PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : ترس از دارو و مرگ



تسنیم
2013_04_20, 07:06 PM
مرحوم شيخ مفيد رضوان اللّه تعالى عليه حكايت نموده است :
روزى شخصى از حضرت جوادالا ئمّه ، امام محمّد تقى عليه السلام سؤ ال شد: چرا اكثر مردم از مرگ مى ترسند و و از آن هراسناك مى باشند؟
امام جواد عليه السلام در پاسخ اظهار داشت : چون مردم نسبت به مرگ نادان هستند و از آن اطّلاعى ندارند، وحشت مى كنند.
و چنانچه انسان ها مرگ را مى شناختند و خود را از بنده خداوند متعال و نيز از دوستان و پيروان و اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام قرار مى دادند، نسبت به آن خوش بين و شادمان مى گشتند و مى فهميدند كه سراى آخرت براى آنان از دنيا و سراى فانى ، به مراتب بهتر است .
پس از آن فرمود: آيا مى دانيد كه چرا كودكان و ديوانگان نسبت به بعضى از داروها و درمان ها بدبين هستند و خوششان نمى آيد، با اين كه براى سلامتى آن ها مفيد و سودمند مى باشد؛ و درد و ناراحتى آن ها را برطرف مى كند؟
چون آنان جاهل و نادان هستند و نمى دانند كه دارو نجات بخش خواهد بود.
سپس افزود: سوگند به آن خدائى ، كه محمّد مصطفى صلى الله عليه و آله را به حقّانيّت مبعوث نمود، كسى كه هر لحظه خود را آماده مرگ بداند و نسبت به اعمال و رفتار خود بى تفاوت و بى توجّه نباشد، مرگ برايش بهترين درمان و نجات خواهد بود.
و نيز مرگ تاءمين كننده سعادت و خوش بختى او در جهان جاويد مى باشد؛ و او در آن سراى جاويد از انواع نعمت هاى وافر الهى ، بهره مند و برخوردار خواهد بود

عطیه سادات
2013_04_21, 06:39 PM
در باره مهرباني خداوند در مرگ ، شاعر چه خوش سروده است :
نیم جان بستاند و صد جان دهد ـــ آنچه در وهم تو ناید آن دهد
و گفته است:
مرگ اگر مرد است گو نزد من آی ــ تا در آغوشش بگیرم تنگ تنگ
من از او جانی برم بی رنگ و بو ـــــ او ز من دلقی ستاند رنگ رنگ .



انسان ها معمولا تصور صحیحی از مرگ و حقیقت آن ندارند . اگر فهم صحیحی از آن بود ، دیگر کراهتی به آن وجود نمی داشت.
در جایی ، امیر المومنین علیه اسلام فرموده اند :

والله لابن ابی طالب آنس بالموت من الطفل بثدی امه
قسم به خداوند پسر ابی طالب آن چنان انس و علاقه به مرگ دارد ، که در مقام مقایسه از انس و علاقه طفل شیر خوار به پستان مادر بیشتر است .

باید تامل کرد ، آن چه حقیقتی است ؟ که مولی الموحدین آنچنان از او یاد می کند و خبر از انس خویش را با او می دهد .
اگر مرگ حقیقتی خوف ناک بود ، این قدر محبت و علاقه مندی مولا به آن چراست؟، هنگامی که حضرتش در محراب عبادت ، مورد اصابت ضربت شمشیر قرار گرفت ، چه ندایی سر داد : فزت ورب الکعبه قسم به خدای کعبه رستگار شدم . آری این کدام حقیقت است که هنگام وصال آن ، برای مولی رستگاری و سعادت می باشد .
لسان الغیب حافظ شیرازی در توصیف لحظه مرگ می فرماید :

خرم آن روز كزين منزل ويران بروم‏ ــ راحت جان طلبم از پى جانان بروم
بر هواى لب او ذره صفت رقص كنان‏ ــ تا لب چشمه خورشيد درخشان بروم‏

عطیه سادات
2013_04_21, 06:45 PM
بله، مرگ حقیقتی والا است ، فهم واقعیت آن برای هرکه رخ داد ، او را از خود بی خود کرده و آرزوی وصالش را در آن دل ، جای داده است . از امام حسن(ع) پرسيدند: مرگ چيست كه مردم نسبت بدان نادانند؟

فرمود(ع): «اعظم سرور يرد على المؤمنين»؛ «بزرگترين شادمانى كه بر مومنان وارد مى‏شود.» (بحارالانوار، ج 6، ص 153)
همچنين امام صادق(ع) فرمودند:

القيامة عرس المتقين»؛ «قيامت زفاف و عروسى اهل تقوا است»(همان، ج 7، ص 176)
آری آنچه ما را از مرگ هراسان می کند جهل ما است ، که باعث تصور نا صحیح نسبت به مردن شده است . زیرا این قاعدهء« الناس اعداءُ لما جهلوا مردم از آنچه که به آن جهل دارند هراسان و فراریند » که در روایت آمده، عمومیت داشته ودر همه چا صادق است . لذا شناخت حقیقت مرگ می تواند ما را در این راستا کمک کرده و پاسخ سوالمان را بدهد .
پس با شرحی مختصر در مورد مرگ و واقعیت وجودی آن، آغاز کلام می کنیم:

مرگ ، نیستی ونابودی نیست ، بلکه تولد است . تولدی دوباره ، آغازی دیگر ، حیات و زندگی ای متمایز . حتی می توان گفت ، ولادت با مرگ مترادف است . مرگ از پوست در آمدن است ، نه پوسیدن .
مولوی می فرماید:


ازجمادی مردم و نامی شدم ــ مردم از نامی به حیوان سر زدم
مردم از حیوانی و انسان شدم ــ پس چه ترسم کی زمردن کم شدم