مهاجر
2013_04_20, 08:44 PM
بسم الله الرحمن الرحیم
حضرت على (ع) در سیزده رجب سال 30 عام الفیل در کعبه به دنیا آمد مادرش فاطمه بنت اسد و پدرش ابوطالب نام داشت. در بیست و یکم ماه رمضان سال 40 هجرى در شهر کوفه به درجه شهادت رسید.قبر مطهرش در نجف اشرف قرار دارد.
بنابر یک تقسیم بندی میتوان مجموع عمر 63سالگی علی را به پنج دوره به شرح زیر تقسیم کرد:
1- از ولادت تا بعثت پیامبر اکرم(ص)2- از بعثت تا هجرت پیامبر به مدینه
3- از هجرت تا درگذشت پیامبر اسلام
4- از رحلت پیامبر اسلام تا آغاز خلافت آن حضرت
5- دوران خلافت آن بزرگوار
1-از ولادت تا بعثت پیامبر اسلام(ص)
نخستین بخش زندگی حضرت علی(ع)، پیش از بعثت پیامبر اکرم(ص)بود در حالیکه عمر آنحضرت
در این دوره از ده سال تجاوز نمی کرد. چه آنکه زمانی که علی(ع) بدنیا آمد، بیش از سی سال از عمر پیامبر اکرم (ص) نگذشته بود و پیامبر اکرم در 40سالکی به رسالت مبعوث کردید. بنابر این علی (ع)در موقع بعثت پیامبر بیش از ده سال نداشت.
در این دوره از زندگانی امام علی(ع) دو امتیاز ویژه را مشاهده میکنیم :
1- در آغوش پیامبر
دوران کودکی یکی از حساس ترین دوره های زندگی انسان است چه آنکه دوره شکل گیری شخصیت و دوره پذیرش تربیتی و روحی انسان به شمار میآید. امام علی(ع)در این دوره حساس زندگی در خانه پیامبر و تحت تربیت او به سر برد. مورخان اسلامی می نویسند:یک سال قحطی بزرگی درمکه رخ داد درحالیکه ابوطالب عموی پیامبر دارای عائله زیادی بود، پیامبر اکرم (ص) به عموی دیگر خود (عباس)پیشنهاد داد که هر کدام از مام یکی از فرزندان ابوطالب را به خانه ببریم تا فشار مالی ابوطالب کم شود. بدین ترتیب عباس (جعفر) و حضرت محمد(ص) (علی)را به خانه برد. علی در خانه پیامبر بود تا آنکه حضرت محمد(ص) به رسالت مبعوث شد و علی(ع)او راتصدیق کرد و از او پیروی نمود.[1]پیامبر پس از انتخاب علی فرمود: همان را بر گزیدم که خدا او را برای من برگزید[2].امام علی(ع) در دوران خلافت خود در خطبه (قاصعه)به این دوره تربیتی اشاره نموده و می فرماید: «شما (یاران پیامبر) از خویشاوندى نزدیک من با رسول خدا و موقعیت خاصى که با آن حضرت داشتم آگاهید و مىدانید موقعى که من خردسال بودم، پیامبر مرا در آغوش مىگرفت و به سینه خود مىفشرد و مرا در بستر خود مىخوابانید به طورى که من بدن او را لمس مىکردم، بوى خوش آن را مىشنیدم و او غذا در دهان من مىگذارد.من همچون بچهاى که به دنبال مادرش مىرود، همه جا همراه او مىرفتم، هر روز یکى از فضائل اخلاقى خود را به من تعلیم مىکرد و دستور مىداد که از آن پیروى کنم.»[3]
حضرت على (ع) در سیزده رجب سال 30 عام الفیل در کعبه به دنیا آمد مادرش فاطمه بنت اسد و پدرش ابوطالب نام داشت. در بیست و یکم ماه رمضان سال 40 هجرى در شهر کوفه به درجه شهادت رسید.قبر مطهرش در نجف اشرف قرار دارد.
بنابر یک تقسیم بندی میتوان مجموع عمر 63سالگی علی را به پنج دوره به شرح زیر تقسیم کرد:
1- از ولادت تا بعثت پیامبر اکرم(ص)2- از بعثت تا هجرت پیامبر به مدینه
3- از هجرت تا درگذشت پیامبر اسلام
4- از رحلت پیامبر اسلام تا آغاز خلافت آن حضرت
5- دوران خلافت آن بزرگوار
1-از ولادت تا بعثت پیامبر اسلام(ص)
نخستین بخش زندگی حضرت علی(ع)، پیش از بعثت پیامبر اکرم(ص)بود در حالیکه عمر آنحضرت
در این دوره از ده سال تجاوز نمی کرد. چه آنکه زمانی که علی(ع) بدنیا آمد، بیش از سی سال از عمر پیامبر اکرم (ص) نگذشته بود و پیامبر اکرم در 40سالکی به رسالت مبعوث کردید. بنابر این علی (ع)در موقع بعثت پیامبر بیش از ده سال نداشت.
در این دوره از زندگانی امام علی(ع) دو امتیاز ویژه را مشاهده میکنیم :
1- در آغوش پیامبر
دوران کودکی یکی از حساس ترین دوره های زندگی انسان است چه آنکه دوره شکل گیری شخصیت و دوره پذیرش تربیتی و روحی انسان به شمار میآید. امام علی(ع)در این دوره حساس زندگی در خانه پیامبر و تحت تربیت او به سر برد. مورخان اسلامی می نویسند:یک سال قحطی بزرگی درمکه رخ داد درحالیکه ابوطالب عموی پیامبر دارای عائله زیادی بود، پیامبر اکرم (ص) به عموی دیگر خود (عباس)پیشنهاد داد که هر کدام از مام یکی از فرزندان ابوطالب را به خانه ببریم تا فشار مالی ابوطالب کم شود. بدین ترتیب عباس (جعفر) و حضرت محمد(ص) (علی)را به خانه برد. علی در خانه پیامبر بود تا آنکه حضرت محمد(ص) به رسالت مبعوث شد و علی(ع)او راتصدیق کرد و از او پیروی نمود.[1]پیامبر پس از انتخاب علی فرمود: همان را بر گزیدم که خدا او را برای من برگزید[2].امام علی(ع) در دوران خلافت خود در خطبه (قاصعه)به این دوره تربیتی اشاره نموده و می فرماید: «شما (یاران پیامبر) از خویشاوندى نزدیک من با رسول خدا و موقعیت خاصى که با آن حضرت داشتم آگاهید و مىدانید موقعى که من خردسال بودم، پیامبر مرا در آغوش مىگرفت و به سینه خود مىفشرد و مرا در بستر خود مىخوابانید به طورى که من بدن او را لمس مىکردم، بوى خوش آن را مىشنیدم و او غذا در دهان من مىگذارد.من همچون بچهاى که به دنبال مادرش مىرود، همه جا همراه او مىرفتم، هر روز یکى از فضائل اخلاقى خود را به من تعلیم مىکرد و دستور مىداد که از آن پیروى کنم.»[3]