطی وجود داشت، برنده نشان شیر و خورشید درجه اول ایران شد.
کتابی که با پول کلیسای ارتدوکس منتشر شد، موجب یورش های جاهلان متحجرالفکری شد که نویسنده را به تبلیغ اسلام به حساب کلیسای ارتدوکس متهم کردند. کاظم بک مجبور شد به توضیحات گسترده شیوه و اهمیت کار خود بپردازد.
انتشار این کتاب، نشاندهنده برطرف شدن شکاف چند قرنی بین اسلام شناسی روسی و شرق شناسی غربی بود. در آن زمان در روسیه کلکسیون مهم جهانی نسخ خطی تشکیل می شد که دربرگیرنده تعداد زیادی از نسخه های درجه عالی قرآن بودند. کلکسیون های نسخ خطی و قسمت های قرآن در روسیه همراه با تأسیس کتابخانه عمومی در سن پترزبورگ (سال 1795؛ نام فعلی این کتابخانه، کتابخانه ملی روسیه است) و موزه آسیایی آکادمی علوم (سال 1818؛ اکنون شعبه انستیتوی شرق شناسی آکادمی علوم روسیه در سن پترزبورگ است) تشکیل شدند. طی سالهای متمادی جمع آوری نسخ خطی، در سن پترزبورگ مجموعه های قرآن تشکل شدند که جزو بزرگترین مجموعه های روسیه و اروپا محسوب می شوند (228 نسخه در کتابخانه ملی روسیه و 171 نسخه در شعبه انستیتوی شرق شناسی در سن پترزبورگ).
نسخه هایی که آنجا وجود دارند، نمونه های کتاب های 12 قرن از اواخر قرن 7 و اوایل قرن 8 تا اواخر قرن 19را دربرگرفته و بدین ترتیب تمام مدت وجود کتاب خطی عربی را منعکس می کنند. این کتابها از منطقه بزرگ جغرافیایی اعم از بلوروسی تا آفریقای غربی را دربر می گیرند.
در مجموع، نسخ قرآن تنها بخش کوچک نسخ مکتوب را تشکیل می دهد یعنی سهم قرآن در این کلکسیون ها از سهم آن در حجم کلی کتابهای جهان اسلام کمتر است. علتش این است که کتابخانه عمومی در سن پترزبورگ (کتابخانه ملی روسیه) و موزه آسیایی آکادمی علوم (شعبه انستیتوی شرق شناسی آکادمی علوم روسیه در سن پترزبورگ) تنها آثاری را دریافت می کردند که یک جنبه ممتاز و جالب داشتند.
تاریخچه کلکسیون های قران در مجموع با تاریخچه تشکیل قسمت اسلامی مجموعه های مذکور مطابقت دارد.
قرآن ها جزء اولین آثار بخش نسخ خطی کتابخانه عمومی و موزه آسیایی بودند. نسخ قرآن در میان آثاری که در مرحله آخر، کلکسیون این مؤسسات علمی را تکمیل کرد هم بودند. در طول قرن 19نسخه ها و قسمت های منحصربه فرد قرآن از منابع خصوصی اروپا و شرق خریداری شده، به صورت هدیه یا جزو غرامات جنگی دریافت می شد.
کتابخانه عمومی از ورثه ژ. مارسل (18541776) شرق شناس فرانسوی بخش قابل توجه نسخ خطی عربی را (133 واحد نگهداری؛ اکنون در بنیاد 921 موجود است) خرید.
این کلکسیون توسط شرق شناس مذکور در جریان اقامت وی در مصر همراه با نیروهای ناپلئون گردآوری شده بود.
قسمت های قرآن هایی که به خط کوفی نوشته شده و عمدتاً از مسجد عمر بالعاصی (قاهره. ساخت سال 643) برگرفته شده بود، مایه افتخار دارندگان این کلکسیون است.
این مجموعه از نظر تعداد نسخه ها به خط کوفی و نسخ خطی بر روی کاغذ پوستی در مقام اول در اروپا و در یکی از مقامهای اول در جهان قرار دارد. قسمت های اولیه قرآنی که در شعبه انستیتوی شرق شناسی در سن پترزبورگ نگهداری می شوند (20 نسخه) با کلکسیون مارسل همگون هستند. در سال 1869 فون کاوفمان استاندار ترکستان به اصطلاح «قرآن عثمان» یا «قرآن کوفی سمرقندی» را تسلیم کتابخانه عمومی کرد.
این قرآن به مسجد خواجه احرار سمرقند تعلق داشت و باید یکی از برجسته ترین نسخ قرآن در جهان محسوب شود. آ. سبونین (؟1867)، شاگرد و. روزن بنیانگذار عربی شناسی در روسیه ( 19081849) که این نسخه را مورد تجزیه و تحلیل مفصلی قرار داد، نتیجه گیری کرد که این نسخه در خاورمیانه (احتمالاً در عراق) در قرن دوم هجری نوشته شده است.
این کار مقدم بر آثار 25 سال بعد گ. برگشترسر و آ. جفری درباره ضرورت مطالعه برنامه ریزی شده و توصیف نسخه های قرآن بود.
در سال 1905 در سن پترزبورگ کپی این نسخه توسط س. پیساروف به صورت کتاب قطع بزرگ منتشر شد. تنها قسمت ناچیز تیراژ 50 نسخه ای این کتاب در بازار کتاب عرضه شد. در طول سال ها این کتاب هدیه عادی دولت روسیه به حکام کشورهای شرق (ترکیه، ایران، افغانستان و بخارا) بود. یکی از نسخه های آن تقدیم اعلیحضرت امپراطور روسیه شد.
در سال 1942 آ. جفری و ای. مندلسون که کتاب پیسارف را در اختیار خود داشتند، در سطح علمی جدیدی ویژگیهای این نسخه را مورد مطالعه قرار دادند. آنها از نشر قرآن که در قاهره انجام شده بود، برخوردار بودند در حالی که شبونین واژه های نسخه خود را مطابق با کتاب فلوکل که در آن زمان از همه معتبرتر بود، بررسی می کرد. در این رابطه معلوم می شود چرا تعداد تفاوت های لغوی که جفری و مندلسون کشف کردند، از تفاوت هایی که شبونین ذکر کرد، کمتر بود.

پایگاه اطلاع رسانی حوزه