PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : کوچکترین رزمندگان شهید+تصاویر



ملکوت
2013_11_03, 03:09 PM
http://images.seemorgh.com/iContent2/Files/179839.jpg

«حسین فهمیده» تنها شهید نوجوان جنگ نبود. هرگوشه ای از تاریخ دفاع مقدس را که بگردید، پر است از بزرگمردان کوچکی که تاریخ ایران، شجاعت های آنان را خوب به خاطر خواهد سپرد.






«رهبر 13 ساله». تعبیر بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران درباره نوجوانی که نامش بعد از شهادت،
دهان به دهان چرخید و به نماد نوجوان های قهرمان جنگ تحمیلی تبدیل شد.

روزی که به همین بهانه، روز «بسیج دانش آموزی» نام‌گذاری شده است
اما حسین فهمیده، تنها دانش آموز شهید جنگ تحمیلی نبود.
تاریخ دفاع 8 ساله ایرانیان، نام های دیگری را هم ثبت کرده است.
نام رزمنده های کوچکی که تبدیل به قهرمان های بزرگ تاریخ ایران شدند.
این گزارش، شما را با چندتا از این بزرگمردان کوچک آشنا می کند:

ملکوت
2013_11_03, 03:10 PM
کوچکترین رزمنده شهید

نام «سرابباغ آبدانان» در استان لرستان را شاید اولین بار باشد که می شنوید. اما اهالی این منطقه کوچک غرب کشور، حالا هرسال اول اسفندماه مهمانان ویژه ای از سراسر کشور دارند. باحضور مهمانانی که برای بزرگداشت کوچکترین رزمنده شهید جنگ تحمیلی به این منطقه می روند.

اسمش «علی جرایه» بود. نوجوان 12 ساله اهل سرابباغ آبدانان. کلاس اول راهنمایی بود که با شدت گرفتن جنگ، تصمیمش را گرفت. هرجوری بود خودش را به گردان 505 محرم ، تیپ11 امیر المومنین علیه السلام رساند و راهی جبهه شد. اول اسفند سال 1362 و در جریان عملیات «والفجر5» در منطقه عملیاتی مهران از ناحیه سر مورد اصابت خمپاره قرار گرفت و به شهادت رسید.



http://www.seemorgh.com/uploads/1392/08/ioo1.jpg

ملکوت
2013_11_03, 03:11 PM
تک تیرانداز 12 ساله


http://www.seemorgh.com/uploads/1392/08/ioo2.jpg


شاید قدش به اندازه سلاحی بود که در دست می گرفت. اما مهارتش در تیراندازی، از او یک تک تیرانداز قابل ساخته بود. «محمدحسین ذوالفقاری» 10 فروردین 1348 در شهیدیه میبد به دنیا آمد. با آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، با کسب رضایت والدین برای گذراندن دوره آموزش نظامی به پادگان رفت. محمدحسین با اصرار زیاد در 23 مهرماه 1360 به جبهه اعزام شد و 18 آذرماه خبر شهادت برادرش در منطقه لاله‌زار بستان را شنید. محمدحسین، تک تیرانداز گردان عاشورا بود که 28 دی ماه سال 1360، وقتی فقط 12 سالش بود به دلیل اصابت ترکش، به شهادت رسید.



http://www.seemorgh.com/uploads/1392/08/io3.jpg

ملکوت
2013_11_03, 03:13 PM
روضه عجیب پسر 15 ساله

«مرحمت عزیز می‌تواند بدون محدودیت به منطقه اعزام شود. امضا: سیدعلی خامنه ای، رئیس جمهور».


http://www.seemorgh.com/uploads/1392/08/io4.jpg




http://www.seemorgh.com/uploads/1392/08/io5.jpg

ملکوت
2013_11_03, 03:14 PM
دور در کمتر از 3 دقیقه. مهارت «سعید» آن قدر در چرخ زورخانه ای بالا بود که همه مسئولان کشوری که ان روز توی زورخانه، هنرنمایی کودک 7 ساله را می دیدند، او را لایق بازوبند پهلوانی می دانستند.بعد از ان نام «سعید طوقانی» بین همه اهالی زورخانه معروف شد و همه او را به عنوان یک باستانی کار پهلوان می شناختند. پدرش «حاج اکبر» از معروف ترین ورزشکاران باستانی کار تهران بود و سعید هم مثل پدر عاشق ورزش باستانی و مرام پهلوانی.



http://www.seemorgh.com/uploads/1392/08/io6.jpg


شروع جنگ تحمیلی، اول حسرت های سعید بود. نمی توانست ببیند که برادران بزرگترش علی، محمد و حمید به جبهه بروند و او در خانه باشد. مجروحیت علی و به دنبال آن، مفقود شدن محمد در عملیات والفجر یک در بهار سال 62، تصمیم سعید را برای این که جای برادرانش را در جبهه پر کند، دوچندان کرد. سرانجام با اصرار فراوان توانست همراه پدرش و گروهی از ورزشکاران باستانی، برای اجرای ورزش برای رزمندگان اسلام راهی جبهه شود، ولی خود به خوبی می‌دانست که این همه فقط بهانه‌ای است برای حضور در صفوف رزمندگان. در بازگشت از جبهه، آنقدر اصرار ورزید و با دست‌کاری شناسنامه خود و بالا بردن سنش، توانست در بهار سال 1363 راهی جبهه‌ها شود و سرانجام در شامگاه بیست و دومین روز اسفندماه 63 در شرق دجله، سعید هم مثل برادرش آسمانی شد.



http://www.seemorgh.com/uploads/1392/08/io7.jpg

ملکوت
2013_11_03, 03:16 PM
یک شهر، یک پسر
وقتی شهریور 1359 با شایعه حمله عراقی ها، بعضی از اهالی خرمشهر همه زندگی شان را به دوش کشیدند و از شهر رفتند،کسی باور نمی کرد که خرمشهر به دست عراقی ها بیفتد. اما بهنام 13 ساله تصمیم گرفت بماند.هم می جنگید هم به مردم کمک می کرد. بمباران که می شد می دوید و به مجروحین می رسید. با وجود مخالفت فرماندهان، خود را به صف اول نبرد می‌رساند و چندباری هم به اسارت دشمن درآمد؛ اما هر بار با توسل به شیوه‌ای از دست آنان می گریخت. برای فریب عراقی ها می زده زیر گریه و می گفت: «دنبال مامانم می گردم گمش کردم.»



http://www.seemorgh.com/uploads/1392/08/io8.jpg






رزمنده های ایرانی، خیلی از اطلاعات خود درباره ارتش عراق را مدیون بهنام بودند. چون عراقی ها که فکر نمی کردند این نوجوان 13 ساله قصد شناسایی مواضع، تجهیزات و نفرات آنها را دارد ، رهایش می کردند.


سرانجام 28 مهرماه 59،نزدیك فروشگاه فرهنگیان در خیابان آرش خرمشهر تركشی به سینه‌ بهنام خورد و قهرمان کوچک خرمشهر، جاودانه شد.



http://www.seemorgh.com/uploads/1392/08/io9.jpg




آبان ماه سال 1389 هم مسئولان وقت استان خوزستان، به دلیل محل نامناسب مزار شهید «بهنام محمدی» و برای تکریم بیشتر این شهید نوجوان، مزار او را به صورت قالب بندی شده به «تپه شهدای گمنام مسجدسلیمان» منتقل کردند.

ملکوت
2013_11_03, 03:17 PM
رهبر 13 ساله

خبر را که رادیو اعلام کرد، خیلی ها باور نمی کردند. یک نوجوان 13 ساله با فداکاری و بستن نارنجک به کمر خود، در مسیر تانک دشمن قرار گرفته و ضمن انفجار و انهدام تانک دشمن، خودش هم به شهادت رسیده. کمی بعدسخنان امام خمینی(ره) نام «حسین فهمیده» را به عنوان یک قهرمان ملی در تاریخ دفاع مقدس ثبت کرد « رهبر ما آن طفل 13 ساله­ایست که با قلب کوچک خود که ارزشش از صدها زبان و قلم بزرگتر است با نارنجک خود را زیر تانک انداخت و آن را منهدم نمود و خود نیز شربت شهادت نوشید».



http://www.seemorgh.com/uploads/1392/08/io10.jpg

ملکوت
2013_11_03, 03:18 PM
http://www.seemorgh.com/uploads/1392/08/io11.jpg





حسین متولد اول اردیبهشت‌ 1346 در روستای سراجه قم بود. سال 1356 با خانواده اش به کرج مهاجرت کرد و بیست و پنجم یا ششم شهریورماه 1359، یک هفته پیش از اعلام رسمی آغاز جنگ، همراه نیروی مقاومت بسیج به جبهه خرمشهر اعزام شد. از آنجا که در روزهای نخستین، از شرکت او در خط مقدم جلوگیری می‌شد، او با تلاش فراوان برای حضور در خط مقدم اجازه گرفت.


حسین در غروب سی‌ویکم شهریورماه، از نخستین روزهای اعلام تجاوز نظامی ارتش عراق، همراه با محمدرضا شمس به جبهه رفت. این دو، یک بار در هفته اول مهرماه زخمی شده و به بیمارستان ماهشهر اعزام شدند. چند روزی پس از بهبودی با ترخیص از بیمارستان و بازگشت به جبهه و پایان دادن مجدد به مخالفت فرماندهان با حضورشان؛ به خط مقدم اعزام شدند. اما فهمیده بار دیگر در بیست و هفتم مهرماه، طی مقاومت در برابر حمله‌های دشمن دوباره زخمی شد. او سرانجام در 8 آبان ماه 1359 در کوت شیخ، نزدیک ایستگاه راه‌آهن خرمشهر، شهید شد و بقایای بدنش در بهشت زهرا (س) تهران به خاک سپرده شد.

ملکوت
2013_11_03, 03:19 PM
حسین فهمیده دربهشت زهرا، قطعه ۲۴، ردیف۴۴ ٬ شماره۱۱ ٬ به خاک سپرده شده است.


ضمانت از این محکم تر نمی شد. حالا «مرحمت بالازاده»نوجوان 13ساله اهل روستای «چای گرمی» که به خاطر سن کم اش نمی گذاشتند راهی جبهه ها شود، با دستخط رئیس جمهور وقت، عازم جبهه ها شده بود. آن هم با چند جمله کوتاه که در دیدار خصوصی با رئیس جمهور، به او گفته بود:«بگویید دیگر روضه حضرت قاسم را نخوانند. چون او 13 ساله بود که در کربلا جنگید و شهید شد. اما به من که 13 ساله هستم، اجازه جنگیدن نمی دهند.» همین جمله ها بود که او و کارش را حسابی بین رزمنده ها سرزبان ها انداخت.3 سال جنگید و 21 اسفند سال 1363 در عملیات بدر و جزیره مجنون، شهید شد.پهلوان 13 ساله!