PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : از دهه کرامت چی میدونید؟ مسابقه ای همراه با جایزه... جایزه



گل مريم
2013_09_08, 10:26 AM
besmellah
artifice_038hi خوب شهر


دهه کرامت مبارک باد

قرار گرفتن در این دهه مبارک و میمون مخصوصا تولد خانم معصومه سلام الله علیها را به شما دوستان خوبم و دیگر بزرگواران شهر تبریک گفته و برای همه آرزوی عاقبت بخیری و خوشبختی دارم إن شاءالله

تا انتهای دهه مبارک کرامت و میلاد امام رضا علیه السلام فرصت باقیست تا مطالبی رو که در مورد این دهه میدونیم در اینجا قرار بدیم.

خواهش میکنم همه در فعال کردن این تاپیک کوشا باشین.


matn27


tavajoh flasher بهترین جملات و متن ها mosavii جایزه ای نقدی

مهدی
2013_09_08, 01:53 PM
http://bia2dream.persiangig.com/besm.gif


بانوی کرامت ، تو آیت بزرگ خدایی که عارفان سترگ و عرشیان خاک نشین بر سنگ آستانه ات بوسه می زنند .
مراجع عظام از مرقد مقدست نور و نیرو می گیرند .

غرورها همه در آستان قدسی ات غروب می کند ، شاهان ، سر تسلیم بر آستانه ات نهاده اند ،و دهها شاهزاده و وکیل و وزیر ، به غلامی و چاکری این بارگاه بهشتی می بالند .
عالمان ، مفسران ، محدثان ، خطیبان ، محققان و نویسندگان ، صالحان ،صدیقان و شیدان هزاران ، هزاران ، در باغ بابلان تو نغمه سرایی دارند .



سلام ای کوثرستان سخاوت که از دست تو می بارد کرامت


http://bia2dream.persiangig.com/parvane.gifhttp://bia2dream.persiangig.com/parvane.gifhttp://bia2dream.persiangig.com/parvane.gif

ملکوت
2013_09_08, 05:47 PM
دهه کرامت، دهه اول ماه ذي‌العقده است و آغازش با ولادت حضرت معصومه (عليهااالسلام) و پايانش با ولادت حضرت ابوالحسن علي بن موسي‌الرضا(عليه السلام) مي‌باشد.

اين دهه يادآور بسياري از مطالب عالي و مفاهيم بلند و سازنده و ارزشمند است.

دهه کرامت يادآور لطيف‌ترين علائق و مهر و وفاهاي کم‌نظير يک خواهر نسبت به مقام شامخ و معنوي برادر است.

مهر و وفايي که خواهر مهربان و دلداده را به هجرت وادار نموده و غربت و بيماري و مرگ در فصل جواني را براي او آسان کرده است.

مهرباني که جز در مورد امام حسين و حضرت زينب (عليهما‌السلام) سابقه ندارد.

دهه کرامت تداعي کننده عزم و قاطعيت و اراده آهنين زنان بزرگ و بانوان والامقام و گرانقدر جهان مي‌باشد.

تمام مفاهيم سازنده‌اي که ما در فرهنگ اسلامي داريم در اين دهه تداعي مي‌شوند چرا که حرم حضرت معصومه و امام رضا (عليهماالسلام) کانون دعا و قرآن و نيايش و ... است.

دهه کرامت يادآور تحول آفريني بانوان آسماني است و اين که مي‌توانند رهبري دل‌هاي صدها ميليون مسلمان را در طي اعصار عهده‌دار بشوند.

دهه کرامت يادآور زهرا و زينب (سلام‌الله عليهما‌السلام) است.

گل مريم
2013_09_09, 09:53 PM
یه آسمون تمنا







حرم، یک امنیت بی کرونه. وقتی که عزم زیارت می کنی، با پای دل و با همه ی عشق به زیارت ستاره ی هشتم نائل می شی، زبونت به عطر سلام معطر می شه. اولین قدم رو که بر می داری پا تو دنیایه دیگه میذاری،






این جا با همه جا فرق می کنه.






حرم، مثه دریا بی کرانه و چون اشک، زلال. آب و هوای این سرزمین ملکوتیه. آبشاران امید، از چشمه ساران ضریح می جوشه و تا دل امیدوارت امتداد داره، و تو، غرق در لحظه ها گام بر می داری. برای احترام، کفشاتو از پا در میاری و پا از تعلقات ....






این جا یک گام به منزل نزدیک تر شدی.






پای کوبان تا امتداد وصل هروله می کنی. وارد ایوون آینه می شی. به تعداد ثانیه ها تصویرت در آینه هویدا می شه.



می تونی شکستگی خودتو، تو آینه های کوچک و بزرگ این جا به تماشا بشینی.


اذن دخول می خونی، اونا اونقدر کریمن که با درخشش اولین اشک در چشمات می پذیرنت. اصلا این اشک مجوز ورود توِ. اذن دخول رو که خوندی، گردنبند تسبیح رو به گردن دلت میندازی.




جذبه ای تو را به سمت خود می کشه، توی این ازدحام جمعیت، کسی راه رو برات باز می کنه، از خود بی خود میشی.





این جا قطعه ای از بهشته!!!

گل مريم
2013_09_09, 09:54 PM
http://www.quranct.com/attachment.php?attachmentid=1418&d=1317838558








دروازه ای به روت باز می کنن، در رو می بوسی و باز هم به ذکر سلام معطر می شی.

اگر خوب گوش بدی و آماده بشی، یه صدا از جنس نغمه های آسمونی سلامتو جواب می ده.


در شبستون حرم، ستاره ای روشن تر از خورشید در مرکز این آسمون می درخشه، محو ترنم شیدایی اون می شی.



خوب دقت کن، کسی تو رو به سمت خودش می خونه، کسی دستاتو می گیره و تا کنار ضریح میاره و به مشبک های ضریح دخیل می بنده. الان چشمات آینه کاری شده.



زیارت نامه رو زمزمه می کنی. زیارت نامه، چشمه ساران زمزمه ست که جان عطشناکت رو سیراب می کنه و روح خستتو رمق می ده.




گل بوسه ای به ضریح حک می کنی. دلت حاجتشو گرفته، اما نمی خواد از حرم دل برداره.

تمام جونت تمنای اینو داره که تو این خلسه ی آسمونی بمونی، و عاشقانه می سرایی:

" السلام علیکم یا اهل بیت النبوة"

" السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا"


تو، در حجِ دل نیازمندت، مولای غریب قریب را می خونی و تو آشیونه ی آل محمد(ص) بر فرزندش مهدی سلام می کنی و التماس می کنی که:

" اللهم عجل لولیک الفرج"

و دلت ، بهاری ترین لحظات خودشو می گذرونه.


برای کبوتر دلت دونه ی عشق می پاشی و بهش قول می دی که هیچ وقت اونو از ضریحِ دلباختگی جدا نکنی.





به امید اون که آخرین زیارتت نباشه ، از حرم خارج می شی، اما دلتو تو حریم جانان، جا گذاشتی...


زیارت قبول

مهاجر
2013_09_10, 02:36 AM
http://bia2dream.persiangig.com/besm.gif


دوستان خوب شهر نورانی دهه کرامت بهترین فرصت جهت زیارت و عرض ادب به ساحت مقدس ولی نعمتمان است


نایب الزیاره همه عاشقان این خواهر و برادر عزیز باشید که دلشان می خواهد در این ایام در جوار آن بزرگواران باشند

التماس دعا



http://www.sibtayn.com/fa/images/stories/icons/ziqadeh/dahe-keramat.jpg

مهاجر
2013_09_10, 02:49 AM
http://www.hozehkhorasan.com/EntriesImages/1/4977_00.jpg

مهاجر
2013_09_10, 02:52 AM
http://allphoto.persiangig.com/upload/imamreza/AllPhoto-ir_1187-a.JPG

گل مريم
2013_09_10, 10:29 AM
دوستان خوب شهر نورانی دهه کرامت بهترین فرصت جهت زیارت و عرض ادب به ساحت مقدس ولی نعمتمان است

نایب الزیاره همه عاشقان این خواهر و برادر عزیز باشید که دلشان می خواهد در این ایام در جوار آن بزرگواران باشند

التماس دعا


إن شاءالله

ملکوت
2013_09_10, 12:05 PM
اينجا «مشهد» است قطعه اي از بهشت.
اينجا عرش خداست،
و مشهد پناهگاه دلهاست و پایتخت دلهاست
و از اين روى فرشتگان در اين حريمند و بال خوشامد در زير گامهاى زايران اين مرقد مى گسترانند.
اينجا «مشهد» است و مشهد يعنى جايگاه حضور.
اينجا «مشهد» و «ميقات» ديدار و نقطه آغاز و پايان سفرى كه فراتر از هزار حج است.
اينجا «روضه اى » از بهشت است و در جاى جايش نهر معنا جارى ،
تا هر كه از رسيدگان به اين نهر است جرعه جرعه از آن برگيرد و تشنگى برگشايد.
اينجا «دارالشفاى » دلدادگانى است كه بيمار عشق و دلدادگى حضرت حقّند و از دو دردِ سرگشتگى و ره يافتگى مى نالند!
و اينجا شكوه واژه پرمعناى «زيارت» است،

اينجا مشهد است قبله قلب هاي غريب كه قبله هفتمين را درخود جاي داده است

و اينجا است مشهد ديار حماسه و ايثار كه افتخارات و رشادت هاي سربازانش هماره برتارك اين سرزمين مي درخشد

اينجا مشهد است تبلور فرهنگ وهنر و ادبيات اصيل پارسي

اينجا مشهد است ومردمي دارد كه سراي پاكي و صداقت را ساخته اند براي ميزباني از زائرين امامي به بزرگي آفتاب

اينجا مشهد است شهر چهره هاي ماندگار دراعصار تاريخ

اينجا مشهد است با يادگارهايي از گذشته هاي دور و نزديك از خاطرات ماندگار

و اينجا مشهد است شهر آب و آئينه شهر بهشت

ملکوت
2013_09_10, 12:07 PM
به تو مي باليم و به تو مي نازيم...

به کرمت...به نظرت...به وجودت... به حريمت...

به لطفت که هر بي پناهي را زير سايه اش در بر گرفته است...

وبه نگاهت که هرقلب ملتهبي را آرام مي سازد...

اي امام رئوف!

در اين درياي پر تلاطم وسوسه ها ودر اين سياهي شب هاي عصرغيبت،

چشمان ما به درگاه نجات بخشت خيره شده،

تا که گوشه چشمي بر اين بيچارگان آستانه غرق وگمراهي افکني

و از اين گرداب غفلت رهايي بخشي.

اي مهربان!

دل مجروح داغ ديده ازهجران ما به پنجره فولادين عطوفتت گره خورده

وچشمان غيبت ديده ما خاک آستان حضورت را سرمه کشيده است...

اي شفا بخش!

درياب مارا...

گل مريم
2013_09_11, 09:11 AM
http://t2.gstatic.com/images?q=tbn:ANd9GcQgrFiWtf6ux3-znBKwfbP3QsCPqIa8ULRfGLR6jPE7bsir00H9


یا رئوف
من آهویی در پی دام تو هستم
کبوتر زخمی بام تو هستم
اگر برانی ز درت نروم من
چرا که من تشنه جام تو هستم
امام عاشقانی رئوف و مهربانی
منه شکسته دل را ز غصه میرهانی
صحرا صحرا بهشت من رضا
عشق تو در سرشت من رضا
درد مرا تو میکنی دوا
میکشدم فراق کربلا
امام عاشقانی
رئوف و مهربانی
شده ام شرمنده تو
من گدا و بنده تو
شدم مقیم این حرم تو آقا
کشد مرا لصف و کرم تو آقا
امام عاشقانی
به گنبد تو آقا شده ام خیره
به پنجره فولاد دله من گیره
امام عاشقانی
رئوف و مهربانی

مهاجر
2013_09_11, 01:17 PM
یا ضامن آهو


کاش من یک بچه آهو می شدم


می دویدم روز و شب در دشتها

توی کوه و دشت و صحرا روز و شب

می دویدم تا که می دیدم تو را

کاش روزی می نشستی پیش من

می کشیدی دست خود را بر سرم

شاد می کردی مرا با خنده ات

دوست بودی با من و با خواهرم

چونکه روزی مادر م می گفت تو

دوست با یک بچه آهو بوده ای

خوش به حال بچه آهویی که تو

توی صحرا ضامن او بوده ای

پس بیا من بچه آهو می شوم

بچه آهویی که تنها مانده است

بچه آهویی که تنها و غریب

در میان دشت و صحرا مانده است

روز و شب در انتظارم پس بیا

دوست شو با من مرا هم ناز کن

بند غم را از دو پای کوچکم

با دو دست مهربانت باز کن

گل مريم
2013_09_11, 04:38 PM
star.....s.star.....s.


ولادت با سعادت کوثر کرامت و جاری مرحمت کریمه اهل بیت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها mosavii آغاز دهه کرامت

.s3star-...s3star-...s3star-...s3star-...s3
و ولادت با سعادت نور الهدی هشتمین اختر ولایت و امامت امام رضا علیه السلام mosavii پایان دهه کرامت




g0llg0llg0llg0ll

مهاجر
2013_09_11, 08:35 PM
موضوع انشاء: از دهه کرامت چه می دانید؟

http://ts3.mm.bing.net/th?id=H.5001108258228122&pid=1.7
بسم الله الرحمن الرحیم

سخن از کریم و کریمه است .سخن از رأفت و مهربانیست .سخن از بزرگواری و بزرگیست و کرامتی که به

واسطه ی شکفتن گل وجود خواهر و برادر بزرگوار در این دهه آغاز می شود.

و گرمای وجودی که از ایشان در رگهای ما جاریست و از بودنشان در میهنمان به خود می بالیم و رأفت

و مهربانیشان را می ستاییم.

یا علی ابن موسی الرضا و یا فاطمه ی معصومه "میلادتان را از اعماق وجودمان تبریک می گوییم.

و در سایه سار شما ولی نعمتان خرسندیم که در سرزمینی نفس می کشیم که به عطر نفس های پاک شما

عطر آگین است و و مزین به قدوم پاک شما

کرامت و بزرگی شما دو بزرگوار انقدر عظیم است که در هر جا ازکره ی خاکی که باشیم دلمان

به سوی شما پر می کشد.و به شما نازدانه های رسول خدا از راه دور سلام می دهد .

و چه شیرین است لذت درود فرستادن بر شما خاندان اهل بیت و چه آرامشی در قلبمان ایجاد می شود .

شاید که کبوتران زیبای حرم قشنگتان سفیرانی باشند که با چرخیدن به دور گنبد طلایی قشنگتان

ابلاغ سلام می کنند

یا علی ابن موسی الرضا و یا فاطمه ی معصومه" کرامت و بزرگواری شما انقدر نصیبم شده است که

شرمنده ی شما هستم .هر انچه خواستم خواسته ام مقرر شد و نا امیدم نکردید این بار نیز از شما سعادت

و عاقبت بخیری می خواهم و اینکه افتخار زیارت و خدمتگذاری شما فرزندان پاک رسول خدا را داشته باشم .

آمین یا رب العالمین

مهاجر
2013_09_11, 08:40 PM
http://persian-star.net/1387/12/6/3.jpg

فاطمه
2013_09_13, 07:30 PM
دهه کرامت،
دهه اول ماه ذی‌العقده است و آغازش با ولادت حضرت معصومه (علیهااالسلام) و پایانش با ولادت حضرت ابوالحسن علی بن موسی‌الرضا(علیه السلام) می‌باشد.
این دهه یادآور بسیاری از مطالب عالی و مفاهیم بلند و سازنده و ارزشمند است.
دهه کرامت یادآور لطیف‌ترین علائق و مهر و وفاهای کم‌نظیر یک خواهر نسبت به مقام شامخ و معنوی برادر است.

فاطمه
2013_09_13, 07:31 PM
دهه کرامت تداعی کننده عزم و قاطعیت و اراده آهنین زنان بزرگ و بانوان والامقام و گرانقدر جهان می‌باشد.
تمام مفاهیم سازنده‌ای که ما در فرهنگ اسلامی داریم در این دهه تداعی می‌شوند چرا که حرم حضرت معصومه و امام رضا (علیهماالسلام) کانون دعا و قرآن و نیایش و … است.

مهاجر
2013_09_15, 07:31 PM
شما یک آسمان باران نابی / برای خشکی چشم خرابی
میان کاسه های خالی ما / نزول قطره های مستجابی . . .
ولادت امام رضا(ع)بر شما مبارک

گل مريم
2014_01_20, 08:57 AM
هر لحظه بود وقت و بهار صلوات
salavat22
بس خیر به ذکر بیشمار صلوات
salavat22
ای آن که دل بهر پیمبر داری
کن هدیه به حضرتش نثار صلوات
salavat22



سلام شهروندان خوب قرآنی

ضمن تشکر از دوستانی که در مسابقه شرکت کرده و مطالب زیبایی در تاپیک قرار داده اند.

به قید قرعه سرکار خانم ملکوت (http://www.shahrequran.ir/member7.html) انتخاب شده اند که به ایشان جایزه ای ناقابل تقدیم خواهد شد.



ملکوت (http://www.shahrequran.ir/member7.html) عزیز


qurani9zekr...

ملکوت
2014_01_25, 08:46 PM
با قدر دانی از مدیریت با کفابت شهر نورانی قران
مدیران و کاربران لایق شهر
متشکرم

گل مريم
2014_08_31, 11:10 AM
اينجا «مشهد» است قطعه اي از بهشت.
اينجا عرش خداست،
و مشهد پناهگاه دلهاست و پایتخت دلهاست
و از اين روى فرشتگان در اين حريمند و بال خوشامد در زير گامهاى زايران اين مرقد مى گسترانند.
اينجا «مشهد» است و مشهد يعنى جايگاه حضور.
اينجا «مشهد» و «ميقات» ديدار و نقطه آغاز و پايان سفرى كه فراتر از هزار حج است.
اينجا «روضه اى » از بهشت است و در جاى جايش نهر معنا جارى ،
تا هر كه از رسيدگان به اين نهر است جرعه جرعه از آن برگيرد و تشنگى برگشايد.
اينجا «دارالشفاى » دلدادگانى است كه بيمار عشق و دلدادگى حضرت حقّند و از دو دردِ سرگشتگى و ره يافتگى مى نالند!
و اينجا شكوه واژه پرمعناى «زيارت» است،



http://www.shahrequran.ir/images/smilies/%D8%AF%D8%AF%D8%AF.gif

عزیزانی
2014_08_31, 09:40 PM
besmellah



دهه کرامت، دهه اول ماه ذی‌العقده است و آغازش با ولادت حضرت معصومه (علیهااالسلام)

و پایانش با ولادت حضرت ابوالحسن علی بن موسی‌الرضا(علیه السلام) می‌باشد.

این دهه یادآور بسیاری از مطالب عالی و مفاهیم بلند و سازنده و ارزشمند است.

دهه کرامت یادآور لطیف‌ترین علائق و مهر و وفاهای کم‌نظیر یک خواهر نسبت به مقام شامخ و معنوی برادر است

مهر و وفایی که خواهر مهربان و دلداده را به هجرت وادار نموده و غربت و بیماری و مرگ در فصل جوانی را برای او آسان کرده است.

مهربانی که جز در مورد امام حسین و حضرت زینب (علیهما‌السلام) سابقه ندارد.

دهه کرامت تداعی کننده عزم و قاطعیت و اراده آهنین زنان بزرگ و بانوان والامقام و گرانقدر جهان می‌باشد.

تمام مفاهیم سازنده‌ای که ما در فرهنگ اسلامی داریم در این دهه تداعی می‌شوند

چرا که حرم حضرت معصومه و امام رضا (علیهماالسلام) کانون دعا و قرآن و نیایش و ... است.

دهه کرامت یادآور تحول آفرینی بانوان آسمانی است و این که می‌توانند

رهبری دل‌های صدها میلیون مسلمان را در طی اعصار عهده‌دار بشوند.


دهه کرامت یادآور زهرا و زینب (سلام‌الله علیهما‌السلام) است.

تمام مفاهیم سازنده‌ای که ما در فرهنگ اسلامی داریم در این دهه تداعی می‌شوند

چرا که حرم حضرت معصومه و امام رضا (علیهماالسلام) کانون دعا و قرآن و نیایش و ... است.

دهه کرامت یادآور تمام خوبی‌هاست. و یادآور جمال انسانی است



امام صادق(ع)پیش از ولادت كریمه آل محمد(ص) فرمود:
خدا را حرمى است و آن مكه است،امیرمؤمنان را حرمى است و آن كوفه است،و ما اهل بیت را حرمى است و آن قم است.بزودى بانویى به نام فاطمه از تبار من در آن جا دفن شود كه هر كس به زیارتش بشتابد،بهشت بر او واجب مى گردد.
http://Img.Tebyan.net/TS/Persian/Forum/False2.gif

milad...milad...

عزیزانی
2014_09_01, 11:06 AM
-4-9-


جریان خانمی است که از یکی از شهرهای جنوبی آمده بودند به قم و مربوط به حدود 70 سال قبل است.
این خانم باردار بوده بعد از مدتی حس می‌کند که جنین حرکت ندارد. طبیب تشخیص می‌دهد که بچه در شکم مادر مرده است
و نیاز به جراحی دارد. که در آن زمان جراحی اینقدر آسان نبوده و سختی‌های بسیار داشته است.
آن زن و خانواده‌اش خیلی ناراحت شدند و نمی‌توانستند به جراحی تن بدهند.
لذا زن و شوهر به عزم زیارت حضرت امام رضا (علیه‌السلام) و توسل به ایشان از شهرشان خارج می‌شوند.
نتیجه که حضرت معصومه(علیهاالسلام) در انحصار گروه و افراد خاصی نیست هر کس،
در هر جایی مشکلی داشته باشد به اذن خدا حل آن مشکلات در توان ایشان است.
و سرمایه‌ای برای مسلمین و شیعیان هستند.
در مسیر به قم می‌رسند و به زیارت حضرت معصومه (علیها‌السلام) می‌روند.
زن می‌گوید به محض این که وارد صحن شدم حس کردم جنین در شکم حرکت کرد.
بسیار خوشحال می‌شوند و نامه می‌نویسند به فامیل که ما به مشهد نرفته به برکت قبر منور حضرت معصومه(علیها‌السلام) بچه حرکت کرد.



milad...milad...

عزیزانی
2014_09_01, 02:19 PM
حضرت معصومه عليها السلامحضرت معصومه عليها السلام در اول سال 173 هجري قمري در مدينه چشم به جهان گشود.
پدرش امام هفتم شيعيان حضرت موسي بن جعفر عليه السلام و مادرش حضرت نجمه بود كه به علت پاكي و طهارت نفس به او طاهره مي گفتند.حضرت معصومه در 28 سالگي و در روز دوازدهم ربيع الثاني سال 201 هجري قمري در قم به شهادت رسيد كه امروز بارگاه ملكوتي و مرقد مطهرش همچون خورشيدي در قلب شهرستان قم مي درخشد و همواره فيض بخش و نورافشان دلها و جانهاي تشنه معارف حقاني است.ويژگيهاى حضرت معصومه (س)
هادى دانشور
تعداد امامزادگان شايسته تعظيم و تجليل در «دار الايمان قم‏»كه بر فراز قبور مطهرشان گنبد و سايبان هست ‏به چهارصد نفرمى‏ رسد.
در ميان اين چهار صد اختر تابناكى كه در آسمان قم نورافشانى ‏مى ‏كنند، ماه تابانى كه همه آنها را تحت الشعاع انوار درخشان‏ خود قرار داده، تربت پاك شفيعه محشر، كريمه اهل‏بيت ‏پيغمبر(عليهم السلام)، دخت گرامى موسى بن جعفر، حضرت معصومه(س)مى‏ باشد.
پژوهشگر معاصر، علامه بزرگوار، حاج محمدتقى تسترى، مولف قاموس ‏الرجال مى‏ نويسد: «درميان فرزندان امام كاظم(ع) با آن همه كثرتشان بعد از امام ‏رضا(ع)، كسى همسنگ حضرت معصومه(س) نمى‏ باشد.

در اين نوشته به برخى از ويژگيهاى آن خاتون دوسرا اشاره مى‏ كنيم:
1- شفاعت گسترده
بالاترين جايگاه شفاعت، از آن رسول گرامى اسلام است كه در قرآن‏ كريم از آن به «مقام محمود» تعبير شده است.
و گستردگى آن باجمله بلند: (ولسوف يعطيك ربك فترضى) بيان گرديده است.
همانا دو تن ازبانوان خاندان رسول مكرم شفاعت گسترده‏اى دارند كه بسيار وسيع ‏و جهان شمول است و مى‏ تواند همه اهالى محشر را فراگيرد:

1- خاتون محشر، صديقه اطهر، حضرت فاطمه زهرا سلام الله ‏عليها.
2- شفيعه روزجزا
در مورد شفاعت گسترده حضرت زهرا سلام الله عليها همين بس كه‏ شفاعت، مهريه آن حضرت است
و به هنگام ازدواج پيك وحى طاقه‏ ابريشمى از جانب پروردگار آورد كه در آن،
جمله «خداوند مهريه ‏فاطمه زهرا را شفاعت گنهكاران از امت محمد(ص) قرار داد.» باكلك تقدير نقش بسته بود.
اين حديث از طريق اهل سنت نيز آمده است.
بعد از فاطمه زهرا سلام الله عليها از جهت گستردگى شفاعت،هيچ كس و حد اقل هيچ بانويى به شفيعه محشر،
حضرت معصومه ‏دخت موسى بن جعفر سلام الله عليها نمى‏ رسد،
كه امام به حق‏ناطق، حضرت جعفر صادق(ع) در اين رابطه مى‏ فرمايد:
«تدخل بشفاعتها شيعتناالجنه باجمعهم‏»:«با شفاعت او همه شيعيان ما وارد بهشت مى‏ شوند.»

3- عصمت
بر اساس روايتى كه مرحوم سپهر در «ناسخ‏» از امام رضا(ع)روايت كرده، لقب «معصومه‏» را به حضرت معصومه، امام هشتم‏ اعطا كرده ‏اند.
طبق اين روايت امام رضا(ع) فرمود: «من زار المعصومه بقم كمن زارنى‏»
«هركس حضرت معصومه را درقم زيارت كند، همانند كسى است كه مرا زيارت كرده باشد.»

اين ‏روايت را مرحوم محلاتى نيز به همين تعبير نقل كرده است.
با توجه به اين كه عصمت‏ به چهارده معصوم(عليهم السلام) منحصرنيست،
بلكه همه پيامبران، امامان و فرشتگان معصوم هستند.
و علت اشتهار حضرت رسول اكرم، فاطمه زهرا و امامان(عليهم‏السلام) به «چهارده معصوم‏» آن است
كه آنها علاوه بر مصونيت ازگناهان صغيره و كبيره، از «ترك اولى‏» نيز كه منافات با عصمت‏ ندارد، پاك و مبرا بودند.


مرحوم مقرم در كتابهاى ارزشمند: «العباس‏» و «على الاكبر» دلائل عصمت ‏حضرت ابوالفضل و حضرت ‏على ‏اكبر(عليهماالسلام) را بر شمرده‏ است. و مرحوم نقدى در كتاب‏«زينب الكبرى‏» از عصمت‏ حضرت زينب سلام الله عليها سخن‏ گفته است.و مولف «كريمه اهلبيت‏» شواهد عصمت‏ حضرت معصومه(س)را بازگو نموده است.
و با توجه به اين كه حضرت معصومه(س) نام شريفشان «فاطمه‏»است و در حال حيات به «معصومه‏» ملقب نبودند
، تعبير امام(ع)دقيقا به معناى اثبات عصمت است،
زيرا بر اساس قاعده معروف:«تعليق حكم به وصف مشعر بر عليت است‏» دلالت‏ حديث‏ شريف برعصمت آن بزرگوار بى‏ ترديد خواهد بود.

عزیزانی
2014_09_02, 02:17 PM
4- فداها ابوها
آيت الله سيد نصر الله مستنبط از كتاب «كشف اللئالى‏» نقل ‏فرموده كه روزى عده‏ اى از شيعيان وارد مدينه شدند
و پرسشهايى‏ داشتند كه مى‏ خواستند از محضر امام كاظم(ع) بپرسند.

امام(ع) درسفر بودند، پرسشهاى خود را نوشته به دودمان امامت تقديم‏ نمودند،
چون عزم سفر كردند، براى پاسخ پرسشهاى خود به منزل ‏امام(ع) شرفياب شدند،
امام كاظم(ع) مراجعت نفرموده بود و آنهاامكان توقف نداشتند،
از اين رو حضرت معصومه(س) پاسخ آن پرسشهارا نوشتند و به آنها تسليم نمودند،
آنها با مسرت فراوان ازمدينه منوره خارج شدند، در بيرون مدينه با امام
كاظم(ع) مصادف‏ شدند و داستان خود را براى آن حضرت شرح دادند.

هنگامى كه امام(ع) پرسشهاى آنان و پاسخهاى حضرت معصومه(س) راملاحظه كردند،
سه بار فرمودند: «فداها ابوها» «پدرش به قربانش باد.
با توجه به اين كه ‏حضرت معصومه(س) به هنگام دستگيرى پدر بزرگوارش خردسال بود،
اين داستان از مقام بسيار والا و دانش بسيار گسترده آن حضرت‏ حكايت مى ‏كند.
5- بارگاه حضرت معصومه(س) تجليگاه حضرت زهرا(س)

بر اساس روياى صادقه ‏اى كه مرحوم آيت الله مرعشى نجفى(ره) ازپدر بزرگوارش
مرحوم حاج سيدمحمود مرعشى (متوفاى 1338 ه - ش) نقل مى ‏كردند،
قبر شريف حضرت معصومه(س) جلوه ‏گاه قبر گم شده‏ مادر بزرگوارش حضرت صديقه طاهره سلام الله عليها مى ‏باشد.
آن مرحوم در صدد بود كه به هر وسيله‏ اى كه ممكن باشد، محل دفن‏ حضرت زهرا سلام الله عليها را به دست آورد،
به اين منظورختم مجربى را آغاز مى‏ كند و چهل شب آن را ادامه مى ‏دهد،
تا درشب چهلم به خدمت‏ حضرت باقر و يا حضرت صادق(عليهماالسلام)شرفياب مى‏ شود،
امام(ع) به ايشان مى‏ فرمايد: «عليك بكريمه اهل البيت‏» «به دامن كريمه اهل بيت پناه ‏ببريد.»
عرض مى ‏كند: بلى من هم اين ختم را براى اين منظور گرفته ‏ام كه قبر شريف‏ بى‏ بى را دقيقا بدانم و به زيارتش بروم.
امام(ع) فرمود: منظور من قبر شريف حضرت معصومه درقم مى‏ باشد.
سپس ادامه داد: «براى مصالحى خداوند اراده فرموده كه محل دفن حضرت فاطمه‏ سلام الله عليها همواره مخفى بماند
و لذا قبر حضرت معصومه راتجليگاه قبرآن حضرت قرار داده است
.هر جلال و جبروتى كه براى ‏قبر شريف حضرت زهرا مقدر بود خداوند متعال
همان جلال و جبروت‏ را بر قبر مطهر حضرت معصومه(س) قرار داده است.»


6- پيشگوئى امام صادق(ع)
امام جعفر صادق(ع) در ضمن حديث مشهورى كه پيرامون قداست قم به‏ گروهى از اهالى رى بيان كردند، فرمودند:
«تقبض فيها امراءه هى من ولدى، واسمها فاطمه بنت موسى، تدخل ‏بشفاعتها شيعتنا الجنه باجمعهم‏»
«بانويى از فرزندان من به‏نام «فاطمه‏» دختر موسى، در آنجا رحلت مى ‏كند، كه با شفاعت اوهمه شيعيان ما وارد بهشت مى ‏شوند.»
راوى مى‏ گويد: من اين حديث ‏را هنگامى از امام صادق(ع) شنيدم
كه حضرت موسى بن جعفر(ع)هنوز ديده به جهان نگشوده بود
. پيشگوئى امام صادق(ع) از ارتحال حضرت معصومه(س) در قم پيش ازولادت پدر بزرگوارش بسيار حائز اهميت است
و از مقام بسيار شامخ‏ آن حضرت حكايت مى‏ كند.
7- رمز قداست قم
در احاديث فراوانى از قداست قم سخن رفته، تصوير آن در آسمان‏ چهارم به رسول اكرم(ص) ارائه شده است.
اميرمومنان(ع) به اهالى قم درود فرستاده و از جاى پاى جبرئيل ‏در آن سخن گفته
و امام صادق(ع) قم را حرم اهلبيت معرفى كرده و خاك آن را پاك و پاكيزه تعبير كرده ‏است.
امام كاظم(ع) قم را عش‏ آل محمد (آشيانه آل محمد(ص)) ناميده و يكى از درهاى بهشت را از آن اهل‏ قم دانسته.
امام هادى(ع) اهل قم را «مغفور لهم‏»(آمرزيده) تعبير كرده
و امام حسن عسكرى(ع) از حسن نيت آنها تمجيد كرده و با تعبيرات بلندى اهالى قم را ستوده است.
اينها و دهها حديث ديگرى كه در قداست و شرافت قم و اهل قم ازپيشوايان معصوم به ما رسيده،
فضيلت و عظمت اين سرزمين را براى‏ همگان روشن مى‏ سازند، جز اين كه بايد ديد راز و رمز اين همه ‏شرافت و قداست چيست؟
حديث فوق كه پيرامون ارتحال حضرت معصومه(س) به عنوان پيشگوئى‏ از امام صادق(ع) نقل شد،
از راز و رمز آن پرده بر مى‏ دارد و روشن مى‏ سازد كه اين همه فضيلت و شرافت،
از ريحانه پيامبر، كريمه اهلبيت، مهين بانوى اسلام، حضرت معصومه(س) سرچشمه‏ مى ‏گيرد،
كه در اين سرزمين ديده از جهان فرو بسته، گرد و خاك ‏اين سرزمين را توتياى ديدگان حور و ملائك نموده است.
8- تنها خواهر امام هشتم
نجمه خاتون همسرگرامى امام كاظم(ع) تنها دو فرزند در دامان ‏خود پرورش داد و آنها عبارتند از:
1- خورشيد فروزان امامت، حضرت على بن موسى الرضا(ع).
2- ماه تابان درج عصمت، حضرت معصومه(س).
محمد بن جرير طبرى، دانشمند گرانمايه شيعه در قرن پنجم هجرى،براين واقعيت تصريح نموده است.
مدت 25 سال تمام حضرت رضا(ع) تنها فرزند نجمه خاتون بود،
پس‏ از يك ربع قرن انتظار، سرانجام ستاره‏ اى تابان از دامن نجمه ‏درخشيد كه هم سنگ امام هشتم(ع) بود
و امام(ع) توانست والاترين ‏عواطف انباشته شده در سويداى دلش را بر او نثار كند.
بين حضرت معصومه(س) و برادرش امام رضا(ع) عواطف سرشار و محبت ‏زايدالوصفى بود كه قلم از ترسيم آن عاجز است.

در يكى از معجزات امام كاظم(ع) كه حضرت معصومه نيز نقشى دارد،
هنگامى كه مرد نصرانى مى ‏پرسد: «شما كه هستيد؟»
مى‏ فرمايد: «انا المعصومه اخت الرضا» «من معصومه، خواهر امام رضا(ع)مى‏ باشم»
اين تعبير از محبت ‏سرشار آن حضرت به برادر بزرگوارش ‏امام رضا(ع) و از مباهات او به اين خواهر برادرى سرچشمه ‏مى ‏گيرد.
9- نامه دعوت
محبت و مودت اين خواهر و برادر در سطح بسيار بالا بود، به طورى ‏كه مفارقت امام هشتم(ع) براى حضرت معصومه(س) بسيار سخت‏ بود،
جدائى حضرت معصومه(س) نيز براى امام هشتم(ع) قابل تحمل نبود. و لذا پس از استقرار امام هشتم(ع) در مرو،
نامه ‏اى خطاب به ‏حضرت معصومه(س) مرقوم فرموده، آن را توسط غلام مورد اعتمادى به‏ مدينه ارسال نمود.
جالب توجه است كه حضرت رضا(ع) به غلام دستور داد كه در هيچ‏ منزلى توقف نكند،
تا آن مرقومه را در اندك زمان ممكن به مدينه‏ منوره برساند.
حضرت معصومه(ع) نيز به مجرد دريافت دست ‏خط برادر، رخت ‏سفر بست ‏و خود را مهياى سفر نمود.
منبع : aviny.com

عزیزانی
2014_09_03, 10:57 AM
بسم الله الرحمن الرحیم

...number...0.......number...1....

دهه ی مبارک و میمون کرامت و تولد حضرت معصومه (س) و برادر گرامیشان ، اسوه ی بخشش را بر تمامی مسلمین جهان تبریک عرض می نماییم.




artifice_038artifice_021

milad...milad...

عزیزانی
2014_09_03, 11:04 AM
لقبهاى حضرت معصومه(س)از زیارتنامه‏ ها
سه ‏زیارتنامه براى حضرت معصومه ‏ذكر شده است: یكى از آنها مشهور و دو تاى دیگر غیرمشهوراست.

اسامى و لقبهایى كه براى حضرت معصومه در دو زیارتنامه غیرمشهور ذكر شده، به قرار ذیل است:

طاهره(پاكیزه)،حمیده(ستوده)، بره(نیكوكار)،رشیده(رشدیافت )،تقیه (پرهیزكار)

،رضیه(خشنود از خدا) ،مرضیه(مورد رضایت ‏خدا) ، سیده طاهره(بانوى پاكیزه)،

سیده‏ صدیقه(بانوى بسیار راستگو)،

سیده رضیه مرضیه(بانوى خشنود ازخدا و مورد رضاى او) ، سیده نساء العالمین(سرور زنان عالم)

لقبهاى دیگر آن بانو

محدثه و عابده و مقدامه(بانوى پیشتاز)از دیگر صفات و القابى‏است كه براى حضرت معصومه عنوان شده است.


artifice_019....bad........1bad.......1.bad....... 7gol....

عزیزانی
2014_09_03, 11:08 AM
اندیشه > دین (http://www.hamshahrionline.ir/service/Thoughts)
شنبه 16 شهریور 1392 - 14:24:16 | کد مطلب: 230084چاپ (http://www.hamshahrionline.ir/print/230084/Thoughts/religion?model=WebUI.Models.Details.DetailsPageVie wModel)

آیت‌الله مکارم‌شیرازی: گرامیداشت دهه کرامت مایه کوری چشم وهابیون است

http://images.hamshahrionline.ir/images/position36/2013/9/makarme_shirazi-920616-as.jpgاندیشه > دین - همشهری آنلاین:
آیت‌الله مکارم شیرازی، گرامیداشت دهه کرامت و میلاد پربرکت حضرت فاطمه معصومه(س) و امام رضا(ع) را مایه کوری چشم وهابیون و نورانیت پیام اهل ‌بیت(ع) در جهان عنوان کرد.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، منطقه قم، آیت‌الله ناصر مکارم شیرازی (http://hamshahrionline.ir/details/69673) در مراسم آغاز دهه کرامت و جشنواره بین‌المللی امام رضا(ع) (http://www.hamshahrionline.ir/details/37195) در حرم ‌مطهر حضرت معصومه(س) (http://www.hamshahrionline.ir/details/78125) گفت: از ابتکارات بسیار خوب ایجاد دهه کرامت است که از میلاد با برکت فاطمه معصومه(س) شروع شده و به میلاد امام رضا(ع) ختم می‌شود.
این مرجع تقلید، گرامیداشت دهه کرامت را مایه کوری چشم دشمنان شیعه و وهابیون خرافی، بی‌رحم و آدم‌کش عنوان و تصریح کرد: آن‌ها گمان می‌کنند می‌خواهند آثار شیعه را براندازند، در حالی که روز به روز برنامه‌های تازه و مجالس جدید و نورانیت تازه برای اهل بیت(ع) (http://www.hamshahrionline.ir/details/84758)در جهان شیعه و تمام دنیا برقرار می‌شود.
وی به حدیثی از پیامبر اکرم(ص) (http://www.hamshahrionline.ir/details/85880) درباره فاطمه معصومه(س) اشاره کرد و گفت: ایشان می‌فرمایند که پاره تن من در قم مدفون می‌شود و هر کس به زیارت او بیاید بهشت بر او واجب خواهد شد، عبارت پاره تن من تنها یک بار دیگر در مورد فاطمه زهرا(س) (http://www.hamshahrionline.ir/details/68610) بیان شده است.
آیت‌الله مکارم شیرازی با اشاره به شأن حضرت معصومه (س) در نزد بزرگان دین اظهار کرد: کلمه پاره تن از سوی پیامبر گرامی اسلام فقط در ارتباط با حضرت زهرا(س) و حضرت معصومه(س) از لسان پیامبر خارج شده است و قطعا کسی که پاره تن پیامبر را در این سرزمین زیارت کند بهشت بر او واجب می‌شود.
این مرجع تقلید در ادامه با اشاره به نسب حضرت معصومه(س) اظهار کرد: وقتی سلسله نسب فاطمه معصومه(س) را نگاه می‌کنیم به 9 معصوم منتهی می‌شود و این نهایت مقام با عظمت آن بزرگوار است.
وی با تبریک آغاز دهه کرامت افزود: مخالفان و دشمنان بیایند ببینند و بدانند عشق و علاقه پیروان مکتب اهل بیت(ع) نسبت به آن بزرگواران در چه حد است، به گونه‌ای که 600 برنامه متنوع برای گروه‌های سنی مختلف در این دهه پیش‌بینی شده است و این‌ها سبب جاذبه برای شناخت اسلام و محتوای آن می‌شود.

عزیزانی
2014_09_03, 07:39 PM
هم اکنون می پردازیم به گوشه ای از زندگانی امام رضا(ع)
نمی‌دانم چقدر از «مدینه» می‌دانی. اما امام رضا(ع) «مدینه» را خوب می‌شناسد.
همان جا به دنیا آمده، تقویم‌ها، روز، ماه و سال ولادتش را درست به یاد نمی‌آورند
یا شاید خوب می‌دانند و اذعان نمی‌كنند ـ تاریخ هیچ وقت امانتدار خوبی نبوده ـ
ولادتش را در سالهای 148، 151 و 153 و
در روزهای جمعه نوزدهم رمضان، نیمه ماه رمضان، جمعه دهم رجب و یازدهم ذی القعده عنوان كرده‌اند.
اما قطعیت بیشتر در همان سال 148، یعنی سال وفات امام جعفر صادق(ع) است.
همان‌طور كه اشخاصی همچون مفید، كلینی، كفعمی، شهید ثانی طبرسی، صدوق، ابن زهره، مسعودی،
ابوالفداء، ابن اثیر، ابن حجر، ابن جوزی و كسانی دیگر، سال 148 را سال ولادت امام رضا(ع) دانسته‌اند.
اما لقب‌ها و كنیه‌هایش، همچون واژگانی درخشان در هزارتوی ذهن تاریخ باقی مانده‌اند.
كنیه‌هایش ابوالحسن (در بین خواص) است و
لقبهایش، صابر، زكی، ولی، فاضل، وفی، صدیق، رضی، سراج الله، نورالهدی، قرة عین المومنین،
كلیدة الملحدین، كفو الملك، كافی الخلق، رب السریر و رئاب التدبیر.
و رضا(ع)؛ مشهورترین لقبی است كه از گذر این همه سال، ما هنوز امام را با آن نام می‌شناسیم.
شاید خواسته باشی دلیل این لقب را بدانی:
«او از آن روی رضا خوانده شد كه در آسمان خوشایند و در زمین مورد خشنودی پیامبران و خدا و امامان پس از او بود
. همچنین گفته شده: از آن روی كه همگان، خواه مخالفان و خواه همراهان به او خشنود بودند و
بالاخره چنین آمده است: از آن روی او را رضا خوانده‌اند كه مأمون به او خشنود شد.»

وقتی القاب، نامها و كنیه‌های مادرش را می‌خوانی، حس می‌كنی چیزی در آنهاست
، شبیه آنچه در القاب خود امام است: ام البنین، نجمه، سكن، تكتم، خیزران، طاهره، و شقراء

اگرچه به روایتی نام پنج پسر و یك دختر را برای امام رضا(ع) ذكر كرده‌اند،
اما همانطور كه علامه مجلسی گفته است: «از جواد به عنوان تنها فرزند او یاد كرده‌اند.» ـ نامی آشنا برای ما ـ دیگر... می‌ماند

سال وفات امام كه باز هم ذهن تاریخ ما را بخوبی یاری نمی‌دهد و احتمال سالهای 202، 203 و 206 ق، در این میان است.
اما اكثر علماء همان سال 203 را سال وفات دانسته‌اند. با این حساب عمر حضرت رضا(ع) 55 سال می‌شود.

35 سالش را در كنار پدرش گذرانده و بیست سال دیگر امامت شیعیان را به عهده داشته است.


آغاز امامت آن حضرت، مصادف می‌شود با دوره پایانی خلافت هارون عباسی به مدت ده سال.

پنج سال بعد از آن با خلافت امین همزمان است و سرانجام هم دوره‌ای از خلافت مأمون در مدت پنج سال و
تسلط یافتن او بر قلمرو اسلامی آن روزگاران.

مأمون...همان كسی كه با دسیسه و به وسیله زهر امام را شهید كرده
دوستداران امام، پیكر پاكش را درطوس در قبله قبه هارونی سرای حمیدبن قحطبه طایی به خاك سپردند
و امروزه غبار مرقد او توتیای چشم‌های شیفتگان است



milad...milad...

عزیزانی
2014_09_04, 06:01 PM
در مدینه
دوران امامت امام رضا(ع) در مدینه از سال 183 هجری قمری آغاز شده بود. حكومت سیاسی در آن زمان به دست هارون الرشید بود كه در بغداد اداره می‌شده است. تز هارون هم مثل همه زورگویان تاریخ، شكنجه و زندان و كشتار بوده است. مردم را برای گرفتن مالیات شكنجه دادن و فرزندان و شیعیان فاطمی را آزار رساندن...
همانطور كه حضرت موسی بن جعفر(ع)، پدر امام رضا(ع) را در زندان‌های بصره و بغداد حبس می‌كند و آخرش هم با زهر، ایشان را به شهادت می‌رساند. یعنی دورانی كه مصیبت شهادت پدر، برای امام رضا(ع) اتفاق می‌افتد و مصیبت‌‌های اسف بار دیگر برای علویان.
در زمان امام رضا(ع)، هارون الرشید آن ‌قدر از تأثیر اهل بیت(ع) بر مردم نگران بوده كه علاوه بر همه اینها، اندیشه‌ها و افكار بیگانگان را هم وارد علوم مسلمانان می‌كرده است. به این منظور كه توجه مردم را به علوم بیگانه جلب كند.
ابوبكر خوارزمی (383 ه‍‌) در نامه‌ای به اهل نیشابور درباره نحوه رفتار حكومت عباسیان به خصوص «هارون» می‌نویسد: هارون در حالی مرد كه درخت نبوت را درو كرده و نهال امامت را از ریشه برافكنده بود... چون یكی از پیشوایان هدایت و سروری از سروران خاندان مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم در می‌گذشت، كسی جنازه‌اش را تشییع نمی‌كرد و مرقدش را با گچ نمی‌آراست، اما وقتی دلقك یا بازیگر یا مطرب و یا قاتلی از خودشان می‌‌مرد، دادگران و قاضیان بر جنازه‌اش حاضر می‌شدند و رهبران و حكمرانان در مجالس سوگواریش می‌نشستند. مادی و سوفسطایی در كشورشان امنیت داشت و متعرض كسانی كه كتابهای فلسفی را تدریس می‌كردند، نمی‌شدند، ولی هر شیعه‌ای سرانجام به قتل می‌رسید و هركس كه نام فرزندش را «علی» می‌نهاد، خونش را به زمین می‌ریختند.
با توجه به این موارد و جوی كه حاكم شده بود، امام رضا(ع) ترجیح می‌داد امامت خودش را علنی نكند و فقط با عده معدودی از یارانش ارتباط داشته باشد. ولی وقتی بعد از چند سال، حكومت هارون الرشید به خاطر شورش‌های مختلف ضعیف می‌شود، امام رضا(ع) امامت خودش را آشكار می‌كند و به رفع مشكلات مردم در زمینه‌های اعتقادی و اجتماعی می‌پردازد.
خود امام فرموده است: «در روضه جدم رسول خدا صلی الله علیه و آله می‌نشستم، در حالی كه دانشمندان مدینه بسیار بودند. هرگاه یكی از آنان در مسأله‌ای در می‌ماند، همگی متوجه من می‌شدند و سؤالات را نزد من می‌فرستادند و من پاسخ آنها را می‌دادم». بالاخره عمر هارون هم یك جایی به سر می‌رسد. وقتی كه در سال 193 برای آرام كردن اوضاع شورش به منطقه خراسان می‌رود، در همان جا دار فانی را وداع گفته و در سناباد طوس، در یكی از اطاق‌های تحتانی كاخ فرماندار طوس، «حمید بن قحطبه طائی» دفن می‌شود.
پسران هارون ـ امین و مأمون ـ بر سر حكومت، به دعوا و كشمكش با یكدیگر می‌پردازند. امین در بغداد قدرت را در دست می‌گیرد و مأمون در مرو بر تخت پادشاهی می‌نشیند. اختلاف بین این دو، پنج سال طول می‌كشد تا سرانجام سپاه مأمون به بغداد حمله می‌كند؛ امین را در سال 198 ه‍ كشته و مأمون سرتاسر حكومت را به دست می‌گیرد.
ولی علویان و سادات مأمون را آرام نمی‌گذارند. آنها دیگر به تنگ آمده بودند. اولش ظلم و ستم‌های هارون، بعد نارضایتی از پسرانش و حالا هم مأمون...
این گونه می‌شود كه در نواحی عراق، حجاز و یمن شورش می‌كنند. آنان فقط یك چیز را می‌خواستند. حكومت به دست خاندان آل محمد(ص) اداره شود. مأمون با زرنگی تمام، امام رضا(ع) را به خراسان دعوت می‌كند. همیشه اولین سؤال موقع مرور این حادثه تاریخی این است: چرا؟ هدف مأمون چه بود؟
به خاطر اینكه با قرار دادن امام در كنار خود، یك جور مهر تأیید به اعمال و سیاستهای خودش بزند. امام رضا(ع) به دعوت‌نامه‌های مأمون پاسخ منفی می‌دهد تا اینكه او دست به تهدیدی جدی می‌زند.
اسناد تاریخی، گویای اولین زمینه‌های سفر امام نیست و جزئیات بسیاری از مقدمات هجرت رضوی، ناگفته مانده و در پرده ابهام قرار دارد. ولی با مطالعه اسناد موجود، این حقیقت مسلم است كه از پیش مكاتباتی میان مرو و مدینه، صورت می‌گرفته و بر سفر امام به سوی مرو، اصرار بوده است.
مأمون علاوه بر دعوت‌نامه‌ها، دو نفر از مأموران خود به نام‌های رجاء بن ابی ضحاك و یاسر خادم را به مدینه می‌فرستد. آنها بعد از ورود به مدینه، مأموریت خودشان را برای امام(ع) این‌طور عنوان می‌كنند:
«ان المأمون امرنا باشخاصك الی خراسان»
مأمون، ما را فرمان داده و مأمور ساخته است تا تو را به خراسان ببریم.
امام رضا(ع) شخصی بود كه نیرنگ‌های مأمون را می‌فهمید و شیوه‌ها و دسیسه‌های او را می‌شناخت. زندان‌های طولانی پدر را با همه تلخی‌ها و رنج‌هایش بخاطر داشت و می‌دانست كه مأمون كسی است كه برادر خودش را می‌كشد و حالا هم از نگرانی حضور امام در بین مردم، نمی‌تواند آرام بگیرد.
بدین ترتیب امام رضا(ع) سفر آغاز كرد. سفری بدون رضایت خاطر، بدون دل خوش، باید با مدینه وداع می‌كرد، با مدفن پاك رسول خدا، با مردمی كه او را بسیار دوست داشتند. برای اهل مدینه پدری مهربان بود. او نیازی به سفر جغرافیایی نداشت. او در جغرافیای دلها سفر كرده بود.
امام سفر را آغاز كرد. در حالیكه از آن اكراه داشت و وقتی می‌رفت خوب می‌دانست كه مأمون با او چه خواهد كرد و خوب می‌دانست كه در دلها جاودانه خواهد شد

عزیزانی
2014_09_05, 01:04 PM
از مدینه تا مرو
دل كندن امام(ع) از مدینه خیلی سخت بود. حتی اگر یك بار در طول زندگیت مسافر سرزمین غریب شده باشی، باید این حس را بفهمی؛ مثل یوسف كه از مدینه تا مرو مصر غریبه بود و با آن همه ثروت و جلال و شوكت، دلش می‌خواست به كنعان برگردد.
امام رضا(ع) در حالی با مسجد پیامبر خداحافظی می‌كرد كه می‌دانست بازگشتی ندارد. شیخ صدوق در عیون اخبار الرضا(ع) به سند خود از محول بجستانی نقل كرده است كه امام رضا(ع) با پیامبر(ص) خداحافظی كرد، اما هر بار به سمت قبر بر می‌گشت و صدایش با گریه بلند می‌شد. به امام نزدیك شدم و به او تبریك گفتم. امام فرمود: من را رها كن! من از جوار جدم محمد صلی الله علیه و آله و سلم بیرون می‌شوم و در «غربت» می‌میرم.
آنچه امروز برای همه ما روشن است. ابتدا و انتهای سفر امام رضا(ع) است، اما اینكه امام در حد فاصل این دو نقطه، دقیقاً از چه مسیرهایی عبور كرده، كاملاً مشخص نیست و در آن اختلاف وجود دارد. تعیین خط سیر دقیق امام رضا(ع) به واسطه گزارش‌های متعدد و گاه متناقض منابع، دشوار است.
خط سیر هجرت امام رضا(ع)
كاروان‌هایی كه از حجاز به قصد عراق حركت می‌كردند، چه از راه مكه و چه از راه مدینه، در منزلی به نام «معدن نقره» به یكدیگر می‌رسیدند و از آن جا به یكی از دو مقصد بصره یا كوفه روانه می‌شدند. بیشتر قرائن و شواهدی كه وجود دارد نشان می‌دهد كه امام از طریق مدینه و معدن نقره راهی بصره شده و بعید به نظر می‌رسد كه امام ابتدا به مكه رفته و بعد عازم سفر شده باشد.
یكی از دلایل این است كه سفر امام عادی و به دلخواه خودشان نبوده است، بلكه تحت الحفظ بوده و طبیعی است كه مأموران مأمون كوتاهترین مسیر را انتخاب كرده باشند تا هر چه سریع‌تر مأموریت خود را به انجام برسانند. بدیهی است با وجود راه مستقیم مدینه به بغداد كه 134 فرسنگ بوده، مسیری انتخاب نشده كه مسافت آن 355 فرسنگ بوده است.
دلیل دیگری كه مورخان نقل كرده‌اند، این است كه در سال 200 ه‍ . ق كه با سفر امام همزمان می‌شود، شرایط خاصی بر مكه حاكم بوده است. بین طرفداران مأمورن به فرماندهی رجا بن ابی ضحاك، ورقاء، جلودی و هارون بن مسیب از یك سو و مخالفان خلیفه به رهبری محمدبن جعفر، عموی امام رضا(ع) از طرف دیگر جنگ بوده است و مصلحت ایجاد نمی‌كرده كه رجاء بن ابی ضحاك، امام رضا(ع) را وارد شهری كند كه تا دیروز در آن شهر طرف جنگ بوده است.
و سومین دلیل این است كه رجاء بن ابی ضحاك مأمور بود تمام حالات، رفتار و گفتار امام را در طول سفر زیر نظر داشته و برای گزارش به مأمون ارائه كند. در سفرنامه‌ای كه او به خلیفه ارائه داد، حتی به جنبه‌های روحی و اخلاقی امام رضا(ع) اشاره شده و تا جایی كه ذكرها و دعاهای امام در نمازها هم از قلم نیفتاده است. به همین دلیل بعید به نظر می‌رسد كه امام به مكه رفته باشد و ضحاك آن را در سفرنامه خود نقل نكرده باشد.
با وجود این دلایل، بعضی از منابع به خصوص تذكره‌های متأخر، نوشته‌اند كه امام رضا(ع) همراه با امام جواد(ع) به مكه هم رفته‌اند. امام رضا(ع) طواف خانه خدا را انجام می‌دهد و در پشت مقام ابراهیم(ع) نماز می‌گزارد. حضرت جواد(ع) كه آن زمان كودكی هفت ساله بوده است، بعد از طواف به طرف حجرالاسود می‌رود و آنجا به مدت طولانی می‌نشیند. موفق یكی از یاران امام رضا(ع)، به حضرت جواد(ع) می‌گوید: «فدایت شوم! بلند شو تا برویم».
امام جواد(ع) می‌گوید: من فعلاً نمی‌خواهم از اینجا بلند شوم تا خداوند چه خواهد!
این جمله را كه امام جواد(ع) می‌گوید، در صورتش یك دنیا غم و اندوه می‌نشیند. موفق پیش امام رضا(ع) می‌رود و جریان نیامدن امام جواد(ع) را به آن حضرت گزارش می‌دهد. امام رضا(ع) بلند شده، به حجر اسماعیل می‌روند و می‌فرمایند: «ای فرزند دلبندم! بلند شو تا برویم». امام جواد(ع) می‌گوید: «پدرجان چگونه بلند شوم در حالی كه دیدم شما آن‌چنان وداعی با خانه خدا كردید كه گویی دیگر بر نخواهید گشت». به هر حال امام(ع) در طول مسیر از «معدن نقره» گذشته، وارد منطقه قادسیه می‌شود. سرزمینی كه در عصر خلیفه دوم، محل جنگ بزرگ میان مسلمانان و ایرانیان بود جنگی كه سرانجام به پیروزی مسلمانان انجامید.
ابی نصر بزنطی می‌گوید: «در قادسیه خدمت حضرت رضا(ع) رسیدم، امام به من فرمود: اطاقی برای من اجاره كن كه دارای دو در باشد، تا مراجعه كنندگان بتوانند به راحتی رفت و آمد كنند.
حضرت رضا(ع) پس از قادسیه به سمت بصره ادامه مسیر داد

عزیزانی
2014_09_05, 06:47 PM
جلوگیری از ورود امام به كوفه
ترسهای مأمون پایان ناپذیر بود. ترس حقارت می‌آورد و حقارت، دسیسه و انتقام.
مأمون در كشیدن نقشه‌هایش تا آنجا پیش رفته بود كه حتی مسیر سفر امام را از پیش طراحی كرده بود.
او به روشنی از شوق شیعیان و علویانی كه در كوفه به سر می‌بردند، نسبت به امامشان آگاه بود.
به همین خاطر از كاروان امام خواسته بود، بدون اینكه از مناطق شیعه‌نشین و مراكز قدرت شیعیان عبور كند،
با فاصله از آنجا عبور كرده و وارد بصره شود.

برخی نویسندگان مثل یعقوبی و بیهقی، مسیر امام را از طرف بغداد به سوی بصره دانسته‌اند؛
ولی این احتمال خیلی قابل اعتماد نیست. زیرا عبور امام از قادسیه توسط بیشتر نویسندگان قطعی دانسته شد
و با این فرض و با توجه به شرایط جغرافیایی، بغداد نمی‌تواند در مسیر قرار گرفته باشد.
ثانیاً در نقل بیهقی، از بیعت طاهر ذوالیمینین با امام رضا(ع) در هنگام عبور ایشان از بغداد، ذكر شده است
كه با توجه به مسأله ولایتعهدی امام در خراسان، درستی این نقل زیر سوال می‌رود.
حتی برخی محققان، گذر امام از كوفه را نیز نقل كرده‌اند

. سیدمحسن امین عاملی می‌نویسد: «بعضی روایات نشان می‌دهد كه امام علی بن موسی الرضا(ع) و همراهان حضرت، از بصره به كوفه آمده‌اند.»


و علامه مجلسی نیز رفتن امام به جانب كوفه را عنوان كرده است.
اما شاید مقصود از سفر به بصره و كوفه سفر دیگری باشد كه امام قبل از احضار به خراسان داشته‌اند.

ورود امام به قم
برخی بر این باورند كه امام رضا(ع) در طول این سفر از طریق اراك یا از راه اصفهان، به قم هم وارد شده‌اند
و به منزل شخصی رفته‌اند كه این مكان امروز به مدرسه رضویه یا مأموریه شهرت پیدا كرده.
اما باید در نظر داشت كه مأمون گذر امام را از شهرهای محل تجمع شیعیان ممنوع كرده بود.
به همین خاطر حضور پیدا كردن امام در قم، سند محكم ندارد و از طرف دیگر منابع تاریخی هم آن را تأیید نمی‌كند.
محدث قمی با استناد به نقل سیدبن طاووس می‌نویسد:
«حضرت رضا(ع) بنا به دعوت مأمون از مدینه به بصره آمده و با عبور از نزدیكی كوفه از راه بغداد وارد قم گردید.»

ولی نظریه مشهور این است كه امام از اصفهان یا نزدیكی آن به سوی طبس و نیشابور عزیمت داشته است.
ناصر خسرو هم در سفرنامه خود، راه معروف عراق تا خراسان را ـ كه خودش نیز از همان مسیر سفر كرده است
ـ ضمن نقشه‌ای كه ضمیمه سفرنامه‌اش است، چنین توصیف می‌كند:
« این مسیر از بصره آغاز و بعد از گذر از «شاطی عمان»، «ابله»، «عبادان»، «مهروبان»، «ارجان»، «اصفهان»،
«كوه مسكیان»، «نایین»، «ده گرمه»، «رباط زبیده»، «چهارده طبس» به نیشابور منتهی می‌شود


milad...milad...​

عزیزانی
2014_09_05, 06:52 PM
ورود امام به نیشابور
همه تاریخ‌نگاران و محدثان ورود امام به نیشابور را تأیید كرده‌اند. شاید بهتر باشد درباره تاریخچه نیشابور كمی صحبت كنیم. نیشابور شهری است كه در سال 23 هجری قمری، معاصر خلیفه دوم توسط ارتش اسلام فتح شد. البته بعضی نیز، فتح آن را رخدادی در سال 31 هجری قمری می‌دانند. نویسنده معجم البلدان می‌نویسد: «نیشابور شهری بزرگ و دارای فضایل بسیاری است. زیرا این شهر خاستگاه فضلا و مركز علماست و در میان شهرهایی كه من گردش كرده‌ام، چونان نیشابور ندیده‌ام.»
نیشابور شهری است كه در روزگار قدیم مركز فرهنگی و علمی بزرگی محسوب می‌شد و بزرگانی از نقاط مختلف دور و نزدیك در آنجا اقامت داشته و به امور علمی و تحقیقاتی مشغول بودند. همچنین حاكم نیشابوری (متولد 405 هجری قمری) در كتاب تاریخ خود حتی از دانشمندان غیر ایرانی كه در نیشابور اقامت داشته‌اند، نام برده است و در كتابش از بعضی صحابه و تابعینی یاد كرده كه در نیشابور زندگی می‌كردند و به نشر معارف دین می ‌پرداختند.
امام رضا(ع) در سفر به خراسان، وقتی وارد نیشابور می‌شود، مورد استقبال مردم قرار می‌گیرد. مهمترین و معتبرترین گزارشی كه از توقف حضرت رضا(ع) در نیشابور ضبط شده، روایت عبدالسلام بن صالح، ابوصلت هروی است كه حدیث مشهور و معروف سلسلة الذهب را از امام رضا(ع) در نیشابور نقل می‌كند


مببع:
پایگاه اطلاع رسانی

حضرت آیت الله الله العظمی بروجردی قدس سره

عتیق
2014_09_05, 10:50 PM
به نام خدا. مسافر مطالبتان خیلی قشنگ بودند. السلام علیک یا ثامن الحجج علیه السلام

عزیزانی
2014_09_06, 05:22 AM
ولایتعهدی امام در خراسان
حضرت رضا (علیه السلام) پس از عبور از نیشابور و چند آبادی دیگر، بالاخره وارد مرو پایتخت مأمون شده و مورد استقبال و تكریم او قرار می‌گیرد. حالا دیگر مأمون خود را به اهدافش نزدیك‌تر احساس می‌كرد و می‌خواست نقشه‌هایش را عملی كند.

او تصمیم داشت تشنجات و بحران‌هایی را كه موجب ضعف حكومتش شده بود، از میان بردارد و برای محكم كردن پایه‌های قدرتش، محیط را امن و آرام كند. مأمون با مشورت وزیر خود، فضل بن سهل، تصمیم گرفت تا دست به نیرنگی سیاسی بزند. او تصمیم گرفت تا خلافت را به امام پیشنهاد كند و خودش از خلافت به نفع امام كناره‌گیری كند. چون حساب می‌كرد نتیجه از دو حال بیرون نیست. یا امام می‌پذیرفت و یا نمی‌پذیرفت و در هر دو حال برای مأمون و خلافت عباسیان پیروزی بود.
اگر می‌پذیرفت، بنابر شرطی كه مأمون قرار داده بود، خودش ولایت عهدی امام را برعهده می‌گرفت و همین مطلب باعث می‌شد تا او پس از امام نزد همه گروهها و فرقه‌های مسلمانان، مشروعیت پیدا كند. مخصوصاً كه برای مأمون آسان بود كه در مقام ولایتعهدی، ـ بدون اینكه كسی مطلع شود ـ امام را از میان بردارد تا حكومت به صورت شرعی و قانونی به او برسد.
و اگر امام خلافت را نمی‌پذیرفت، ایشان را به اجبار ولیعهد خود می‌كرد كه در این صورت باز هم خلافت و حكومت او در میان مردم و شیعیان توجیه می‌شد و دیگر اعتراضات و شورشهایی كه به بهانه غصب خلافت و ستم، توسط عباسیان انجام می‌گرفت، دلیل و توجیه خود را از دست می‌داد. از طرفی او می‌توانست امام را نزد خود ساكن نگه دارد و از نزدیك مراقب رفتار امام و پیروانش باشد تا هر حركتی از سوی امام و شیعیانش را سركوب كند.
همچنین او گمان می‌كرد كه از طرف دیگر، شیعیان و پیروان امام، ایشان را به خاطر نپذیرفتن خلافت در معرض سؤال و انتقاد قرار خواهند داد و امام جایگاه خود را در میان دوستدارانش از دست می‌دهد.
به همین خاطر مأمون بعد از استقبال از امام رضا (علیه السلام)، در مجلسی كه همه اركان دولت حضور داشتند، گفت: «همه بدانند من در آل عباس و آل علی هیچ كس را بهتر و صاحب حق‌تر به امر خلافت از علی بن موسی الرضا (علیه السلام) ندیدم.» و خلافت را به امام رضا (علیه السلام) پیشنهاد داد.
امام رضا (علیه السلام) رو به مأمون كرده و گفت: «اگر خلافت را خدا برای تو قرار داده، جایز نیست كه به دیگری ببخشی و اگر خلافت از آن تو نیست، تو چه اختیاری داری كه به دیگری تفویض نمایی.»
مأمون برخواسته خود پافشاری كرد و بر امام اصرار ورزید. اما امام فرمودند: «هرگز قبول نخواهم كرد.»
وقتی مأمون مأیوس شد گفت: «پس ولایت‌عهدی را قبول كن تا بعد از من شما خلیفه و جانشین من باشید.»
این اصرار مأمون و انكار امام تا دو ماه طول كشید و ایشان قبول نمی‌كرد و می‌گفت: «از پدرانم شنیدم، من قبل از تو از دنیا خواهم رفت و مرا با زهر شهید خواهند كرد و بر من ملائك زمین و آسمان خواهند گریست و در وادی غربت در كنار هارون الرشید دفن خواهم شد.»

اما مأمون بر این امر پافشاری كرد تا آنجا كه مخفیانه و در مجلس خصوصی امام را تهدید به مرگ كرد و امام رضا (علیه السلام) فرمود: «اینك كه مجبورم، قبول می‌كنم به شرط آنكه كسی را نصب یا عزل نكنم و رسمی را تغییر ندهم و سنتی را نشكنم و از دور بر بساط خلافت نظر داشته باشم.» مأمون با این شرط راضی شد.
امام رضا (علیه السلام)، دست خود را به طرف آسمان بلند كرده و فرمود: خداوندا! تو می‌دانی كه مرا به اكراه وادار كردند و به اجبار این امر را

اختیار كردم؛ پس مرا مؤاخذه نكن، همان‌گونه كه دو پیغمبر خود یوسف و دانیال را هنگام قبول ولایت پادشاهان زمان خود مؤاخذه

نكردی. خداوندا، عهدی نیست جز عهد تو و ولایتی نیست مگر از جانب تو، پس به من توفیق ده كه دین تو را بر پا دارم و

سنت پیامبر تو را زنده نگاه دارم. همانا كه تو نیكو مولا و نیكو یاوری هستی.»
به هر حال، مقام ولایتعهدی به طور رسمی در ماه رمضان سال 201 هجری قمری اعلام شد و مأمون آن را به تمامی آفاق كشور اطلاع داد و به نام نامی حضرت رضا (علیه السلام) سكه زد و دخترش «ام حبیب» را به عقد آن حضرت در آورد و لباس‌ها و پرچم‌های سیاه را كه شعار عباسیان بود، مبدل به سبز كرد. گرچه این قضیه تا حدودی اندوه علویان و شیعیان را تسكین داد، اما خشم عباسیان را برانگیخت و بغداد، مركز تجمع آنان را متشنج كرد.
در مورد پذیرفتن ولایت‌عهدی از طرف امام، توجه به این مسأله خیلی مهم است كه لازم بود امام رضا (علیه السلام) وجود خود را از مرگ نجات دهد تا بتواند در برابر حكومت تزویری مأمون بایستد و سیاست‌های فرهنگی او را در هم شكند. مأمون شخصی بود مثل پدرش هارون، كشور اسلامی آن روز را عرصه تاخت و تاز اندیشه‌های كفرآلود كرده بود و به شدت فرهنگ بیگانه را ترویج می‌كرد. آن‌قدر كه شبهات الحادی و افكار كفرآمیز بر سر زبان‌ها افتاده بود. انگیزه مأمون از اینكار این بود كه در میان مسلمانان آموزش علوم بشری و عقلی، شایع و رایج شود تا شاید از این طریق خاندان اهل بیت (علیهم السلام) كمتر مورد توجه قرار گیرند. همچنین كمبودهای علمی عباسیان در برابر خاندان امام پنهان مانده و نهایتاً اركان حكومت عباسیان بیش از پیش تقویت شود.
اما همان‌طور كه می‌دانیم امام رضا (علیه السلام) با سیاست مرموز آن در افتاد و از طریق گفتگو و مناظره با متفكران فلسفی و متكلمان درباری، از حقایق دین محافظت كرده و حقانیت خاندان خود را بر همه آشكار كرد.
اباصلت هروی می‌گوید: مأمون ولایتعهدی را به حضرت رضا (علیه السلام) و اگذاشت تا اینكه مردم بگویند: آن حضرت به دنیا روی كرده است و بدین ترتیب آن حضرت از دید مردم بر افتد، ولی چون این كار سبب ازدیاد وجاهت و منزلت امام شد، متكلمان را از شهرها فراخواند تا بلكه یكی از آنان، امام را مغلوب كند. اما در واقع این دانشمندان دیگر از یهود، نصاری، مجوس، صائبین، براهمه، ملحدان و مادیان و حتی برخی از فرقه‌های مسلمانان بودند كه مغلوب می‌شدند و اقرار می‌كردند: سوگند به خدا كه او سزاوارتر از مأمون به خلافت است.
مأمون كه عرصه را بر خود تنگ می‌دید و بروز نارضایتی و تشنج را در میان عباسیان بغداد حس می‌كرد، تصمیم گرفت كه پایتخت را از مرو به بغداد انتقال دهد. مأمون برای اینكه در پیش عباسیان و امیران عرب خودش را محبوب كند، «فضل بن سهل» ـ وزیر ایرانی خود ـ را در شهر سرخس كشت و هنگام توقف در طوس، نوبت آن شد كه امام رضا (علیه السلام) را نیز از پای در آورد. به همین خاطر مجلسی ترتیب داد و در آن مجلس امام را با زهری كشنده مسموم كرد.
دوستداران امام پیكر ایشان را، به روستای سناباد (مشهد فعلی) منتقل و در جانب قبله گور هارون الرشید به خاك سپردند. مشهور است كه امام رضا (علیه السلام) در سال 203 هجری قمری، در آخرین روز ماه صفر شهادت یافت.
امام جواد (علیه السلام) در مورد زیارت آرامگاه غریب پدرشان فرموده است:
«ضمنت لمن زار قبر ابی بطوس عارفاً بحقه الجنه علی ا... عزوجل»
ضمانت می‌كنم بهشت را برای كسی كه پدرم را در طوس زیارت كند، در حالی كه به حق او عارف و آگاه باشد.
.................................................. .................................................. ..................
منابع
علامه مجلسى، بحار الأنوار، 110 جلد، مؤسسة الوفاء بیروت - لبنان، 1404 هجرى قمرى
ثقة الاسلام كلینى، الكافی، 8 جلد، دار الكتب الإسلامیة تهران، 1365 هجرى شمسى
شیخ طوسى، التهذیب، 10 جلد، دار الكتب الإسلامیه تهران، 1365 هجرى شمسى
امین الاسلام فضل بن حسن طبرسى، إعلام الورى، یك جلد، دار الكتب الإسلامیة تهران
شیخ مفید، الإرشاد، 2 جلد در یك مجلد، انتشارات كنگره جهانى شیخ مفید قم، 1413 هجرى قمرى
شیخ مفید، المقنعة، یك جلد، انتشارات كنگره جهانى شیخ مفید قم، 1413 هجرى قمرى
قطب الدین راوندى، الدعوات، یك جلد، انتشارات مدرسه امام مهدى (عج) قم، 1407 هجرى قمرى
على بن عیسى إربلى، كشف الغمة، 2 جلد، چاپ مكتبة بنى هاشمى تبریز، 1381 هجرى قمرى
شیخ صدوق، الأمالی، یك جلد، انتشارات كتابخانه اسلامیه، 1362 هجرى شمسى‏
عماد الدین طبرى، بشارة المصطفى، یك جلد، چاپ كتابخانه حیدریه نجف، 1383 هجرى قمرى‏
شیخ صدوق، ثواب الأعمال، یك جلد، انتشارات شریف رضى قم، 1364 هجرى شمسى‏
شیخ صدوق، التوحید، یك جلد، انتشارات جامعه مدرسین قم، 1398 هجرى قمرى (1357 شمسى)
شیخ صدوق، عیون أخبار الرضا (ع)، 2 جلد در یك مجلد، انتشارات جهان، 1378 هجرى قمر






مببع:
پایگاه اطلاع رسانی

حضرت آیت الله الله العظمی بروجردی قدس سره

عزیزانی
2014_09_06, 05:25 AM
...7gol....

g0ll5...6gol....g0lllg0ll1g10142g10142artifice_023 artifice_033artifice_024تولد امام رضا علیه السلام مبارک...3gol.......3gol.......3gol....g0ll151

عزیزانی
2014_09_06, 05:31 AM
حدیث سلسلة الذهب (file:///C:/post/92)


الإمامُ الرِّضا علیه السلام في حديثِ سِلْسِلةِ الذّهَبِ ، عن آبائهِ عليهم السلام :

سَمِعْتُ رسولَ اللّه ِصلی الله علیه واله وسلم يقولُ : سَمِعْتُ جَبرئيلَ يقولُ: سَمِعْتُ اللّه َ جلّ جلالُهُ يقولُ :

«لا إلهَ إلاّ اللّه ُ» حِصْني، فمَنْ دَخلَ حِصْني أمِنَ مِن عَذابي. قالَ [الرّاوي] : فلمَّا مَرَّتِ الرّاحِلَـةُ نادانا : بِشُروطِها ! و أنا مِن شُروطِها . (التوحيد ،ج 25،ص23)

امام رضا علیه السلام در حديث معروف «سلسلة الذهب» از قول پدران بزرگوارش عليهم السلام فرمود : شنيدم پيامبر خدا مى فرمايد: شنيدم جبرئيل مى فرمايد:

از خداوند جلّ جلاله شنيدم كه مى فرمايد: «لا إله إلاّ اللّه » دِژ من است؛ هر كه به دژ من درآيد، از عذاب من ايمن است.

راوى مى گويد: چون شتر حضرت به راه افتاد آن حضرت بانگ برآورد: ...4gol....آن شرايطى دارد و من، يكى از شرايط آنم....4gol....




موضوعات مرتبط: درر احادیث (file:///C:/category/5)

-1-13-

-1-13--1-13--1-13-milad...milad...-1-13--1-13--1-13--1-13-
...7gol....artifice_021artifice_003milad...milad.. .artifice_003g0ll151..sham.....7gol....artifice_01 9-1-13--1-13-

گل مريم
2014_09_06, 07:54 PM
http://www.shahrequran.ir/images/smilies/35%2802%29.gif
http://www.shahrequran.ir/images/smilies/35%2802%29.gifhttp://www.shahrequran.ir/images/smilies/35%2802%29.gifhttp://www.shahrequran.ir/images/smilies/35%2802%29.gifhttp://www.shahrequran.ir/images/smilies/%D8%AF%D8%AF%D8%AF.gifhttp://www.shahrequran.ir/images/smilies/35%2802%29.gifhttp://www.shahrequran.ir/images/smilies/35%2802%29.gifhttp://www.shahrequran.ir/images/smilies/35%2802%29.gifhttp://www.shahrequran.ir/images/smilies/35%2802%29.gif
...7gol....artifice_021artifice_003http://www.shahrequran.ir/images/smilies/%D8%AF%D8%AF%D8%AF.gifartifice_003

http://alkafeel.net/persian/live/index5.html


http://www.shahrequran.ir/images/smilies/35%2802%29.gif
http://www.shahrequran.ir/images/smilies/35%2802%29.gifhttp://www.shahrequran.ir/images/smilies/35%2802%29.gifhttp://www.shahrequran.ir/images/smilies/35%2802%29.gifhttp://www.shahrequran.ir/images/smilies/%D8%AF%D8%AF%D8%AF.gifhttp://www.shahrequran.ir/images/smilies/35%2802%29.gifhttp://www.shahrequran.ir/images/smilies/35%2802%29.gifhttp://www.shahrequran.ir/images/smilies/35%2802%29.gifhttp://www.shahrequran.ir/images/smilies/35%2802%29.gif
...7gol....artifice_021artifice_003http://www.shahrequran.ir/images/smilies/%D8%AF%D8%AF%D8%AF.gifartifice_003

سحر
2016_08_05, 09:18 PM
دهه کرامت مبارک باد

قرار گرفتن در این دهه مبارک و میمون مخصوصا تولد خانم معصومه سلام الله علیها را به شما دوستان خوبم و دیگر بزرگواران شهر تبریک گفته و برای همه آرزوی عاقبت بخیری و خوشبختی دارم إن شاءالله


إن شاءالله

عزیزانی
2016_08_08, 10:47 AM
سلام
عاشقان عیدتان مبارک باد
عیدتان عیدتان عاشقان مبارک باد
smilie (52)-1-03-smilies..5..-1-05-....pa....-7-20--7-20--7-4--7-7--7-3-g0ll151...7gol....artifice_033artifice_045artifice _048artifice_049Mohabbat

عزیزانی
2016_08_08, 10:55 AM
...4gol....besmellah17...4gol....artifice_038...7g ol....الإمامُ الرِّضا عليه السلام : إنّ العبدَ إذا اختارَهُ اللّه ُ عزّ وجلّ لاُمورِ عبادِهِ شَرحَ صَدرَهُ لذلكَ ، وأودَعَ قلبَهُ يَنابِيعَ الحِكمةِ، وألْهَمهُ العِلمَ إلهاما ، فلَم يَعْيَ بعدَهُ بجوابٍ ولا يَحيرُ فيهِ عنِ الصّوابِ .
الكافي : 1 / 202 / 1 .
امام رضا عليه السلام :
هرگاه خداوند عز و جل بنده اى را براى [اداره ]امور بندگانش برگزيند براى اين امر به او شرح صدر عطا مى كند، چشمه هاى حكمت را در دلش جارى مى سازد و به او علم و دانش الهام مى فرمايد كه از آن پس ، از پاسخ هيچ چيز درنمى ماند و در يافتن راه درست سرگردان نمى شود.g0ll151