PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : ۱۴ ذیحجه سالروز بخشیدن فدک به حضرت زهرا (س) .(با یک روز تاخیر)



مهاجر
2013_10_21, 01:51 AM
besm22


سالروز هبه فدک به حضرت فاطمه زهرا (س)

در سال چهارم ه.ق حضرت رسول اکرم (ص) فدک را به حضرت فاطمه زهرا (س) هبه کردند. « فدک ‏»، سرزمین آباد و حاصل‏خیزى بود که در نزدیکى ‏«خیبر» قرار داشت و فاصله آن با مدینه، در حدود یکصد و چهل کیلومتر بود که پس از دژهاى خیبر، نقطه اتکاء یهودیان حجاز به شمار مى‏رفت. سپاه اسلام، پس از آنکه یهودیان را در «خیبر» و «وادى القرى‏» و «تیما» در هم شکست، خلأى را که در شمال مدینه احساس مى‏شد، با نیروى نظامى اسلام پر نمود و بدین وسیله به قدرتهاى یهودى در این سرزمین که براى اسلام و مسلمانان کانون خطر و تحریک بر ضد اسلام به شمار مى‏رفتند؛ پایان دادند. سرزمینهائى که در اسلام به وسیله جنگ و قدرت نظامى گرفته مى‏شود، متعلق به عموم مسلمانان است، و اداره آن به دست فرمانرواى اسلام مى‏باشد، ولى سرزمینى که بدون هجوم نظامى و اعزام نیرو به دست مسلمانان مى‏افتد، مربوط به شخص پیامبر و امام پس از وى مى‏باشد و اختیار این نوع سرزمینها با او است. مى‏تواند آن را ببخشد، مى‏تواند اجاره دهد. یکى از آن موارد اینست که از این املاک و اموال، نیازمندیهاى مشروع نزدیکان خود را به شکل آبرومندى برطرف سازد. «یوشع بن نون‏» که ریاست منطقه فدک را بر عهده داشت، صلح و تسلیم را بر نبرد ترجیح داد و تعهد کرد که نیمى از حاصل را هر سال در اختیار پیامبر اسلام بگذارد و از این پس، زیر لواى اسلام زندگى کند و بر ضد مسلمانان دست‏ به توطئه نزند و در قبال آن حکومت اسلامی امنیت منطقه آنها را تامین نماید. پیامبر گرامی «فدک‏» را به دختر گرامى خود حضرت زهرا «س‏» بخشید. منظور از بخشیدن این ملک- چنانکه قرائن گواهى مى‏دهد-دو چیز بود:
زمامدارى مسلمانان پس از درگذشت پیامبر اسلام طبق تصریح مکرر پیامبر، با امیرمؤمنان بود و چنین مقام و منصبى به هزینه سنگینى نیاز دارد. على‏«ع‏» براى حفظ این مقام و منصب، مى‏توانست از درآمد «فدک‏»، حداکثر استفاده را بنماید. خاندان پیامبر (ص) که یگانه دختر وى و نور دیدگانش حضرت حسن (ص) و حضرت حسین(ع) بود باید پس از فوت پیامبر (ص)، به صورت آبرومندى زندگى کنند و حیثیت و شرف پیامبر (ص) محفوظ بماند. براى این هدف پیامبر (ص) «فدک‏» را به دختر خود بخشید.




http://s2.picofile.com/file/7180468381/z2.jpg



محدثان و مفسران شیعه و گروهى از دانشمندان سنى مى‏نویسند: وقتى آیه «و آت ذا القربى حقه و المسکین و ابن السبیل‏» نازل گردید، پیامبر دختر خود فاطمه را خواست و فدک را به وى واگذار نمود. همه مفسران اعم از شیعه و سنى قبول دارند که این آیه، در حق نزدیکان و خویشاوندان پیامبر نازل گردیده و دختر وى روشنترین مصداق‏ «ذى القربى‏» است.حتى در شام هنگامى که مرد شامى به على بن الحسین حضرت زین العابدین گفت: خود را معرفى نماى! آن حضرت براى شناساندن خود آیه یاد شده را تلاوت نمود، و این مطلب آنچنان در میان مسلمانان روشن بود که آن مرد شامى در حالى که سر خود را بعنوان تصدیق حرکت مى‏داد، به آن حضرت چنین عرض کرد: بخاطر نزدیکى و خویشاوندى خاصى که با حضرت رسول دارید، خدا به پیامبر خود دستور داده که حق شما را بپردازد. مامون، خلیفه عباسی (به هر علتى بود) خواست فدک را به فرزندان زهرا برگرداند، از این رو به یکى از محدثان معروف، «عبد الله بن موسى‏» نامه‏ اى نوشت، و از او درخواست نمود که او را در این مساله راهنمائى کند. او حدیث ‏بالا را که در حقیقت‏ شان نزول آیه است به وى نوشت و مامون نیز فدک را به فرزندان حضرت فاطمه بازگردانید. خلیفه عباسى به فرماندار خود در مدینه نوشت، پیامبر اسلام دهکده‏ «فدک‏» را به دختر خود فاطمه بخشیده و این یک مساله مسلمى است و میان فرزندان زهرا در این مساله اختلاف نیست.

منبع: فروغ ابدیت، جلد دوم، به قلم آیت الله جعفر سبحانى

مهاجر
2013_10_21, 01:53 AM
http://s2.picofile.com/file/7180468595/zz2.jpg


در نتيجه غصب فدك مي‌توانست اولاً: در ايجاد مشكل براي اين خاندان، نقشي مؤثر ايفا كند و ثانياً: در خريدن عقايد و همراه نمودن عده‌اي از مخالفان چون ابوسفيان، نيك به كار آيد.(۱)
پس از درگذشت پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله، ابوبكر كه از اهميت و نقش فدك با اطلاع بود، اين ملك را به زور از دست كارگزار حضرت درآورده و مصادره كرد و به عنوان دليل اين حديث دروغين را مطرح ساخت كه ما گروه پيامبران ميراثي باقي نمي‌گذاريم، هر چه از ما بازماند صدقه است.(۲)
حضرت فاطمه زهرا عليهاالسلام به مسجد رفت و از پس پرده و در جمع مهاجرين و انصار، طي نطقي مشروح و مفصل، رفتار ابوبكر را شديداً مورد حمله و انتقاد قرار داد.(۳) و اثبات كرد كه فدك هديه و بخشش پيامبر صلي الله عليه و آله بوده نه ارث و بر اين مدعا، اميرالمؤمنين علي عليه‌السلام و ام ايمن(۴)را گواه آورد. همچنين فرمود كه حديث مورد استناد ابوبكر در مورد ميراث پيامبران، علاوه بر آن كه كسي نشنيده، بر خلاف صريح قرآن است، لكن به دلايل روشن و قاطع او ترتيب اثر داده نشد، بلكه بعضي از نااهلان حاضر در مجلس سخنان ناشايست بر زبان راندند.(۵)
حضرت فاطمه سلام الله علیها با خشم از مسجد بيرون آمد و آن‌قدر از ابوبكر و عمر رنجيده بود كه در بيماري خود اجازه عيادت به آن دو نداد مگر براي اعلام انزجار، كه شرح آن گذشت؛ همچنين به هنگام وفات وصيت كرد كه آن دو در مراسم نماز و تدفينش حضور نيابند.(۶)

اسناد:
(۱) ر. ك: شرح نهج البلاغه ابن ابي الحديد، ج 1، ص 133.
(۲) ر. ك: شماره 3، همين بخش.
(۳) ر. ك: شرح ابن ابي الحديد، ج 210 213، كشف الغمّة، ج 1، ص 480 492؛ بحارالانوار، ج 29، ص 216 322؛ اعيان الشيعه، ج 1، ص 315 و
(۴) پيامبر (صلي الله عليه و آله) در مورد ام ايمن فرموده بود: او از زنان بهشت است و ابوبكر به اين مطلب اعتراف داشت.
(۵) ابن ابي الحديد نقل كرده كه آن شخص ابوبكر است و جمله مذكور اين است: انما هو ثعاله شهيدة ذنبه (ر. ك: ترجمه بيت الاحزان، شيخ عباس قمي (رحمه الله، مترجم: مجمد محمدي اشتهاردي، ص 204(
(۶) كشف الغمّه، ج 2، ص 68، بحارالانوار، ج 31، ص 622 و ص 190، ح 19.